شناسه خبر : 36384 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ضرورت واقع‌بینی

ارمنستان و آذربایجان به چه توافقی رسیدند؟

 
 
حسن بهشتی‌پور/ کارشناس ارشد مسائل روسیه و قفقاز

به نظر می‌رسد اگر بخواهیم به دور از جوسازی‌های خبری درباره توافق آتش‌بس در مسکو و موضوع همکاری‌هایی که بعد از توافق ارمنستان و آذربایجان در منطقه در حال شکل گرفتن است، تحلیلی ارائه کنیم، می‌توان به هشت موضوع کلیدی زیر توجه کرد:

تداوم حالت نه جنگ، نه صلح

 انعقاد قرارداد آتش‌بس برای شهرهای آغدام، کلبنجر و لاچین به معنای انعقاد پیمان صلح نیست اما از این جهت که از ادامه جنگ و خونریزی جلوگیری می‌کند، اقدامی مثبت است که طرف ایرانی هم باید از آن استقبال کند.

بلاتکلیفی آینده بعضی از مناطق اشغالی

تعیین تکلیف نشدن شهرهایی مثل خوجالی و عسگران و همچنین اصلی‌ترین موضوع مورد اختلاف یا همان قره‌باغ موجب می‌شود این توافق آتش‌بس برای اجرا هنوز مسیر زیادی داشته باشد و فعلاً باید در مورد آن مذاکره شود. اما نکته مهمی که باید توجه داشته باشیم این است که آذربایجان از طریق نظامی تنها توانست دو شهر را آزاد کند اما اجرای توافقات برای خروج سه‌مرحله‌ای نیروهای ارمنی از سه شهری که وعده داده شده از طریق گفت‌وگو و مذاکرات توانسته است، تحقق یابد.

اقدام نظامی مقدمه رسیدن به توافق دیپلماتیک

 اقدام نظامی تنها مقدمه‌ای برای رسیدن به توافق بود وگرنه آزادسازی کل مناطق اشغالی از طریق نظامی در عمل امکان‌پذیر نبوده و نیست. با این حال بی‌شک می‌توان گفت توافق به‌دست‌آمده برای آذربایجان موفقیت بزرگی به‌شمار می‌رود.

گرفتن امتیاز استفاده از دالان راهبردی شوشا- لاچین برای ارمنستان

ارمنستان گرچه با این توافق مناطق اشغالی را از دست می‌دهد (که قاعدتاً هم باید از دست می‌داد) اما زمینه‌ای فراهم شده است که بتواند ارتباطات زمینی را از طریق دالان شوشا-لاچین برای دسترسی زمینی قره‌باغ به ارمنستان برقرار کند، که این خود برای ارمنستان یک موفقیت نسبی محسوب می‌شود.

روسیه برنده اصلی منازعه

 باید گفت برنده اصلی این توافق روسیه بود که پوسته امنیت در قفقاز جنوبی را بدون مشارکت عملی ترکیه و ایران تقسیم کرد؛ به گونه‌ای که یک پوست آن را به آذربایجان داد، پوست دیگرش را به ارمنستان و مغز پسته را خودش برداشت؛ چراکه روسیه یک پایگاه نظامی از قبل در ارمنستان داشت. با این توافق نیروهای نظامی روسیه در مناطق مورد اختلاف در شهرهای شوشا، لاچین و خان کندی به مدت دست‌کم پنج سال حضور خواهند داشت. بر این اساس می‌توان گفت وابستگی هر دو کشور به روسیه بیشتر از گذشته شده است. زیرا امنیت در این مناطق فعلاً تحت نظارت روسیه تامین خواهد شد.

معضل بازگشت آوارگان جنگ

بحث بازگشت آوارگان جنگ یکی از موضوع‌های مهمی است که در مورد آن تعیین تکلیف نشده است. به هر حال هم ارمنی‌ها هم آذری‌ها در این 26 سالی که از آتش‌بس و 30 سالی که از جنگ می‌گذرد و در این 45روزه اخیر آوارگان زیادی داشته‌اند. حالا آواره و جنگ‌زده زیادی روی دست هر دو طرف مانده که مساله بسیار مهمی است و باید دید آیا واقعاً می‌توانند در ماه‌های آتی در این زمینه مذاکره کنند و زمینه بازگشت مردم به خانه‌هایشان را فراهم کنند یا خیر. یکی از معضلات این است که آوارگان جنگی چگونه در شهرها مستقر شوند و با تغییراتی که ارامنه ایجاد کردند قرار است به چه شکلی به وضع سابق برگردند. هنوز مشخص نیست ارتباطات چطور برقرار می‌شود و چه راهی وجود دارد که همزیستی مسالمت‌آمیز میان ارمنستان و آذربایجان بعد از 30 سال جنگ ایجاد شود. به نظر می‌رسد که زمان آن فرا رسیده است ولی خیلی طول می‌کشد تا چنین چیزی تحقق یابد.

بلاتکلیفی سرنوشت قره‌باغ

در توافق مسکو آینده قره‌باغ مسکوت مانده است. به نظر می‌رسد هر دو طرف ترجیح داده‌اند برای رسیدن به یک توافق سریع از وارد شدن به مسائلی که نیاز به مذاکرات بسیار طولانی‌تر داشت پرهیز کنند. اما واقعیت این است که اگر موضوع قره‌باغ حل‌و‌فصل نشود، اصلی‌ترین موضوع مورد اختلاف مانند آتش زیر خاکستر باقی خواهد ماند. به نظر می‌رسد دو طرف چاره‌ای ندارند که از بخشی از خواسته‌های خود در مورد قره‌باغ صرف نظر کنند تا به سمت حل‌و‌فصل نهایی این موضوع پیش بروند. به‌طوری که از یک طرف تمامیت ارضی آذربایجان حفظ شود و از طرف دیگر حق تعیین سرنوشت از سوی اکثریت ارمنی‌های قره‌باغ به رسمیت شناخته شود. به دست آوردن چنین فرمولی که بتواند هر دو اینها را تامین کند فوق‌العاده مشکل است؛ آن‌ هم در شرایطی که هم افکار عمومی ارمنستان به شدت مخالف است هم داخل آذربایجان این مخالفت وجود دارد که قره‌باغ به صورت کنفدرال اداره شود.

ایران کجای توافق ارمنستان و آذربایجان قرار دارد؟

در مورد اینکه توافق‌نامه ارمنستان و آذربایجان چه اثراتی روی ایران دارد بحث‌های زیادی صورت گرفته است. اول به دروغ می‌گویند مرز ایران با ارمنستان کم شده یا آن‌طور که برخی ادعا می‌کنند از میان رفته است، باید گفت این مدعا فضاسازی رسانه‌ای است. ارمنستان از طرف غرب با ترکیه و از طرف شرق با آذربایجان هم‌مرز است و به دریای آزاد راه ندارد. ارمنستان در شمال با گرجستان و در جنوب با ایران و نخجوان همسایه است. بنابراین تنها راه حیاتی برای دسترسی این کشور به آب‌های آزاد و اینکه بتواند ارتباطات خودش را حفظ کند از شمال گرجستان و از جنوب ایران است. به همین دلیل هیچ‌گاه ارمنستان وارد توافقی نخواهد شد که مرزهای جنوبی یعنی مجرای تنفسی خود را از دست بدهد. اینکه در توافق‌نامه اخیر یک جاده ترانزیت در نظر گرفته‌اند که بتواند از نخجوان به مغری که منطقه حائل میان نخجوان و آذربایجان است وصل شود و از مغری به زنگلان داخل آذربایجان برود طرحی مورد توجه است. اما به هیچ وجه احداث جاده ترانزیتی به معنای قطع مرز ایران و ارمنستان نیست. این راه مثل هر جاده شرقی-غربی که وجود دارد می‌تواند ارتباطات جاده‌ای بین نخجوان و خاک اصلی آذربایجان از طریق ارمنستان برقرار کند.

 طرف ارمنی هیچ‌گاه حاضر نخواهد شد مرزش با ایران حذف شود، طرف ایرانی هم برای حفظ ارتباطات با شمال حتماً در مورد این موضوع از مرز خودش با ارمنستان نمی‌گذرد و از طرف دیگر آذربایجان هم آنقدر ساده نیست که بخواهد در بلندمدت صرفاً به راه ترانزیتی نخجوان به مغری و مغری به زنگلان اتکا کند. آذربایجان قطعاً همکاری خود را با ایران برای دسترسی به نخجوان ادامه می‌دهد؛ چراکه از نظر اقتصادی تنوع بخشیدن به راه‌های ارتباطی به نفع این کشور است و راهبردی است که آذربایجان و ارمنستان و ایران و هر کشور دیگری دنبال خواهند کرد. از این جهت می‌توان گفت با توافق جدید از ارزش راه ترانزیتی نخجوان-ایران-آذربایجان کاسته خواهد شد ولی این مساله هرگز به معنی بسته شدن این راه نیست؛ چراکه اولاً هنوز تا ساخته شدن جاده ارتباطی و راه‌اندازی و برقراری امنیت زمان لازم بوده و مسیر طولانی در پیش است. ثانیاً کشش‌پذیری همکاری جاده‌ای و ریلی وقتی صلح و ثبات در منطقه حاکم باشد بسیار بیشتر خواهد بود. پس انتظار می‌رود حمل‌ونقل میان نخجوان، ایران و آذربایجان ادامه پیدا کند. در این زمینه نباید به تعارضات دامن زد و مانع همکاری‌های آینده شد. چه بخواهیم و چه نخواهیم بالاخره دو کشور می‌توانند ارتباطات زمینی را اگر صلاح بدانند برقرار کنند؛ پس بهتر است ایران از صلح و استقرار امنیت استقبال کند و بتواند از این مساله برای خود استفاده کند و همچنین همکاری‌های شمال جنوب بین ایران-ارمنستان-گرجستان و ایران-آذربایجان-روسیه و بین نخجوان-ایران-آذربایجان را توسعه دهد. این موضوع وقتی صلح و ثبات در منطقه حاکم شد می‌تواند بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اما به‌طور قطع و یقین نه ایران و نه ارمنستان اجازه نمی‌دهند مرزهای راهبردی بین دو کشور کم شده یا از بین برود.

دراین پرونده بخوانید ...