شناسه خبر : 30957 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هزار وعده دولت

شرایط سخت دوره خوبی برای آغاز اصلاحات اقتصادی است؟

هزار وعده دولت

  مرضیه محمودی: اگر دولت محمود احمدی‌نژاد، مقام اول سوزاندن فرصت‌های اقتصادی را از آن خود کند، رتبه دوم را احتمال قوی می‌توان به دولت حسن روحانی اختصاص داد. گرچه خرابی‌های اقتصادی دولت نهم و دهم بر سر دولت بعدی آوار شده بود، اما آنها فرصت کافی برای آواربرداری و افتادن روی ریل بازسازی را داشتند. دولت فرصت‌سوز احمدی‌نژاد تمام شده، برجام به ثمر رسیده و مردم به روزهای روشن امیدوار بودند و جامعه امیدوار تن به هر اصلاحی برای بهبود می‌داد. قرار بود اصلاحات را به محض آواربرداری آغاز کنند اما دولت اول در نقد دولت‌های قبل و به سرانجام رساندن مذاکرات هسته‌ای گذشت و دولت دوم بلافاصله گرفتار فضای ناامیدی جامعه شد و پس از آن خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها. بعد گفته شد، نه توانی برای اصلاحات هست و نه همراهی مردمی برای تحمل درد جراحی اقتصادی. این‌گونه بود که پرونده اصلاحات ساختاری، باز نشده بسته شد.

اما هفته گذشته محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیس‌جمهوری، مساله اصلاحات ساختاری را مجدداً مطرح کرده و گفته: «شرایط سخت فرصت خوبی است برای اصلاحات ساختاری. در شرایط سخت تصمیمات سخت را آسان‌تر می‌شود گرفت و ما باید از این فرصت برای جراحی‌های شفابخش استفاده کنیم.» او همه را دعوت به مسوولیت‌پذیری و انسجام ملی کرده و خواسته همه برای انجام اصلاحات مشارکت فعالانه داشته باشند. اما شاید یک سوال مهم این باشد که آیا با وجود التهابات اقتصادی، اکنون زمان مناسبی برای اصلاحات ساختاری است؟ این سوالی سابقه‌دار در فضای اقتصاد ماست و پاسخ‌های متعددی به این سوال داده شده است. برخی مانند عباس آخوندی می‌گویند: «شرایط سخت، بهترین زمان برای اجرای اصلاحات و بازبینی ساختارهای اقتصادی کشور است» و معتقدند هر اصلاح ساختاری الزاماً نیاز به سرمایه اجتماعی ندارد. اما برخی دیگر مانند مسعود نیلی، اقتصاددان، معتقدند «اگر موفق نشویم سرمایه اجتماعی را احیا کنیم، هیچ اصلاحی موفق نخواهد بود».

برخی می‌گویند تا سرمایه اجتماعی نباشد، اصلاحات اقتصادی مقدور نیست و برخی دیگر معتقدند تا اصلاحات اقتصادی انجام نشود، سرمایه اجتماعی مدام رو به نزول می‌رود. سیاستمدار هم سال‌هاست درگیر حل این معما مانده که اول اصلاحات را انجام دهد و سرمایه اجتماعی را بالا ببرد، یا اول سرمایه اجتماعی را بهبود دهد و بعد اصلاحات را آغاز کند. در میانه بازی مرغ و تخم‌مرغ سیاستگذاران و سیاستمداران، شاید باید سوال مهم‌تری هم پرسید؛ آن هم اینکه آیا سیاستمداران ما برای اصلاحاتی که مدام از آن حرف می‌زنند، عزم کافی دارند؟ آیا حاضرند به بهای از دست دادن محبوبیت خود، اصلاحاتی را اجرایی کنند که میوه آن نصیب دولت‌ها و مجلس‌های بعدی می‌شود؟ ماجرای سهمیه بنزین شاید نزدیک‌ترین گام اصلاحی بود که در نطفه مسکوت ماند. سران سه قوه در جلسه‌ای تصمیم به افزایش قیمت بنزین و سهمیه‌بندی آن می‌گیرند. اما مجلسی که می‌رود تا برای انتخابات بعدی آماده شود، مقابل این مصوبه می‌ایستد و اختیار هر اصلاحی در حوزه بنزین تا پایان سال را از دولت می‌گیرد و وزیر نفت می‌گوید ماجرای سهمیه‌بندی دروغ بود! دولت و مجلسی که حاضر به چنین اصلاحی نیستند، چگونه دم از جراحی اقتصادی می‌زنند و آیا حاضرند تبعات بعدی آن را بپذیرند؟ شاید هم سخنان اخیر نهاوندیان، یکی از آن هزار وعده‌ای است که دولت برای اقتصاد داد و وفا نکرد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها