شناسه خبر : 33719 لینک کوتاه

نمایش انحرافی

روشنفکران در تخریب فهم اقتصادی جامعه چه نقشی داشتند؟

  فاطمه شیرزادی: اهل هنر نامش جز به نکویی نمی‌برند؛ عبدالحسین نوشین، کارگردان، نویسنده و مترجمی نامدار در عرصه نمایش بود که تئاتر مدرن را به جامعه ایران معرفی کرد، اهل علم اما نمی‌توانند تاثیر او، البته تاثیر منفی و دست‌کم تاثیر منفی غیرمستقیم کار او را بر فهم جامعه ایران از علم اقتصاد نادیده بگیرند. نوشین علاوه بر فعالیت‌های هنری و فرهنگی اثرگذار، به فعالیت سیاسی در حزب توده ایران نیز پرداخت و یکی از مشهورترین رهبران این حزب بود. او در دوران فعالیت حزبی خود، کتاب‌های «اصول علم اقتصاد»، «مزد، بها، سود» و «مانیفست» مارکس را به سفارش حزب توده به زبان فارسی ترجمه و تدوین کرد. آثار اقتصادی نوشین در سال‌های دهه 1320 که جامعه دانشگاهی ایران هنوز به منابع و مراجع جریان اصلی اقتصاد جهان دسترسی نداشت، به سبب فقدان موجود، تاثیر عمده‌ای بر شکل‌دهی به افکار اقتصادی جامعه روشنفکری و انقلابیون آن زمان گذاشت. گفته می‌شود محمود عسگری‌زاده در تدوین جزوه مشهور «اقتصاد به زبان ساده» که به مانیفست اقتصادی مبارزان ایران تبدیل شد، تحت تاثیر آثار نوشین بوده است.

اینکه در سال‌های پس از آن، چهره‌های روشنفکری مانند جلال آل‌احمد با طرح شعارهای چپ و پوپولیستی چه تاثیری بر مطالبات اقتصادی و سوءتدبیرهای آتی گذاشتند و چه انحرافی در شکل‌گیری جریان علم اقتصاد در ایران ایجاد کردند، موضوعی قابل تامل است، اما چهره‌های پیشرویی مانند عبدالحسین نوشین با ارائه اولین مکتوبات اقتصادی از جریان چپ، مطابق عقاید حزبی و سیاسی خود، نقش آغازکننده این راه بن‌بست را ایفا کردند.

البته در این راه نوشین به هیچ روی تنها نبود. احمد قاسمی، از تاثیرگذارترین چهره‌های حزب توده ایران به‌ویژه در زمینه تبلیغاتی حزب، یکی از مهم‌ترین آثار مکتوب این جریان را در حوزه جامعه‌شناسی تدوین کرد. از آنجا که در تعالیم این جریان،‌ اقتصاد و جامعه‌شناسی هرگز از هم جدا نیستند، کتاب «جامعه‌شناسی» احمد قاسمی در کنار آثار نوشین به یکی از مهم‌ترین منابع جهت‌دهنده به افکار اقتصادی مبارزان تبدیل شد. این کتاب هم از منابع الهام عسگری‌زاده در تدوین جزوه «اقتصاد به زبان ساده» بود.

قصه حسین و فریدون

کتاب «جامعه‌شناسی» احمد قاسمی با روایتی قصه‌گونه از آغاز تا انجام زندگی دو پسر به نام‌های «حسین» و «فریدون» از دو خانواده فقیر و ثروتمند آغاز می‌شود و مشابه افسانه‌های عامیانه عبرت‌آموزی که در اعصار گذشته برای کودکان و نوجوانان روایت می‌شد، نویسنده جا‌ به جا قصه را با پندآموزی و تحلیل‌های بدیهی و سطحی قطع می‌کند. از جمله در جایی چنین نتیجه می‌گیرد که «همه مردم یکسان به دنیا می‌آیند و اختلافاتی که در میان مردم دیده می‌شود غالباً از اختیار آنها بیرون است و مربوط به موقعیت اجتماعی آنهاست». قاسمی لابه‌لای نتیجه‌گیری‌های ملال‌آور، قصه را هم به پیش می‌برد و به انتها می‌رساند؛ جایی که شخصیت فقیر ماجرا در جوانی، تحت ظلم کارفرما قرار می‌گیرد، در سایه افسردگی و ملال، مدام به میخانه‌ها و عشرتکده‌ها می‌رود و در غرقاب فساد غوطه‌ور می‌شود. اما نوزاد ثروتمند در ناز و نوازش پرورش پیدا می‌کند و با وجود اینکه از آغاز جوانی از هیچ معاصی و منکری پرهیز نمی‌کند، جامعه به خاطر ثروتش بر فسادهای او سرپوش می‌گذارد و از منزلتش کم نمی‌شود.

نتیجه خارق‌العاده‌ای که نویسنده از قصه عبرت‌آموز حسین و فریدون می‌گیرد این است که اختلافات افراد زاییده اوضاع اجتماعی است و برای نزدیک شدن افراد بشر به «تساوی» باید «اوضاع ظالمانه اجتماعی» را که بدون جهت میان افراد فرق می‌گذارد، از بین ببریم.

جامعه‌شناسی تساوی‌طلبی

49

کتاب «جامعه‌شناسی» که با منطق کودکانه، نثر ضعیف و اشکالات دستوری متعدد نوشته شده، به جای اینکه مطابق انتظاری که از نام کتاب می‌رود، به تبیین مبانی جامعه‌شناسی به عنوان یک علم بپردازد، به دنبال تحت تاثیر قرار دادن مخاطب کم‌اطلاع فرض‌شده است و تبلیغ عقاید حزبی. در سراسر این کتاب که در میان مبارزان پیش از انقلاب با عنوان «جامعه‌شناسی احمد قاسمی» معروف بود، نویسنده با بیان بدیهیات به ساده‌ترین شکل ممکن می‌کوشد مفاهیم اولیه مارکسیستی را در ذهن مخاطبی حک کند که به‌شدت دست‌کم گرفته شده و گویا نویسنده برایش مختصر عقلی هم قائل نبوده است.

این کتاب در 36 بخش تدوین شده است که عنوان چهار بخش اول آن عبارت‌اند از: «چه فرقی بین افراد موجود است؟»،‌ «افراد پرورده محیط خود هستند»، «اختلافات افراد را جامعه به وجود آورده است» و «اجداد اولی ما چطور زندگی می‌کردند؟». نویسنده سه بخش اول کتاب را با داستان حسین و فریدون پیش می‌برد و در بخش بعدی در جست‌وجوی ریشه‌های اوضاع ظالمانه اجتماعی به دوردست تاریخ بشر دست می‌اندازد.

در یکی از فرازهای این بخش از کتاب «جامعه‌شناسی» آمده است: «ما افراد اولی بشر را ندیده‌ایم که چطور زندگی می‌کردند- اما تا قرن نوزدهم در بعضی از ناحیه‌ها مردمانی بودند که تقریباً زندگانی طبیعی داشتند و ما از روی زندگانی آنها می‌توانیم زندگانی افراد اولی بشر را بفهمیم. در قبیله‌های بشر اولیه همه کار می‌کردند و نتیجه کار خودشان را در اختیار قبیله می‌گذاشتند و به این طریق همه از کار هم استفاده می‌نمودند... یکی از فرق‌های بزرگی که میان جامعه آن روز و جامعه امروزی ما وجود دارد این است که در جامعه اولیه فرقی میان حق و تکلیف وجود نداشت، به این معنی که ما امروز مثلاً پیش خودمان می‌گوییم تکلیف ما نسبت به جامعه این است که کار کنیم و حق ما این است که از جامعه برخوردار شویم. اما بشر اولیه میان اینها فرقی نمی‌گذاشت و هیچ‌وقت مثلاً از خودش نمی‌پرسید که خوردن و خوابیدن و شکار کردن برای او یک حق است یا یک تکلیف- او همان‌طور که می‌خورد و می‌خوابید، همان‌طور هم به شکار می‌رفت و کار می‌کرد و نظم قبیله را مراعات می‌نمود. زمینی که هر قبیله در روی آن زندگی می‌کرد و از آن برخوردار می‌شد به همه قبیله تعلق داشت و میان قبیله‌ها یک جنگل یا یک محیط غیرمسکون فاصله می‌شد... همه افراد از یک آب و هوا برخوردار بودند، از یک نوع غذا می‌خوردند، یک اندازه برهنه‌اند و یا یک‌جور پوشش دارند و نظم قبیله برای همه آنها یکسان است، در این صورت همه آنها تقریباً با هم برابر می‌شوند.» نویسنده از داستان‌سرایی خود درباره زندگی «افراد اولیه بشر» چنین نتیجه می‌گیرد که: «1- همه کار می‌کردند. 2- همه از ثمره کار هم برخوردار می‌شدند. 3- محبت برای همه یکسان بود و با همه به یک‌طور رفتار می‌نمود. 4- هیچ‌کس بر دیگری تسلط نداشت و همه آزاد زندگی می‌کردند.»

مکیدن شیره زحمتکشان

قاسمی که بدون نام بردن از نظریه تاریخ کارل مارکس، با ساده‌سازی و قصه‌گویی در حال تبیین این نظریه است، پس از تشریح مرحله «کمون اولیه»، در بخش بعدی کتاب «جامعه‌شناسی» با عنوان «اختلافات اجتماعی چطور پیدا شد» به مبحث تقسیم کار می‌پردازد و این بحث پیچیده را به ساده‌ترین شیوه ممکن به مظالم مصریان علیه کارگران سازنده اهرام و ستم‌های رومیان بر غلامان و بردگان تقلیل می‌دهد و بعد وقتی دیگر چیزی برای گفتن پیدا نمی‌کند، بر فراز تپه‌های موعظه، فریاد می‌زند: «ای خواننده، آیا متاثر نمی‌شوی؟ آیا فکر نمی‌کنی که این بشر بیچاره چقدر زجر و خفت کشیده است!»

نویسنده در ادامه با انتقاد از قوانین ظالمانه‌ای که مردمان زورگو علیه محرومان اجتماع وضع می‌کنند، به این مبحث می‌پردازد که ظالمان «چطور شیره زحمتکشان را می‌مکیدند». او در ادامه ماجراهای گلادیاتورها و نبرد اسپارتاکوس را بازگو می‌کند و بعد به صورت کاملاً مستقیم، اعضای بالقوه و بالفعل حزب را مخاطب قرار می‌دهد و می‌نویسد: «از این تاریخ چه نتیجه می‌گیریم؟ اگر محرومین اجتماع که اکثریت دارند، دست اتحاد به هم بدهند و حاضر به فداکاری باشند، قدرتی به هم می‌زنند که می‌توانند دستگاه زور را در هم بشکنند... هر وقت محرومین اجتماع درصدد مقاومت با زور برمی‌آیند، باید کاملاً متوجه این نکته باشند که اگر مغلوب بشوند هیچ راهی جز بیچارگی تمام یا مرگ، برای آنها باقی نیست و از این جهت باید در اقدام خودشان متوقف نشوند و از هیچ‌گونه فداکاری خودداری نکنند.»

قاسمی پس از این نتیجه‌گیری از مرور دوران برده‌داری که آن را «غلامی» نامیده است، «از بین رفتن مالکیت‌های کوچک و متوسط» و دوره‌های «فئودالیسم» و سپس «سرمایه‌داری» را نیز به سیاق خود تشریح می‌کند. او در این بحث، «پیدایش قانون کار»، «تغییرات صنعت و تجارت»، «سرمایه‌داری تجاری»، «سرمایه‌داری صنعتی» و «شکل‌گیری طبقه پرولتاریا» را توضیح می‌دهد و در بخش‌های پایانی بحث خود، به انقلاب فرانسه می‌رسد که سرنوشت آن «به دست بورژواها افتاد که آن را متوقف ساختند». قاسمی می‌نویسد: «بورژوازی نمی‌خواست قدرت را در دست گرفته، دستگاه دولت -این ماشین فشار- را در هم بشکند، بلکه می‌خواست آن را با اقتصاد بورژوازی مطابقت دهد. پس از انقلاب فرانسه در ماهیت دولت که استیلای دسته خاصی است،‌ تغییری نداد، بلکه فقط آن دسته را تغییر داد،‌ یعنی بورژواها را به جای فئودال‌ها نشانید.»

اتمام حجت انقلابی

بخش نهایی کتاب «جامعه‌شناسی» به بازنشر «اعلامیه حقوق بشر» اختصاص یافته و در آن آمده است: نمایندگان ملت فرانسه چون مشاهده نمودند که ندانستن و فراموش کردن و ناچیز شمردن حقوق بشر یگانه علل بدبختی‌های عمومی و فساد دولت است، مصمم شدند که در اعلامیه رسمی و پرشکوهی، حقوق طبیعی و انتقال‌ناپذیر و مقدس بشر را طرح و بیان نمایند. متن این اعلامیه به عنوان پایان‌بخش کتاب «جامعه‌شناسی» درج شده که در آخرین بند آن آمده است: «وقتی که حکومت حقوق ملت را نقض می‌کند انقلاب برای ملت و برای هر دسته از ملت،‌ مقدس‌ترین و ناگزیرترین وظایف است.»

 به این ترتیب نویسنده با مخاطبان هدف خود اتمام حجت می‌کند و کار را به انقلابیون وامی‌گذارد. انقلابیونی چون محمود عسگری‌زاده نیز حق آموختن را در برابر احمد قاسمی تمام و کمال به جا می‌آوردند. عسگری‌زاده با جزوه‌ای به نام «اقتصاد به زبان ساده» که دقیقاً با روش ساده‌انگارانه و عوام‌پسندانه کتاب «جامعه‌شناسی» قاسمی تدوین کرد، راه او را ادامه داد. «اقتصاد به زبان ساده» به مانیفست اقتصادی مبارزان تشکیلاتی تبدیل شد که بعدها تحت عنوان سازمان مجاهدین خلق به فعالیت انقلابی پرداختند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها