شناسه خبر : 34050 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تکمیل کلکسیون مصیبت‌های اقتصادی

اثر کرونا بر بازارهای سکه، طلا و ارز چگونه خواهد بود؟

در سال 1398، اقتصاد و جامعه ایران با مصائب زیادی روبه‌رو شد. برخی از این مشکلات، جنبه طبیعی داشتند مانند سیل که البته با ساختمان‌سازی‌ها و جاده‌سازی‌های غیراصولی در مسیل رودها خسارات مالی و جانی آن دوچندان شد. برخی دیگر طوفان‌هایی بودند که در اثر سوءمدیریت گذشته ایجاد شدند و حالا دامن اقتصاد و جامعه ما را گرفتند مثل افزایش قیمت بنزین و حوادث تلخ آبان‌ماه.

حسین راهداری/ تحلیلگر بازار مالی

در سال 1398، اقتصاد و جامعه ایران با مصائب زیادی روبه‌رو شد. برخی از این مشکلات، جنبه طبیعی داشتند مانند سیل که البته با ساختمان‌سازی‌ها و جاده‌سازی‌های غیراصولی در مسیل رودها خسارات مالی و جانی آن دوچندان شد. برخی دیگر طوفان‌هایی بودند که در اثر سوءمدیریت گذشته ایجاد شدند و حالا دامن اقتصاد و جامعه ما را گرفتند مثل افزایش قیمت بنزین و حوادث تلخ آبان‌ماه. برخی دیگر نیز به‌طور خاص از تنش ایران و آمریکا سرچشمه می‌گرفتند مثل تلاش برای صفر کردن صادرات نفت ایران که تا حدود زیادی هم موثر بود یا ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا که دوره‌ای از التهاب شدید در منطقه را با رخداد حوادثی تلخ در داخل رقم زد. ویروس کرونا شکل منحصربه‌فردی از یک مشکل جدید است که حداقل در صد سال گذشته در دنیا مانند نداشته است و نه‌تنها ایران بلکه کل دنیا را درگیر کرد. این آخرین برگ از مصائب اقتصادی ایران در سال 98 بود که در سال 99 نیز ادامه پیدا کرده است. بنابراین لازم است بررسی شود که تبعات این بیماری بر اقتصاد و جامعه ایران چه بوده است و در ادامه چه انتظاراتی در بازارهای اصلی به‌خصوص بازار ارز و طلا باید داشت.

تبعات اقتصادی کرونا

تبعات اقتصادی ویروس کرونا دو جنبه دارد. یک جنبه هزینه‌هایی است که این بیماری به نظام سلامت و درمان کشور تحمیل کرده است که این بخش قابل مدیریت است. جنبه دردناک‌تر اقتصادی ویروس کرونا در کاهش فعالیت‌های اقتصادی ناشی از قرنطینه مردم در خانه‌ها، بسته بودن کسب‌وکارها و کاهش و حتی توقف سفرهای درون‌شهری، بین‌شهری و بین‌المللی است. ابعاد خسارات اقتصادی وارده از این منظر به درستی مشخص نیست اما با توجه به مسائل زیر، می‌توان انتظار داشت که خسارات وارده با هیچ‌یک از اتفاقات سال 98 قابل مقایسه نباشد:

1- گستره جغرافیایی: ویروس کرونا به یک منطقه خاص جغرافیایی در ایران محدود نشده و ضمناً ابعاد آن فراتر از مرزهای کشور است و حتی کسب‌وکارهای مرتبط با خارج از ایران را نیز متاثر کرده است. مثلاً در سیل سال گذشته، بسیاری از پروازها به مناطق سیل‌زده کنسل شد. هتل‌ها کنسل شدند. اما بخش‌های زیادی از کشور از سیل در امان بودند و زندگی حالت عادی داشت و ضمناً ارتباطات بین‌المللی نیز آسیب ندیده بود. حتی در زمان قطع اینترنت در آبان‌ماه نیز، کسب‌وکارهای سنتی در بخش‌های عمده کشور و کسب‌وکارهای آنلاین در بستر داخلی قادر به انجام امور خود بودند. اما در مقوله ویروس کرونا، تقریباً حمل‌ونقل و نظام گردشگری ایران و دنیا که گردش مالی ده‌ها هزار میلیاردتومانی در سال دارد، دچار سکته شده است. صادرات و واردات اقلام مختلف مصرفی به دلیل مشکلات بین‌المللی به شدت آسیب دیده است. کسب‌وکارهای مختلف خدماتی تقریباً در سراسر کشور آسیب دیده‌اند. چنین گستردگی آسیب اقتصادی به اکثریت کسب‌وکارها در سراسر کشور، در نوع خود بی‌نظیر است.

2- مقطع زمانی و بازه زمانی: تقریباً از اواخر بهمن‌ماه به‌طور جدی مساله کرونا مطرح شد و محدودیت‌های رفت و آمد اعمال شد. از نظر مقطع زمانی این دوره مصادف با خرید شب عید شده در حالی که بسیاری از کسب‌وکارها چشم امیدشان به فروش و رونق همین شب عید بوده است. خسارت اصناف مختلف در از دست دادن فروش شب عید بسیار فراگیر است. علاوه بر این، این بیماری هنوز مهار نشده است و این به معنای این است که صدمات کسب‌وکارها هنوز پایان نیافته و ادامه خواهد داشت. نه سیل سال پیش و نه تحولات ناشی از التهابات سیاسی و منطقه‌ای در سال گذشته، این‌ چنین به درازا نکشیده بوده است.

مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا به معنای ورشکستگی بنگاه‌ها و بیکاری خیل عظیمی از نیروی کار در عین افزایش کسری بودجه دولت برای پوشش این خسارات است. البته فقط ایران نیست! در آمریکا فقط در عرض یک ماه بیش از 5 /6 میلیون نفر به بیکاران اضافه شده است که این آمار قبل از گسترش ویروس کرونا، متوسط هفته‌ای 350 هزار نفر بوده است. دولت آمریکا برای مبارزه با رکود، بسته‌های حمایتی میلیارد دلاری تدوین کرده است. کاری که به دلیل کمبود درآمدهای دولت در عین تورم بالا در ایران به راحتی اجرایی نیست. بنابراین می‌توان انتظار داشت که سال بعد همچون سال 98، سالی بد برای اقتصاد باشد با این تفاوت که دولت شاید دیگر نتواند همانند سال 98، مشکلات را از طریق کنترل بازار ارز بپوشاند.

61-1

در ادامه اثرات کرونا بر بازارهای ارز و طلا بررسی شده است.

بازار ارز

التهاب اصلی بازار ارز در سال گذشته با ترور سردار سلیمانی آغاز شد و به‌رغم فرونشستن التهابات مرتبط با آن، فعال کردن مکانیسم ماشه و نزدیک شدن به تقاضای آخر سال سبب شد که افزایش قیمت ارز ادامه‌دار باشد. البته مثل همیشه در برابر افزایش نرخ ارز، قیمت بازارساز با قیمت بازار چند صد تومانی فاصله داشت. اما نکته جالب اینجا بود که با شیوع کرونا و توقف کسب‌وکارها و کاهش تقاضای واقعی ارز به‌خصوص برای سفر، قیمت ارز رو به صعود گذاشت. دلیل افزایش را شاید باید در قیمت نفت دید. نمودار یک نشان می‌دهد که قیمت نفت چگونه در کمتر از یک ماه از بشکه‌ای 50 دلار به حتی نزدیک 20 دلار هم رسید. قیمت نفت سنگین ایران از قیمت‌های نمودار یک، معمولاً 5 تا 10 دلار کمتر هستند و به دلیل دور زدن تحریم‌ها باید چند دلار دیگر نیز از این درآمدها کم کرد.

کاهش قیمت نفت دو دلیل داشت. دلیل اصلی عدم توافق عربستان و روسیه به عنوان دو تولیدکننده برتر نفت برای کاهش تولید و آغاز جنگ قیمتی بین این دو کشور بود. اما نمودار 2، نشان می‌دهد که جنگ اصلی بازار نه بین روسیه و عربستان، بلکه بین عربستان و آمریکاست. سهم بازار آمریکا در دو سال گذشته از روسیه و عربستان نیز فراتر رفته است. اما از آنجا که عربستان و روسیه نمی‌توانند کاهش تولید نفت را به آمریکا تحمیل کنند، کاهش تولید تبدیل به مساله روسیه و عربستان شده است.

جالب‌ترین اتفاق تاریخ این بود که چند تن از سناتورهای آمریکایی به بن سلمان نامه نوشته و از او خواستند به توافق با روسیه سرعت بخشد تا قیمت نفت افزایش یابد! ترامپ نیز شخصاً پیگیر موضوع توافق دو کشور بوده است. تمام این تقلای آمریکا برای نجات نفت شیل است که در این قیمت‌های پایین نابود می‌شود. در حقیقت تلاش آمریکا، نجات صنعت نفت خود است به هزینه و جیب عربستان و روسیه. در این بین بحران کرونا و تعطیلی بخش مهمی از دنیا، تقاضا برای سوخت را نیز به شدت کاهش داده که سبب افت شدید تقاضا شده و این‌گونه مصیبت بازار نفت تکمیل شد.

در زمان نگارش این مقاله، روسیه و عربستان هنوز به توافق نرسیده‌اند اما صحبت از توافق برای کاهش 10 میلیون بشکه در روز است. با احتساب صادرات 500 هزار بشکه‌ای ایران در سایه تحریم، به نظر می‌رسد که حذف کامل ایران از بازار نفت، حتی بدون تحریم‌ها هم کار چندان سختی نباشد. با کاهش قیمت نفت، کاهش قیمت مواد معدنی و پتروشیمی که عمده صادرات غیرنفتی ایران است نیز بعید نیست. مجموعه این اتفاقات یعنی کاهش شدید همین درآمدهای ارزی اندک.

تهدید دیگر بازار ارز ناشی از بازدهی بالاتر بازارهای موازی بازار ارز از جمله بورس است. واقعیت این است که بازدهی شاخص بازار سهام، از بازدهی ارز در سه سال گذشته نیز عبور کرده است. درست است که بحث افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها توانسته ارزش بسیاری از شرکت‌ها را بالا ببرد، اما اکثر این شرکت‌ها در رکود به سر برده و حتی فعالیتی زیان‌د‌‌ه دارند. تجدید ارزیابی دارایی‌ها، چشم‌انداز نامعلوم اقتصاد ایران و زیان‌ده بودن فعالیت این شرکت‌ها را عوض نمی‌کند. بنابراین تداوم افزایش قیمت این‌گونه سهام‌ها بعید به نظر می‌رسد. در چنین شرایطی، سهامداران بورس ممکن است از سود بیشتر ناامید شده و این بازار را ترک کنند. با توجه به اینکه اقتصاد ایران در سال‌های آتی چشم‌انداز مناسبی پیش‌روی خود ندارد، این نقدینگی سرگردان ممکن است دوباره به بازار ارز بازگشته تا موج جدیدی از فرار سرمایه جدید را در کشور شکل دهد.

بازار سکه و طلا

سال 2020 تاکنون برای طلا، سالی پرتلاطم بوده است. ترور سردار سلیمانی در روزهای ابتدای این سال، قیمت طلا را با جهش روبه‌رو کرد. هنوز التهاب این اتفاق فروننشسته بود که مساله کرونا شروع شد. اثر کرونا به‌طور خلاصه، رکود اقتصادی و افزایش بیکاری در نظام اقتصادی جهانی است. این یعنی افزایش کمک دولت‌ها به کسب‌وکارها و افراد بیکارشده که ابعاد چند تریلیون‌دلاری پیدا کرده است. اتفاقات روزهای اخیر بارها با تحولات بعد از بحران مالی سال 2008 مقایسه شده است. در آن مقطع نیز افزایش تزریق پول به اقتصاد سبب رشد قیمت طلا شده بود. تاکنون اما قیمت طلا به‌رغم صعود، نوسانات و سقوط‌های شدیدی را نیز شاهد بوده است. در حقیقت در بحران اخیر، تقاضا برای پول نقد آن‌قدر زیاد شده بوده است که معامله‌گران دارایی‌های مختلف از جمله سهام و طلا را فروخته‌اند به این امید که در زمان مناسب برای خرید دارایی‌ها وارد عمل شوند. ضمناً در خصوص دارایی امن بودن طلا باید اشاره شود که درست است که طلا مامن و پناهگاه در زمان افزایش ریسک است، اما بازار طلا توانایی جذب سرمایه‌های بسیار بزرگ را ندارد. معاملات روزانه طلا در سال 2018، کمتر از 40 میلیارد دلار بوده است که در مقایسه با ابعاد تریلیون دلاری بازار سهام، بازار اوراق قرضه و مشتقات مالی بسیار ناچیز است. در این مدت، بخش عمده سرمایه‌ها در قالب پول نقد یا دارایی‌های نقد‌شونده امن مثل اوراق قرضه کوتاه‌مدت کشورهای توسعه‌یافته جذب شده است.

در بازار داخلی هم سکه سوار بر موج انتظارات افزایشی ارز در داخل و افزایشی قیمت جهانی طلا، رکوردهای تاریخی را با حباب گاه 500 هزارتومانی به جای گذاشت. این حباب در بازار سکه‌های یک‌روزه در بورس از این ارقام هم فراتر رفت و سکه توانست رکوردهای تازه‌ای را با حباب بیش از 500 هزار تومان به ثبت برساند.

راهکارهای کاهش اثرات اقتصادی کرونا چیست؟

بیراه نیست اگر بگوییم این روزها صاحبان کالاها و خدمات، قیمت کالاها و خدماتشان را بر اساس تابعی از انتظارات منفی اقتصادی تعیین می‌کنند.

انتظاراتی که در آن کسری بودجه شدید، چاپ پول، تلاطم بازار ارز و افزایش تورم وجود دارد. با این اوصاف، هجوم نقدینگی می‌تواند بازاری مهم همچون بازار ارز را ملتهب‌تر کند. افزایش ارز نیز مجدداً به افزایش قیمت‌ها تبدیل می‌شود.

در چنین شرایطی، برای محافظت از بازار ارز اقدام اصلی ایجاد آرامش در فضای اقتصادی و سیاسی کشور است. چیزی که در آینده نزدیک و میان‌مدت چشم‌انداز روشنی ندارد. اما بعد از این مقوله اساسی که اختیارش از دولت خارج است، دولت باید در سه جنبه اصلاحات و اقدامات فوری صورت دهد.

1- اصلاحات در خود بازار ارز

برنامه‌ریزی ارزی باید بر مبنای کمبود منابع ارزی انجام شود. مهم‌ترین اصلاح در بازار ارز افزایش نرخ ارز 4200تومانی است. جالب این است که ارز 4200تومانی محصول جلسه‌ای است که قبل از خروج ترامپ از برجام تشکیل شده و کسی حاضر نیست مسوولیت تصمیم‌گیری در آن جلسه را بپذیرد. اما این ارز بدون تغییر دو سال گذشته تداوم یافته است. حذف ارز دولتی از بسیاری از اقلام نه‌تنها سبب گرانی نشد، بلکه حتی با کاهش سفته‌بازی، موجب کاهش قیمت نیز شده است.

2- استفاده از ابزار مالیاتی

دولت برای کاهش کسری بودجه باید ابزارهای مالیاتی را جدی‌تر و سریع‌تر فعال کند. مالیات‌ها باید هدفمند و از درآمد خانوارها گرفته شود. حساب‌های بانکی و دارایی افرادی که ردپای مالیاتی کمی دارند باید بررسی شود. این می‌تواند مسیری باشد که دولت‌های آتی نیز باید طی کنند. به نظر می‌رسد درآمدهای نفتی، دیگر نتوانند مملکت‌داری پرهزینه دولت‌های ما را تامین مالی کنند.

 3- حمایت از اقشار آسیب‌دیده

بسیار مهم است که دولت حداقل معاش را برای مردم تامین کند. راهکار ساده است: شفافیت درآمدها و دارایی‌های خانوارها در برابر دریافت کمک‌های دولت. همین راهکار در کشورهای مختلف توسعه‌یافته اجرا می‌شود. قبل از آنکه دیر شود و ناآرامی‌های اجتماعی بخشی از روال عادی کشور شود، باید اقشار به شدت آسیب‌دیده و آسیب‌پذیر را حمایت کرد.

دراین پرونده بخوانید ...