شناسه خبر : 37532 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پَرتوی در تاریکی

ایران و آمریکا تا چه حد به توافق نزدیک شده‌اند؟

 
 
سینا عضدی/ پژوهشگر روابط بین‌الملل در شورای آتلانتیک

مسیر پرسنگلاخ بازگشت آمریکا به برجام، هنوز هموار نشده و حصول توافق بین ایران و آمریکا کماکان دور از دسترس می‌نماید. اما مهم‌ترین قسمتی که این توافق در آن در حال پیشروی است، آن است که پس از گذشت چهار سال که طرفین از دیدار و گفت‌وگو با یکدیگر امتناع می‌ورزیدند اما امروز ولو به صورت غیرمستقیم، دو طرف در حال گفت‌وگویی جدی و اساسی هستند و حداقل، شرایطی وجود دارد که مبتنی بر آن، کارگروه‌های ویژه‌ای تشکیل شده و فهرست‌هایی در حال تهیه است برای اقداماتی که ایران در آینده باید انجام دهد و مواردی که آمریکا باید بر اساس آن اقدام کند تا به برجام بازگردد. هنوز حصول توافق دور از دسترس به نظر می‌رسد و در حالی که گاهی اعلام می‌شود که پیشرفت‌هایی صورت گرفته اما دو طرف تاکید دارند که هنوز خبر خاص و مهمی وجود ندارد. با اینکه فاصله زیادی بین ایران و ایالات متحده وجود دارد اما «جهت»ی که ایران و آمریکا در آن قرار گرفته‌اند امیدوارکننده به نظر می‌رسد و می‌توان گفت روشنایی کم‌سویی در انتهای تونل به چشم می‌خورد.

ظرف چهار سال گذشته، شرایط برای همگان تغییراتی اساسی کرده است و ایران و آمریکا در دو مسیر کاملاً گوناگون و خلاف مسیر اصلی برجام حرکت کرده‌اند. آمریکای دونالد ترامپ در راهی متفاوت گام نهاد، از برجام خارج شد، تحریم‌ها را بازگرداند و حتی بر میزان آن افزود و سیاست زمین سوخته را در پیش گرفت تا کار دولت بعدی یعنی دولت جو بایدن را سخت و حتی ناممکن سازد. ایران نیز در پاسخ به آمریکا مسیر مطلوب خود را دنبال کرد و از نگاه آمریکا، مسیری خلاف برجام را تاکنون در پیش گرفته است. بر همین اساس، بازگرداندن هر یک از این دو کشور به مسیری که مورد تایید هر دو طرف باشد، کاری بس دشوار و زمان‌بر است. اما امروز، بیش از هر زمان دیگری می‌توان دریافت که هر دو کشور حداقل در سویه‌ای قرار دارند که مسیری مشترک را دنبال می‌کنند و رو به مقصدی مشخص در حرکت‌اند.

یکی از مواردی که نگاه‌ها را در دورهای گوناگونی از مذاکرات به خود جلب می‌کند و گاه مورد پرسش قرار می‌گیرد، طرح ناگهانی برخی خواسته‌های حداکثری از سوی دو کشور است. دیدگاه‌های مکسیمالیستی (بیشینه‌خواهانه) که هر دو طرف تلاش می‌کنند بر اساس آن، مذاکرات را پیش ببرند به این دلیل است که می‌خواهند در میانه توافق، بتوانند بر سر مسائل کوچک اما اساسی توافق کنند. اگر طرفین با خواسته‌های کم یا متعادل وارد این مذاکرات شوند، ممکن است با آورده کمتری از مذاکرات بازگردند. بنابراین، هر دو کشور تلاش دارند با فهرست‌های بلندبالایی وارد مذاکره شوند تا پس از نشستن پشت میز مذاکره حداقل بتوانند بخش زیادی از درخواست‌های خود را به دست بیاورند. در شکلی دیگر، اگر یک کشور از ابتدا بر موضع نهایی خود پافشاری کند ممکن است اساساً توافقی حاصل نشود و مذاکرات به شکست بینجامد. به عنوان نمونه برخی اقدامات حتی در توان دولت‌ها نیز نیست و تحریم‌های حقوق بشری اعمال‌شده علیه ایران در دوره دونالد ترامپ به گونه‌ای است که دولت بایدن نمی‌تواند آنها را به سادگی لغو کند اما برخی دیگر از تحریم‌ها را می‌تواند از سر راه بردارد. در نهایت اینکه این وضعیت می‌تواند به نقطه‌ای برسد که دو طرف بتوانند با بخشی از درخواست‌ها و امتیازات مدنظرشان کنار بیایند و توافق را حاصل کنند.

اگرچه پیش‌بینی زمان حصول توافق در این مسیر پیچیده، ناممکن است، اما دو کشور به شیوه‌ای رفتار می‌کنند که گویی رخداد مهمی چون انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در آن تاثیر چندانی ندارد. حتی در این مورد «رابرت مالی» نیز تاکید دارد که بازه زمانی خاصی برای رسیدن به توافق، مورد توجه نیست و طرفین نیز تعجیلی در رسیدن به توافق از خود نشان نمی‌دهند. با این حال حسن روحانی رئیس‌جمهور کنونی ایران در سخنان خود بر تمایل ایران بر برداشته شدن تحریم‌ها پیش از آغاز به‌کار دولت بعدی سخن گفته است. با این حال، هر دو طرف تمایل دارند و تلاش می‌کنند اشتیاقی از خود در این باره نشان ندهند و بیشتر بر این تاکید دارند که اقدامات، درست و دقیق پیش برود تا خللی در مسیر مذاکرات و بازگشت به برجام رخ ندهد. با وجود همه این مسائل، شاید بتوان تخمین زد که تا جولای 2021، ایران و آمریکا بتوانند به بیشترین اشتراک ممکن نزدیک شوند.

روشن است که برخی گروه‌های داخلی در ایران در تلاش‌اند تا مذاکرات به نتیجه نرسد تا اینکه خود این گروه‌ها فرمان هدایت مذاکرات را در دست بگیرند و طبیعتاً این مسائل، برخاسته از بازی‌های انتخاباتی است. همان‌طور که آمریکایی‌ها نیز اعلام کرده‌اند، گروه‌هایی در ایران به آنها پالس‌هایی ارسال کرده‌اند مبنی بر اینکه اگر آمریکا مذاکرات کنونی را پیش نبرد، پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، با این گروه‌ها می‌تواند در آینده، معامله بهتری را به سرانجام برساند. بنابراین، کارشکنی‌ها و تاثیرات سیاسی بر مذاکرات کنونی مساله حائز اهمیتی است اما به نظر می‌رسد که کلیت ساختار تصمیم‌گیری در کشور، به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات و بازگشت آمریکا به برجام است. با وجود این، در حال حاضر شاید مساله اصلی در عرصه داخلی ایران آن است که چه کسی یا گروهی می‌تواند پیروزی در این مذاکرات را به نام خود ثبت کند و تشویق آن را تصاحب کند. هرچه به موعد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران نزدیک‌تر شویم احتمالاً دست دولت ایران بسیار بسته‌تر خواهد شد تا حدی که پیگیری مذاکرات نیز برای آنها سخت‌تر می‌شود. اما عموماً مساله اینکه چه کسی مدعی پیروزی در بین گروه‌های داخلی خواهد بود را شاید بتوان مساله اصلی در داخل دانست و پس از آن، مشخص نبودن گروه‌های داخلی که دولت آینده را در دست خواهند گرفت، کار را برای پیشبرد مذاکرات با پیچیدگی‌های قابل توجهی همراه خواهد کرد.

یکی از نقاط مثبت مذاکرات اخیر، تاثیر انتصاب «ریچارد نفیو» معمار تحریم‌های ایران، به عنوان معاون نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بوده است و این نکته‌ای بسیار مهم در این دور از گفت‌وگوهاست؛ چراکه بهترین کسی که می‌تواند تحریم‌ها را از سر راه بردارد، شخصی است که آنها را طراحی کرده و حضور ایشان تاثیر مثبتی در تسهیل لغو تحریم‌ها خواهد داشت. در مسیر سخت بازگشت یا بازگرداندن آمریکا به برجام می‌توان به دو سناریوی مهم پرداخت. اگر مذاکرات به گونه‌ای به شکست منجر شود که تقصیرها بر گردن ایران بیفتد، سه کشور اروپایی که معمولاً همراه آمریکا بوده‌اند اما در چهار سال گذشته حرف‌شنوی کمتری از ایالات متحده داشته‌اند، احتمالاً دوباره به دنباله‌روی از آمریکا مبادرت خواهند کرد و این بدترین سناریوی ممکن است. حسن روحانی در کتاب خود پیشتر اشاره کرده است که ایران توان مقابله و درگیری همزمان با اروپا و آمریکا را ندارد. از سوی دیگر اما بهترین سناریو را می‌توان حالتی دانست که در آن، مذاکرات در بازه زمانی کمتری به نتیجه برسد و حسن روحانی، دولتی را تحویل بدهد که تحریم‌ها علیه ایران کاملاً برداشته شده باشد.

در این میان اما، آنچه برای برخی جالب توجه به نظر می‌رسد، سکوت هوشیارانه «جو بایدن»، رئیس‌جمهور آمریکا به همراه «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه این کشور است که تلاش دارند به دور از جلب توجه کردن برای رسانه‌ها، مذاکرات و مساله ایران را به جلو هدایت کنند و نگذارند موانع و عوامل خارجی از جمله رسانه‌ها، لابی‌ها و گروه‌های مخالف دیپلماسی بین ایران و آمریکا بر سیاست کلی آمریکا در قبال ایران تاثیر بگذارند. هر چه در این مورد بیشتر صحبت شود و این مساله پیچیده در رسانه‌ها بازتاب پیدا کند، طبیعتاً در عرصه عمومی نیز توجه‌های بیشتری را جلب خواهد کرد و توجه زیادتر، طبیعتاً واکنش‌های بیشتری را در پیش خواهد داشت. علاوه بر آن، متحدان منطقه‌ای آمریکا نیز گروه دیگری هستند که تحت این احتیاط دولت آمریکا قرار گرفته‌اند. «رابرت گیتس» وزیر دفاع سابق آمریکا در این باب پیشتر گفته بود که سعودی‌ها از آمریکا می‌خواهند سربازان آمریکایی تا آخرین قطره خون با ایران بجنگند. این حساسیت‌ها را دولت کنونی آمریکا به دقت در نظر دارد چراکه چنین مسائلی را می‌توان هدف کشورهای تاثیرگذار منطقه از جمله عربستان سعودی در مسیر ممانعت از حصول توافق دانست. اسرائیل نیز دیگر بازیگری است که تمام توان خود را صرف کارشکنی در مذاکرات می‌کند و تلاش دارد تا جای ممکن ایران را تحریک کند تا مذاکرات به سرانجام نرسد.

دراین پرونده بخوانید ...