شناسه خبر : 33936 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روزهای جمعه آقای رئیس‌جمهور

چرا باخبری و بی‌خبری حسن روحانی در سال ۹۸ همچنان خبرساز بود؟

روزهای جمعه آقای رئیس‌جمهور
سرگه بارسقیان/ روزنامه‌نگار

یکی از پرتکرارترین سوالات سال ۹۸ این بود: رئیس‌جمهور کجاست؟ رئیس‌جمهور می‌داند؟ رئیس‌جمهور کی فهمید؟ رئیس‌جمهور این روزها چه می‌کند؟ این قبیل سوالات از ماجرای حضور حسن روحانی در مدیریت سیل نوروزی تا واکنش او به افزایش قیمت بنزین و اطلاعش از علت سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین و نظر او درباره اپیدمی ویروس کرونا بارها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و افکار عمومی چرخید و بعضاً تبدیل به مساله روز سیاسی شد. اینکه چرا همه نگاه‌ها سمت راس قوه اجرایی کشور است؟ چرا سفر روحانی به قشم در ایام نوروز، در هنگامه سیل شمال کشور تبدیل به مساله اول کشور شد؟ چرا یکی از سویه‌های مهم در ماجرای هواپیمای اوکراینی، زمان اطلاع رئیس‌جمهور از واقعیت سقوط بود؟ چه چیزی در افکار عمومی باورپذیری اطلاع رئیس‌جمهور از افزایش قیمت بنزین ساعاتی پس از اعلام و اجرای طرح را مورد تردید قرار می‌دهد؟ کلیدواژه‌های «صبح جمعه» در ماجرای بنزین و «ظهر جمعه» در مساله هواپیما چرا و چطور جزو مهم‌ترین فرازهای ادبیات خبری و سیاسی ایران سال ۹۸ شده است؟ این همه یک دلیل روشن دارد: قرار گرفتن رئیس‌جمهور در نقطه هدف انتظارات و انتقادات عمومی به عنوان مهم‌ترین بازی‌ساز سیاسی و بازی‌گردان اجرایی کشور. در غیاب جناح‌ها و غربت رجال سیاسی محور کانونی نگاه احزاب و رسانه‌ها و مردم به سمت نفر اول اجرایی کشور است. اینکه کجاست؟ چه می‌کند؟ چه می‌گوید؟ و… این البته برخاسته از غربت خود روحانی نیز هست؛ وقتی در مقام عمل و نظر حتی در دولت خودش نیز تنهاست. روحانی از ۱۴ دی ۱۳۹۳ تا همین امسال بارها بر برگزاری رفراندوم برای حل بن‌بست‌های موجود تاکید کرده است. پنج سال است که عالی‌ترین مقام اجرایی کشور با استناد به اصل ۵۹ قانون اساسی که او مسوول اجرای آن است خواست خود برای همه‌پرسی از مردم را تکرار می‌کند. اما تا ۱۶ بهمن ۹۸ که طی نامه‌ای دستور داد لایحه‌ای برای اصلاح نظارت بر انتخابات تهیه شود، هیچ تبیین نظری و اقدام عملی برای جامه عمل پوشاندن به این خواسته رخ نداد. کسی در کابینه زوایای این رفراندوم بن‌بست‌شکن و حتی سوالات احتمالی آن را شفاف نکرد؛ کسی به پشتیبانی از رئیس‌جمهور برنیامد که نظر روحانی رفراندوم درباره کدام مسائل مهم سیاسی و اقتصادی و ناظر به حل کدام معضلات کشور است؟ ادبیاتی که روحانی تولید کرده حتی در پاستور هم بازخوانی و روخوانی نمی‌شود و جز معدود مواردی توسط معاون اول، رئیس دفتر، سخنگو یا معاون حقوقی‌اش حتی در میان وزرای او نیز عزمی برای دفاع و اجرای نظرات رئیس‌جمهوری دیده نمی‌شود. روحانی تنهاست؛ نگرانی او از جرم شدن جمهوریت در کشور، تاکیدش بر رقابتی‌تر شدن انتخابات مجلس و تکیه‌اش بر فصل‌الخطاب بودن صندوق‌های رای و قهر نکردن با آن بیشتر از آنکه بازتاب نگرانی جمعی دولت باشد، بازگوی دغدغه‌های شخص رئیس‌جمهوری است. در این میدان روحانی تبدیل به تنها بازیگر عرصه هم شده است. تفاوت او با دیگر روسای‌جمهور قبلی این است که بقیه سپرهای دفاعی حزبی و تشکیلاتی برای دور ماندن خود از گزند تیرهای مخالفان داشتند و تا رسیدن تیر به قلب پاستور، زمان و توان بیشتری صرف می‌شد؛ اما سپر دفاعی روحانی کم‌لایه است؛ روحانی زود و زیاد در معرض تیر مخالفان قرار گرفت؛ نقدها از اول به سمت قلب پاستور نشانه رفت؛ حزب بلاگردان و تشکیلاتی دوربرگردان نداشت. کمپین انتخاباتی او گرچه در سال ۹۶ اسحاق جهانگیری را در مقام یک کاندیدا داشت اما موتور محرکه رقابتش با نامزد مقابل، خود روحانی بود و سخنرانی‌هایش. این رئیس‌جمهور مانند فرمانده‌ای بی‌سپر در میدان جنگ عمل می‌کند.

روحانی در سیاست خارجی، محمدجواد ظریف را دارد که بار سنگینی در تولید ادبیات و تبیین استراتژی و توزیع توان مدیریتی این عرصه را بر دوش دارد. در حوزه اقتصادی و اجرایی بخشی از بار بر دوش اسحاق جهانگیری است اما در امور سیاسی و اجتماعی، رئیس‌جمهور در عین حال که بازی‌گردانی می‌کند باید بازیگر هم باشد. حتی بخش زیاد سوالات افکار عمومی محول به پاسخ خود او شده که به خاطر نقصان رشته‌های ارتباطی بعضی پاسخ‌ها مورد انتقاد بیشتری قرار می‌گیرد. علاوه بر آن ابهام در رشته‌های ارتباطی رئیس‌جمهور با دیگر نهادهای حاکمیتی و حتی دستگاه‌های دولتی است که سوالاتی درباره صبح جمعه و ظهر جمعه را پررنگ‌تر می‌کند. مساله هواپیمای اوکراینی را به روایت روحانی مرور کنیم: سقوط هواپیما صبح روز چهارشنبه ۱۸ دی اتفاق می‌افتد؛ وزیر راه همان روز در جلسه هیات دولت به رئیس‌جمهور می‌گوید سانحه بوده، روحانی از محمد اسلامی می‌پرسد بوئینگ ۷۳۷ مکس بود یا مدل دیگری؟ وزیر جواب می‌دهد نمی‌دانم (منظور روحانی مدلی است که در آن مدت حادثه‌ساز بوده است). بعدازظهر چهارشنبه ساعت ۳ تا حدود 5:30 در جلسه شورای عالی امنیت ملی گرچه بحث هواپیما مطرح نشد ولی آخر جلسه باز هم احتمال دادند مساله «سانحه» بوده نه چیز دیگر. شب رئیس‌جمهور اوکراین در تماس تلفنی با روحانی احتمالاتی را مطرح و به اطلاعاتی اشاره کرد که برخی کشورها به او داده بودند. روحانی شب مجدداً با وزیر راه این بار به طور مفصل صحبت می‌کند که باز هم در جواب می‌شنود سانحه‌ای بوده و خبری نبوده است؛ به دلیل اینکه پدافند هوایی کشور اعلام کرده شلیکی از طرف ایران صورت نگرفته است. پنجشنبه شبهات بیشتر شد؛ غروب پنجشنبه روحانی با رئیس ستاد کل نیروهای مسلح صحبت کرد؛ تقریباً احتمال اصابت موشک دیگر قوی شده بود؛ روحانی می‌گوید که اگر به این نتیجه رسیدید الان اعلام رسمی کنید که این خطا بود؛ پاسخ این بود که نه ما هنوز شبهاتی داریم و فردا در دبیرخانه شورای امنیت ملی جلسه‌ای داریم و آنجا بررسی و نهایی می‌کنیم. بعدازظهر جمعه به روحانی اعلام می‌شود خطای انسانی بوده؛ روحانی می‌خواهد اعلام کند که پاسخ می‌دهند ما داریم بیانیه آن را می‌نویسیم؛ ساعت 4:30 بعدازظهر رئیس ستاد کل فرماندهی نیروهای مسلح به طور رسمی به روحانی اعلام کرد سقوط هواپیمای اوکراینی ناشی از خطای انسانی بوده، اما اعلام نمی‌شود. جمعه شب جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد؛ قرار شد بیانیه‌ای که ستاد کل آماده کرده بود رسماً اعلام شود. اما روحانی گفته «ساعت دوازده دیدم اعلام نشده تعجب کردم؛ به هر حال صبح شنبه اعلام شد. می‌شد چندساعتی یا لااقل مثلاً شب جمعه این اعلام شود و یک مقدار این پروسه‌ها را تسهیل کنیم.»

این روایت سند گویای نقش، ارتباط، اطلاع و اتصال رئیس‌جمهور به فرآیندهای تصمیم‌گیری کلان حاکمیتی و دستگاه‌های دولتی است. این کرونولوژی سقوط هواپیما نوعی آسیب‌شناسی اختلالات و ارتباطات رئیس‌جمهوری است که در موارد مشابه قابلیت تکرار و تعمیم دارد.

دراین پرونده بخوانید ...