شناسه خبر : 35924 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جنگ منجمد

جنگ آذربایجان و ارمنستان به کجا خواهد رسید؟

 
 
محمدحسین خوشوقت/ کارشناس ارشد سیاست بین‌الملل

مرزبندی جمهوری‌های شوروی، عمدتاً همچنان داخلی مانده و رسمیت بین‌المللی نیافته است. قره‌باغ کوهستانی، با یک جمعیت ارمنی ۸۰درصدی در برابر جمعیت ۲۰درصدی آذری، پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مورد مناقشه آذربایجان (آران) و ارمنستان قرار گرفت. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارمنیان ناگور نوقره‌باغ در سال ۱۹۸۸ میلادی خواستار استقلال شدند اما توسط ارتش جمهوری آذربایجان طی سه سال به شدت سرکوب شدند. نظامیان ارمنستان برای دفاع از اکثریت ارمنی قره‌باغ وارد عمل شده و طی یک جنگ سه‌ساله (۱۹۹4 - ۱۹۹1) مناطق قره‌باغ و هفت شهر پیرامونی آن را که متعلق به کشور آذربایجان بود، به تصرف درآوردند و جمهوری «آرتساخ» را بنیان نهادند. در طول این تحولات، ۲۰ درصد آذری‌ها که چندصد هزار نفر می‌شدند، از قره‌باغ کوهستانی کوچ کردند و این منطقه تماماً ارمنی‌نشین شد. این جمهوریِ ارمنی خودمختار، بعدها در واشنگتن و سازمان ملل متحد، دفتر تاسیس کرد؛ اقدامی که همواره مورد اعتراض آذربایجان بوده است.

از سال ۱۹۹۴ که جنگ آذربایجان و ارمنستان با وساطت گروه مینسکِ سازمان امنیت و همکاری اروپا (روسیه، فرانسه و آمریکا) به آتش‌بس انجامید، تلاش‌های متعدد جهت برقراری صلح بین این دو کشور به نتیجه نرسیده است. این حالت را در علم روابط بین‌الملل «جنگ منجمد» یا Frozen Conflict می‌نامند که بهترین حالت آن معمولاً بدترین حالت و آن هم وضع موجود است. این حالت بر کشمیر نیز حاکم است. طی سال‌های گذشته، ارمنستان خواهان برگزاری رفراندوم در قره‌باغ کوهستانی بوده اما آذربایجان با آن مخالفت ورزیده است زیرا نتیجه رفراندوم با توجه به جمعیت صد درصد ارمنی آن منطقه، معلوم است. اخیراً ارمنستان اعلام کرده بود که آماده است حتی قره‌باغ را به عنوان یک کشور مستقل، و نه منطقه خودمختار متعلق به خود، به رسمیت بشناسد. قهراً این موضع ارمنستان نیز به شدت مخالفت آذربایجان را برانگیخت. آذربایجان، همواره با هرگونه وساطت منطقه‌ای و بین‌المللی که در نهایت به جدایی ناگورنو قره‌باغ منجر شود، مخالف بوده و ترجیح داده است این موضوع در حد «دو فاکتو» بماند و به سطح «دو ژوره» نرسد. حالت جنگ یا بحران منجمد، بستری فراهم می‌سازد تا طرف‌های دیگر بتوانند جهت تامین منافع خود، بدان ورود کنند و مدیریت ستیز را به دست گیرند؛ در چنین صورتی، روند دستیابی به توافق و پایان دادن به بحران، بسیار سخت‌تر و تلخ‌تر خواهد شد. اکنون، ترکیه طرفی است که وارد نزاع دو کشور شده و با حمایت نظامی، مالی، سیاسی، اطلاعاتی و رسانه‌ای از آذربایجان، به دنبال منافع خویش است.

 

ترکیه چرا در معرکه؟

اردوغان، به ویژه پس از نجات از کودتای ۱۵ جولای ۲۰۱۶ کوشیده است ضمن ارائه یک مدل حکومتی جایگزین جمهوری اسلامی ایران که سازگار با منافع غرب باشد، در کنار محور غربی-عربی قرار گیرد و نقش منطقه‌ای ایران را کمرنگ کند و ترکیه را به مهم‌ترین مرجع منطقه‌ای تبدیل کند تا بتواند در چانه‌زنی تقسیم قدرت بین‌المللی، سهم هرچه بیشتری بیابد و ضمن تامین امنیت داخلی، منافع اقتصادی خود را به حداکثر برساند. این رویکرد نئوعثمانیست‌های عدالت و توسعه، یک خطر استراتژیک برای جمهوری اسلامی تلقی می‌شود.

سیاست‌های ترکیه اردوغان، مشخصاً برای نیل به سه هدف عمده دنبال می‌شود:

۱- گسترش ژئوپولتیک در خاورمیانه عربی، قفقاز و آسیای میانه

۲- تبدیل شدن به هاب انتقال انرژی در منطقه

۳- متوازن‌سازی حضور غرب و روسیه در منطقه با تاکید بر احترام به منافع تاریخی ترکیه به منظور نفوذ و حضور همه‌جانبه و گسترده‌تر در قلمرو امپراتوری عثمانی و مناطقی که اشتراک زبانی یا نژادی با ترک‌ها دارند.

نقش سخت و پررنگ ترکیه در جنگ آذربایجان و ارمنستان، دخالت در امور سوریه و حمایت از شورشیان تروریست، دخالت در امور عراق، حضور نظامی در لیبی، اقدام برای حفر چاه‌های نفت در شرق مدیترانه و درگیر شدن با یونان و قبرس، مقابله با فرانسه و ایجاد انشقاق و اختلاف در ناتو، تضعیف اروپا و ایجاد تهدیدات امنیتی برای آن، ایجاد مزاحمت برای منافع روسیه و رقابت سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران، که همگی مورد تایید و میل آمریکاست، بر همین مبنا قابل تحلیل است. اما در مورد قره‌باغ، ترکیه به حوزه منافع تاریخی و تمدنی ایران ورود کرده و برای تصرف آن، شورشیان تکفیری را از شمال غرب سوریه و لیبی به منطقه منتقل کرده تا به خدمت آذربایجان درآیند و کار تصرف قره‌باغ کوهستانی را به سرعت تمام کنند؛ اقدام خطرناکی که امنیت ایران و روسیه را شدیداً تهدید می‌کند.

به نظر می‌رسد هدف اولی و کوتاه‌مدت این رفتار نئوعثمانی‌ها، تامین منابع ارزان نفت و گاز و ایجاد بازار جدید برای فروش کالا به منظور کاستن از مشکلات شدید اقتصادی ترکیه است.

 

سرنوشت جنگ

توان مالی و نظامی محدود آذربایجان، عدم توانایی ترکیه در حمایت تمام‌عیار و طولانی از این کشور و تحمل تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی آن، مقابله جدی ارمنستان در برابر تلاش برای بازپس‌گیری این منطقه و مقاومت چریکی و انگیزه‌مند ارمنیان قره‌باغ کوهستانی علیه نیروهای آذربایجان، به باکو مجال پیروزی در این جنگ را نمی‌دهد. بدین سبب و با توجه به فشارهای جاری ایران، روسیه، اروپا، آمریکا و سازمان ملل متحد، آذربایجان و ارمنستان چاره‌ای جز آتش‌بس و شروع مذاکره ندارند؛ البته به نظر می‌رسد برای نخستین بار طی ۲۵ سال گذشته، دوره جنگ دو کشور اندکی طولانی شود.

شرط‌گذاری الهام علی‌اف برای آتش‌بس (عقب‌نشینی از قره‌باغ و اعلام عدم تعلق آن به ارمنستان) بیشتر به منظور امتیازگیری از حریف قبل از شروع مذاکره است. به نظر می‌رسد نهایت پیروزی باکو در این جنگ، بازپس‌گیری تمام یا بخشی از هفت شهر پیرامونی قره‌باغ از ارمنستان است که جزو خاک آذربایجان محسوب می‌شود؛ از این هفت شهر، جبرائیل از تصرف ارمنستان خارج شده است. تنها در این صورت، رژیم آذربایجان می‌تواند افکار عمومی این کشور را در خصوص ضرورت جنگ با ارمنستان و دستاورد آن قانع کند. با مداخلات جدید ترکیه و تعارض رفتار آن با فلسفه وجودی گروه مینسک، انتظار می‌رود روند مذاکرات صلح، نه‌تنها به درازا بکشد بلکه به مجالی برای ستیز میان فرانسه و روسیه با ترکیه تبدیل شود.

 

موضع ایران

ایران، نخستین کشوری بود که کوشید نزاع باکو و ایروان بر سر قره‌باغ کوهستانی را از طریق گفت‌وگو حل‌و‌فصل کند. با این حال، کارشکنی‌های ابوالفضل ایلچی‌بیگ و حیدر علی‌اف، مانع موفقیت ایران برای ایجاد صلح در منطقه شد. تنها کشور از طرف ثالث که بیشترین و نقدترین تهدید و خطر امنیتی، سیاسی و اجتماعی را از جانب جنگ قره‌باغ دریافت می‌کند ایران است. اصابت مکرر خمپاره‌ها و توپ‌ها به روستاهای کشور، احتمال به راه افتادن سیل جنگ‌زدگان به داخل ایران و احتمال اقدامات خرابکارانه و تروریستی تکفیری‌های مزدور در استان‌های شمال غربی، امنیت ملی ما را نشانه رفته است؛ بنابراین، پایان جنگ قره‌باغ، ضرورتاً به نفع ایران خواهد بود. ایران سال‌ها در سوریه و عراق با تروریست‌های تکفیری جنگیده و شمار زیادی شهید داده تا آنها به مرزهایش نزدیک نشوند؛ اکنون چگونه می‌تواند حضور آن‌ها را پشت مرزهای شمال غربی خود تاب آورد؟!

در موضوع خطرات تروریستی بحران ناگورنو قره‌باغ، روسیه نیز مانند ایران، دغدغه‌مند است؛ تروریست‌های تحت تکفل ترکیه می‌توانند به داغستان و چچن نفوذ کنند و در آنجا گروه بزرگ‌تری تشکیل دهند و مستقیماً به منافع روسیه لطمه وارد آورند.چنین چیزی را روسیه تحمل نخواهد کرد و برای دفع خطر آنان، همراه با ایران در برابر ترکیه خواهد ایستاد. حتی پس از پایان جنگ قره‌باغ، حضورِ سختِ فعالِ یک رقیب غیرقابل پیش‌بینی و بی‌مبالات در کشور آذربایجان، به نام ترکیه، و حضور خطرناک دشمنی به نام اسرائیل، یک موقعیت جدید، جدی و حساس برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد خواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...