شناسه خبر : 35065 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دیوار حاشا

آیا راهی برای فهم رفتار سیاسی مردم در بحران‌های اقتصادی هست؟

  محمدحسین شاوردی: سعید لیلاز اهل ادعاهای عجیب است. اهل آرزو؛ اهل امید و گاهی اهل چیزهایی که بیشتر باب طبع سیاسیونی است که می‌توانند با آن فرصت بخرند. اما مگر چقدر فرصت داریم؟ فرصتی که با آن اصلاح کرد و شرایط را به سطحی از پایداری رساند؟ مسعود نیلی وقتی استعفا کرد چند جا گفته بود که این دولت فرصت اصلاح بزرگ را از دست داده است. در این میان اما کمتر کسی به چیستی این جمله که «فرصت اصلاح بزرگ از دست رفت» فکر کرد. لیلاز در مصاحبه اخیر گفته: «می‌دانم که ما امروز با چه فقری یا چه تورمی دست‌به‌گریبان هستیم، می‌دانم که هر هفته هزاران انسان به زیر خط فقر رانده می‌شوند.» او البته در ادامه در توجیه این ساخت سیاستگذاری گفته: «همه اینها را می‌دانم، اما از آن طرف این را هم می‌دانم که فشاری که بر ایران وارد می‌شود، بی‌سابقه است.» جمله دوم کل پاسخی است که ما برای آزمودن ساختار حل مساله در ایران نیاز داریم! ساختاری که با حذف مساله و فراموشی اهمیت حل آن، به جای مسوولیت‌پذیری، به توجیه ناکامی می‌پردازد. چیزی که ماکس وبر صد سال پیش در تحلیل ساختار اداری آن را سم سیاستگذاری خواند. اشاره وی تلویحاً این پیام را به خواننده ارسال می‌کند که تلنبار شدن حجم نارضایتی عمومی، زمینه‌ساز بروز رفتارهای خشن سیاسی در جوامع درگیر با بحران‌های اقتصادی است.

در اوایل بروز دور دوم تحریم‌ها علی میرزاخانی سردبیر وقت روزنامه دنیای اقتصاد در مصاحبه‌ای از قول ریچارد نفیو نقل کرد که سیاستگذاری غلط در دولت‌های غیرهمسو با ایالات متحده، عامل تحریک آمریکا به استفاده از ابزار تحریم است. موردی که بازهم به آن توجه چندانی نشد. این سخن به دقت نقطه ضعف ایران در مقابله با زورگویی آمریکا را یادآوری می‌کرد. اما کسی به این قبیل هشدارها توجه نمی‌کند و روش‌های اشتباه مدام تکرار می‌شوند. و این ترسناک است. ترس دقیقاً اینجاست که سیاستگذار، بی‌واهمه و خوف از اعدادی که پیوسته از نزول رتبه اعتباری اقتصاد ایران حکایت دارند، جامعه را به آتیه حواله می‌دهد و مسائل را حل نمی‌کند. آینده و امید هم که برای کسی نان نمی‌شود! هانا آرنت که تحلیلی خاص از وضعیت انقلاب را در دهه‌های گذشته ارائه کرده، در جایی از نوشته‌هایش تاکید می‌کند که از سال 1789 به این‌سو وجود فقر و مسائل اجتماعی حل‌نشده عامل مهم خشونت‌های سیاسی در جوامع مختلف بوده است.

در پژوهش‌های متاخر، کار جالب عطیه وحیدمنش درباره ریشه‌های اقتصادی بهار عربی که با تکیه بر مفاهیمی چون «اقتصاد ناشادی»، «شکست قرارداد اجتماعی» و... نوشته شده، برای فهم وضعیت کنونی ایران کاری قابل تامل است. در ادامه سعی شده از خلال گفت‌وگو با داریوش رحمانیان، نقبی به تاریخ معاصر ایران بزنیم و جامعه ایران را در بحران‌های اقتصادی زیر ذره‌بین ببریم. شاید خودمان را بهتر شناختیم.

دراین پرونده بخوانید ...