شناسه خبر : 33929 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

یک‌سال زیستن در انبار باروت

در سال 98 بر سیاست داخلی و خارجی ایران چه گذشت؟

سال 98 بی‌شک سال پررنگی در زندگی بسیاری از ایرانیان خواهد بود. التهابات پرحرارت منطقه، نطق‌های آتشین سیاستمداران، آتش‌سوزی و بیماری، سایه سنگین و دمادم جنگ، گرانی و تورم، ترور و پیچیدن بوی خون در همین حوالی، سقوط همه چیز و انزوای بیشتر در دهکده‌ای که جهانی خوانده می‌شد، شاید تنها سرفصل‌هایی گذرا از آن چیزی است که مردمان این سرزمین در این سال تجربه کردند. سالی که گرچه با خشم طبیعت همچون سیل‌های طغیانگر آغاز شد و با گسترش اپیدمی کروناویروس به پایان رسید، اما در سرتاسر روزهای آن رد پای محکم سیاست‌مداران آهنین نقش بسته بود.

  زهره اکرمی

سال 98 بی‌شک سال پررنگی در زندگی بسیاری از ایرانیان خواهد بود. التهابات پرحرارت منطقه، نطق‌های آتشین سیاستمداران، آتش‌سوزی و بیماری، سایه سنگین و دمادم جنگ، گرانی و تورم، ترور و پیچیدن بوی خون در همین حوالی، سقوط همه چیز و انزوای بیشتر در دهکده‌ای که جهانی خوانده می‌شد، شاید تنها سرفصل‌هایی گذرا از آن چیزی است که مردمان این سرزمین در این سال تجربه کردند. سالی که گرچه با خشم طبیعت همچون سیل‌های طغیانگر آغاز شد و با گسترش اپیدمی کروناویروس به پایان رسید، اما در سرتاسر روزهای آن رد پای محکم سیاست‌مداران آهنین نقش بسته بود. خاورمیانه پرآشوب در سالی که گذشت گرچه آماده بود که پایان حضور داعش را جشن بگیرد، اما تنها تنش‌ها را از زمین، به آسمان و دریا هدایت کرد. در این سال، خلیج فارس و آسمانش، شاهد امواجی خروشان بودند، امواجی که به سرعت تن خود را به تن ساحل شمالی خود در ایران کوبیدند. در داخل نیز، بهارستان و پاستور روزگاری پرالتهاب را سپری کردند، از سویی مجلس آماده می‌شود که کرسی‌های خود را به صاحبان جدید خود بسپارد، صاحبانی که این بار با یکدیگر همنواترند و از سوی دیگر روحانی و تیمش خود را برای خداحافظی از دولت آماده می‌کنند. مردم هم در این سال در نقش بازیگرانی مهم ظاهر شدند و چه در بیان غم خود برای قوت غالب روزانه، چه در سوگواری برای از دست دادن هموطنان و چه در خاکسپاری سربازان ملی پررنگ‌تر از همیشه حضور خود را اعلام کردند. اینجا مروری مختصر داریم بر آنچه در ساحت سیاست و دیپلماسی ایران در سال 98 گذشت.

سپاه زیر ذره‌بین سیاست خارجی آمریکا

در ساعات پایانی 19 فروردین‌ماه، کاخ سفید مهر تاییدی بر گمانه‌زنی‌های رسانه‌های جهان زد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در زمره سازمان‌های تروریستی قرار داد. اقدامی که نه‌تنها از سوی برخی از ایرانیان تحت لوای پویش «من هم یک پاسدارم» با آن مخالفت شد، بلکه انتقاداتی نیز در واشنگتن برانگیخت. در متن اعلامیه کاخ سفید ذکر شده است که تروریستی معرفی کردن بخشی از حاکمیت یک کشور دیگر، اقدامی بی‌سابقه در تاریخ این کشور بوده که در راستای اجرایی کردن کمپین فشار حداکثری اجرا شده است. در سوی دیگر میدان اما شورای عالی امنیت ملی ایران در نامه‌ای به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، در اقدامی متقابل آمریکا را به عنوان دولت حامی تروریسم معرفی کرد. مجلس شورای اسلامی نیز با سبزپوش کردن خود در یونیفورم‌های سپاه پاسداران، فردای این اقدام، نطق‌های آتشینی در محکومیت این اقدام ایالات متحده داشت و طرحی دوفوریتی را با عنوان «تقویت جایگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل آمریکا» به بحث گذاشت. در این میان تنها وزیر دفاع برآمده از ارتش جمهوری اسلامی ایران، امیر حاتمی نیز با پوشیدن یونیفورم سپاه در این جلسه شرکت کرده بود. حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، دبیر وقت کمیسیون امنیت ملی مجلس، نیز از طرح‌هایی برای گنجاندن نام نظامیان ایالات متحده در فهرست گروه‌های تروریستی سخن به میان آورد و حضور نظامیان آمریکا در منطقه را مترادف با حضور گروه‌های تروریستی چون داعش قلمداد کرد و گفت: «اقدامات این کشور چون بیوتروریسم، حملات سایبری و جلوگیری از ورود کمک‌های بشردوستانه و تامین دارو برای مردم ایران و همچنین کشتار مردم یمن، همگی تجلی رفتارهای خصمانه ایالات متحده است.»

روی دیگر سکه برجام یا لگد بر جنازه آن؟

اردیبهشت‌ماه، تنها یک روز پس از خبر اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن از سوی ایالات متحده به آب‌های خلیج فارس؛ شورای عالی امنیت ملی ایران در نخستین سالگرد خروج آمریکا از برجام، نمایندگان کشورهای باقی‌مانده در برجام را در جریان عزم خود برای کاستن از تعهدات برجامی قرار داد. عزمی که نه‌تنها اروپا بلکه ایالات متحده را به واکنش وادار کرد و وزیر خارجه این کشور، مایک پمپئو اذعان داشت که ایران یا باید به تمامی تعهدات خود پایبند باشد یا به کل از برجام خارج شود. در بیانیه شورای عالی امنیت ملی ذکر شده بود که ایران خود را «متعهد به رعایت محدویت‌های مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی‌شده و ذخایر آب سنگین نمی‌داند». همچنین ایران به کشورهای عضو برجام فرصتی 60روزه داده تا «به تعهدات خود به ویژه در حوزه‌های بانکی و نفتی» عمل کنند و اگر مطالبات ایران همچنان تامین نشود در قدم بعدی «ایران رعایت محدودیت‌های مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن‌سازی رآکتور آب سنگین اراک را متوقف خواهد کرد». حسن روحانی نیز با اشاره به اینکه این تصمیم به معنای خروج از برجام نیست، بر گزاره «قرص‌های مسکن یک‌ساله کافی نبوده است و این جراحی برای نجات برجام است نه نابودی آن» تاکید کرده و از تصمیم دولتش برای کاستن از تعهدات خود دفاع کرد و این اقدام را «روی دیگر سکه برجام» خواند. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که ایران از اجرایی شدن سازوکار مالی ویژه با ایران موسوم به اینستکس رضایت نداشته و بارها به کشورهای باقی‌مانده در برجام نسبت به تعلل در انجام تعهدات خود هشدار داده بود. در راستای اجرایی کردن گام نخست ایران، تنها دو هفته بعد از اعلان آن، ایران غنی‌سازی 67 /3 درصد خود را چهار برابر کرد و آن را به اطلاع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رساند. در همین راستا، کشورهای اروپایی برجام، فرانسه، بریتانیا و آلمان و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشستی فوق‌العاده در بروکسل گردهم آمدند و وزیر خارجه آمریکا نیز خود را به این نشست رساند. سالی که گذشت سرشار از پیام‌های متناقض واشنگتن برای تهران بود، پیام‌هایی که گاهی مستقیم و از دهان ترامپ و پمپئو و گاهی غیرمستقیم از زبان واسطه‌هایی چون نخست‌وزیر ژاپن و رئیس‌جمهور فرانسه روانه تهران می‌شد. آمریکا گرچه از آمادگی خود برای آغاز مذاکره با ایران بدون هیچ پیش‌شرطی سخن گفت اما این در حالی بود که ایالات متحده هر روز بر تحریم‌های صنایع، افراد و شرکت‌های مختلف می‌افزود و فعالیت‌های نظامی خود را در منطقه تشدید کرده بود. اروپا نیز در میان خواست تهران و واشنگتن مستاصل‌تر از قبل بود. کلاف برجام به قدری سردرگم شده بود که جهان را به تکاپوی حل آن واداشت و در همین راستا بالاترین مقام اجرایی ژاپن را برای نخستین بار پس از انقلاب ایران، راهی پاستور کرد. تابستان 98 با نشست مدیران سیاسی ایران، روسیه، چین و سه کشور اروپایی برجام در وین برای بررسی موانع موجود در اجرای تعهدات برجامی اعضای باقی‌مانده آغاز شد. ظریف در حمایت از تصمیمات ایران برای کاهش تعهدات برجامی خود تاکید کرد که گام بعدی کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران، عدم رعایت غنی‌سازی تا سقف 67 /3 درصد است. که این ادعا نیز با پایان مهلت 60روزه ایران به طرف‌های باقی‌مانده در برجام در 16 تیرماه اجرایی شد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز این اقدام ایران را تایید کرد. در پی این اقدام، به درخواست ایالات متحده آمریکا، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی جلسه اضطراری با محوریت کاهش تعهدات برجامی ایران برگزار کرد که نتیجه‌ای نیز در برنداشت. مردادماه نیز جلسه مشترک کمیسیون مشترک برجام برگزار و بر تداوم پروژه‌های هسته‌ای فردو و اراک تاکید شد در حالی که از ایران خواسته شد تا گام سوم کاهش تعهد خود به برنامه جامع اقدام مشترک را برندارد. با وجود این طرف ایرانی تاکید کرده اگر ظرف ۶۰ روز پس از گام دوم، تعهدات کشورهای باقی‌مانده در برجام اجرایی نشود، ایران وارد فاز سوم کاهش تعهد می‌شود. با ورود داستان برجام به آخرین ماه تابستان، تلاش‌های مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، برای باز کردن گره کور برجام فزونی یافت و وزیر امور خارجه ایران نیز در اقدامی بی‌سابقه به اجلاس گروه هفت پیوست که همزمان میزبان دونالد ترامپ بود، تا مذاکرات با فرانسه را به پیش ببرد و حسن نیت ایران را برای کاهش تنش‌ها اثبات کند، با این حال ایران درخواست مکرون را برای مذاکره موشکی رد کرد. روحانی نیز در نهایت نسبت به اجرایی شدن گام سوم ایران برای کاهش تعهدات خود به اروپا هشدار داد و از پیش‌شرط ایران برای از سرگیری مذاکرات 1+5 که همانا لغو تحریم‌هاست، سخن راند و افزود: «ضمن اینکه گام سوم را برمی‌داریم، صحبت می‌کنیم و اگر به توافق رسیدیم باز هم راه برای مذاکره، منطق و توافق وجود دارد.» در نهایت در 26 شهریورماه، رهبر انقلاب در سخنان خود تکلیف برجام را تعیین کرد: «چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هسته‌ای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آن‌وقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت می‌کنند، آمریکا هم می‌تواند شرکت کند، اما در غیر این صورت هیچ مذاکره‌ای در هیچ سطحی بین مسوولان جمهوری اسلامی و آمریکایی‌ها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن.» نیویورک اما در ابتدای مهرماه میزبان روحانی و تیم دیپلماتیکش برای شرکت در اجلاس سازمان ملل بود، اجلاسی که با همه دیدارها و ملاقات‌هایش، باز گرهی از برجام نگشود و دیدار روحانی با سران بریتانیا و فرانسه نیز در نهایت ابتر ماند؛ گرچه روحانی در پی آن بود که با طرح «ابتکار صلح هرمز» دست دوستی به سمت همسایگان خود دراز کند و دست خالی از این اجلاس برنگردد. مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نیویورک بیان کرد: «معتقدم تمامی گام‌هایی که ایران تا به حال برداشته، برگشت‌پذیر هستند. ما همواره از ایران خواسته‌ایم این اقدامات را به عقب برگرداند و به پایبندی کامل برگردد.» در همین میان رهبر انقلاب اعلام کردند که راه مذاکره با هیچ کشوری جز آمریکا و رژیم صهیونیستی بسته نیست و تاکید کردند که برای ساخت سلاح هسته‌ای هزینه نمی‌کنیم. در نهایت در نیمه‌های آبان‌ماه، حسن روحانی بر طبل گام چهارم کاهش تعهدات برجامی کوبید. گامی که زنگ خطر را برای آژانس بین‌المللی انرژی و پایتخت‌های 1+4 به صدا درآورد. روحانی اعلام کرد: «طبق برجام بیش از هزار سانتریفیوژ در فردو داریم. در برجام قرار بود این سانتریفیوژها بچرخند اما گاز به آنها تزریق نکنیم که بنده در دستوری به سازمان انرژی اتمی می‌گویم که از 14 آبان‌ماه گازدهی را در فردو آغاز کنیم.» اقدامی که با واکنش گسترده در سطح بین‌الملل مواجه شد و دو روز بعد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آن را تایید کرد. اتحادیه اروپا به سرعت بیانیه‌ای شدیداللحن علیه تهران صادر و بیان کرد: «از اعلانیه‌های اخیر ایران در خصوص آغاز مجدد فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم در فردو به شدت نگران هستیم. اقدام ایران با مفاد صریح برجام در خصوص فردو مغایرت داشته و تبعات بالقوه زیادی در زمینه اشاعه دارد. این اقدام به منزله تسریع روند تاسف‌آور فاصله گرفتن ایران از تعهداتش ذیل برجام است.»

نفت و درگیری‌های نامتقارن در آب‌های منطقه

رئیس عالی‌ترین نهاد نظامی ایران، سرلشکر محمد باقری، در اردیبهشت‌ماه 98 همزمان با حضور جواد ظریف در نیویورک، اعلام کرد: «اگر قرار باشد کسی تنگه هرمز را ناامن کند، قطعاً ما با آن برخورد خواهیم کرد. اگر نفت ما از تنگه هرمز عبور نکند، حتماً نفت دیگر کشورها نیز از این تنگه عبور نخواهد کرد.» این سخنان در حالی مطرح شد که در طول ماه‌های پیش از آن نیز بارها دیپلمات‌ها و سیاستمداران ایرانی از احتمال اختلال در عبور و مرور تنگه هرمز سخن رانده بودند. در همین بحبوحه، چهار کشتی در بندر فجیره امارات دچار حادثه شدند و پنتاگون رسماً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مسوول عملیات خرابکارانه در این حادثه دانست. حادثه‌ای که واکنش جهان را در پی داشت و شورای امنیت سازمان ملل نیز دست داشتن یک عامل دولتی را در این حادثه تایید کرد. سخنگوی وزارت خارجه ایران این انفجارها را نگران‌کننده و تاسف‌بار خواند و نسبت به هرگونه دسیسه از سوی بدخواهان برای برهم زدن ثبات و امنیت در منطقه هشدار داد. یک ماه بعد اما، همزمان با سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران، دو نفتکش بزرگ حامل نفت خام، در دریای عمان دچار آتش‌سوزی شدند. این دو نفتکش فرانت آلتر و کوکوکا کوریجس نام دارند که به ترتیب با پرچم جزایر مارشال و پرچم پاناما در حال حرکت بودند. این حادثه نیز با واکنش‌های جنجالی در سطح جهان مواجه شد و قیمت نفت را جابجا کرد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، در واکنش به «حمله» به دو نفتکش در دریای عمان تاکید کرد که حتی صفت «مشکوک» هم توصیف‌کننده اتفاقاتی که روی داده است نیست. فدریکا موگرینی، مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا، همچنین خواستار پرهیز از هرگونه اقدام «تحریک‌آمیز» و «خویشتنداری حداکثری» در منطقه شد. آمریکا بار دیگر انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفته و مدعی شد که تهران با هدف تاثیر‌گذاری بر قیمت نفت دست به این اقدام زده است. همچنین احمد ابوالغیط، دبیر کل اتحادیه عرب، با تاکید بر اینکه «برخی طرف‌ها سعی دارند منطقه را به آتش بکشند» خواستار اقدام فوری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای مقابله با حمله به نفتکش‌ها در خلیج فارس و دریای عمان شد، درنهایت علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، گفت که برخلاف جوسازی‌ها علیه ایران از سوی برخی، جنگی رخ نخواهد داد؛ چراکه دلیلی ندارد جنگی رخ دهد.

42

داغ شدن تنور تنش میان تهران و واشنگتن

با افزایش تنش‌ها میان ایالات متحده و ایران هر تحرکی توانایی آن را داشت که خاورمیانه را بار دیگر به صحنه نبردی بی‌پایان هدایت کند. تنها ساعاتی پس از اطمینان‌دهی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از عدم وقوع جنگ در روز آخر خردادماه، دوربردترین هواپیمای بدون سرنشینِ عملیاتی جهان توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر فراز آب‌های خلیج فارس سرنگون شد. این پهپاد از پایگاهی در امارات متحده عربی برخاسته و مشغول گشت‌زنی بر روی آب‌های ایرانی خلیج فارس بود. حدود یک ساعت بعد از این انهدام، خبر رسمی این موضوع روی پایگاه اطلاع‌رسانی سپاه پاسداران قرار گرفت تا تهران رسماً از انهدام پهپاد آمریکایی با موشک زمین به هوا خبر دهد. کاخ سفید گرچه در ابتدا خبر سقوط پهپاد 222 میلیون‌دلاری خود را تکذیب کرد اما ساعاتی بعد، سرنگونی آن را تایید کرد. وزیر خارجه ایران نیز در توئیت خود نوشت: «ایالات‌متحده علیه ایران تروریسم اقتصادی به راه انداخته، علیه ما اقدامات پنهانی انجام داده و اکنون به قلمرو ما دست‌درازی کرده است. ما به دنبال جنگ نیستیم ولی غیورانه از آسمان، زمین و آب‌های خود دفاع خواهیم کرد. ما این تجاوزگری جدید را به ملل متحد خواهیم برد و نشان خواهیم داد که ایالات‌متحده درباره آب‌های بین‌المللی دروغ می‌گوید.» سخنانی که چند روز بعد ظریف را در لیست تحریم‌های ایالات متحده قرار داد. با این حال ایالات متحده همچنان بر تمایلش برای مذاکره با ایران تاکید کرد، مذاکراتی که در این ایام از سوی رهبری یک «فریب» نامیده شد.

ورود بریتانیا به جنگ نفتکش‌ها

در 13 تیرماه خبر آنکه «تفنگداران نیروی دریایی بریتانیا یک نفتکش حامل دو میلیون بشکه نفت را که عازم سوریه بود در سواحل این سرزمین توقیف کرده‌اند» تیتر رسانه‌های جهان شد. این کشتی یک سوپر تانکر دو میلیون‌بشکه‌ای با پرچم پاناما در عسلویه بار زده بود و سپس در آب‌های امارات برای مدتی دو بار لنگر انداخته و متوقف مانده بود. گریس در ادامه با برنامه نفت عراق، راهی دماغه امیدنیک شده و با دور زدن قاره آفریقا قصد عبور از جبل‌الطارق را داشته که شناسایی و متوقف شد. در راستای توقف این کشتی، سفیر بریتانیا در تهران به وزارت امور خارجه احضار شد و ایران خواستار رهاسازی سریع نفتکش مزبور شد، از سوی دیگر اما کابینه ترامپ از این اقدام استقبال کرد. حسن روحانی با بیان اینکه اقدام انگلیسی‌ها کاری بسیار سخیف، غلط و اشتباه بود و به زیان آنهاست، بیان کرد همه باید تلاش کنیم که در سطح جهان، خطوط کشتیرانی از امنیت کامل برخوردار باشد و به انگلیسی‌ها گوشزد می‌کنم که شما آغازگر ناامنی هستید و تبعات آن را بعداً درک خواهید کرد. محسن رضایی نیز در واکنش به توقیف نفتکش ‌ایرانی گفت: «یک نفتکش انگلیسی را توقیف کنید.» گزاره‌ای که کمتر از یک هفته بعد با توقف نفتکش انگلیسی توسط ایران جامه عمل پوشید. در اعلامیه 28 تیرماه روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ذکر شد که نفتکش انگلیسی استینا ایمپرو به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین‌المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان توقیف شد و 23 خدمه آن نیز بازداشت شدند. وزیر امور خارجه بریتانیا در واکنش به این عمل بیان کرد: «این اقدام نمایانگر علائم نگران‌کننده‌ای است مبنی بر اینکه پس از اقدام قانونی جبل‌الطارق در توقیف نفتی که عازم سوریه بود، احتمالاً ایران، مسیر خطرناک رفتار غیرقانونی و ثبات‌زدا را برگزیده است.» با گذشت یک ماه تنش دیپلماتیک میان تهران و لندن و با وجود واسطه‌گری کشورهای مختلف چون عراق، در روزهای آخر مردادماه، دولت جبل‌الطارق خبر از آزادی گریس1 و حرکت این کشتی به سوی آب‌های ایران داد. با وجود آنکه ایران بارها ادعای بریتانیا درباره صادرات نفت به سوریه توسط این نفتکش را رد کرده بود اما ایالات متحده در بیانیه‌های خود مدعی شد که نفتکش گریس۱ با انتقال نفت خام از ایران به سوریه درصدد کمک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. وزیر امور خارجه، محمدجواد ظریف، نیز در توئیت خود نوشت: «آمریکا که در تحقق اهدافش از طریق تروریسم اقتصادی (از جمله با محروم کردن بیماران سرطانی از دارو) شکست خورده، تلاش کرد تا از نظام قضایی برای دستبرد به اموال ما در آب‌های آزاد سوءاستفاده کند. این تلاش برای راهزنی دریایی، نشانه‌ای از بی‌اعتنایی ترامپ به قانون است.»

پازل شبه‌جزیره

حملات موشکی و پهپادی یمنی‌ها به خاک عربستان سعودی در اواخر شهریور سال جاری این بار تاسیسات نفتی این کشور را هدف قرار داد و برآوردها نشان از کاهش 50 درصدی عرضه نفت عربستان و رسیدن قیمت نفت به بالاترین قیمت در چهار ماه قبل از آن دارد. با آنکه انصارالله یمن در ساعات ابتدایی وقوع حادثه، مسوولیت این اقدام را بر عهده گرفت اما عربستان سعودی و ایالات متحده بر آن بودند که ایران را عامل حمله به آرامکو معرفی کنند. پمپئو در توئیت خود دخالت یمنی‌ها را در این عملیات رد کرد و مدعی شد دیپلماسی ایران، دروغین است و در ادامه خواهان تشدید فشارها بر ایران شد. همچنین اتحادیه عرب در بیانیه‌ای حمله تلافی‌جویانه یمنی‌ها به تاسیسات نفتی عربستان سعودی را «تنش‌آفرینی خطرناک» توصیف کرد. در این بیانیه اتحادیه عرب با تروریستی خواندن جنبش انصارالله یمن، مدعی شد که پذیرش مسوولیت حمله به تاسیسات آرامکو نشان‌دهنده این است که تصمیم حمله از سوی تهران گرفته شده است و ایران در امور کشورهای عربی دخالت می‌کند. در پاسخ، محمدجواد ظریف وزیر خارجه، در توئیتر خود نوشت: «با شکست در سیاست «فشار حداکثری»، پمپئو به سیاست «فریب حداکثری» روی آورده است. ایالات متحده و اقمارش با این توهم که برتری تسلیحاتی به پیروزی نظامی می‌انجامد، امروز در یمن گیر کرده‌اند. مقصر شناختن ایران، به این فاجعه پایان نخواهد بخشید. در مقابل، پذیرش پیشنهاد ایران در فروردین ۹۴ مبنی بر پایان دادن به جنگ و شروع مذاکرات، ممکن است به این غائله خاتمه دهد.» در نهایت سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: «جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرده از مردم یمن و حقوق آنها دفاع می‌کند ولی اینکه این‌گونه حملات و اقدامات دفاعی را به جمهوری اسلامی ایران نسبت بدهند، در راستای همان دروغ حداکثری آمریکایی‌هاست. ما از این حرف‌ها خیلی تعجب نمی‌کنیم، کشورهای وابسته کماکان وابسته هستند و آنهایی هم که قرار است آنها را بدوشند مجبورند از این حرف‌ها بزنند تا به آنها احساس امنیت بدهند تا اهداف و منافع خود را پیش ببرند. این حرف‌ها محکوم و غیرقابل پذیرش و از بیخ و بن بی‌اساس است.»

گره کور FATF

اختلاف بر سر تصویب لایحه FATF سیاستمداران را به گروه‌های موافق و مخالف تقسیم‌بندی کرد. روحانی که سکان قوای اجرایی را بر عهده دارد بارها تلاش کرد که سایر قوا را به سوی موافقت با تصویب این لایحه سوق دهد و عدم تصویب آن را با از دست دادن کوهی از منافع ملی مترادف می‌دانست. وی در آخرین روزهای خردادماه بر لزوم توسعه روابط بانکی جهان با ایران سخن راند و گفت: «این روابط بدون تصویب دو لایحه‌ای که در مجمع تشخیص مصلحت نظام باقی مانده، به راه نمی‌افتد و دچار مشکل می‌شویم. به خاطر بحث‌های جزئی و منافع بسیار ناچیز، منافع بسیار کلان را از دست می‌دهیم. امروز ارزن می‌گیریم و کوه منافع ملی را از دست می‌دهیم.» ایران بعد از برجام پذیرفت که در ازای پذیرش قوانین بین‌المللی برای مبارزه با جرائم مالی، از فهرست سیاه FATF خارج شود و از مزایای مالی این مساله بهره ببرد. به همین منظور دولت برای جلوگیری از قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی این لایحه را به مجلس ارائه کرد گرچه از نظر شورای نگهبان مردود دانسته شد. بدین ترتیب مخالفت شورای نگهبان و پافشاری مجلس بر تایید لایحه دولت موجب شد تا مساله به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شود. در این مدت که اکنون بیش از یک سال از آن می‌گذرد، مجمع تشخیص مصلحت نظام که هدف از تشکیلش، بن‌بست‌شکنی در ساختار قانونگذاری نظام جمهوری اسلامی عنوان شده، نامش در میان اظهارات موافقان و مخالفان FATF به چشم می‌خورد. مجمع نیز در ابتدا فرآیند بررسی این لایحه را آغاز کرد ولی فشار مخالفان از یک‌سو و تحریم‌های آمریکا از سوی دیگر سبب شد تا پرونده الحاق به این کنوانسیون نیز به بایگانی سپرده شود. در این میان سخنگوی دولت البته سکوت مخالفان لوایح در ارتباط با گروه ویژه اقدام مالی و عدم مسوولیت‌پذیری آنان را در صورت بازگشت نام ایران به لیست سیاه نیز مورد انتقاد قرار داد. با این حال اما، مخالفان این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد بودند که ایران در صورت تصویب این لوایح نیز به لیست سفید برنخواهد گشت و در توجیه این نظر خود به سازوکار تصمیم‌گیری اجماعی FATF و مخالفت کشورهایی چون عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی با عادی شدن وضعیت ایران اشاره می‌کردند. حالا از آن مهلت قابل توجه، ماه‌ها گذشته و مجمع تشخیص برای تعیین تکلیف این لایحه کاری نکرد و مساله CFT پایان یافت که نتیجه‌اش برای تهران چیزی نبود مگر «لیست سیاه».

دیپلماسی آقای رئیس‌جمهور

حسن روحانی در سالی که گذشت بر آن بود که با سفرهای دیپلماتیک خود، بازیگری ایران را خصوصاً در مسائل منطقه به رخ بکشد. از جمله این میدان‌ها، میدان سوریه بود. در سال 98 گرچه به نظر می‌رسید بحران در سوریه در حال فروکش کردن است و با اتمام جنگ در برابر داعش، دولت سوریه تلاش خود را بر بازپس‌گیری مناطق تحت کنترل مخالفان متمرکز کرده است اما سال 98 را با درگیری با ترکیه رو به اتمام گذاشت. در این میان اما مهره‌های بازیگر و بازی‌سازی چون روسیه، ایران و ترکیه سعی بر آن داشتند که پازل سوریه را مطابق ترجیحات خود بچینند. این سه کشور نشست‌های متعددی برای آنچه تضمین امنیت سوریه می‌نامیدند، برگزار کردند که در واقع در ادامه روند آستانه بود. حسن روحانی در 26 شهریورماه در دیدار با اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، بیان کرد: «جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته معتقد است بحران سوریه تنها راه‌حل سیاسی دارد و این مهم صرفاً از طریق تعامل سازنده و مشارکت کلیه آحاد مردم سوریه به انجام می‌رسد.» میدان دیگر برای رئیس‌جمهور، شرکت در اجلاس سران عدم تعهد در باکو و تاکید دوباره بر ابتکار صلح هرمز بود. روحانی در این نشست بیان کرد: «کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهدها تلاش کردند در مقابل «شعار نظم نوین جهانی» برای ایجاد «یک نظام تک‌قطبی و سلطه‌گرایانه با اتکا به قدرت نظامی و اقتصادی و رسانه‌ای»، «تلاش مشترک خود را جهت مقابله با یک‌جانبه‌گرایی در نظام بین‌المللی» متمرکز کنند.» میدان سوم نیز سفر روحانی به مشرق زمین بود. گرچه رسانه‌ها گمانه‌زنی می‌کردند که سفر روحانی به ژاپن برای مذاکرات در باب رابطه تهران و واشنگتن است، اما روحانی تاکید داشت که: «در مذاکرات با آبه شینزو در نیویورک و تهران، یکی از مسائل مهم و مورد توجه ژاپن، امنیت منطقه و مخصوصاً امنیت کشتیرانی بود. قاعدتاً در این سفر راجع به امنیت منطقه همچنین سایر مسائل مورد علاقه، گفت‌وگو می‌کنیم. دیدار ما در ژاپن، دیداری دوجانبه و در مالزی چندجانبه و مربوط به دنیای اسلام است و امیدوارم هر دو سفر مایه خیر و برکت برای همه این کشورها و به‌ویژه برای ایران عزیز ما باشد.» روحانی در توکیو بیان کرد «همه کشورها باید به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متعهد باشند» و اذعان داشت: «تحریم‌های آمریکا نوعی تروریسم اقتصادی تلقی می‌شود و کشورهایی که در راه مقابله با تروریسم فعالیت می‌کنند باید با این کار آمریکا نیز مقابله کنند».

آنچه «آبان» نامیده شد

شوکی که در نیمه شب 23 آبان‌ماه، در پی افزایش ناگهانی قیمت بنزین بر جامعه وارد شد، در نهایت منجر به اعتراضات گسترده در سراسر کشور شد. اعتراضاتی که در ابتدا به نظر می‌رسید به سرعت فروکش خواهد کرد اما در نهایت با قطع سراسری اینترنت کشور برای قریب به یک هفته، آتش آن خاکستر شد. در پی تصمیم شورای عالی قوا، قیمت بنزین در کشور افزایش یافت. حسن روحانی در پی استمرار اعتراضات مردمی گفت که «اعتراض حق مردم است اما حساب اعتراض از اغتشاش جداست» و در پی بازداشت گسترده معترضان، قوه قضائیه اعلام کرد که «بی تقصیرها و کم‌تقصیرها آزاد می‌شوند» و معاون رئیس‌جمهوری، اسحاق جهانگیری، نیز با تاکید بر آنکه صدای مردم را می‌شنود، بیان کرد «ممکن است در تصمیمات اشتباهی رخ داده باشد، توجه به مطالبات مردم وظیفه دولت است. اگر احساس کنیم جایی در تصمیم‌گیری اشتباه کرده‌ایم حتماً اصلاح خواهیم کرد» و مقام رهبری نیز در باب نحوه مدیریت وضعیت جانباختگان و مصدومان حادثه آبان ماه به شورای عالی امنیت ملی اعلام کردند که رافت اسلامی مبنا باشد با این حال آمار دقیقی از تعداد مجروحان و بازداشتی‌های این ایام در دست نیست.

رژه در اقیانوس

 رزمایش دریایی بی‌سابقه‌ای در 6 دی‌ماه میان نیروهای دریایی ایران، روسیه و چین در منطقه شمال اقیانوس هند و دریای عمان با حضور سه ناو روسی و یک ناو موشک‌انداز چینی با نام «کمربند امنیت دریایی» انجام شد. به گفته سخنگوی این رزمایش، اولین بار از زمان انقلاب اسلامی است که ایران در رزمایشی مشترک با قدرت‌های جهانی مشارکت می‌کند. این رزمایش مشترک سه‌جانبه که توافق برای برگزاری آن از ماه‌ها پیش انجام شده بود همزمان با افزایش تلاش گروهی از دولت‌های فرامنطقه‌ای برای افزایش حضور نظامی در خلیج فارس و دریای عمان با بهانه حفظ امنیت کشتیرانی، آغاز شد و نشان از افزایش سطح همکاری‌های ایران با قدرت‌های جهانی برای حفظ ترتیبات امنیتی منطقه دارد. امیر دریادار دوم غلامرضا طحانی، معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش مرکب ایران، روسیه و چین اعلام کرد: «هدف از این رزمایش تقویت و افزایش امنیت دریایی بین‌المللی در منطقه، مبارزه با دزدان دریایی، تبادل اطلاعات در حوزه امداد و نجات دریایی و گسترش همکاری میان نیروهای این سه کشور است.» او با اشاره به اینکه ایران پس از انقلاب اولین بار است که در این سطح رزمایش مشترک برگزار می‌کند، گفت: «این رزمایش نشان می‌دهد روابط ایران، روسیه و چین به سطح قابل توجهی رسیده است. این روند در سال‌های آینده نیز ادامه خواهد یافت.» امیر دریادار طحانی همچنین تاکید کرد: «این رزمایش به جهانیان نشان می‌دهد که ممکن نیست تحت هر شرایطی جمهوری اسلامی ایران را به عزلت کشاند.»

ترکش‌های همسایه بر تن فرمانده

سال نو میلادی با افزایش تنش میان نیروهای بسیج مردمی عراق موسوم به حشدالشعبی و ایالات متحده در همسایه غربی ایران همراه شد. در ادامه حملات هواپیمایی ایالات متحده به پایگاه‌های متعلق به حشدالشعبی، طرفداران و اعضای این گروه در منطقه سبز بغداد تجمع کردند. در این میان رسانه‌های عمدتاً آمریکایی توجه‌ها را به سمت آن بردند که انگیزه معترضان برای نزدیکی به سفارت آمریکا، با هدایت ایران در جریان است. زمانی نگذشت که انفجار در فرودگاه بغداد خبر از ترور فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین معاون حشدالشعبی داد. ترامپ که به سرعت خود مسوولیت دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را برعهده گرفت از قانونی بودن اقدام خود سخن گفت. تنها پنج روز پس از ترور فرمانده، ده‌ها موشک از خاک ایران به دو پایگاه آمریکایی عین‌الاسد و اربیل شلیک شد. سپاه پاسداران نیز پس از این حمله با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که این اقدام در پاسخ به کشته شدن قاسم سلیمانی بوده است. این بیانیه که با «بسم القاصم الجبارین» آغاز شده، عملیات موشکی با نام «شهید سلیمانی» را «تحقق وعده صادق» خوانده است. ظریف وزیر امور خارجه هم با انتشار توئیتی حمله ایران را «حق دفاع مشروع» بر اساس «ماده ۵۱ منشور ملل متحد» دانست و تاکید کرد که حملات ایران اقدامی «متناسب» در پاسخ به «حمله بزدلانه آمریکا علیه شهروندان و مقامات نظامی ارشد» ایران بود. وی در این پیام تاکید کرد که تهران به دنبال افزایش تنش یا جنگ نیست اما «در برابر هرگونه تجاوز» از خود دفاع می‌کند. پیش از این نیز تهران با ارسال نامه‌ای به شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که «به دنبال جنگ نیستیم و درباره هرگونه ماجراجویی نظامی علیه خود هشدار می‌دهیم». رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز در جمع مردم قم، حمله موشکی این کشور به پایگاه‌های آمریکا در عراق را تنها یک «سیلی» خواند و عنوان کرد که «انتقام بحث دیگری است». دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در نهایت با اصرار بر آنکه این عملیات، خسارات گسترده ای نداشته و سربازی در آن مجروح نشده است، سعی بر آن داشت که این رویداد را در لایه‌ای از غبار مدفون کند. در همین حال مجلس نمایندگان ایالات متحده به قطعنامه محدودیت رئیس‌جمهور آمریکا برای هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، رای داد.

گام آخر

چند روز پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، مهلت 60 روزه ایران به اروپا برای چهارمین بار به پایان رسید. ۶0 روزی که تنها تحولات آن برگزاری کمیسیون مشترک برجام بود و اعلام آمادگی شش کشور برای پیوستن به اینستکس که همچنان در پیچ‌وخم به دست آوردن منبع مالی و نحوه انتقال مانده بود. گام پنجم و نهایی ایران در حالی در بیانیه دولت مطرح شد که به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایران بسیار متاثر از تحولات اخیر منطقه و ترور فرمانده سپاه بوده است و در نهایت در بیانیه دولت ذکر شد: جمهوری اسلامی ایران در گام پنجم کاهش تعهدات خود، آخرین مورد کلیدی از محدودیت‌های عملیاتی خود در برجام، یعنی «محدودیت در تعداد سانتریفیوژها» را کنار می‌گذارد. به این ‌ترتیب برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی‌سازی، درصد غنی‌سازی، میزان مواد غنی‌شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و من‌بعد برنامه هسته‌ای ایران صرفاً بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت. همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کمافی‌السابق ادامه خواهد یافت. در صورت رفع تحریم‌ها و منتفع‌شدن ایران از منافع برجام، جمهوری اسلامی ایران آماده بازگشت به تعهدات برجامی خود است. در اول بهمن‌ماه نیز وزیر امور خارجه در صحن علنی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ایران پنج گام در راستای کاهش تعهدات برجام برداشته و قرار نیست گام دیگری برای کاهش تعهدات بردارد، گفت: در صورتی که اروپایی‌ها به تعهدات خود برگردند، ایران هم کاهش تعهدات را متوقف می‌کند اما اگر اروپایی‌ها به رویه خود بر اساس بازی‌های سیاسی ادامه دهند زیرا هیچ محمل قانونی ندارد ما امکانات متعددی داریم. در نامه رئیس‌جمهور آمده اگر این موضوع به شورای امنیت ارجاع شود، خروج ایران از NPT مطرح خواهد بود اما پیش از آن برنامه‌های دیگر را می‌توان در دستور کار قرار داد.

سقوط

ساعاتی از حمله به پایگاه‌های آمریکایی در عراق نگذشته بود که با خبر سقوط بوئینگ 737 تهران به کی‌یف در حوالی تهران، بر شوک‌های دی‌ماه 98 افزوده شد. در این حادثه تمامی 179 مسافر و خدمه آن کشته شدند و از لحظات اولیه انتشار خبر، گمانه‌زنی‌ها در داخل و خارج درباره علت سقوط هواپیما آغاز شد و تیم‌های متخصص تحقیق و بررسی از کشورهایی چون اوکراین و کانادا راهی ایران شدند. در نهایت با وجود ادعاهای گوناگون از سوی مسوولان درباره علت وقوع حادثه، در 21 دی‌ماه، سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در یک نشست خبری به ارائه توضیحاتی درباره سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی پرداخت و با بیان اینکه علت سقوط این هواپیما، شلیک پدافند هوایی بوده و این نیروی نظامی سهواً در پی یک اشتباه انسانی مرتکب این اقدام شده، مسوولیت کامل این فاجعه انسانی را پذیرفت. سردار حاجی‌زاده در این باره توضیح داد: «بیش از یک هفته است که (به‌خاطر) التهابات منطقه، احتمال درگیری نسبت به سال‌های گذشته -شاید از ابتدای انقلاب تاکنون- بی‌سابقه بود و احتمال درگیری بالا بود. نیروهای هر دو طرف در آماده‌باش صددرصد بودند؛ به ویژه آمریکایی‌ها اعلام کرده بودند ۵۲ نقطه در ایران را می‌زنند. برای همین همه یگان‌های آفندی و پدافندی در آماده‌باش صددرصد بودند.» او گفت: «آنچه در بررسی‌های ما انجام شد (به این انجامید که در) شب حادثه، وضعیت آمادگی را در سطح جنگی قرار دادند و بالاترین سطح آماده‌باش توسط شبکه یکپارچه پدافند به سامانه‌ها ابلاغ شد.» سردار حاجی‌زاده در ادامه توضیح داد: «در مراحل مختلف چندین بار به این سامانه‌ها ازجمله همین سامانه که درگیر شده توسط شبکه یکپارچه اعلام می‌شود که موشک‌های کروزی به سمت کشور شلیک شده و در یکی، دو مرحله تاکید می‌شود. گزارش‌های واصله مبنی بر این است که این کروزها در مسیر هستند و آمادگی داشته باشید.»  فرمانده هوافضای سپاه همچنین درباره عملکرد سازمان هواپیمایی کشوری چنین توضیح داد: «عزیزان سازمان هواپیمایی کشوری از این مساله دفاع می‌کردند و می‌گفتند که این حادثه به خاطر اصابت موشک نیست. آنها بر اساس دانسته‌های خود عمل می‌کردند و از این حادثه اطلاعی نداشتند.» در پی سقوط هواپیمای اوکراینی، بسیاری از خطوط هوایی نسبت به پرواز بر فراز آسمان ایران هشدار دادند. در عین حال ایران همچنان در تلاش است که جعبه سیاه این پرواز را رمزگشایی کند.

حسن ختام

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران پس از اعتراضات آبان ماه و در شرایطی برگزار شد که عملکرد ضعیف نمایندگان یا به عبارتی بی‌عملی مجلس در قبال برخی تحولات، انگیزه حضور مردم در انتخابات را گرفته بود. همچنین افزایش ناگهانی قیمت بنزین که با تصمیم روسای سه قوه و بدون اطلاع نمایندگان مجلس انجام گرفت در کنار رد صلاحیت گسترده داوطلبان نمایندگی توسط شورای نگهبان، مردم و انتخابات را با چالش‌های جدی و جدیدی روبه‌رو کرد. در این دوره از انتخابات، بیش از ۹۰ نفر از نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. علاوه بر انتخاب نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان رهبری هم همزمان انجام شد و هفت عضو برای این مجلس از حوزه‌های انتخابیه تهران، قم، فارس، خراسان رضوی و خراسان شمالی انتخاب شدند که در این میان حضور محمد یزدی بیش از همه جلب توجه می‌کرد. وحدت اصولگرایان در شرایطی رخ داد که در روزهای انتهایی نبرد رسانه‌ای سنگینی میان دو طیف مختلف جریان اصولگرا یعنی پایداری و ائتلاف در جریان بود. سرانجام اما با برگزاری انتخابات، وزیر کشور، میزان مشارکت مردمی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را 57 /42 درصد اعلام کرد. کاهش ۱۹درصدی مشارکت در انتخابات مجلس نسبت به دوره گذشته که در مقایسه با ادوار پیشین کمترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی است، نکته مهم این فقره از انتخابات بود. گرچه فهرست اصولگرایان در تهران به طور کامل رای آورد.

دراین پرونده بخوانید ...