شناسه خبر : 35017 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تلنگر بورس

آیا زمان خروج نقدینگی از بورس فرا رسیده است؟

 

مجتبی شهبازی/ تحلیلگر بازار مالی

اینکه آیا وقت خروج نقدینگی از بورس فرارسیده، سوالی است که در ماه‌های اخیر بسیار شنیده می‌شود. این در حالی است که طی همین ماه‌های اخیر شاخص چند برابر شده است. پس اگر بخواهیم فقط به رشد یک بازار بدون در نظر گرفتن کل سیستم اقتصادی نگاه کنیم قطعاً ممکن است با ترس روبه‌رو شویم، همانند بسیاری از سرمایه‌گذاران که حتی فعالان باتجربه بازار سرمایه نیز در میانشان بودند روزهای پایانی سال 1398 اقدام به نقد کردن پورتفوی‌های خود کرده‌اند و چیزی جز فرصت ازدست‌رفته برایشان نمانده است.

 خب اما هنوز هم این سوال باقی است که بازار سرمایه تا کجا می‌تواند رشد کند؟ اصولاً پیش‌بینی غیرممکن است. ولی می‌توان با تحلیل وضعیت کل بازارهای سرمایه‌گذاری علت این رشد را تجزیه و تحلیل کرد. اصولاً اگر به گذشته نگاهی بیندازیم کمتر پیش آمده که بازار سرمایه و ارز و طلا و خودرو و مسکن همگی باهم رشد بکنند.

اگر بخواهیم به بازار سرمایه نگاهی بیندازیم همیشه در تاریخ اقتصادی همین کشور د ر بازه‌های بلندمدت و معمولاً 10ساله با اختلاف بیشترین بازدهی متعلق به بازار سرمایه بوده است. نمودار یک گویای همین نکته است.

اما نکته بسیار مهمی که باید مدنظر داشت این است که اصولاً موتور محرک رشد بازارهای سکه و خودرو و مسکن رشد ارز بوده است و آن هم به دلیل اینکه همواره دولت‌ها اقدام به پایین نگه داشتن دستوری نرخ ارز کرده‌اند. وقتی که این فنر فشرده‌شده یکباره آزاد شود نرخ تمامی دارایی‌ها نیز با آن تطبیق داده می‌شود و بورس همواره در آخرین مرحله این تطبیق قرار داشت. زمانی که نرخ ارز به یکباره طی یک سال اخیر افزایش پیدا کرد و به تبع آن تمامی بازارها رشد پیدا کرد مثل تمامی ادوار بورس نیز پس از سایر بازارها شروع به رشد کرد اما این‌بار با یک تفاوت اساسی روبه‌رو شد. بهتر است بپذیریم سال 1398 و 1399 برای بازار سرمایه نقطه عطفی در تاریخ خواهد شد و دلیل آن نیز استقبال بی‌نظیر عموم مردم از بازار سرمایه بوده است. هرچند درصدی از این استقبال به واسطه سهام عدالت بوده است اما همین توفیق اجباری نیز به نفع سهامداران عدالت تمام شد.

55-1

طی دهه‌ها سیاستگذاری اشتباه در اقتصاد توسط دولت‌های مختلف باعث شد اقتصاد کشور بانک‌محور شود و همین امر موجب ناکارایی بسیار زیاد و پایین آمدن بهره‌وری در اقتصاد شد. و تا آنجا پیش رفت که اقتصاد کشور قفل شد. از طرفی بانک‌ها باعث افزایش نقدینگی در کشور شده‌اند. از آنجا که همواره سیاستگذاران تا به تنگا نیفتند به فکر اصلاح درست نخواهند افتاد این بار نیز با توجه به مشکلات عدیده سیستم بانکی به درستی به فکر افزایش نقش بازار سرمایه در اقتصاد افتادند و یکپارچه در این راستا تلاش کردند و با استقبال عموم مردم نقطه عطف بازار سرمایه در تاریخ کشور اتفاق افتاد. همین نکته استقبال بی‌نظیر مردم و بزرگ شدن جامعه سهامداری در کشور دلیل ادامه رشد بازار سرمایه نیز می‌تواند باشد. با نقدینگی که بانک‌ها طی سالیان گذشته خلق کرده‌اند باید خوشحال هم باشیم اگر این نقدینگی به سمت بازار سرمایه نمی‌آمد و مهار نمی‌شد معلوم نبود چه فجایعی به وجود می‌آمد. هرچند در این میان ذکرمصیبت‌خوانان همواره از وقتی شاخص بر روی پانصد هزار واحد قرار گرفت ابراز نگرانی داشته‌اند. اگر به وضعیت حال حاضر بازار سرمایه و عمده شرکت‌های بزرگ بازار سرمایه نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم چقدر ارزشگذاری دارایی‌های بازار سرمایه طی سالیان گذشته پایین بوده است. نسبت‌های قیمت به درآمد شرکت‌های بزرگ بازار سرمایه نسبت به بازارهای سرمایه بزرگ دنیا قابل مقایسه نبوده و نیست. این در حالی است که همواره طی دوره‌های مختلف وقتی به عنوان مثال قیمت مسکن در تهران با شهرهای بزرگ دنیا مقایسه می‌شد واقعاً اختلاف معناداری نبوده است. این‌گونه حباب‌های قیمتی در اقتصاد هیچ‌وقت باعث نگرانی این ذکرمصیبت‌خوانان نبوده است ولی اکنون که ارزش بازار سرمایه کشور که ویترین بهترین شرکت‌های اقتصادی کشور هستند در حدود 350 میلیارد دلار شده، باعث نگرانی شده است. اگر بخواهیم تنها دلیل رشد تورم طی یک سال اخیر را نام ببریم فقط و فقط می‌توانیم به سیاست‌های اشتباه در بالا بودن سود سپرده‌های بانکی و سرکوب مالی اشاره کنیم. اشتباهی که مکرر بیان می‌شود تاثیر بازار سرمایه در رشد نرخ ارز و طلا و خودرو و مسکن است. بازار سرمایه در ابتدای جبران اشتباه ارزشگذاری خود است. چرا وقتی نرخ تمامی کالاهای به اصطلاح سرمایه‌ای مثل مسکن و خودرو در کشور نسبت به تمامی کشورها با حباب قیمتی چند ده‌برابری مواجه است کسی نگران نیست اما سهام شرکتی که طی همین سال گذشته سود آن چندین برابر شده است و ارزش افزوده ایجاد می‌کند و سالیان متمادی ارزان ارزشگذاری شده است اکنون گران ارزشگذاری شده است؟ اگر نگاهی به عمده صنایع حاضر در بازار سرمایه اعم از معدنی و فلزی و نفتی و شیمیایی و غذایی بیندازیم می‌بینیم که چه رشدی در سودآوری آنها داشته‌ایم و با وجود این رشد زیاد هنوز نسبت قیمت به درآمد اکثر صنایع بزرگ بورس به نسبت بسیاری از بازارهای موازی و سایر کشورها نسبت پایینی است. پس بهتر است در این نقطه عطف در تاریخ اقتصادی به بهترین شکل از پتانسیل به‌وجودآمده استفاده شود و شرکت‌های بیشتری به بازار سرمایه بیایند و از طریق بازار سرمایه بسیاری از پروژه‌های نیمه‌کاره به اتمام برسد و با کمک شفافیت بالای بازار سرمایه به شکوفایی اقتصادی کمک شود. اکنون زمان آن است که کارهای بزرگ در بورس کشور انجام شود. به جای تامین مالی‌های با مقیاس کوچک با توجه به ورود نقدینگی خوب در بازار سرمایه تامین مالی‌های پروژه‌های بالای صد هزار میلیارد تومان اتفاق بیفتد. اکنون وقت آن است که سهام شناور با میانگین 20 درصد با عرضه سهامداران عمده باعث بیشتر شدن این سهام شناور شده و این نسبت‌ها را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم نه اینکه با فقط ذکر مصیبت و ترساندن موجب التهاب فضا شویم.

اگر نقدینگی که به بازار سرمایه آمده به درستی مدیریت شود و بماند، در بازار سرمایه نه تنها می‌تواند نقش بسیار مفیدی در مهار نقدینگی داشته باشد بلکه از به وجود آمدن سایر تلاطم‌های اقتصادی جلوگیری می‌کند. هرچند با توجه به رشد همه بازارهای سرمایه‌گذاری، دیگر بازاری برای جابه‌جایی نقدینگی وجود ندارد که بخواهیم نگران باشیم.

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها