شناسه خبر : 30435 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پرواز در تاریکی

چه عواملی قواعد بازی در زمین تجارت را به هم زدند؟

  رسول فروغ‌فرد: 1397 سالی پر از اتفاق بود؛ اتفاقاتی که هر کدام به نحوی اقتصاد را به طور کلی و بخش تجارت خارجی را به طور خاص تحت تاثیر قرار دادند. هرازگاهی یک بخشنامه جدید، محدودیت جدید یا خبر جدید منتشر می‌شد و قواعد بازی را برای بازیگران حوزه تجارت به هم می‌زد؛ به طوری که واردکننده یا صادرکننده از قواعد بازی فردای خود اطمینان نداشت. مجموعه فعل و انفعالات مربوط به حوزه تجارت خارجی را می‌توان در سه دسته «التهابات بازار ارز»، «خودتحریمی‌ها» و «تحریم‌های خارجی» تقسیم کرد. اولین متغیر نرخ ارز بود که از همان روزهای ابتدایی سال شروع به نوسان کرد و مسیر پرپیچ وخمی را تا آخر سال طی کرد. جهش فروردین‌ماه آن از یک طرف، دلار دامنه‌دار 4200تومانی که منجر به بسته شدن بازار و صرافی‌ها شد از طرف دیگر و بخشنامه‌ها و سامانه‌های مختلف و همین‌طور تغییر رئیس کل بانک مرکزی از جمله مواردی بود که از ناحیه نرخ ارز ذهن تجار را پریشان کرد. در این فضای پر از نااطمینانی، سیاستگذار هم به مجموعه عوامل «برهم‌زننده قواعد بازی» اضافه شد و پاسخ‌های سیاستی گاه متناقض و معکوس داد. مهم‌ترین نمود رفتارهای معکوس سیاستگذار بستن مرزهای کشور به روی واردات و صادرات برخی کالاها و خدمات بود که تحت عنوان «سیاست خودتحریمی» تلقی می‌شود؛ سیاست هجومی که نه‌تنها بازار ارز و تجارت را متعادل نکرد بلکه خود موج جدیدی از اضطراب و عدم قطعیت به بازار فرستاد. البته آغاز تحریم‌های ترامپ از 13 آبان؛ به عنوان متغیری خارجی، پازل عدم قطعیت را تکمیل و قواعد بازی را به طور کامل جابه‌جا کرد. مجموعه عوامل در سه حوزه مذکور تجارت را برای فعالان اقتصادی در سال 97 سخت کرد. اکنون اگرچه سال 97 رو به اتمام است اما فضای تجارت خارجی هنوز غبارآلود است، هنوز عدم قطعیت وجود دارد و هنوز بازیگران قدرت برنامه‌ریزی فراتر از بازه کوتاه‌مدت ندارند و مثل این است که بخواهند در تاریکی پرواز کنند. بنابراین باید منتظر ماند و دید تنش‌های سیاسی، برنامه‌ریزی‌های داخلی و روند بلندمدت اقتصاد، قواعد بازی تجارت را در سال آتی چگونه رقم می‌زند. در فضای فعلی اذهان عمومی مشغول سه سوال کلیدی شده است: اول اینکه چرا اقتصاد ایران در چهار دهه اخیر نتوانسته به جایگاه مطلوب خود در اقتصاد بین‌الملل دست یابد؟ اقتصاد ایران اگرچه به لحاظ منابع طبیعی و کمیت نیروی انسانی جایگاه مطلوبی در اقتصاد جهانی دارد اما نقش حداقلی در تجارت خارجی بازی می‌کند. دومین سوال کلیدی به مرور اتفاقاتی که در یک سال گذشته افتاده برمی‌گردد. التهاباتی که سال گذشته در بازارهای مختلف افتاد ریشه‌های ملموس داخلی دارند که اگر سیاستگذار به سادگی از آنها عبور کند، در آینده نیز به راحتی در تله تکراری می‌افتد. سومین ابهامی که اذهان عمومی و فعالان بازار را مشغول کرده آینده بازارهاست. همه فعالان اقتصادی چه در سمت تقاضا و چه در سمت عرضه، به طور ذاتی دوست دارند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند و این برنامه‌ریزی بخشی از رفاه فعالان اقتصادی و بخشی از رفاه جامعه را توضیح می‌دهد. به ویژه فعالان حوزه تجارت که علاوه بر ریسک‌های داخلی با ریسک‌های خارجی نیز مواجه هستند، به مراتب نیاز بیشتری به قطعیت دارند. بنابراین در قالب سوال سوم اذهان عمومی دنبال این مساله است که آیا اصولاً و ماهیتاً اقتصاد ایران پتانسیل عبور سالم از موانع مهم آینده را دارد؟

دراین پرونده بخوانید ...