شناسه خبر : 32373 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آمادگی برای جهانی پرخطر

در ضرورت امنیت

آمادگی برای جهانی پرخطر

از زمان پیدایش مدیریت زنجیره‌های عرضه، شرکت‌های چندملیتی پیشرفت‌های زیادی داشته‌اند. مجموعه‌ای از فرآیندهای انفرادی، گذشته‌نگر و غیرقابل انعطاف شکلی منظم و رسمی پیدا کردند. تصمیم‌هایی که قبلاً بر اساس غریزه فردی و روابط اتخاذ می‌شدند اکنون بر مبنای داده‌ها گرفته می‌شوند. در نتیجه، زنجیره‌های عرضه کوتاه‌تر، سریع‌تر و هوشمندتر می‌شوند. اما متاسفانه ایمنی این زنجیره‌ها بیشتر نشده است. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می‌شود که بدانیم فضای اقتصاد جهانی برای شرکت‌های چندملیتی ناامن‌تر می‌شود. امروزه زنجیره‌های عرضه جهانی با سه خطر آنی مواجه هستند: مشکل شرکت هوآوی، حملات سایبری و جنگ‌های تعرفه‌ای. تهدیدهای آینده از جمله تهدید تغییرات اقلیمی می‌توانند بدتر باشند. شرکت‌ها در واکنش به دشمنی آمریکا با شرکت هوآوی چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ شرکت‌های چندملیتی باید بین نگرانی‌های امنیتی و پیروی از قوانین آمریکا از یک‌سو و فشارهای هزینه‌ای و تمایل به حفظ دسترسی به ‌نوآوری‌ها و بازار مصرف چین تعادل برقرار سازند. با وجود اینکه رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در 29 ژوئن اعلام کرد محدودیت‌های فروش فناوری آمریکایی به هوآوی را کمتر می‌کند این شرکت چینی هنوز از جنبه قانونی ممنوعیت دارد. یک دستور اجرایی فعالیت‌های هوآوی در آمریکا را محدود و کنگره فروش محصولات آن به پیمانکاران حوزه دفاع را ممنوع ساخته است. شرکت مشاوره ریسک «گروه اوراسیا» اذعان دارد که پیمان بین آقای ترامپ و شی جین پینگ همتای چینی‌اش در پایان ماه ژوئن نمی‌تواند راه‌حل پایداری برای قضیه هوآوی تلقی شود.

ممکن است در بخشی از یک چانه‌زنی نهایی تجاری نام شرکت هوآوی از فهرست سیاه خارج شود. سال گذشته آقای ترامپ در آخرین دقیقه تصمیم گرفت مجازات شرکت چینی ZTE، بنگاه تولیدکننده تجهیزات مخابراتی را تعلیق کند. اما حتی اگر چنین اتفاقی در مورد هوآوی رخ دهد نمی‌توان انکار کرد که این قضیه تاثیر ماندگاری بر زنجیره‌های عرضه جهانی خواهد گذاشت.

این رویداد از یک جنبه برای چین غافلگیرکننده بود. نسل کنونی رهبران حزب کمونیست در عصر همزیستی اقتصادی با آمریکا به قدرت رسیدند اما در کمال تعجب شرکت‌های برجسته آمریکایی از ملی‌گرایی اقتصادی و حملات ترامپ علیه چین حمایت کردند. اکنون اطمینان آنها به وابستگی متقابل از بین رفته است و رهبران چین برای تسریع «نوآوری بومی» سرمایه‌گذاری‌های سنگینی انجام می‌دهند. این درست همان رویه‌ای است که رهبران آمریکا پس از پرتاب سفینه روسی اسپوتنیک در 1957 در پیش گرفتند. چینی‌ها سیستم‌های عامل ساخت داخل و استانداردهای فنی خود را به اجرا می‌گذارند و منابع وسیع و استعدادهای برجسته کشور را به سمت توسعه فناوری‌های پیشرفته سوق می‌دهند. بسیاری از فعالیت‌ها متوقف اما برخی دیگر به ثمر می‌رسند حتی اگر این کار دهه‌ها به طول انجامد. این احتمال در مورد نیمه‌رساناهای پیشرفته بیشتر است. این خود جنبه دیگری از تاثیر مساله هوآوی را آشکار می‌سازد. قطعا فرآیند کند پرده‌برداری از زنجیره‌های پیچیده عرضه بین چین و آمریکا سرعت بیشتری خواهد گرفت. به عنوان مثال، آقای ترامپ در ماه می یک فرمان اجرایی صادر کرد که فروش برخی کیت‌های شبکه‌ مخابراتی خارجی را ممنوع می‌سازد. این بخشی از یک بازنگری وسیع سیاستی است که در نهایت باعث می‌شود در آینده فناوری‌های مخابراتی در داخل آمریکا تولید شوند. بدون تردید این مشتریان هستند که به خاطر افزایش قیمت‌ها و کاهش نوآوری مجبورند هزینه پاره کردن زنجیره‌های کارآمد عرضه (به ویژه در الکترونیک) و جایگزینی آنها با نمونه‌های گران‌تر را بپردازند. بنگاه‌ها و سهامداران آنها نیز به خاطر کاهش سود و ظرفیت سرمایه‌گذاری در آینده در پرداخت این هزینه‌ها سهیم خواهند شد. ممکن است حتی هزینه‌هایی در اقتصاد کلان ایجاد شود. طبق برآورد سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه، افزایش زنجیره‌های ارزشی جهانی ابرکارآمد تورم بهای تولیدکننده و رشد دستمزد واقعی را کنترل کرد و سطوح بهره‌وری را در سراسر اقتصادهای پیشرفته هر سال تقریباً 6 /0 درصد بالا برد.

تاثیر دیگر به گسترش شبکه‌های 5G مربوط می‌شود. این فناوری مولفه‌ای ضروری برای اینترنت اشیا، کارخانه‌های هوشمند و زنجیره‌های عرضه دیجیتال به شمار می‌رود. خلع ید هوآوی می‌تواند به تقسیم‌بندی بازارهای جهان به دو اردوگاه ناهمگون 5G منجر شود. به عقیده آقای پل تریولو از اندیشکده گروه اوراسیا این وضعیت کشورها و شرکت‌ها را مجبور می‌سازد در جنگ سرد فناوری بین آمریکا و چین دست به انتخاب بزنند. در این سناریو، اریکسون سوئد، نوکیای فنلاند و سامسونگ کره جنوبی شبکه‌های پرهزینه‌تری با محصولات غیرچینی به مشتریان متحد با آمریکا عرضه می‌کنند. به عنوان مثال، دولت استرالیا که با آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا رابطه نزدیکی دارد سال گذشته کیت‌های 5G چینی را ممنوع کرد. هوآوی برای کشورهایی که نگرانی کمتری از جانب چین دارند شبکه‌های ارزان‌تر خواهد ساخت. ماهاتیرمحمد نخست‌وزیر مالزی در ماه می اعلام کرد که کشورش قصد دارد تا حد ممکن از هوآوی استفاده کند حتی اگر موارد جاسوسی وجود داشته باشد. تهدیدات امنیت سایبری نیز از یک خطر دوردست به یک دشمن درون تبدیل شده‌اند. یک قطعه کوچک از بدافزار روسی نات پتیا (Not Petya) در یک اداره در اوکراین عملیات کشتیرانی شرکت مرسک (Maersk) را در چندین بندر در سال 2017 متوقف ساخت و 300 میلیون دلار هزینه به بار آورد. پژوهش زاک راجرز از دانشگاه ایالتی کلرادو و توماس چوی از دانشگاه ایالتی آریزونا نشان می‌دهد بیش از 60 درصد از حملات سایبری به بنگاه‌های تجارت عمومی آمریکا در سال 2017 از طریق سامانه‌های کامپیوتری عرضه‌کنندگان یا پیمانکاران صورت گرفت در حالی که این درصد در سال 2010 کمتر از یک‌چهارم بود.  استیوارت مدنیک از مدرسه کسب‌وکار اسلون (Sloan) عقیده دارد که راه‌اندازی شبکه‌های 5G و ورود اینترنت اشیا می‌تواند آغازگر بحران بزرگ سایبری بعدی باشد چراکه بنگاه‌ها با عجله عرضه‌کنندگان را وادار می‌کنند ابزارهای هوشمند را به بازار عرضه کنند بدون اینکه ملاحظات مناسب امنیت سایبری را در آنها بگنجانند. او هشدار می‌دهد که «اوضاع بسیار بد در راه است».  امروزه بزرگ‌ترین سوال برای روسای شرکت‌ها آن است که چگونه می‌توانند در عصر حمایت‌گرایی در زنجیره‌های عرضه بازنگری کنند. خرد عمومی اقتضا می‌کند که با استفاده از تنوع عرضه‌کننده‌ها، ساخت کارخانه‌های تولیدی بیشتر، حفظ سهام بیشتر و... در «تاب‌آوری» سرمایه‌گذاری شود. اما در عمل مدیران باید با دقت هزینه‌های مربوط به راهبردهای پیچیده ایمن‌سازی را با منافع احتمالی آنها بسنجند. تام لینتون از شرکت فلکس (Flex) ایده تاب‌آوری را رد می‌کند. او آن را واژه‌ای مودبانه برای انتخاب زیاده‌روی پرهزینه به‌جای سرعت می‌داند و می‌گوید «اگر من می‌خواستم تاب‌آوری داشته باشم با یک تانک به سرکار می‌رفتم اما این سفر تا ابد طول می‌کشید». این دیدگاه بسیار تندروانه است. دیگران به راهبردهای ظریفی اشاره می‌کنند که روسا را ملزم می‌کند آستین‌ها را بالا بزنند و از طریق انجام دادن به یادگیری بپردازند. لارنت شوور و همکارانش از موسسه مشاوره‌ای ای‌تی‌کرنی (A.T.Kearney) می‌گوید بنگاه‌ها باید آماده باشند که به سرعت تغییر مسیر دهند. آنها باید بدانند که مدرنیزه کردن زنجیره‌های عرضه صرفاً به معنای دیجیتال‌سازی روش‌های قدیمی تفکر نیست بلکه توانایی سازگاری شرکت را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. جاستین رز و مارتین ریوز از گروه مشاوره‌ای بوستون از بنگاه‌ها می‌خواهند پیگیر فناوری‌های پیشرفته تولید به ویژه روبات‌های انعطاف‌پذیر و خودکارسازی (اتوماسیون) باشند. بنگاه‌ها با پذیرش این فناوری‌ها می‌توانند زنجیره‌های عرضه را ایمن‌تر سازند.

اقدام ضروری

 در نتیجه‌گیری باید گفت که همگرایی بزرگی که عصر طلایی را برای شرکت‌های چندملیتی ایجاد کرده بود به پایان خود نزدیک می‌شود. در این وضعیت شرکت‌ها مجبور خواهند شد پرسش‌های دشواری را در مورد تصمیمات سرمایه‌گذاری که در گذشته اتخاذ شده بودند مطرح سازند و شاید برخی از زنجیره‌های عرضه جهانی را که در طول چند دهه گذشته شکل گرفته بودند کنار گذارند. این تجدیدنظرها وظیفه راهبردی افرادی است که جایگاه‌های مدیریت اجرایی را در اختیار دارند و نباید آن را به افراد پایین‌دست محول کرد. دیدگاه سنتی نسبت به چگونگی تاب‌آورسازی زنجیره‌های عرضه چنین فرض می‌کرد که تهدیدات فقط یک فاجعه طبیعی هستند که بخشی از توان و ظرفیت را از کار می‌اندازند. بنابراین شرکت‌ها ریسک‌های بالقوه در عرضه را شناسایی کردند، سناریوهای بحران را به اجرا درآوردند و در راه‌حل‌های مربوط به تداوم کسب‌وکار سرمایه‌گذاری کردند. راه‌حل‌هایی که صرفاً چندبرابر کردن ظرفیت و توان را هدف قرار می‌داد. اما این ذهنیت برای مقابله با جنگ‌های تجاری کافی نیست. تعرفه‌هایی که امروز اعمال می‌شوند ممکن است ماه آینده برداشته شوند اما کارخانه‌ها را نمی‌توان با سرعت جابه‌جا کرد. اکنون وظیفه اصلی آن است که زنجیره‌های عرضه به گونه‌ای بازطراحی شوند که بتوانند به سرعت به رویدادهای ژئوپولتیک واکنش نشان دهند. این هدف بنگاه‌ها را ملزم می‌سازد که زمان‌های گردش انبارها را سرعت دهند. آنها همچنین باید تعصب خود نسبت به انتخاب عرضه‌کنندگان جهانی کارآمد را با فرض تداوم تعرفه‌های پایین کنار گذارند و به سرعت منابع بومی (و احتمالاً گران‌تر) پیش بروند تا بتوانند در زمان جنگ‌های تعرفه‌ای از خود محافظت کنند اما تمرکز بیش از حد نیز خطراتی را به همراه دارد، بنابراین مدیران باید عاقلانه سرمایه‌گذاری کنند. علاوه بر این بنگاه‌ها باید اقداماتی را برای حفاظت از خود در برابر حملات سایبری فزاینده به اجرا گذارند. رایان کالمبر از بنگاه امنیت سایبری پروف پوینت (Proofpoint) در آمریکا متذکر می‌شود که 5G حملات سایبری را تشدید می‌کند. بسیاری از فروشندگان فناوری 5G سابقه فروش کدهایی با قابلیت جاسوسی دارند. آقای مدنیک به بنگاه‌های بزرگ توصیه می‌کند از شرکای خود در زنجیره عرضه دائم حسابرسی‌های امنیتی به عمل آورند تا آسیب‌پذیری‌های سایبری را کشف کنند.

برای بسیاری از شرکت‌ها این پرسش پیش می‌آید که با دارایی‌های تولیدی به ارث‌رسیده و شبکه‌های غیرشفاف عرضه که در گذشته تشکیل شده‌اند چه باید کرد. دیگران ممکن است موضع «صبر کن ببین چه پیش می‌آید» را اتخاذ کنند و امیدوار باشند که توفان‌های کنونی عبور می‌کنند و دوران گذشته با شکوه جهانی‌سازی بازمی‌گردد. پویاترین بنگاه‌ها راه‌های خلاقانه‌ای برای عبور از وضعیت پرچالش کنونی می‌یابند و برای خود مزیت رقابتی ایجاد می‌کنند. به هر حال آن‌گونه که در این گزارش ویژه مطرح شد زنجیره‌های عرضه دیگر همانند گذشته هزینه‌محور نیستند. بهترین بنگاه‌ها زنجیره‌های عرضه کوتاه‌تر، سریع‌تر و هوشمندانه‌تری را به عنوان سلاح‌های قدرتمند خود ساخته‌اند. چالش بعدی آن است که این زنجیره‌ها نیز ایمن شوند. احمقانه است که کسی بدون سلاح به این میدان جنگ پا گذارد.                                                                                                                              

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...