شناسه خبر : 36700 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سیگنال رونقِ سیگنال‌فروشی

چرا ترفندهای کلاهبرداری در بازار سهام جواب می‌دهد؟

 
 
سیاوش محمدپور/تحلیلگر بازارهای مالی

این روزها فضای مجازی پر از افرادی است که نقشه گنج می‌فروشند. و جالب است بدانید این افراد مشتریان بسیار زیادی نیز دارند. اما مانند روزگار قدیم دیگر کسی تمایلی ندارد که به دنبال جست‌وجوی گنج برود و جایی را حفر کند تا طلایی به دست آورد (البته شاید باور نکنید اما همچنان افرادی هستند که واقعاً به دنبال گنج هستند و عده‌ای نیز واقعاً نقشه گنج به آنها می‌فروشند).

از این‌رو، گنج‌فروشان مدرن نیز، به جای فروش نقشه گنج، می‌خواهند شما را یک‌شبه پولدار کنند. فرمول‌های پولدار شدن یک‌شبه را به شما می‌آموزند و خلاصه اینکه به ظاهر تمایل دارند شما هم پولدار شوید.

نقشه‌فروشان مدرن، مانند قبل خود را محدود به یک حیطه نمی‌کنند و در فضاهای مختلف فعالیت دارند؛ برخی از آنها یک کسب‌و‌کار فوق‌العاده سودآور را به شما معرفی می‌کنند. برخی دیگر، بدون سرمایه، راه‌های پول درآوردن از اینترنت را به شما یاد می‌دهند. برخی شما را وارد بازارهای جهانی می‌کنند و به شما یاد می‌دهند که چطور درآمد دلاری کلان داشته باشید. اما برخی دیگر نیز که این روزها زیاد شاهد آنها هستیم به شما سیگنال می‌فروشند.

معمولاً پینوکیو را به دروغ‌گویی و دراز شدن بینی‌اش می‌شناسیم در حالی که داستان پینوکیو حکایت آدم‌های ساده‌ای است که گول می‌خورند، اغفال می‌شوند و هدف خود را گم می‌کنند.

سیگنال‌فروشی اصطلاحی است که این روزها در فضای مجازی بسیار با آن برخورد می‌کنیم. در واقع، سیگنال‌فروشان به شما می‌گویند که کدام دارایی را بخرید و کدام دارایی را بفروشید تا سودهای چندصددرصدی عاید شما شود.

بابت این کار نیز، مبالغ زیادی را از مشتریان این سیگنال‌ها دریافت می‌کنند. سیگنال‌فروشان در همه بازارها فعال هستند؛ بازار مسکن، طلا، ارز، فارکس و از همه مهم‌تر بازار سهام. بازار سهام بستر مناسبی برای این سیگنال‌فروشان است. اما چرا؟ چون بازار سهام بیشتر از هر بازار دیگری نیاز به تخصص دارد و مبتدیانی که به این بازار وارد می‌شوند گاهی اوقات حتی نمی‌دانند که معنی سهم چیست چه برسد به مفاهیم پیچیده بازار سهام.

برای فروش سیگنال در بازار سهام، لازم نیست متخصص باشید کافی است چند اصطلاح از تحلیل تکنیکال و بورس بلد باشید تا بتوانید خود را به عنوان متخصص بازار جا بزنید. افرادی هم که به‌تازگی وارد بورس شده‌اند، طبیعتاً، چون اطلاعات محدودی دارند، آنها را به عنوان افراد کارکشته بازار و دانای مطلق، قبول می‌کنند.

 بنابر آنچه عضو هیات مدیره بورس تهران اعلام کرده دست‌کم، سه هزار کانال و گروه در فضای مجازی وجود دارد که اقدام به فروش سیگنال خرید و فروش سهام می‌کنند. البته این رقم، یک برآورد بوده و ممکن است، رقم واقعی خیلی بیشتر از آنچه ذکر شده، باشد. اما این حجم از فعالیت غیرقانونی چرا شکل گرفته و چرا همچنان این کانال‌ها دارای مشتریان زیادی هستند؟

 

چرا شاهد رشد سیگنال‌فروشی در سال‌های اخیر بوده‌ایم؟

بازار سهام از سال 1396، یک روند صعودی را آغاز کرد و تا مردادماه سال 1399، رشد بسیار سریع و شارپی را تجربه کرد.

به طوری که طی این مدت، حدود 2،175 درصد رشد داشته است. رشد سریع بازار سهام چند پیامد مهم داشت: اولین پیامد آن این بود که تعداد فعالان بازار به شکل چشم‌گیری افزایش پیدا کرد. رشد بازار سهام، همزمان شد با کاهش شدید ارزش پول ملی و این موضوع نیز باعث شد تا افراد برای حفظ ارزش سرمایه‌های خرد و کلان خود به بورس هجوم بیاورند.

نتیجه آن نیز این بود که افرادی که هیچ اطلاعاتی از بازار سهام نداشتند، صرفاً به منظور کسب سود و حفظ ارزش سرمایه خود، وارد این بازار شدند.

پیامد دیگر رشد سریع قیمت سهام نیز این بود که زمینه اعتماد افراد تازه‌وارد نسبت به سیگنال‌فروشان فراهم شد.

با توجه به اینکه در یک بازار سراسر صعودی، همه سهم‌ها رشد می‌کنند، مهم نبود که سیگنال‌فروشانی که هیچ تخصصی ندارند، چه سهمی را معرفی کنند. همه سهم‌ها افزایش قیمت را تجربه می‌کردند و افراد بی‌تجربه نیز تصور می‌کردند این افراد واقعاً دارای تجربه و دانش کافی هستند.

البته زمانی که بازار روند نزولی به خود گرفت، هیچ‌یک از این افرادی که اقدام به فروش سیگنال می‌کردند، پاسخگوی مخاطبان خود نبودند و نسبت به سیگنال‌هایی که ارائه داده بودند، سلب مسوولیت می‌کردند.

 

چرا فروش سیگنال سودآور است؟

دارندگان کانال‌ها و گروه‌های ارائه سیگنال، در زمان رونق بازار، به صورت شبانه‌روزی تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دادند تا تعداد مخاطبان خود را افزایش دهند.

در واقع، فروش سیگنال، علاوه بر اینکه به صورت مستقیم، درآمد هنگفتی را برای ارئه‌دهنده آن ایجاد می‌کند و این درآمد با افزایش تعداد مخاطبان، بیشتر می‌شود، به صورت غیرمستقیم نیز سودهای کلانی را عاید آنها می‌کند. آنچه طی یک یا دو سال گذشته مشاهده کردیم این بود که این افراد، اقدام ‌به تهییج سهامداران برای خرید برخی سهم‌ها می‌کردند و هدف‌های نجومی را برای این سهم‌ها و همچنین کل بازار ارائه می‌دادند.

در برخی از این کانال‌ها اهداف چندده‌میلیونی برای شاخص کل بازار سهام معرفی می‌شد و تازه‌کاران بورس نیز با سرخوشی‌ای که از سودهای به دست آمده، حاصل شده بود، بدون توجه به ارزندگی سهام، اقدام به خرید سهام سیگنالی می‌کردند.

در واقع، سهم‌هایی که از سوی این افراد معرفی می‌شد، اغلب سهم‌هایی بودند که توسط خود این افراد خریداری شده بودند. مهم نبود که این سهم‌ها ارزنده هستند یا خیر. این سهم‌ها به این دلیل معرفی می‌شدند که سودی را عاید سیگنال‌فروش کنند.

افزایش تعداد مخاطبان نیز دست سیگنال‌فروشان را بازتر می‌کند. هرچقدر که تعداد مخاطبان آنها بیشتر باشد با آزادی عمل بیشتری می‌توانند به قیمت یک سهم سمت‌و‌سو بدهند.

حتی برخی از این افراد پا را فراتر گذاشته و ابتدا سیگنال‌فروش برای یک سهم ارزنده ارائه می‌دادند و بعد از اینکه با تاثیرگذاری بر قیمت توانسته بودند، قیمت آن را پایین بیاورند، خود اقدام به خرید سهام کرده و مجدداً سیگنال خرید برای آن سهم صادر می‌کردند تا بتوانند از این طریق سود کسب کنند.

شیوه‌های پول‌سازی غیرقانونی سیگنال‌فروشان به اینها ختم نمی‌شود.

برخی از کسانی که مخاطبان زیادی نیز دارند، به صورت علنی اعلام می‌کنند که افراد پول‌هایشان را به آنها بسپارند تا با خریدهای کلان بتوانند قیمت سهم‌ها (خصوصاً سهم‌های کوچک) را تغییر دهند.

البته مشخص نیست که بعد از در اختیار گذاشته شدن پول سرمایه‌گذاران در دست این افراد، واقعاً پول آنها را برگشت می‌دادند یا خیر. اما آنچه مشخص است، این است که خیلی از سرمایه‌گذاران به آنها اعتماد می‌کردند و سرمایه خود را به آنها می‌سپردند.

آیا واقعاً سیگنال‌فروشان به دنبال سودرسانی به مخاطبان خود هستند؟

حتی با این فرض که افرادی که اقدام به ارائه سیگنال می‌کنند، افراد متخصصی هستند (که در اغلب موارد چنین نیست)، آیا این عقلایی خواهد بود که فرض کنیم هدف سیگنال‌فروشان سودرسانی به مخاطبان خود است؟ پاسخ معقول به این سوال منفی خواهد بود.

تنها هدفی که سیگنال‌فروشان دنبال می‌کنند سود شخصی است و سود افراد دیگر چندان برای آنها مهم نیست. در حال حاضر، دو دسته از افراد وجود دارند که اقدام به ارائه سیگنال می‌کنند. یک دسته از افراد سیگنال‌ها را به صورت رایگان ارائه می‌کنند و دسته دیگر، در ازای دریافت مبلغی به عنوان اشتراک ماهانه یا هفتگی، این کار را انجام می‌دهند.

حداقل در چارچوب بورس، همه ما می‌دانیم که معاملات بورس در کوتاه‌مدت، یک بازی جمع صفر است. به عبارت دیگر، سود هر فرد معادل زیان یک فرد دیگر است. بنابراین اگر هدف سیگنال‌فروشان خدمت به خلق باشد، این موضوع محقق نمی‌شود. چراکه با سودرسانی به یک فرد، فرد دیگر، دچار زیان خواهد شد.

بر این اساس نمی‌توان گفت که ارائه‌دهندگان سیگنال حتی در صورتی که این سیگنال‌ها را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان خود قرار دهند، اهداف خیرخواهانه را دنبال می‌کنند. چون همان‌طور که گفته شد، اگر فردی از محل سیگنال‌دهی این افراد سود کند، فرد دیگری باید زیان کند (چون مجموع سود و زیان در بازار در کوتاه‌مدت باید برابر صفر باشد) و این موضوع مغایر با روح فعالیت‌های خیرخواهانه خواهد بود. پس نتیجه این است که این افراد به دنبال سود مادی از این محل هستند (این سود می‌تواند از محل تهییج سرمایه‌گذاران برای خرید برخی سهم‌ها و مواردی مشابه حاصل شود).

ممکن است گفته شود که در ازای معرفی سهام خوب برای مخاطبان، مبلغی که به عنوان هزینه اشتراک برای دریافت این سیگنال‌ها دریافت می‌شود، در واقع همان هدف مادی است که این افراد دنبال می‌کنند. اما باید توجه داشت که اگر فردی واقعاً به سیگنال‌هایی که ارائه می‌دهد معتقد باشد، چه نیازی به این منبع درآمدی خواهد داشت؟ خود این فرد می‌تواند در دارایی‌هایی که به عنوان سیگنال خرید و فروش ارائه می‌دهد، سرمایه‌گذاری کرده و سود کسب کند.

طبیعتاً سودی که از این محل امکان کسب آن را دارد به مراتب بیشتر از هر کانال درآمدی دیگر می‌تواند باشد. بنابراین، در این حالت نیز، به نظر نمی‌رسد که سود سرمایه‌گذاران چندان برای این افراد مهم باشد؛ چون دارایی‌هایی را معرفی می‌کنند که خود آنها نیز در خصوص ارزندگی آن چندان اطمینان ندارند. این داستان شبیه همان نقشه گنج‌فروشان قدیمی است. اگر آنها واقعاً نقشه گنج را در اختیار داشتند چه لزومی بود که آن را به دیگران بفروشند؟ می‌توانستند خود به دنبال گنج رفته و ثروتمند شوند.

از آنچه گفته شد، مشخص است که ارائه‌دهندگان سیگنال چه به صورت رایگان این کار را انجام دهند و چه در ازای آن مبلغی را دریافت کنند، بیشتر به فکر تامین منافع مادی خود هستند تا اینکه به فکر سرمایه‌گذاران باشند و بخواهند سود آنها را حداکثر کنند. بنابراین باید دید که این افراد چگونه جذب مخاطب می‌کنند و سرمایه‌گذاران را به دام می‌اندازند.

سیگنال‌فروشان از چه ترفندهایی برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند؟

بشر از دیرباز رویای ثروتمندشدن را در سر داشته است و تلاش‌های زیادی برای این منظور انجام داده است. حتی گاهی از مسیرهای نادرست تلاش کرده تا به این هدف برسد. یکی از مهم‌ترین دلایل وقوع جنگ‌ها در طول تاریخ کسب ثروت و قدرت بیشتر بوده است. موضوع کسب ثروت، برای انسان مدرن تبدیل به یک هدف اصلی و آرمان شده است. شکاف طبقاتی فزاینده و ساختار جامعه مدرن نیز بیش از پیش منجر به ولع انسان برای دستیابی به ثروت شده است. در این میان، افرادی نیز وجود دارند که این ضعف بشر را به خوبی شناسایی کرده‌اند و با دادن وعده‌های ثروتمندشدن یک‌شبه و دستیابی سریع به ثروت از ضعف آنها سوء‌استفاده می‌کنند. طبیعتاً کسانی هم در این میان وجود دارند که معتقدند ثروتمندشدن یک‌شبه امکان‌پذیر است و ثروتمند شدن دارای یک فرمول مشخص است که می‌توانند آن را یاد بگیرند و مسیر چند‌ساله را در یک شب طی کرده و بدون زحمت صاحب دارایی و مال شوند. بر این اساس، سیگنال‌فروشان نیز دقیقاً استراتژی خود را بر همین اصل سوار کرده‌اند و با دادن وعده‌هایی مانند کسب سود چند‌صد‌درصدی از یک سهم (حتی زمانی که قیمت یک سهم در مقادیری بسیار بالاتر از ارزش بنیادی آن است) یا وعده تحقق شاخص کل بازار چندده‌میلیونی، مخاطبان زیادی را برای خود دست‌و‌پا کرده‌اند. رشد سریع بازار نیز به این سیگنال‌فروش‌ها کمک بسیاری کرده است. زمانی که بازار در وضعیت رونق بود، تمامی سیگنال‌هایی که ارائه می‌شد، محقق می‌شد و افراد تازه‌وارد و بدون دانش بورسی نیز طبیعتاً فکر می‌کردند که این هنر و دانش ارائه‌دهنده سیگنال بوده است که توانسته است چنین سهمی را شناسایی کند. غافل از اینکه در آن برهه زمانی هر سهمی انتخاب می‌شد، سودده بود و تقریباً هیچ سهم زیان‌دهی (به لحاظ افت‌و‌خیز قیمت) در بازار وجود نداشت.

سیگنال‌فروش‌ها با تبلیغات گسترده‌ای که انجام می‌دادند، چنین به مخاطب خود القا می‌کردند که سهم‌هایی که آنها معرفی کرده‌اند، سود چند‌صددرصدی داشته است و این موضوع نیز باعث فریب سرمایه‌گذاران می‌شد. طبیعتاً هر چقدر که دانش یک فرد در یک زمینه‌ای کمتر باشد، احتمال آن بیشتر است که بتوان وی را متقاعد به پذیرش مسائل غیرمنطقی در آن حوزه کرد. در بورس نیز با سرازیر شدن سرمایه‌گذاران تازه‌وارد و بدون دانش زمینه‌ای در این حوزه، فضا برای فعالیت گسترده سیگنال‌فروشان ایجاد شد و نهایتاً منجر به آشفتگی وضعیت بازار و متضرر شدن بسیاری از سرمایه‌گذاران شد.

 

چه کسانی صلاحیت ارائه سیگنال را دارند؟

ارائه سیگنال، در واقع، نوعی از مشاوره مالی است که البته به صورت دقیق مشخص می‌کند که سرمایه‌گذاری باید کجا و در چه دارایی انجام شود؛ بنابراین نسبت به مشاوره مالی عادی، از حساسیت بیشتری برخوردار است. بنابراین لازم است فردی که اقدام به چنین فعالیتی می‌کند، دارای تخصص کافی در این حوزه باشد. تخصص افراد باید از طریق یک سامانه و یک نهاد معتبر مورد بررسی و آزمون قرار گیرد و تحلیلگران دارای صلاحیت معرفی شوند. علاوه بر این، باید برای سرمایه‌گذاری که این سیگنال‌ها را دریافت می‌کند، مشخص شود که آینده قابل پیش‌بینی نیست و سهم‌ها یا دارایی‌هایی که معرفی می‌شوند، صرفاً جنبه حدس و گمان دارند و نباید صرفاً بر اساس سیگنال‌های ارائه‌شده اقدام به خرید و فروش سهام کرد. علاوه بر این، افرادی که به تحلیل و پیش‌بینی سهام می‌پردازند نباید دارای تعارض منافع باشند. به عبارت دیگر، خود این افراد نباید در بازار سهام فعالیت کنند. چون در غیر این صورت این احتمال وجود خواهد داشت که تحلیل‌هایی که ارائه می‌دهد به سمتی انحراف داشته باشد که سبب حداکثر شدن سود شخصی وی (از محل سرمایه‌گذاری در بازار) شود.

همچنین باید کارنامه کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، شفاف باشد. به عبارت دیگر، درصد موفقیت پیش‌بینی‌های هر تحلیلگر مشخص باشد تا افراد بتوانند به درستی از مشاوره افراد متخصص استفاده کنند و در دام افرادی که هیچ تخصصی ندارند، گرفتار نشوند. همچنین باید قانون‌های لازم در این حوزه به نحوی طراحی شوند که امکان وقوع هر گونه تخلف را حداقل کند و در صورت وقوع تخلف نیز بتوان مطابق قانون، پیگیری‌های لازم را انجام داد.

در حال حاضر یک فضای بسیار نابسامان و غیرشفاف بر فعالیت‌های مربوط به ارائه سیگنال‌های خرید و فروش دارایی حاکم است و این موضوع نیازمند پیگیری جدی از سوی مسوولان سازمان بورس است. حداقل کاری که می‌توان انجام داد، اطلاع‌رسانی‌های مناسب در این حوزه و مطلع کردن سهامداران تازه‌وارد از وقوع چنین پدیده‌هایی در فضای مجازی و تاکید بر غیرقابل اعتماد بودن آنهاست.