شناسه خبر : 29210 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در آرزوی بهشت

متخصصان انقلابی چه برنامه‌ای برای اداره کشور داشتند؟

غبار حادثه که فرومی‌نشیند، انقلابیون آرمان‌خواه به توان و واقعیات جامعه پی می‌برند. آنگاه شاید آنچه گذشته را واقع‌بینانه‌تر قضاوت کنند. محمدجواد مظفر، یکی از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در جایی گفته بود «ما می‌خواستیم روی زمین بهشت بسازیم و در طول تاریخ هرکس که خواست روی زمین بهشت بسازد نشده است. ما نه می‌توانستیم و نه وظیفه ما بود که بهشت بسازیم ولی به این توجه نمی‌کردیم.»

مرضیه محمودی: کارل پوپر در کتاب انقلاب یا اصلاح می‌گوید «تلاش همه انقلاب‌ها بر این است که روی زمین بهشت بسازند... اما درهم‌کوبیدن ساختارها و انقلاب چاره کار نیست چون ما هرگز نمی‌دانیم در این مسیر چه خواهیم ساخت و چه خواهیم کرد.» این ذات همه انقلاب‌هاست که با آرمان‌خواهی گره می‌خورد و می‌خواهد یک جامعه آرمانی بنا کند. اما میزان توفیق انقلاب‌ها در ساخت بهشت موعود را تنها گذر زمان مشخص می‌کند. غبار حادثه که فرومی‌نشیند، انقلابیون آرمان‌خواه به توان و واقعیات جامعه پی می‌برند. آنگاه شاید آنچه گذشته را واقع‌بینانه‌تر قضاوت کنند. محمدجواد مظفر، یکی از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در جایی گفته بود «ما می‌خواستیم روی زمین بهشت بسازیم و در طول تاریخ هرکس که خواست روی زمین بهشت بسازد نشده است. ما نه می‌توانستیم و نه وظیفه ما بود که بهشت بسازیم ولی به این توجه نمی‌کردیم.»

انقلابی‌های ایران هم از این آرمان‌خواهی به دور نبودند. آنها آرمان‌هاشان را در برنامه‌های بسیاری منعکس کردند و برای اجرای آن کوشیدند. اما از لیست بلند آرزوهای آنها، کدام‌ها محقق شده است؟ پاسخ به این سوال حتماً نیاز به بررسی دقیق دارد و متخصصان باید به آن جواب دهند. اما در این مجال، شاید بتوان یکی از اسناد آرمان‌خواهانه انقلاب را بررسی کرد و فاصله آنچه در آرزویش بودیم با آنچه اکنون به آن رسیده‌ایم را بسنجیم. از میان اسناد و برنامه‌های متعدد، یکی از آنها گزارش «سیاست‌های توسعه و تکامل جمهوری اسلامی ایران» است. گزارشی در 256 صفحه که نگارش آن حاصل‌جمع نظرات 240 نفر از استادان دانشگاه‌ها، متخصصان، دانشمندان و صنعتگران است و برای تهیه آن در مجموع ۷۸۰۰ ساعت زمان صرف شده است.1 این گزارش هم وضعیت موجود جامعه سال 58 را ترسیم کرده و هم جامعه مطلوبی که انقلاب آن را خواهد ساخت. از مرور وضعیت موجود که بگذریم، کل گزارش به‌خصوص در بخش وضعیت مطلوب، سراسر آمال و آرزوهای زیباست. چشم‌انداز این گزارش، خلق یک جامعه نمونه اسلامی است که هم اقتصاد در آن شکوفا شده و هم دیپلماسی. یک آرمان‌شهر تمام و کمال با جامعه‌ای برابر و برادر. نگاه آرمانی متخصصان انقلاب در جای‌جای گزارش دیده می‌شود، اما در بخش‌هایی به‌خصوص در بخش‌های اقتصادی خواسته‌ها گرچه آرمانی است، اما دور از دسترس نیست. به همین دلیل در موارد متعدد می‌توان این سوال را مطرح کرد که چرا بعد از چهار دهه به آن جامعه مطلوب نرسیده‌ایم و فاصله شرایط موجود با آن وضع مطلوب چیست؟

تولد سند توسعه و تکامل

ماجرای تدوین گزارش «سیاست‌های توسعه و تکامل جمهوری اسلامی ایران» به دو ماه و نیم بعد از انقلاب بازمی‌گردد. در مقدمه این گزارش آمده که فروردین‌ماه 58، رئیس دولت موقت، مهدی بازرگان، سعی می‌کند مشارکت کلیه متخصصان و مردم را برای تدوین سیاست‌های درازمدت توسعه و تکامل کشور جلب کند. همزمان با این اقدام مهدی بازرگان سمت «وزیر مشاور در طرح‌های انقلاب» را ایجاد کرد و اساسنامه شورای عالی طرح‌های انقلاب هم به تصویب هیات دولت رسید.

وظیفه این شورا تهیه طرح کلی نظام‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی جامعه ایران بود. کار تدوین این گزارش در چند مرحله انجام شده اما نگارش آن نهایتاً از فروردین تا بهمن انجام شده است. ابتدا 195 نفر با صرف چهارهزار ساعت، گزارش مقدماتی را تدوین می‌کنند.

آبان‌ماه شوراهای 9‌گانه با حضور 51 کارشناس گزارش نیمه‌نهایی را آماده و بهمن‌ماه آن را برای اعضای شورای انقلاب و چند نفر از صاحب‌نظران کشور ارسال و نظرات آنان را هم به گزارش اضافه می‌کنند. در نهایت گزارش بهمن‌ماه نهایی و اردیبهشت 59، با امضای مهدی بهادری‌نژاد، استاد دانشگاه صنعتی شریف مسوول اصلی جمع‌آوری گزارش منتشر می‌شود. گفته شده 240 نفر در نگارش گزارش دخیل بوده‌اند، کارشناسانی که در مدت 11ماهه تدوین گزارش همکاری کرده‌اند. اما در انتهای فایل این گزارش اسامی برخی از افرادی که در تدوین گزارش نهایی نقش داشته‌اند آمده. از معروف‌ترین آنها می‌توان اسامی زیر را عنوان کرد. تقی ابتکار، احمد اشرف، علی برزگر، پرویز توفیقی، عباس چمران، محسن خلیلی، عباسعلی زالی، علی ستاری‌پور، علی‌اکبر صابری، بایزید مردوخی، منوچهر طبیبیان، مصطفی عالی‌نسب.

رویای جامعه اسلامی نمونه

کارشناسانی که گزارش را نوشته‌اند صاحب‌نظران طراز اول حوزه خود بوده‌اند. اما آنچه در نهایت تدوین کرده‌اند به شدت تحت تاثیر جو انقلابی سال 58 است. آنها هدف نهایی گزارش خود را «تبدیل شدن ایران به یک جامعه اسلامی نمونه» عنوان کرده و برای رسیدن به چنین جامعه‌ای سه دسته برنامه کوتاه‌مدت (دوساله)، میان‌مدت (۸ تا ۱۲ساله) و بلندمدت (۱۲ تا ۱۶ساله) ارائه داده‌اند. این گزارش ابعاد متعددی دارد. از بررسی بخش‌های مختلف اقتصاد تا آمایش ملی و منطقه‌ای و بررسی جامعه شهری و روستایی. از بهداشت و درمان و آموزش نیروی انسانی تا ارزش‌های فرهنگی و نیروی دفاعی. در ابتدای هر بخش ابتدا وضعیت مطلوب عنوان شده  و سپس جامعه مطلوب را به تصویر کشیده‌اند. این روند در مورد دیگر بخش‌های گزارش هم وجود دارد. اما یک نکته در گزارش واضح است. نویسندگان آن در ترسیم وضع موجود و پیش‌بینی آینده دقیق عمل کرده‌اند و نظرات کارشناسی ارائه داده‌اند و در موارد بسیار همه پیش‌بینی‌هایشان در خصوص آینده نامطلوب جامعه در صورت عدم تغییر سیاست‌ها به واقعیت پیوسته است. اما آنجا که به سراغ آینده مطلوب می‌آیند، گزارش سراسر آرمان‌خواهی است. جملاتی زیبا، شعارهایی دوست‌داشتنی و عباراتی قشنگ. این آرمانی بودن در بخش‌های اجتماعی و فرهنگی بیش از بخش‌های اقتصادی و زیربنایی دیده می‌شود. اما اگر جانب انصاف را رعایت کنیم، در کنار بخش‌های ناممکن، اهداف ممکن سند هم کم نیست.

آنچه متخصصان می‌خواستند

نویسندگان در ابتدای گزارش گفته‌اند: «این سیاست‌ها برای شرایطی تدوین شده که اولاً امنیت داخلی برقرار باشد. دوم آنکه کشور درگیر جنگ داخلی نباشد. سوم اینکه نظام اقتصادی و حیطه مالکیت فردی، تعاونی و دولتی مشخص باشد و چهارم آنکه این سیاست‌ها با فرض استمرار درآمدهای نفتی استوار شده است.» اما آنها چه می‌خواستند؟ کشوری که آنها ترسیم می‌کنند «در جامعه جهانی از حسن روابط سیاسی و اقتصادی با کلیه کشورها برخوردار است». در بخش نفت «یک نظام عقلایی در نگهداری از منابع نفت و گاز مستقر شده و صادرات آنها متوقف شده است. از محل فروش محصولاتی جز نفت و گاز، نیازهای ارزی کشور تامین می‌شود». «ایران از اقتصاد نفتی خارج شده است و این منابع برای آیندگان ذخیره شده است.» در بخش صنعت «کالاها کیفیت خوبی دارد و خدمات پس از فروش به نحو احسن اجرا می‌شود». «کالاهای صادراتی عموماً با کشتی‌های ایرانی حمل می‌شوند. سفینه‌های ماهیگیری ایران در دریاها به صید پرداخته‌اند. خطوط مسافری در خلیج‌فارس بین بنادر ایران و جنوب خلیج‌فارس به کار مشغول‌اند. بنادر خلیج‌فارس و بحر خزر گسترش یافته و بنادری آباد و معمور هستند.» «صنایع سبک در روستاها استقرار یافته است.» «اشتغال کامل در روستاها ایجاد شده است.» در بخش خدمات زیربنایی «تمام خطوط مدرنیزه و برقی شده است». «مراکز مناطق و شهرهای اصلی و عمده به شبکه راه‌آهن سراسری وصل است.» «خطوط هوایی توسعه همه‌جانبه یافته است.» «خطوط جدید هوایی بین مراکز منطقه‌ای و مراکز دورافتاده ایجاد شده است.» در این جامعه دولت «نقش محیط‌ساز را بر عهده دارد». «بیشتر کارها به نهادهای مردمی سپرده شده، چراکه ادامه این روند منجر به نظام سرمایه‌داری دولتی یا نظام اقتصادی فاشیستی می‌شود.» در بخش آمار «شبکه اطلاعات و آمار ملی تا سطح دهستان تشکیل شده است». «سیستم آمار مستقل از سیستم اجرایی و منعکس‌کننده واقعیات جامعه است.» «کلیه اطلاعات و آمار اجتماعی اقتصادی و سیاسی به طور مداوم و سیستماتیک در اختیار جامعه قرار می‌گیرد.» ما چقدر این ممکن‌ها را اجرا کردیم؟

هشدارهایی که شنیده نشد

اگر حتی بگوییم، برنامه آرمانی است از یک بخش مهم آن نمی‌توان چشم پوشید. این کارشناسان همزمان با بررسی وضعیت موجود که آن را مصداق کامل «نابسامانی» می‌دانند، هشدار داده‌اند اگر نابسامانی‌ها رفع نشود در دهه 90 با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. چه مشکلاتی؟ برای مثال می‌گوید «ادامه توسعه جامعه شهری منجر به متلاشی شدن این جامعه و بروز مشکلاتی مانند کمبود مسکن، ترافیک، آلودگی محیط زیست و مسائل اجتماعی می‌شود. احتمالاً در دهه 90، ۸۵ درصد جمعیت در جامعه شهری زندگی می‌کند و نیمی از این جمعیت حاشیه‌نشین خواهد شد و این مهاجرت سبب بروز اعتیاد، بیماری، فقر، جنایت و فحشا می‌شود.»

یا می‌نویسد «هوای شهر تهران به طور جدی آلوده است و آلودگی اصفهان، اهواز و آبادان وارد مرحله جدی شده است. در تهران آلودگی هوا سلامت پنج میلیون نفر را به مخاطره انداخته و سهم هر تهرانی روزانه 5 /0 کیلوگرم مواد سمی به صورت دود است. تهران با تولید روزانه چهار هزار تن زباله اوضاع بدی دارد. تالاب انزلی با وسعت قریب به ۱۰۰ کیلومترمربع در حال تخمیر و فساد است. آلودگی آب‌های خلیج‌فارس به آستانه تحمل آبزیان رسیده و اکنون یک اکوسیستم حساس و نامتعادل است.» در ادامه پیشنهادهایی می‌دهد که کاملاً اجرایی است. مثلاً می‌گوید: «برای جلوگیری از رشد جمعیت تهران باید از احداث کارخانه‌های جدید به‌خصوص مشاغل دارای ضریب اشتغال بالا جلوگیری شود.» «حل مشکل فاضلاب تهران و کلانشهرها به اولویت تبدیل شود.» هشدارهای این سند درباره بخش اشتغال هم قابل تامل است. در جایی هشدار می‌دهد اکنون همه اشتغال بر دوش بخش دولتی است و ادامه این روند تنها منجر به فربه شدن بدنه دولت می‌شود. همچنین درباره مدرک‌گرایی هشدار می‌دهد و می‌گوید «برنامه دبیرستان‌ها صرفاً متوجه آماده‌سازی افراد برای ورود به دانشگاه‌هاست. در حالی که درصد مهمی از گروه سنی دبیرستانی باید بعد از این مقطع وارد بازار کار شوند.» یا در جایی ادامه می‌دهد «مشارکت زنان در جامعه در حال افزایش است و باید برای اشتغال جامعه تدبیری شود، چراکه زنان در آینده نزدیک با ضریب مشارکت فوق‌العاده بالاتری وارد بازار کار می‌شوند.»

در آرزوی ریل توسعه

نویسندگان گزارش گفته‌اند «دو سال زمان لازم است (سال‌های ۵۹ و ۶۰) تا وضع موجود را در مسیر رساندن به وضع مطلوب بیندازد. در مرحله بعد دو یا سه برنامه چهارساله طراحی می‌شود تا مبنای ساختن یک پایه اقتصادی و اجتماعی قوی شود و هدف مرحله سوم بالا بردن تولید به لحاظ کمی و کیفی و رفاه اجتماعی است.» متخصصان آن دوره پیش‌بینی کرده بودند رسیدن به برخی از اهداف نیازمند اجرای برنامه بلندمدت است، اما برخی از برنامه‌ها مانند خودکفایی در محصولات عمده کشاورزی و تعدیل حقوق و دستمزدها در مدت کوتاه و در مرحله دوم -حدود ۱۲ سال پس از انقلاب و اوایل دهه ۷۰- باید رخ دهد. اما چه شد که این آرمان‌نامه محقق نشد و ما هنوز وعده می‌دهیم که به زودی روی ریل توسعه خواهیم افتاد. چندی پس از نگارش این گزارش هم اشغال سفارت آمریکا در روابط بین‌الملل ایران تنش ایجاد کرد و هم با فاصله کوتاهی کشور درگیر جنگ تحمیلی شد. اگرچه این دو و به‌خصوص هشت سال جنگ، تمام توان و انرژی کشور را گرفت، اما با نگاهی دیگر باید پرسید آیا تنها دلیل فاصله کنونی ما با آرمان‌شهر تصویرشده، همین موارد است؟ سیاستگذار در چهار دهه گذشته به کدام یک از این اهداف نزدیک شده و با کدام، فرسنگ‌ها فاصله داریم؟

آلودگان به چپ

جدای از این، آبشخور فکری نویسندگان این برنامه چه بود و چه نگاهی به اقتصاد داشتند؟ تعداد زیادی از افرادی که نامشان در لیست نویسندگان نامه آمده، همه تحصیل‌کرده آمریکا بودند. علی‌اکبر صابری، از نویسندگان این گزارش در گفت‌وگوی پیش روی این پرونده می‌گوید «تعداد زیادی از اعضای جلسات، تحصیل‌کرده آمریکا بودند و اندیشه‌های لیبرالی داشتند، اما تحت تاثیر جو آن زمان، همه به چپ آلوده بودند». عزت‌الله سحابی هم در کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» در ترسیم فضای سال 58 می‌گوید، «انقلاب ما متکی بر جوانان بود و جوانان آن زمان همه چپ می‌اندیشیدند». یا در جای دیگری تاکید می‌کند «همه آنهایی که در راس کار بودند بیم این را داشتند که اتهاماتی چون سرمایه‌داری یا امپریالیستی و کاپیتالیستی به جمهوری اسلامی زده شود». بر همین اساس است که در همه جای این گزارش یا تاکید بر اقتصاد دولتی است یا مردمی یا مختلط

- دولتی و مردمی- اما در هیچ کجای این گزارش نه نامی از بخش خصوصی است و نه نشانی از آن. نویسندگان حتی در نهایت حدود و ثغور فعالیت و میزان حضور دولت را هم مشخص نکرده‌اند. در چند جا گفته‌اند دولت فقط باید «نقش محیط‌سازی، نظارت و اجرا را به خوبی ایفا کند» و در جای دیگر گفته‌اند «نوع مالکیت دولتی است و به شوراهای منتخب مردم جوابگو است».

پی‌نوشت:
1- این گزارش پس از سال‌ها توسط محمد فاضلی، جامعه‌شناس، همراه با یک یادداشت تحلیلی منتشر شد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها