شناسه خبر : 32114 لینک کوتاه

گذرگاه لغزنده

ریشه فساد اداری کجاست؟

«برخی از پرسنل، مردم را آنقدر می‌برند و می‌آورند تا در جایی و گوشه‌ای آنها را تیغ بزنند. متاسفانه این موارد روزبه‌روز هم زیادتر می‌شود.» عبارتی که خواندید بخشی از سخنان محمود حجتی، وزیر کشاورزی، در هفتمین گردهمایی کشت محصولات زراعی (آغاز سال زراعی ۹9-۹8) بود. این سخنان باعث شد که دوباره فساد اداری در ایران بر سر زبان‌ها بیفتد.

خشایار قدیری‌نژاد/ تحلیلگر کسب‌وکار

«برخی از پرسنل، مردم را آنقدر می‌برند و می‌آورند تا در جایی و گوشه‌ای آنها را تیغ بزنند. متاسفانه این موارد روزبه‌روز هم زیادتر می‌شود.» عبارتی که خواندید بخشی از سخنان محمود حجتی، وزیر کشاورزی، در هفتمین گردهمایی کشت محصولات زراعی (آغاز سال زراعی ۹9-۹8) بود. این سخنان باعث شد که دوباره فساد اداری در ایران بر سر زبان‌ها بیفتد. اما موضوع فساد اداری سوالاتی را در ذهن مردم مطرح می‌کند که در این نوشته از بعد منابع انسانی و رفتار سازمانی به برخی از آنها می‌پردازیم، سوالاتی نظیر:

 ریشه فساد اداری کجاست؟

 فساد اداری مخصوص کشورهای در حال توسعه است و به عنوان مثال در آمریکای شمالی و غرب اروپا چنین موضوعی مطرح نیست؟

 چگونه با فساد اداری مقابله کنیم؟

در زندگی گذرگاه‌های لغزنده زیادی پیش پای ما خواهد آمد. آزمایش و تجربیات گوناگون به ما آموخته‌اند که بیشتر مردم در برابر اعمال بد و زیان‌آور مقاومت می‌کنند اما می‌توانند در یک لحظه هم تغییر عقیده بدهند و به انجام آن دست بزنند. کمی تقلب کنید و از کار بدزدید، بعد می‌توانید آن را جبران و درست کنید. چیزی را که مال شما نیست بردارید، حقیقتی را نادیده بگیرید، دهانتان را برای گفتن حرف درستی ببندید.

مکس بازرمان (Max Bazerman) استاد دانشکده کسب‌وکار هاروارد در کتابش با عنوان «قدرت توجه» درباره همین شیب‌های لغزنده زندگی صحبت می‌کند. به عنوان مثال یک تقلب و کلاهبرداری بزرگ می‌تواند از کار کوچکی همچون برداشتن مقدار اندکی از موجودی صندوق توسط مدیر یا صندوقدار آغاز شود. درآمدهای آینده این برداشت اندک را جبران خواهد کرد، جای نگرانی نیست اما اگر درآمدها آن طوری که انتظارش را داشتیم نبود مخفی کردن میزان پولی که برداشتیم سخت و سخت‌تر می‌شود و اقرار به کاری که کرده‌ایم هم سخت‌تر می‌شود.

کارول توسریس (Carol Tavris) و الیوت آرنسون  (Elliot Aronson) در کتاب اشتباهاتی که انجام شد (اما نه توسط من) «Mistakes Were Made But Not by Me» درباره اختلال شناختی صحبت می‌کنند. در این کتاب از غم و رنج مردم صحبت می‌شود، غم و رنج حاصل از تقابل کاری بدی که انجام دادند و اعتقادات و ارزش‌های آنها. فرانچسکو گینو (Francesca Gino) از مدرسه کسب‌وکار هاروارد و مریم کوچکی  (Maryam Kouchaki) از Kellogg School of Management پس از مطالعه بر روی بیش از 2100 شرکت‌کننده، مفهومی را با عنوان «فراموشی غیراخلاقی» مطرح کردند. آنها نشان دادند غم و پریشانی باعث می‌شود رفتارهای ناپسند را سخت‌تر به خاطر بسپارید و انجام دوباره آن کارها را برای شما راحت‌تر می‌کند.

یک تحقیق در مورد ارزش‌های اخلاقی به این موضوع اشاره می‌کند که این نوع سوءرفتارها به دلیل بی‌اخلاق بودن فرد یا از تعمد وی نیست، بلکه به این علت است که افراد نمی‌دانند که رفتار آنها زشت یا ناپسند بوده و شاید رفتارشان به دیگری آسیبی بزند. این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که رفتارهای غیراخلاقی مشاهده‌شده، از روی عمد یا به دلیل بی‌اخلاق بودن شخص کارمند نیست، بلکه در شرایط خاصی، این رفتارها را از او می‌بینیم. به‌طور مثال:

 رفتار ناپسند را زمانی از یک نفر در محل کار می‌بینیم که هنجارهای اخلاقی در آن محل مبهم و نامعلوم باشند (بعضی کارمندان رفتار خود را مناسب یا به صلاح شرکت می‌بینند).

♦ زمانی‌که منافع کارمندان بر پایه دوستی یا آشنایی و نه بر پایه منافع مالی باشد.

 شخصی که ضرر می‌کند، مشخص نباشد.

 زمانی‌که اهداف کاری مشخص نیستند.

 زمانی‌که تصمیم‌ها را نه یک فرد بلکه یک گروه می‌گیرند (مانند تصمیم‌گیری هیات‌مدیره شرکت).1

«در دو دهه اخیر شاهد رسوایی‌های متعدد در شرکت‌های بزرگ در آمریکا بودیم، مانند تخلف در سیستم حسابداری شرکت «وُردکام»، قرار گرفتن بانک آمریکایی «سیتی‌بانک» در مرز نابودی و ورشکستگی شرکت انرژی آمریکایی «اِنرون». در همه این اتفاق‌ها، نقض گسترده قوانین از سمت مدیران و کارمندان رده‌پایین دلیل از بین رفتن ارزش‌های اخلاقی شرکت و در نهایت رسوایی آنها بود. این رسوایی‌ها زنگ خطر را برای شرکت‌ها به صدا درآوردند تا نیاز به نظارت بر فساد اداری جدی گرفته شود.» مطلبی که خواندید بخشی از مقاله‌ای است که در سال 2019 در مجله کسب‌وکار هاروارد به چاپ رسیده است. همان‌طور که می‌بینید این موضوع محدود به کشوری نظیر ایران نیست و حتی در آمریکا هم مساله مهمی است.

واکنش عادی سیاستگذارها به این مسائل، پیشنهاد دادن مجموعه‌ای از اصلاحات برای مقابله با تخلفات اخلاقی سازمانی است. نتیجه این پیشنهادها ایجاد بستری برای ارائه گزارش‌های شفاف‌تر، تشخیص گزارش‌های مالی غلط و مجرمانه، ایجاد بدنه‌های نظارتی مستقل و بهبود یافتن قدرت اجرایی-نظارتی شرکت‌هاست. اما این اصلاحات عموماً بر پیشگیری از تخلف‌ها تمرکز دارند و بر اقدامات غیراخلاقی روزمره و عادی که در شرکت‌ها بسیار شایع هستند، تاثیری ندارند. مجازات کردن شخص خطاکار کاری راحت است، به‌خصوص اگر آن نفر به درستی مقصر باشد که در اغلب مواقع چنین کارمندانی در مرکز توجه شرکت و بخش قضایی قرار می‌گیرند. اما این کار، تمرکز و منابع شرکت را برای پیشگیری از برخوردهای غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی روزمره و عادی دور می‌کند که اثر این رفتارها به وضوح در شرکت دیده می‌شود.

در سال‌های اخیر حرکت‌هایی برای تعیین حد و مرز رفتاری شکل گرفته است، مانند ایجاد تفاهم‌نامه‌ای برای امضای کارمندان و یادآوری برخوردهای غیراخلاقی به آنها. این کارها انجام می‌شوند تا آگاهی بالاتر رفته و از سوءرفتارهای ناخواسته پیشگیری شود. در حالی که تعیین این مرزها نتایج مثبتی هم به همراه داشتند اما اثربخشی آنها بسیار محدود است. در طول زمان بسیاری از این روش‌ها قدرت خود را از دست می‌دهند.

اگر شرکت‌ها می‌خواهند که از این رفتارها بهتر پیشگیری کنند، باید یک راهکار دومرحله‌ای ایجاد کنند.

مرحله اول: تمرکز بر بالا بردن سطح آگاهی افراد از موارد نقض‌کننده قوانین و برخوردهای غیراخلاقی است و به آنها در شرایط مشکل‌زا یادآوری می‌شود که رفتارهای آنها چه بار قانونی یا معنوی دارد.

مرحله دوم: سازمان‌ها باید کارمندان خود را از جریمه‌های ناشی از برخوردهای غیراخلاقی و عدم توجه به یادآوری‌های سازمانی و تاثیر این کارها بر شرایط حقوقی آنها، آگاه کنند.

این تحقیق که در مورد ارزش‌های اخلاقی صورت‌گرفته، به ما کمک می‌کند تا شرایطی را بشناسیم که در آن افراد، ناخودآگاه، رفتارهای غیراخلاقی از خود نشان می‌دهند. در چنین مواردی، راهکارهای قانونی ملایم‌تر که بر آگاهی و شفاف‌سازی متمرکز هستند نسبت به مجازات رسمی اثر بیشتری دارند و این‌گونه مجازات‌ها باید فقط در لفافه به کارکنان گوشزد شود تا حد و مرزهای اخلاقی و یادآوری‌های سازمانی را جدی بگیرند.  برعکس، در موقعیت‌هایی که برخوردهای غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی از عمد انجام می‌شوند، مجازات رسمی گزینه مناسب‌تری خواهد بود.

متاسفانه با اختلاس‌ها و تخلفات مالی که در سال‌های اخیر در ایران رخ داده است سرمایه اجتماعی بسیار کاهش یافته است، مردم نسبت به اعداد بی‌تفاوت شده‌اند و فساد و تخلف به سمت عادی شدن پیش رفته است. چالش فساد در کشورهای توسعه‌یافته که به آنها پرداختیم با چالش فساد در ایران متفاوت است. در کشورهای توسعه‌یافته به علت سهم ناچیز دولت در اقتصاد و پررنگ بودن بخش خصوصی بیشتر نیاز به اصلاحاتی در سطح سازمان و رفتار سازمانی است، ولی در ایران که اقتصادی دولت‌زده دارد داستان متفاوت است و باید از سطح کلان به این موضوع نگریست. متاسفانه دولتی بودن اقتصاد ایران هزینه اصلاح را بسیار زیاد کرده و بر دشواری اصلاح بسیار افزوده است.

 اولین و مهم‌ترین کاری که می‌تواند نقشی موثر ایفا کند الکترونیکی شدن درخواست‌ها، پیگیری‌ها، صدور مجوزها و کلیه امور است.

♦ مورد دیگر به حداقل رساندن نقش سلیقه افراد در دادن مجوزهاست (جایگزینی سلیقه افراد با چک لیست‌های معتبر الکترونیکی).

 و در انتها، نظارت بر امور از طریق ناظران مستقل خارج از بدنه دولت که سازمان‌های دولتی را از نظر فساد در بازه‌های زمانی مشخص بررسی و رتبه‌بندی می‌کند (چیزی را که اندازه‌گیری نمی‌شود نمی‌توان مدیریت کرد و بهبود داد).

منابع:
1.Yuval Feldman. (2019). Companies Need to Pay More Attention to Everyday Unethical Behavior. Harvard Business Review.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها