شناسه خبر : 29632 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رنگ رخساره و سِر ضمیر

چرا اصلاح‌طلبان و اصولگرایان قادر به درک تغییرات در فضای سیاسی کشور نیستند؟

از زمانی که «اصلاح‌طلبان» رسماً با همین عنوان وارد معادلات سیاسی جمهوری اسلامی ایران شدند، حدود 20 سال می‌گذرد؛ آن زمان که دولت اصلاحات با حدود 70 درصد آرای مردم زمام قوه مجریه را به دست گرفت و با این سرمایه اجتماعی، تفکر «اصلاح درونی» را ترویج کرد.

زینب موسوی: از زمانی که «اصلاح‌طلبان» رسماً با همین عنوان وارد معادلات سیاسی جمهوری اسلامی ایران شدند، حدود 20 سال می‌گذرد؛ آن زمان که دولت اصلاحات با حدود 70 درصد آرای مردم زمام قوه مجریه را به دست گرفت و با این سرمایه اجتماعی، تفکر «اصلاح درونی» را ترویج کرد. از همان روز بود که اصلاح‌طلبان رسماً در معادلات سیاسی ایران هویت یافتند و جریان راست سنتی (اصولگرایان امروز) که جریان سیاسی قدرتمند، مسلط و بی‌رقیب پس از انقلاب بود، در فضایی رقابتی برای به دست گرفتن ارکان سیاسی کشور قرار گرفت. طی این سال‌ها، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان مناقشات زیادی داشته‌اند؛ گاه بر سر آنچه منافع و مصالح ملی خوانده شد، آتش‌بس داده‌اند و گاه بر آتش رقابت و جدال میان خود دمیدند. در این میان اما نمی‌توان اثر تصمیمات هریک از این جریان‌ها را - به ویژه در بزنگاه‌های انتخاباتی- بر افکار عمومی نادیده انگاشت. هر کدام از این دو جریان در برهه‌هایی از زمان توانستند با تصمیمات موثر خود پیروز میدان شوند هر چند که گاه این توفیقات را مدیون ناکارآمدی رقیب و کارنامه ناموفق بوده‌اند. درست 20 سال پس از آغاز این رقابت دیرینه، اعتراضاتی در سراسر کشور شکل گرفت؛ اعتراضاتی که در آن، نشانه‌هایی از کمرنگ شدن نقش این دو جریان سیاسی مشاهده می‌شد. تنها هفت ماه از خرسندی اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان که توانستند حسن روحانی را یک‌بار دیگر در راس پاستور بنشانند، گذشته بود که اعتراضاتی با فراگیری بیش از حد انتظار، در نقاط مختلف کشور شکل گرفت. بررسی علت و ماجرای آنچه اعتراضات دی‌ماه 96 خوانده می‌شود در این مجال نمی‌گنجد اما اشاره به آن، تنها از این منظر صورت گرفت که نشانه‌های کمرنگ شدن تاثیر اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در شعارهای آن روزهای معترضان نمود یافت؛ شعارهایی که به پایان دوره این دو جریان سیاسی و اثرگذاری آنها بر افکار عمومی اشاره داشت. گرچه نمی‌توان صرفاً بر مبنای یک شعار به این نتیجه رسید که دو جریان سیاسی اصلی در کشور به پایان عمر خود رسیده‌اند اما همچنان که گفته شد، این موضوع می‌تواند نشانه‌ای از تضعیف آنها باشد؛ ضعفی که مصداق این مصرع است: «رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر ضمیر».1

کارشناسان در توضیح چرایی «پایان دوره اصلاح‌طلبی و اصولگرایی»، گاه نقش اپوزیسیون را موثر می‌دانند که به دنبال تضعیف جریان‌ها نزد افکار عمومی برای ناامید کردن آنها از بهبود اوضاع و به بن‌بست رساندن وضعیت کشور است. نکته آن است که هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا از پذیرش این موضوع سر باز می‌زنند و همچنان نقش خود را در هدایتگری افکار عمومی پررنگ می‌دانند. در این پرونده به دنبال پاسخ این سوال هستیم که چرا «سیاستمداران در قدرت» و «سیاستمداران دور از قدرت» قادر به درک تغییرات در فضای سیاسی کشور و مطالبات مدنظر افکار عمومی نیستند؟ همچنین به دنبال آنیم تا بدانیم که این عدم درک، چه عواقب و آینده‌ای را پیش‌روی سیاستمداران و امر سیاست در کشور قرار می‌دهد.

پی‌نوشت:
1- غزلی از سعدی: «گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست / رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر ضمیر»

دراین پرونده بخوانید ...