شناسه خبر : 29621 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

راه رفتن در مه

عبور دولت از متخصصان چه پیامدی برای اقتصاد دارد؟

دوری دولت‌ها از کارشناسان در ایران چیز غریبی نیست. اصولاً دولت‌ها در ابتدای کار، چند صباحی به سخنان کارشناسان توجه می‌کنند و حداقل گوشی برای شنیدن نظرات کارشناسی دارند-اگرچه اصولاً آن توصیه‌ها را اجرا نمی‌کنند- اما پس از مدتی که کار زار شد، به نسخه‌های کارشناسی می‌تازند و آنها را بی‌اثر می‌دانند.

مرضیه محمودی: دوری دولت‌ها از کارشناسان در ایران چیز غریبی نیست. اصولاً دولت‌ها در ابتدای کار، چند صباحی به سخنان کارشناسان توجه می‌کنند و حداقل گوشی برای شنیدن نظرات کارشناسی دارند-اگرچه اصولاً آن توصیه‌ها را اجرا نمی‌کنند- اما پس از مدتی که کار زار شد، به نسخه‌های کارشناسی می‌تازند و آنها را بی‌اثر می‌دانند. یکی خودش را مهندسی می‌خواند که تجزیه و تحلیل می‌کند و همه چیز را می‌داند و دیگری مدیری که می‌دانسته نسخه‌های اقتصادی بی‌اثر بوده اما برای حفظ احترام اقتصاددانان فرمول‌های دانشگاهی آنها را به کار گرفته است.

قبول استعفای مسعود نیلی و خروج او از دولت حسن روحانی، سیگنالی قوی بود و پیامی مهم داشت. دولت حسن روحانی هم مانند دولت پیش از خود از متخصصان عبور کرده است. اما این دیگر یک جدایی یک‌طرفه نیست. هم دولت از کارشناسان گذر کرده و هم کارشناسان دیگر امیدی به شنیدن صدای خود از سوی دولت ندارند. تا پیش از این کارشناسان و متخصصان مدام هشدار می‌دادند، توصیه‌های جدید ارائه می‌کردند و راه پیش پای دولت می‌گذاشتند؛ حتی اگر دولت به آن توجهی نمی‌کرد. اما این بی‌توجهی در نهایت سبب می‌شود که این ارتباط یک‌سویه هم قطع شود و اقتصاددانان و متخصصان دیگر پیامی برای دولت ارسال نکنند. چراکه از تکرار مکررات و ارائه چندباره توصیه‌ها و نادیده گرفتن مدام آن ناامید می‌شوند. نمونه بارز قطع این ارتباط، گزارش‌های مداوم موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی است. کارشناسان این موسسه هر ماه گزارشی از مهم‌ترین رویدادها و تحولات اقتصادی برای رئیس‌جمهور آماده می‌کردند. اما حالا خبر رسیده که بیش از هشت ماه است هیچ بولتن و گزارشی از اوضاع اقتصاد به دفتر ریاست‌جمهوری ارسال نشده است. حرکت دولت در چنین شرایطی مانند راه رفتن در مه می‌ماند. دولت تنها می‌تواند جلوی پای خود را ببیند؛ نه تصوری از پشت سر دارد و نه تصویری از آینده. نمی‌داند چه مسیری را طی کرده و رو به چه مقصدی در حال حرکت است.

جدایی دولت و کارشناسان تبعات بسیار دارد و ما اوج آن را در دولت هشت‌ساله محمود احمدی‌نژاد شاهد بودیم. بی‌توجهی دولت به نظرات کارشناسی تا آنجا پیش رفت که محمود احمدی‌نژاد شبانه سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد و خود اداره همه امور را در دست گرفت. دولت روحانی خودش بارها و بارها از آوار و خرابه‌ای که احمدی‌نژاد بر جای گذاشته، گله کرده بود. اما حال او خودش به همان سمت می‌رود. روحانی هم مانند سلف خود، به نظرات کارشناسی و به‌خصوص اقتصادی بی‌توجه است. آنچه اقتصاددانان می‌گویند را فرمول‌هایی بی‌خاصیت می‌داند که به کار دانشگاه می‌آید و نه جامعه. اصول اقتصاد را به اقتصاددانان داخلی یاد می‌دهد و حتی می‌گوید مجموعه مقالات علمی جهان نه به کار ما می‌آید و نه به کار خود خارجی‌ها. سلف او ادعای مدیریت جهان را داشت و شاید دور نباشد که این بار مدعی آموزش اصول علم اقتصاد به جهان شود.

روحانی از متخصصان داخلی عبور کرده. نسخه‌های تکراری پیشینیان را از گنجه بیرون آورده و می‌خواهد به صلاحدید خود پیش برود. اما حرکت او در مه چه تبعاتی برای اقتصاد دارد؟

دراین پرونده بخوانید ...