شناسه خبر : 27488 لینک کوتاه

غرقاب محدودیت‌های تجاری

محدودیت‌های جدید چه بر سر تجارت خارجی ایران خواهد آورد؟

تجارت خارجی ایران اکنون در شرایط خاص تاریخی و حساسی به سر می‌برد. در چنین وضعیتی، آنچه بیشترین تاثیر را چه در صادرات و چه در واردات به‌جا خواهد گذاشت، بی‌ثباتی و نتیجتاً عدم امکان اعتماد نسبی حتی به آینده نزدیک است.

 سیدرضی حاجی‌آقامیری/ عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران

تجارت خارجی ایران اکنون در شرایط خاص تاریخی و حساسی به سر می‌برد. در چنین وضعیتی، آنچه بیشترین تاثیر را چه در صادرات و چه در واردات به‌جا خواهد گذاشت، بی‌ثباتی و نتیجتاً عدم امکان اعتماد نسبی حتی به آینده نزدیک است. 

هم از این‌رو بازرگانان، صاحبان صنایع و تولیدکنندگان در هاله‌ای از اضطراب و سردرگمی، تن به فعالیت نمی‌دهند و محافظه‌کارانه انفعال را پیشه می‌کنند. از آنجا که اقتصاد کشور ما بیش از حدِ متعارف در عرصه اقتصاد بین‌المللی تحت تاثیر سیاست است و در حال حاضر روابط سیاسی ایران با ابرقدرتِ جهانِ امروز در پایین‌ترین سطح ممکن تعریف شده و به همین دلیل فضای کشور روزانه آماج اخبار منفی و یأس‌آور قرار گرفته است هر روز با پدیده‌هایی حاکی از عدم اعتماد عمومی و نگرانی از آینده روبه‌رو می‌شویم که فعالان اقتصادی را به احتیاط و انفعال بیشتر تشویق و ترغیب می‌کند. از جمله این پدیده‌ها آشفتگی و التهاب شدید در بازار ارز و طلا و مسکن و هر آن چیزی است که می‌تواند جایگزین پول ملی شود. شاید بتوان بر اساس تحلیل برخی از کارشناسان پذیرفت که حقیقتاً ارزش پول ملی مبتنی بر محاسبات دقیق و علمی، آن چیزی نیست که طی این روزها مورد معامله در مقابل ارزهای خارجی یا طلا و.... قرار می‌گیرد و بر اساس همان تحلیل‌ها شاید بتوان با این نظر موافقت کرد که بخش عمده دلیل این سقوط شرایط روانی حاکم بر افکار عمومی است. 

اگرچه تامل کردن به نظر نحله دیگری از کارشناسان اقتصادی در جای خود محفوظ است که باور دارند اگر پول ملی بیش از این ارزشمند بود امکان مهار این بحران توسط دولت که قوی‌ترین نهاد اقتصادی کشور و حاکم بر منابع ثروت ملی است وجود داشت. در این میان چند نکته حائز اهمیت است. 

اگر گزاره اول را که حتی توسط آقای رئیس‌جمهور و برخی دیگر از مقامات مسوول اقتصادی مورد قبول واقع شده قبول کنیم، این سوال مطرح می‌شود که با وجود فضایی اینچنین آشفته، متضاد، سیاست‌زده و در نتیجه بی‌ثبات برای روانی خواندن دلیل سقوط پول ملی نیازی به شبکه‌های ایرانی دشمن وجود دارد؟ آیا این التهاب در مطبوعات و صدا و سیما و سایر وسایل ارتباط جمعی در داخل نیست؟ 

خروج آمریکا از برجام توهم است یا واقعیت دارد و نهایتاً آیا مردم هنوز قادر به تشخیص عواقب دشمنی بدخواهان ملت ایران که امروز شمشیر را از رو بسته‌اند نشده‌اند که تنها با گوش دادن به اخبار تحریک‌آمیز و نادرست رسانه‌های بیگانه دچار اضطراب از آینده 

خود می‌شوند. به راستی مسوولان کشور چه قدمی در رفع نگرانی مردم برداشته‌اند که انتظار دارند وضعیت بحرانی به شرایط عادی تبدیل شود. درمان بیماری موجود در اقتصاد ایران با استفاده از مسکن و چشم‌پوشی بر علت‌ها و پرداختن به معلول‌ها میسر نمی‌شود. 

جامعه نیاز به آرامش و اعتماد دارد نه به هیجان و تهدید به داغ و درفش. قیمت دلار در چنین شرایطی جانب بالا را می‌گیرد و به التهاب دامن می‌زند. تدابیری که برای کنترل و مهار بحران اتخاذ می‌شود باید به دقت مورد مطالعه قرار گیرد و در این فرآیند قبل از تصمیم‌گیری با فعالان اقتصادی معتبر و اتاق بازرگانی به مشورت گذاشته و از نظر آنان استفاده شود. اعلام تصمیمات خام و غیر قابل اجرای پی‌درپی به نگرانی‌ها دامن می‌زند و شرایط را وخیم‌تر می‌کند.

نیازهای ارزی مشروع مردم باید تامین شود و دولت چاره‌ای جز یافتن راهی برای آن ندارد و نباید آن را نادیده بگیرد. مسیرها و نهادهای اجتماعی رساندن مایحتاج متقاضیان را که در شرایط گذشته تحریم‌ها به یاری کشور آمدند باید به رسمیت شناخت و با همکاری با آنان به شفاف‌سازی در حد امکان پرداخت. تا کی می‌توان صرافی‌ها را از کار بازداشت و موجب شد دسترسی مردم که چاره‌ای جز تامین نیازهای مشروع خود ندارند از طریق ارتباط نامرئی به منابع انجام شود. همه آنچه گفته شد عامل بی‌ثباتی در محیط کسب‌وکار است و تا نتوانیم آینده را تا حد قابل قبولی به‌روشنی ببینیم نمی‌توانیم وضعیت را مورد تحلیل قرار دهیم. 

بنابراین مواردی از جمله اینکه با جهان چطور تعامل کنیم، خروج آمریکا از برجام به کجا می‌انجامد، در نهایت ما از برجام خارج می‌شویم یا نمی‌شویم، اطلاعاتی است که بدون داشتن آنها امکان ارزیابی وضعیت اقتصادی وجود ندارد. با عنایت به نزدیکی زمان شروع تحریم‌ها علیه ایران، نکته مهم دیگری که باید بدانیم، این است که این بار آمریکا باتوجه به استفاده از حداکثر هژمونی خود در جهان که به دقت مشهود است و حتی ابرقدرت‌های دیگر مثل چین و روسیه و جامعه اقتصادی اروپا، مدعیان حمایت از ایران در حفظ برجام را نیز در بر گرفته تا چه میزان و در چه گستره‌ای تحریم‌ها را اعمال می‌کند. همه اینها می‌تواند تاثیرات زیادی را بر تصمیمات هر یک از فعالان اقتصادی به‌جا بگذارد.

اینکه اروپایی‌ها در نهایت چه امکاناتی را در اختیار ایران قرار خواهند داد تا ایران برجام را حفظ کند، سرنوشت بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی از جمله صادرات و واردات را مشخص می‌کند. اینکه چقدر بانک‌ها در چنین شرایطی با ایران کار خواهند کرد، در کنار تمایل شرکت‌های خارجی برای کار با ایران باید مورد توجه قرار گیرد.

از دورنمای دیگری به این نکته هم باید اندیشید که در صورت پیدا کردن راه‌حل و ایجاد شرایطی برای برخی از بانک‌ها برای کار با ایران شرکت‌های علاقه‌مند به معامله با ایران بدون در نظر گرفتن آمریکا و با خیال آسوده به تجارت با ما می‌پردازند؟ همه اینها سوالاتی است که باید برای انجام یک فعالیت اقتصادی به آن توجه کرد. آن‌گونه که نگارنده این سطور می‌فهمد اگرچه فضا سنگین و یأس‌آور است اما آنچه امروز غیرممکن دریافته می‌شود، می‌تواند در شرایطی خاص ممکن شود که از آن جمله مذاکره با سایر کشورهای دنیا برای تعاملات سیاسی است، بنابراین اگر مسوولان کشور بدون پیش‌شرط یا حتی مشروط، با نوعی مذاکره با توجه به حفظ منافع ملی موافقت کنند و طرف مقابل نیز بپذیرد بسیاری از مسائل، تحت‌الشعاع گفت‌وگو و تعامل قرار می‌گیرد و می‌تواند کاملاً وضعیت ایران را از هر جهت تغییر دهد.

همین نرخ ارزی که به شدت رو به افزایش گذاشته است، ممکن است به قیمت‌های قبلی برگردد بنابراین باید صبر کنیم تا ببینیم مناسبات سیاسی به چه شکلی پیش خواهد رفت. نباید فراموش کنیم که مسامحه در اقدام به یافتن راه‌حل و همچنین پیشگیری از به وخامت گراییدن شرایط می‌تواند هزینه سنگینی بر اقتصاد کشور از طریق بازیافتن شرایط قبل از تحریم تحمیل کند. از دست رفتن مشتری در یک بازار به سرعت انجام می‌شود ولی برقراری مناسبات تجاری با مشتری‌های صادراتی در بازارهای هدف در حالی که در غیاب ما با رقبای ما از کشورهای دیگر مشغول دادوستد شده‌اند کاری است پرهزینه و زمانبر حتی در برخی موارد غیرممکن.

آماری که در ماجرای روند رو به رشد مذاکرات برجام از سوی برخی مقامات مسوول اعلام شد نشان داد که ایران هزینه بالایی را برای تحریم پرداخته است که اگر این تحریم‌ها نبود، می‌توانست به صورت مستقیم با طرف‌های تجاری خود ارتباط برقرار کند. وقتی کالای وارداتی در اثر دور زدن تحریم‌ها گران‌تر وارد شود، تورم ناشی از این گرانی نهایتاً زندگی مردم را متاثر خواهد کرد و زمانی که قیمت تمام‌شده کالای صادراتی به دلیل پرداخت هزینه‌های مرتبط با دور زدن تحریم‌ها افزایش پیدا می‌کند، توان رقابت در بازارهای هدف را از صادرکننده می‌گیرد. 

نهایتاً شاید مهم‌ترین راهکاری که برای برون‌رفت از این بحران وجود دارد اقدام به تنش‌زدایی و مذاکره معطوف به حفظ منافع ملی و استقلال کشور برای ایجاد یک توافق برد-برد در ارتباط با ابهامات موجود در مناسبات سیاسی و اقتصادی دو طرف است. این کار در مورد برجام به خوبی انجام شده است. در پایان سوال پایه‌ای این است که اگر چنین نکنیم راه دیگر چیست؟! 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها