شناسه خبر : 21589 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دمیدن بر دوقطبی فقیر و غنی در ادبیات پوپولیسم

نقره‌داغِ پوپولیسم

انسان به لحاظ ذاتی و ماهوی همواره در آرزوی دست‌نیافتنی‌ها یا حداقل دست‌یافته‌های دشوار است. دستیابی به پول بادآورده که بتواند مرهمی بر چند زخم کوچک بگذارد نیز آرزوی بخش مهمی از مردمی است که همیشه عدالت را به تساوی از برخورداری تعبیر می‌کنند. به عبارتی مردمی که همیشه پول را با رنج به دست می‌آورند، ماهی آب‌آورده را به ماهیگیری ترجیح می‌دهند، زیرا انگیزه‌ای برای تلاش ندارند؛ حتی کسانی که انگیزه دارند نیز از مجانی سواری خوردن لذت می‌برند. غافل از اینکه گاه این ماهی آب‌آورده، نهنگی زنده است که خود آنها را می‌بلعد!

 «نان را بر سر سفره مردم می‌آوریم.» چون نفت متعلق به شماست و شما هم در آن سهم دارید.

 «مسکن مهر برای شما می‌سازیم.» چون شما شایسته برخورداری از مسکن ارزان هستید.

 «یارانه نقدی را سه برابر می‌کنیم.» تا اقشار ضعیف سهم بیشتری داشته باشند.

 «چهار درصد زالوصفت امکانات 96 درصد مردم را در اختیار دارند.»

گزاره‌های مذکور نمونه‌هایی است از وعده‌های عوام‌فریبانه‌ای که در انتخابات قبلی و فعلی داده شده است و دقیقاً چیزی را هدف گرفته که همه آن را می‌فهمند: «پول»!

انسان به لحاظ ذاتی و ماهوی همواره در آرزوی دست‌نیافتنی‌ها یا حداقل دست‌یافته‌های دشوار است. دستیابی به پول بادآورده که بتواند مرهمی بر چند زخم کوچک بگذارد نیز آرزوی بخش مهمی از مردمی است که همیشه عدالت را به تساوی از برخورداری تعبیر می‌کنند. به عبارتی مردمی که همیشه پول را با رنج به دست می‌آورند، ماهی آب‌آورده را به ماهیگیری ترجیح می‌دهند، زیرا انگیزه‌ای برای تلاش ندارند؛ حتی کسانی که انگیزه دارند نیز از مجانی سواری خوردن لذت می‌برند. غافل از اینکه گاه این ماهی آب‌آورده، نهنگی زنده است که خود آنها را می‌بلعد!

نقطه کور آمال مردم

پوپولیسم از همین غفلت سوءاستفاده می‌کند و نقاط کور آمال و آرزوهای مردم را نشانه می‌گیرد تا به هدف خود برسد؛ به همین دلیل پوپولیست در هر کشور و در هر جامعه‌ای رنگ عوض می‌کند و به رنگ خواسته‌های عموم مردمی درمی‌آید که مظلومانه فریب می‌خورند و بعد از چندی در فراز و نشیب تاثیرات تلخ وعده‌های توخالی و دروغین استخوان خرد می‌کنند. از این‌رو تکیه بر تفاوت فقیر و غنی همواره یکی از دستاویزهای اصلی پوپولیست‌ها بوده و هست؛ چراکه اولاً مردم به خوبی آن را می‌فهمند و ثانیاً هیچ‌کس در هیچ سطحی از پول بیشتر بدش نمی‌آید. چه آنکه در همه جوامع جمعیت اغنیا بسیار اندک و جمعیت فقرا، به تعبیر پوپولیست، بسیار زیاد است. بنابراین اگر پوپولیست بر طبل این اختلاف بکوبد، جامعه هدفش به قدری گسترده است که می‌تواند او را به سر منزل مقصود (جلب رای و پیروزی در انتخابات) برساند. نگاهی به تاریخچه پوپولیسم و پیروزی‌های پوپولیست‌ها در دوره‌های مختلف نیز موکد این نکته است که در اکثر موارد کوبیدن بر این طبل با موفقیت همراه بوده است. اما نکته مهم این است که در برخی شرایط و برخی دوران، وعده‌های پوپولیستی مبنی بر کمک به فقرا و کاهش شکاف درآمدی تاثیر بسیار بیشتری گذاشته و خواهد گذاشت. این قاعده ربطی به میزان توسعه‌یافتگی و عدم توسعه‌یافتگی کشورها ندارد؛ زیرا همان‌طور که قبلاً گفته شد پوپولیسم می‌تواند در جوامع مختلف رنگ عوض کند.

قصه پوپولیسم آمریکایی

برای درک بهتر موضوع نگاهی می‌کنیم به وضعیت آمریکا در بحبوحه انتخابات 2016 که در نهایت شگفتی و حیرت جهانیان مردمانش به وعده‌های پوپولیستی کاهش فاصله فقیر و غنی از طریق یکی از ثروتمندترین روسای جمهوری تاریخ آمریکا رای مثبت دادند تا ثابت کنند که لزوماً مردم یک کشور توسعه‌یافته، مدرن‌تر و توسعه‌یافته‌تر فکر و عمل نمی‌کنند.

بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی آمریکا بر این اعتقاد هستند که آنچه باعث شد وعده‌های عوام‌فریبانه دونالد ترامپ مردم را به او متمایل کند، این است که آمریکا هیچ‌گاه به لحاظ تاریخی با این میزان شکاف بین فقیر و غنی مواجه نبوده است؛ و همین امر ضمن کاهش جمعیت طبقه متوسط آمریکا، موج عصبانیت عمومی نسبت به نابرابری درآمدی در این کشور را ایجاد کرد که منجر به تمایل به شعارهای ترامپ در جهت کاهش این نابرابری شد. بهترین مثال شعارهای پوپولیستی را «برنی سندرز» (سناتور دموکرات و رقیب هیلاری کلینتون در رقابت‌های داخلی حزب دموکرات برای انتخابات 2016 ایالات متحده) مطرح کرده بود که طی آن خواستار یک «انقلاب سیاسی» در مقابل «طبقه میلیاردرها» شده بود!

نگاهی به آمار اقتصادی موجود نشان خواهد داد که چگونه پوپولیسم توانست در انتخابات 2016 آمریکا برنده شود. به‌رغم اینکه ایالات متحده آمریکا یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا را دارد، دستمزدهای واقعی در این کشور از سال 1972 افزایش نیافته است و نیروی کار آمریکا برای دهه‌های متوالی با کاهش قدرت خرید واقعی خود مواجه بوده است.1 در سراسر این کشور آمریکایی‌های طبقه درآمدی متوسط آینده مبهم و تاریکی را پیش روی خود می‌دیدند؛ زیرا درآمد متوسط در 80 درصد از ایالت‌های آمریکا از سال 2000 به بعد رو به کاهش بوده است و این روند با سرعت بیشتری در حال سقوط است.2 حتی نرخ مرگ‌ومیر هم در این کشور بستگی به طبقه درآمدی دارد؛ بدین معنا که این نرخ در مناطق روستایی و در میان فقرا بسیار بیشتر از مناطق شهرنشین است.

در عین حال گزارش‌های آماری نشان می‌دهد وضعیت اغنیای آمریکا بهتر و بهتر شده است و بیش از 75 درصد ثروت این کشور در اختیار 10 درصد از مردم است و اختلاف طبقاتی در این کشور از هر زمان دیگری بالاتر است.3 بنابراین جای تعجب ندارد که وعده پول بیشتر برای چنین مردمی جذاب باشد، آن هم از سوی کسی که خود را بلد این کار معرفی می‌کند.

اینکه چرا با وجود کاهش دستمزدهای واقعی در چند دهه اخیر، به ناگاه در سال 2016 با ظهور و پیروزی پوپولیسم مواجه می‌شویم هم سوال خوبی است که پاسخ آن را باید در بحران اقتصادی سال 2008 و ادامه آن تا سال 2012 دانست که حداکثر فشار اقتصادی ممکن را بر گروه‌های کم‌درآمد وارد آورد.

عامل غیراقتصادی توفیق پوپولیست‌ها

در عین حال بسیاری از جامعه‌شناسان معتقدند ریشه محبوب شدن وعده‌های پوپولیستی تنها به مسائل اقتصادی و افزایش شکاف طبقاتی برنمی‌گردد؛ و مسائل فرهنگی را نیز در آن دخیل می‌دانند. بدون تردید فرهنگ کشورها نیز مساله مهمی در پذیرش پوپولیست‌هاست. شاید برای همین باشد که در کشوری مانند ژاپن که در آن کار و تلاش جزء لاینفک زندگی و فرهنگ مردم است، پوپولیست‌ها راه به جایی نبرند. زیرا به عقیده آنها که حالا دیگر در بطن زندگی‌شان نهادینه شده، هیچ چیزی بدون کار و تلاش به دست نمی‌آید، چون در واقعیت امر تولید هر یک واحد پول در این کشورها، که فاقد هرگونه مواهب طبیعی هستند، بسیار سخت و دشوار است. اما عامه مردم در کشورهای دارای مواهب طبیعی، به صورت نهادینه و ذاتی به دست آوردن پول را منوط به کار و تلاش نمی‌دانند زیرا به صورت تاریخی تولید درآمد در این کشورها بسیار آسان‌تر از سایر کشورها بوده است.

بنابراین اگر یک کشور در شرایطی باشد که در آن رکود اقتصادی وجود داشته باشد، تورم بالا باشد، رشد اقتصادی کم باشد، نرخ بیکاری بالا باشد، همه یا ترکیبی از این فاکتورها باعث خواهد شد که شعارهای پوپولیستی در هر یک از این زمینه‌ها با موفقیت مواجه شود، چون از نظر توده مردم درمان همه این دردها حاصل می‌شود.

نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که تحلیل تاثیرگذاری وعده‌های پوپولیستی در هر مقطع زمانی متفاوت است. با توجه به اینکه ذهن تاریخی ایرانیان تاثیر وعده‌های پوچ و توخالی رفاه اقتصادی با آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و مسکن مهر را به تازگی تجربه کرده و کمرش زیر بار تاثیرات منفی این وعده‌ها خم شده است، بس بعید است که بار دیگر به این زودی‌ها از همین سوراخ گزیده شود. 

پی‌نوشت‌ها:‌ 
1- http: / /www.businessinsider.com /real-wages-decline -literally-no-one-notices-2013-6
2- http: / /www.washingtonpost.com /sf /business  /2014  /12 /12 /why-americas-middle-class-is-lost /
3-  http: / /money.cnn.com /2014 /12 /17 /news /economy /wealth-gap-middle-class-rich / 

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها