شناسه خبر : 30210 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خط فاصله

سرمایه‌داری دولتی چگونه شکاف بین مردم و سیاستمداران را تعمیق می‌کند؟

  فاطمه شیرزادی: محمدباقر نوبخت اخیراً با ابراز تاسف از بی‌تابی مردم، دچار نوستالژی دهه 60 شده است: «در آن زمان برای سوءاستفاده نکردن دشمن عجز و لابه نمی‌کردیم اما الان که در شرایط سخت جنگ اقتصادی نابرابر هستیم، متاسفانه آن نوع تحمل کردن کمرنگ شده است.»1 این سخنان رئیس سازمان برنامه و بودجه گذشته از همه انتقاداتی که به دنبال داشته،‌ شبیه نوعی اذعان به کاهش سرمایه اجتماعی دولت به نظر می‌رسد. چندی پیش نیز صادق زیباکلام به عنوان یکی از کارشناسانی که معتقدند سرمایه اجتماعی به شکل مشهودی سقوط کرده، خاطراتی از دهه 60 را یادآوری کرد: «در دهه 60 وقتی جنگ شد، زمانی که روحانی یک محله اعلام می‌کرد هفته آینده می‌خواهیم برای رزمندگان جبهه کمک جمع کنیم، اگر کسی حتی پنج تخم‌مرغ هم داشت، هر پنج‌تای آن را می‌بخشید. نمی‌گفت معلوم نیست دیگر چه زمانی تخم‌مرغی که مساجد میان مردم توزیع می‌کنند برسد، پس دو تا از اینها را پیش خودم نگه دارم و بقیه را برای کمک بدهم. این ملت همان ملت است ولی الان وقتی دولت از آنها می‌خواهد که کاری را انجام دهند یا ندهند، وقعی نمی‌گذارند. این مساله می‌تواند به جاهای خیلی بحرانی‌تر -نمی‌خواهم بگویم خطرناک‌تر- کشیده شود. حداقلی از اعتماد باید به مسوولان و نظام باشد. اینکه این میزان از اعتماد از‌بین‌رفته، فاجعه‌آمیز است. حال باید به دنبال پاسخی برای این سوال بگردیم که چه باید بکنیم؟ اولین کاری که مسوولان باید انجام دهند این است که اگر در ملأ عام اذعان نمی‌کنند که اعتبار اجتماعی سقوط کرده است، لااقل در خلوت خودشان بپذیرند اعتبار اجتماعی‌شان سقوط کرده و بروند به دنبال پاسخ به سوال چه باید کرد؟»2

اما ریشه‌های این سقوط در کجاست؟ امروز شبکه‌های اجتماعی پر شده است از انتقادات و گلایه‌های مردم از مشکلات اقتصادی و فساد برخی مدیران. در پاسخ، سیاستمداران می‌گویند در دهه 60 مردم صبورتر و قانع‌تر بودند، اما برداشت مردم هم این است که در آن دوران سیاستمداران صادق‌تر و پاکدست‌تر بوده‌اند. در این چند دهه سیاستمداران با مردم چه کرده‌اند که اعتماد این‌طور از قلب‌ها گریخته است؟ درست یا نادرست مردم فکر می‌کنند وضع سیاستمداران روزبه‌روز در حال بهبود است و در مقابل وضعیت آنها هر روز بدتر می‌شود. با تشدید مناسبات تیول‌داری و سرمایه‌داری دولتی که به پررنگ‌ترشدن مدل «دولتمردان مرفه و مردم فقیر» منجر شده، به نظر می‌رسد برداشت مردم چندان بی‌راه نیست. در کتاب «اندیشه آزادی» آمده است: «سلامت نظام سیاسی و اقتصادی ایجاب می‌کند که خط فاصله دقیقی بین فعالیت اقتصادی و فعالیت سیاسی ترسیم شود. این امر نیازمند حذف فعالیت‌های اقتصادی غیرمدیریتی دولت و واگذاری آن به مردم و در مقابل آن تمرکز دولت در امور مدیریتی است.»3 به نظر می‌رسد از میان رفتن خط فاصله فعالیت سیاسی و فعالیت اقتصادی در چند دهه اخیر باعث ایجاد خط فاصله‌ای پررنگ میان سیاستمداران و مردم شده است؛ فاصله‌ای که با دشوار شدن شرایط اقتصادی عمیق‌تر می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:
1- خبرگزاری تسنیم
2- روزنامه ایران، شماره 6919
3- «اندیشه آزادی» اثر محمد طبیبیان، موسی غنی‌نژاد و حسین عباسی

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها