شناسه خبر : 35874 لینک کوتاه

در مسیر بحران

بازار ارز به کدام‌سو می‌رود؟

 
 
حسین راهداری/ تحلیلگر بازار مالی

بازار ارز این روزها دوباره دچار تلاطم‌های شدید شده است و حتی در صرافی‌های منتخب بانک مرکزی، نرخ ارز هر روز رکورد تازه‌ای را ثبت می‌کند. افزایش معنادار نرخ ارز در صرافی‌های منتخب بانک مرکزی در کنار چراغ سبز به افزایش نرخ ارز در بازار نیمایی، می‌تواند نشانی از مهر تایید دولت بر این افزایش نرخ به ‌شمار رود. اما سوال اساسی این است که دقیقاً چه اتفاقی افتاده که بازار ارز این روزها مجدداً شاهد نرخ‌های تاریخی شده است؟ چرا در تحریم‌های مشابه در سال‌های 91 و 92 این اتفاقات به این شدت در بازار ارز نیفتاد؟

در حقیقت، در دهه 90 شمسی، بازار ارز در دو مقطع زمانی مختلف دچار تلاطم‌های شدید شده است. هر دو بحران ارزی مقارن با اعمال شدیدترین تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران هستند. یک مقطع، سال‌های 91 و 92 در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد بوده و مقطع بعدی، از ابتدای سال 97 تاکنون است که در دولت آقای روحانی رخ داده است. البته قبل از شروع واقعی بحران، بازار ارز از مدتی قبل از این تاریخ‌ها دچار تلاطم‌هایی شده بود. مثلاً قبل از شروع بحران اصلی بازار ارز در سال 91، بازار ارز از سال 90 دچار تلاطم‌های قیمتی از جمله افزایش قیمت در بازار آزاد و فاصله گرفتن نرخ بازار آزاد از نرخ دولتی بوده. در بحران مقطع بعدی نیز از اواخر سال 96، نشانه‌های بحران در بازار ارز در قالب افزایش قیمت و تشکیل صف برای خرید ارز قابل شناسایی بود. اما نقطه اوج بحران ارزی، دوره‌های زمانی مورد اشاره در بالا هستند.

20-1

با وجود اینکه هر دو بحران به دلیل اینکه ناشی از تحریم‌های همه‌جانبه اقتصادی بوده‌اند، مشابه به نظر می‌رسند، اما در عمل بحران ارزی سال 97 به بعد، به مراتب شدیدتر از بحران اوایل دهه جاری بوده است. بنابراین لازم است که بحران ارزی این دو دوره زمانی از جنبه‌های مختلف با یکدیگر مقایسه شوند. در جدول 1 دو بحران ارزی این دهه از منظرهای مختلف مورد مقایسه قرار گرفته‌اند:

از ظواهر امر پیداست که از منظر سیاسی، تحریم‌های اعمال‌شده و قدرت اجرای آن بعد از سال 97 شدیدتر بوده و نیز چشم‌انداز نامشخصِ حل مساله سیاسی و خواسته‌های مبهم طرفین از آن، به نااطمینانی شرایط اقتصادی، تنگنای مالی دولت، افزایش تورم و تلاطم بازار ارز افزوده است. اما این تمام ماجرا نیست! در هر دو مقطع زمانی، مدیریت بازار ارز نیز در افزایش مشکلات اقتصادی بی‌تقصیر نبوده است. به‌طوری ‌که می‌توان گفت نتایج سیاست‌های ویرانگر ارزی در ابتدای دهه 90 شمسی، مانع از تکرار آنها در بحران مشابه بعدی در سال 97 به بعد نشده است و حتی می‌توان گفت در زمان آقای روحانی، این سیاست‌ها، به‌خصوص نرخ دلار 4200تومانی، جنبه پوپولیستی و تخریب‌گری بیشتری داشته است. در جدول2 سیاست‌های ارزی دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شده است.

از جدول مقایسه‌ای فوق مشخص است که با اینکه در سال‌های 91 و 92 مشخص شده که سیاست ثبات نرخ ارز دولتی و تحمل شکاف بالای نرخ آن با نرخ ارز در بازار آزاد، سیاستی شکست‌خورده است، این سیاست با قدرت بیشتر و شکلی بدتر در سال 97 به بعد در بحران ارزی اخیر دنبال شده است. این سیاست‌های نادرست خود یکی از مهم‌ترین مشوق‌های تقاضای کاذب و آلوده به فساد برای دریافت ارز دولتی و احتکار کالاها به امید گرانی بوده است و تا زمان تصمیم دولت به اولویت‌بندی و کاهش دستوری تقاضای ارز دولتی، ده‌ها میلیارد دلار از منابع ارزی کشور در بدترین شرایط تحریمی از بین رفته است. این در حالی است که آقای روحانی و آقای جهانگیری به عنوان منتقدان سیاست‌های مخرب سیاست خارجی و اقتصادی دولت قبلی در بحران ارزی به قدرت رسیدند و این سرخوردگی زیادی را برای امیدواران به تغییر تصمیمات غلط اقتصادی ایجاد کرد که نشانه عمیق این سرخوردگی را نیز در مشارکت پایین در انتخابات مجلس می‌توان مشاهده کرد که منجر به قدرت گرفتن مخالفان دولت در مجلس شده است.

21-1

آینده بازار ارز

همان‌طور که در جداول مقایسه‌ای قبلی بیان شد، بحران ارزی اخیر به دنبال تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا اتفاق افتاده است. بنابراین یکی از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی که می‌تواند معادلات را تا حدودی تغییر دهد، انتخابات آمریکا در ماه نوامبر (آبان‌ماه) است. انتخابات آمریکا از دو بعد زمانی مهم است. یک دوره زمانی مهم، دوران پیش از انتخابات است که ترامپ هنوز در مسند ریاست‌جمهوری آمریکاست و برای خوراک تبلیغات انتخاباتی می‌تواند دست به هر کاری بزند تا از سیاستِ شکست‌خورده فشارِ حداکثری علیه ایران، برگ برنده‌ای برای خود در انتخابات بسازد. ضمناً کشورهای حامیِ اصلیِ سیاست فشار حداکثری بر ایران در منطقه این احتمال را می‌دهند که ممکن است ترامپ در انتخابات شکست بخورد و بنابراین به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده‌اند تا از فرصت کوتاه حضور ترامپ در مسند قدرت حداکثر استفاده را کرده و ضربه‌های نهایی را نیز به اقتصاد و سیاست خارجی ایران وارد کنند.

عجله ترامپ در انعقاد قرارداد صلح بین اسرائیل و امارات و بحرین و نیز فعال‌سازی یک‌طرفه مکانیسم ماشه از این منظر قابل ارزیابی است. هنوز بیش از یک ماه تا انتخابات آمریکا باقی‌مانده است و بعید است که ماشین لابی‌کنندگان ضدایرانی در حیاط خلوت کاخ سفید دست روی دست بگذارند و کاری نکنند. همین برداشت از اقدامات احتمالی آنها و نیز التهاب طبیعی ناشی از تحولات انتخابات آمریکا و گمانه‌زنی در خصوص نتیجه آن، بازار ارز را ملتهب و نگران نگه خواهد داشت.

اما بعد از برگزاری انتخابات و مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا، این نتیجه محرک اصلی بازار خواهد بود. دو احتمال برای نتیجه انتخابات قابل تصور است. تداوم ریاست‌جمهوری ترامپ در برابر پیروزی بایدن. جدول 3 تبعات سیاسی و اقتصادی این دو سناریو را نشان می‌دهد.

 

آیا اقتصاد ایران به سمت ونزوئلایی شدن می‌رود؟

در این مدت بارها و بارها به مقایسه اقتصاد ایران با اقتصاد فروپاشیده ونزوئلا پرداخته شد. افزایش‌های اخیر نرخ ارز و تورم لجام‌گسیخته ماه‌های اخیر نیز به این موضوع دامن زده است. به وضوح اقتصاد ایران تفاوت‌های زیادی با اقتصاد فعلی و فروپاشیده ونزوئلا دارد.

اما توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه «ونزوئلایی شدن اقتصاد» یک اتفاق صفر و یک نیست. بلکه یک محدوده است که از نقطه‌ای آغاز می‌شود و در اوج خود، به شرایط امروز اقتصاد ونزوئلا می‌رسد. آنچه نقطه شروع بحران است، کاهش شدید درآمدهای ارزی در اثر تحریم همزمان با سقوط صنعت نفت است که در اثر کاهش شدید سرمایه‌گذاری در گذشته در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. اما آنچه سبب شدید شدن بحران شده و رسیدن به اوج بحران را تسریع می‌کند، تصمیمات اشتباه اقتصادی و از همه بدتر، اصرار به مسیر اشتباه و خسارت‌بارتر کردن تحریم‌ها و نابود کردن منابع محدود ارزی است. از این منظر اقتصاد ایران نشانه‌های اولیه ونزوئلایی شدن را به خوبی دارد، یعنی نظام تحریم‌های شدید که دسترسی به منابع ارزی را به شدت کاهش داده، در کنار تصمیمات غلط ارزی که به هدر‌رفت بی‌حساب ارزهای کشور در شرایط تحریم منجر شده است. تداوم این سیکل معیوب می‌تواند به یک بحران تمام‌عیار منتهی شود. هر زمان که این سیکل معیوب بازایستد، می‌توان امید داشت که اقتصاد ایران در ورطه نابودی مشابه ونزوئلا قرار نگیرد.

21-2