شناسه خبر : 35598 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برخاستن از خاکستر

آیا رکود ناشی از کرونا باعث پوست‌اندازی اقتصاد کلان می‌شود؟

در چند دهه گذشته، جهان هزینه زیادی کرد تا فقر را ریشه‌کن کند. کشورها اگرچه نتوانستند فقر را از بین ببرند اما موفق شدند انسان‌های زیادی را از این تله رها کنند. بخش بسیار مهمی از موفقیت کشورها در فقرزدایی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی پایدار مدیون یافته‌های علم اقتصاد کلان است.

از زمانی که اقتصاد کلان با نگارش کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» جان مینارد کینز متولد شد، تا امروز که ویروس کرونا جهان را در رکودی بی‌سابقه گرفتار کرده، هر زمان سیاست‌های اقتصاد کلان درست کار کرده، مردم در رفاه بیشتری زندگی کرده‌اند.

برخی معتقدند اقتصاد کلان مدرن ظرفیت کافی برای حل‌وفصل مشکلات فعلی اقتصاد جهان را دارد اما کسانی هستند که معتقدند پارادایم اقتصاد کلان حاکم نیز به پایان یک دوره نزدیک شده است.

فریدمن زمانی گفته نباید بگذاریم تورم بالا برود چون پایین آوردنش سخت است. اکنون شرایط کاملاً متفاوت از زمانی است که فریدمن چنین سخنی مطرح کرده بود؛ فقدان فشار رو به بالا بر قیمت‌ها بدان معناست که ضرورتی ندارد بانک‌های مرکزی روند رشد ترازنامه‌های خود را کند سازند یا نرخ بهره کوتاه‌مدت را از کف آن -که نزدیک به صفر است- بالاتر برند. بنابراین تورم پایین دلیل اصلی عدم نگرانی درباره بدهی‌های عمومی به شمار می‌رود. به لطف سیاست‌های پولی گسترده هزینه این بدهی آنقدر کم است که عملاً به پول رایگان شباهت پیدا می‌کند. برخی معتقدند همان‌طور که در دهه 1970 تورم و بیکاری باعث بازنگری در پارادایم اقتصاد کلان شد، یک‌بار دیگر ضرورت بازنگری احساس می‌شود. در دهه 1970 تورم‌های بالا انگیزه بازنگری در مبانی اقتصاد کلان شد و اکنون تورم بسیار پایین است که ضرورت بازنگری را تقویت می‌کند.

هرچه هست، اکنون اقتصاددانان نگران‌اند بیماری کووید 19 سال‌ها تلاش برای فقرزدایی، تورم پایین و دستیابی به مدل‌های مناسب برای رشد اقتصادی پایدار را بر باد دهد. واضح است؛ اقتصاد گرفتار بحرانی شده که بیش از همه به اقشار ضعیف ضربه می‌زند. به این ترتیب یک‌بار دیگر نگاه‌ها به متخصصان اقتصاد کلان دوخته شده است. آیا اقتصاد کلان می‌تواند جهان را از بحران فعلی برهاند؟ 

دراین پرونده بخوانید ...