شناسه خبر : 26617 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مصائب آب

صنایع با مساله آب چگونه دست‌وپنجه نرم می‌کنند؟

بررسی‌ها از میزان مصرف آب در بخش‌های مختلف اقتصادی در ایران نشان می‌دهد که سیاستگذار به منظور تقلیل زیان‌های کم‌آبی نیاز به تشکیل یک «تابع مصرف بهینه» آب دارد. از یک طرف ذخایر آبی ایران در مقایسه با میانگین جهانی به حد قابل توجهی پایین بوده، و از طرف دیگر نرخ کاهش ذخایر آبی در مقایسه با استاندارد جهانی نیز بالاست.

 رسول فروغ‌فرد

بررسی‌ها از میزان مصرف آب در بخش‌های مختلف اقتصادی در ایران نشان می‌دهد که سیاستگذار به منظور تقلیل زیان‌های کم‌آبی نیاز به تشکیل یک «تابع مصرف بهینه» آب دارد. از یک طرف ذخایر آبی ایران در مقایسه با میانگین جهانی به حد قابل توجهی پایین بوده، و از طرف دیگر نرخ کاهش ذخایر آبی در مقایسه با استاندارد جهانی نیز بالاست. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در گروه صنعت بخش «مواد غذایی و آشامیدنی»،  بیشترین مصرف آب را دارد و میزان بهره‌وری این بخش‌ یعنی ارزش افزوده خلق‌شده به ازای حجم مشخصی آب، در مقایسه با استاندارد جهانی بسیار پایین است. در تشکیل تابع مصرف بهینه آب یادشده لازم است سیاستگذار سه متغیر مهم «تغییر ترکیب تولیدات»، «سیاست‌های درون‌زا و برون‌زای کاهش اتلاف آب» و «ملاحظات فنی» را لحاظ کند. تابع یادشده دو خروجی مهم دارد. اول اینکه میزان خلق ارزش افزوده ناشی از مصرف آب را به حداکثر می‌رساند. دوم اینکه نرخ کاهش ذخایر آبی را به حداقل می‌رساند.

چالش آب از دو زاویه

مساله کمبود آب به عنوان یکی از ابر‌چالش‌های اقتصاد ایران شناخته‌شده که نه‌تنها دامنه خطر آن روی کاهش تولیدات متکی به آب در داخل اقتصاد نمایان شده بلکه حیات اجتماعی ایران در دهه‌های آتی را نیز تهدید کرده است. این مساله همزمان شده است با مقطعی که اقتصاد ایران به خاطر مسائلی از جمله بحران‌های متعدد اقتصادی از جمله بحران بیکاری، نیاز به رشد اقتصادی بالا و همه‌جانبه دارد. این در حالی است که به دلیل کمبود ذخایر آب، در سال‌های اخیر تولیدات در حوزه‌های مختلف از جمله کشاورزی و صنعت در معرض فشار رو به پایین قرار گرفته‌اند و برای سال‌های آتی اثر آن با شدت بیشتری پیش‌بینی می‌شود. به همین دلیل در مقطع کنونی یکی از مهم‌ترین مسائلی که سیاستگذاران با آن مواجه هستند این است که به یک «تابع بهینه مصرف آب» در فعالیت‌های مختلف برسند. برای دستیابی به یک تابع هدف مصرف لازم است چند مساله اساسی مورد تمرکز قرار گیرد. اولین مساله این است که بهره‌وری آب در صنایع مختلف مورد بررسی قرار گیرد. بهره‌وری آب، میزان ارزش افزوده‌ای است که از یک میزان مشخص آب ایجاد می‌شود. از آنجا که صنایع و تولیدات متفاوت میزان ارزش افزوده و مصرف آب متفاوتی دارند این مساله می‌تواند برای دستیابی به یک تابع هدف بهینه کمک اساسی کند. دومین مساله این است که مکانیسم‌های مختلف برای مدیریت مصرف آب مورد لحاظ واقع شوند. به این معنی که بعد از اینکه بهره‌وری آب در صنایع مختلف شناسایی شد، مصرف آب به صورت هدفمند مدیریت شود. مکانیسم مصرف آب از دو عامل نشات می‌گیرد، اولین عامل، مولفه‌های فرهنگی است که در میزان هدررفت آب موثر است. دومین عامل نیز عوامل تکنیکی و اقتصادی است که میزان مصرف آب را به نقطه مورد هدف نزدیک می‌کند. از جمله این عوامل می‌توان به اجرای سیاست‌های تشویقی و تنبیهی یا سهمیه‌بندی اقتصادی اشاره کرد که به طور درون‌زا میزان تقاضای آب را از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی تحت تاثیر قرار می‌دهد. عامل دیگر نیز تغییر تکنیک تولیدات از حالت آب‌بر به سمت حالتی است که میزان آب‌بر بودن صنایع را به حداقل برساند. در این گزارش در مرحله اول میزان ذخایر، منابع و مصارف آب در ایران بررسی و با سایر کشورها مورد مقایسه قرار گرفته است. به علاوه میزان مصرف آب در صنایع مختلف نیز ارائه شده است. در گام دوم، تابع هدف بهینه مدیریت مصرف آب با معرفی عوامل اقتصادی و فنی موثر در آن، مورد بررسی قرار گرفته است.

منابع آب

از حیث منابع آبی و وضعیت خشکی در ایران، حدود 84 درصد از کل مساحت کشور خشک و نیمه‌خشک است. میانگین بارش سالانه حدود 250 میلی‌متر در سال بوده که حدود ثلث میانگین بارش در جهان و نصف میانگین بارش در آسیاست. میزان برداشت از آب‌های زیرزمینی طی 40 سال اخیر چهار برابر شده است. افزون بر این در چهار دهه اخیر تعداد چاه‌های برداشت آب نیز 16 برابر شده است.

 میزان منابع تجدیدشونده نیز رو به کاهش است. به طوری که اگرچه در دهه شصت منابع آب تجدیدشونده حدود 130 میلیارد مترمکعب بوده است، در سال 1395 به کمتر از 104 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. یکی دیگر از مشخصه‌های مصرف بهینه آب مقایسه حجم فاضلاب تولیدشده، تصفیه‌شده و بازیافت‌شده است. بررسی‌ها در این خصوص حاکی از دو مشاهده جالب است. اولین مشاهده این است که میزان تولید سرانه فاضلاب در ایران در مقایسه با سایر کشورها از جمله کشورهای اسلامی و حوزه خلیج فارس بیشتر است. دومین مشاهده این است که نسبت فاضلاب بازیافت‌شده نسبت به کل فاضلاب تولیدشده در ایران به میزان قابل توجهی کمتر از این کشورها از جمله عربستان و ترکیه بوده است. بنابراین اطلاعات ارائه‌شده در خصوص منابع آبی و روند تغییر آنها حاکی از دو نکته حائز اهمیت است. نکته اول این است که در یک مقیاس ایستا، میزان منابع آبی ایران در مقایسه با میانگین جهانی منابع آب به حد قابل توجهی کمتر است. نکته دوم این است که در یک مقیاس پویا نیز به علت نبود یک مکانیسم بهینه مصرف آب، میزان نرخ برداشت ذخیره‌های آبی کشور با شتابی بیشتر از میانگین جهانی در حال کاهش است. برآیند هر دو عامل یادشده باعث شده تا از کم‌آبی به عنوان یک بحران اساسی در ایران یاد شود.

تجارت- فردا- سهم مصرف آب در برخی از صنایع کلیدی از کل آب مصرفی صنایع (درصد)

توزیع مصرف آب

یکی دیگر از مشخصه‌های میزان مصرف آب توزیع مصرف آن در بخش‌های مختلف اقتصادی است. در یک دسته‌بندی بخش‌های اقتصادی بر حسب مصرف آب به سه بخش کشاورزی، صنعت و مصرف شهری تقسیم می‌شود. در این قسمت سهم هر کدام از بخش‌های یادشده در مصرف آب در ایران و سایر کشورها مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر در کل دنیا، بخش کشاورزی با سهم 70 درصد از کل آب مصرفی، بیشترین وزن را در بین بخش‌های سه‌گانه یادشده داشته است. بعد از بخش کشاورزی، بخش صنعت با سهم 20‌درصدی از مصرف آب در جایگاه دوم قرار داشته است. بخش مصارف شهری نیز سهم 10‌درصدی از تقاضای آب را داشته است. مقایسه تابع توزیع آب در بخش‌های سه‌گانه یادشده در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که هر‌چه درجه توسعه‌یافتگی کشورها بیشتر بوده، وزن تقاضای بخش صنعت از آب نیز بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال، در کشورهای آسیای مرکزی حدود 90 درصد از تقاضای آب مربوط به بخش کشاورزی بوده است. به طوری که بخش صنعت تنها حدود شش درصد از کل تقاضای آب در این کشورها را داشته است. اما در کشورهای اروپای غربی توزیع مصرف آب کاملاً متفاوت است. به طوری که در این دسته کشورها بخش کشاورزی تنها حدود 25 درصد از کل مصرف آب را شامل می‌شود. به‌علاوه حدود 60 درصد از مصرف آب در این کشورها مربوط به بخش صنعت بوده است. ترکیب مصرف آب بخش‌های مختلف در ایران حکایت از تفاوت قابل ملاحظه با کشورهای توسعه‌یافته دارد. در ایران سهم بخش کشاورزی از مصرف آب حدود 92 درصد است. بخش صنعت تنها حدود سه درصد از کل تقاضای آب را در‌بر می‌گیرد. این در حالی است که در کشوری مانند کانادا سهم بخش صنعت به 80 درصد نیز می‌رسد.

جریان آب در صنایع

جریان مصرفی آب در صنایع متغیر دیگری است که به میزان قابل توجهی می‌تواند در تشکیل تابع هدف مدیریت مصرف آب مورد توجه قرار گیرد. منظور از جریان مصرف آب، مجاری صنعتی است که آب را به مصرف می‌رسانند. در یک دسته‌بندی، مجاری مصرفی صنایع به سه دسته مختلف مصارف بهداشتی، آب فرآیندی و سرمایش، گرمایش و تولید الکتریسیته تقسیم می‌شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در ایران مجاری «سرمایش، گرمایش و تولید الکتریسیته» بیشترین سهم را در مصرف آب دارد. سهم این مجاری به طور متوسط از کل مصرف آب حدود 60 درصد است. دو بخش مصارف بهداشتی و آب فرآیندی نیز حدود 30 درصد از مصرف آب صنایع را شامل می‌شود. یکی دیگر از دسته‌بندی‌هایی که مجاری مصرف آب در بخش صنعت را به نمایش می‌گذارد، دسته‌بندی صنایع به بخش‌های مختلف است. بررسی گزارش‌های رسمی منتشرشده حاکی از آن است که در سال 1390 گروه «مواد غذایی و آشامیدنی» بیشترین میزان مصرف آب در بین گروه‌های صنعتی را داشته است. سهم این گروه در سال 1390 حدود 18 درصد از کل مصرف آب صنعتی بوده است. این در حالی است که سهم این گروه در سال 1384 بیش از 20 درصد بوده است.   مشاهده دیگر در خصوص جریان آب در صنعت نشان می‌دهد که ترکیب میزان مصرف نیز با گذشت زمان در حال تغییر است. به این معنی که تمرکز مصرف آب در گذر زمان بر روی صنایع مشخص در حال کاهش است.

بهره‌وری آب در صنعت

بهره‌وری بخش صنعت در خصوص میزان مصرف یکی دیگر از متغیرهای مهم است که کیفیت مدیریت مصرف آب را توصیف می‌کند. بهره‌وری به این معناست که به ازای مصرف هر واحد آب در یک بخش چه مقدار ارزش افزوده حاصل می‌شود.

در سال گذشته حدود 85 /2 میلیارد مکعب آب در این بخش در ایران مصرف شده بود. به‌علاوه میزان ارزش افزوده بخش مذکور نیز حدود 222 میلیارد دلار بوده است. این میزان ارزش افزوده نشان می‌دهد که هر میلیارد مترمکعب آب در ایران، حدود 78 میلیارد دلار ارزش افزوده خلق می‌کند.

یکی از جنبه‌های فنی، تغییر تکنولوژی تولید در صنایع مختلف به سمتی است که میزان آب‌بری کمتری داشته باشد. جنبه فنی دیگر نیز می‌تواند تخصیص آب‌های مختلف به تولیدات مختلف باشد. به عبارت دیگر، آب با کیفیت کمتر می‌تواند در فعالیت‌هایی قرار گیرد که به آب با کیفیت بالا یا قابل شرب نیاز نداشته باشند. اگر این سازگاری بین کیفیت آب و تولیدات رعایت شود انتظار می‌رود حجم قابل توجهی از منابع اتلاف‌شده به چرخه ذخایر آبی برگردد. 

دراین پرونده بخوانید ...