شناسه خبر : 21671 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ضعف و قوت شیوه برگزاری مناظره‌ها در انتخابات دوازدهم چه بود؟

شرم اخلاق

زمانی که آبراهام لینکلن و استفان داگلاس در سال 1858 نخستین مناظره را به شکل امروزین آن برگزار کردند، کمتر کسی گمان می‌کرد این شیوه بتواند در گزینش افراد و تعیین سرنوشت انتخاب‌های سیاسی این اندازه موثر باشد.

شرم اخلاق

زمانی که آبراهام لینکلن و استفان داگلاس در سال 1858 نخستین مناظره را به شکل امروزین آن برگزار کردند، کمتر کسی گمان می‌کرد این شیوه بتواند در گزینش افراد و تعیین سرنوشت انتخاب‌های سیاسی این اندازه موثر باشد. رفته‌رفته با پیدایی رسانه همه‌گیری مانند تلویزیون، کارکرد و میزان اثرگذاری مناظره‌های سیاسی صدچندان شد؛ نخستین مناظره انتخاباتی تلویزیونی در سال 1960 و در استودیو شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس در شیکاگو میان جان‌ اف. کندی و ریچارد نیکسون برگزار شد. وجود 70 میلیون بیننده برای یک برنامه سیاسی نشان داد که یک مناظره پرحرف و حدیث تا چه حد می‌تواند برای مخاطبان جذاب باشد. به دنبال گستردگی رسانه تلویزیون در سراسر دنیا، مناظره‌های تلویزیونی پای ثابت کارزارهای انتخاباتی شد و نامزدها از این امکان برای معرفی و ارائه برنامه‌های خود بهره جستند. هرجا که پای صندوق انتخابات به آن باز شده، پخش زنده مناظره‌های انتخاباتی نیز به جزئی جدایی‌ناپذیر از تبلیغات انتخاباتی بدل شده است؛ جایی که پرده‌ها کنار زده می‌شود، نامزدها گاه با پنبه سر می‌بُرند، گاه خشمگین می‌شوند و گاه به سود دیگری کنار می‌روند. این نمایش جذاب در کشورهای مختلف به گونه‌های مختلفی برگزار می‌شود. معروف‌ترین و پربیننده‌ترین مناظره‌های انتخاباتی تلویزیونی در ایالات متحده به نمایش درمی‌آید. مناظره در این کشور به یک سنت بدل شده است؛ در آمریکا مناظره‌ها هم به‌صورت جمعی و هم به‌صورت دونفره و رودررو صورت می‌گیرد. با اینکه در انتخابات این کشور همیشه نامزدهای دیگری هم درگیر هستند، اما تنها نامزدهای دو حزب اصلی یعنی دموکرات و جمهوریخواه در برابر دوربین قرار می‌گیرند و هیچ تصویری از نامزدهای احزاب کوچک‌تر دیده نمی‌شود. رکورد تماشای زنده مناظره‌های انتخاباتی در سال 2016 و در مناظره جنجالی میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ شکسته شد. کانادایی‌ها نیز خیلی زود سنت مناظره را از همسایه خود آموختند. در کانادا مناظره‌ها رودررو نیست، بلکه میان نامزدهای احزاب اصلی و در سه شهر تورنتو، مونترال و کالگری برگزار می‌شود.

فرانسه پخش زنده مناظره‌ها را از سال 1974 کلید زد؛ مناظره‌های انتخاباتی فرانسه، همواره داغ و جنجالی است. مناظره‌های تلویزیونی اخیر ریاست‌جمهوری فرانسه یکی از عواملی بود که سبب شد، مارین لوپن راستگرا موقعیت فرادست خود را در نظرسنجی‌ها از دست بدهد و اتهام‌های فساد واردشده به فرانسوا فیون او را تا رده سوم پایین بکشد.

اما همه مناظره‌ها به این شکل نیست؛ در مکزیک مناظره‌ها به کارزاری تبلیغی-تجاری بدل شده است. نوعی مسابقه که در آن مجریان، تبلیغ خود را می‌کنند، کالاهای تجاری را نشان می‌دهند و نامزدها مانند شرکت‌کنندگان در یک شوی تلویزیونی باید توپ‌هایی را از گوی‌هایی شیشه‌ای بردارند و بیشتر درباره تجارت و بازرگانی سخن بگویند تا سیاست و انتخابات.

مناظره در ایران

در ایران نیز از سال 84 مناظره‌های تلویزیونی وارد عرصه رقابت‌های انتخاباتی شد؛ در انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال، نمایندگان بخش‌های اقتصادی و فرهنگی نامزدها در شبکه‌های تلویزیونی به بحث و گفت‌وگو با یکدیگر پرداختند و خبری از مناظره میان نامزدها نبود. تا اینکه در سال 88 مناظره میان نامزدها به شکل دوبه‌دو برگزار شد. در آن دوره که نخستین تجربه ایرانی مناظره نامزدها بود، سمت‌وسوی بحث‌ها به اتهام‌زنی و تخریب شخصیت کشیده شد و از همان‌جا گفتمان «بگم‌بگم» وارد ادبیات سیاسی ایران شد. در آن دوره، محمود احمدی‌نژاد که خود را به‌شدت در میان نقدهای شدید دیگر نامزدها گرفتار می‌دید کوشید با بی‌پاسخ گذاشتن این نقدها و پرهیز از ارائه برنامه، هریک از نامزدها را با طرح اتهام‌هایی نه‌چندان اخلاقی به گوشه رینگ پرت کند. این بود که عملاً مناظره‌ها به طرح و رد اتهام‌ها گذشت. در شرایطی که سپهر سیاسی ایران هنوز با بایسته‌های هماوردی‌های سیاسی و مناظره چندان آشنا نشده بود، رویکرد احمدی‌نژاد در نخستین تجربه مناظره‌ها سنتی را به‌جا گذاشت که شاید تا چند دوره بعد نیز شاهد آن باشیم. او با اتخاذ رویکردی پوپولیستی تلاش می‌کرد اصالت جناحی خود را پنهان و کمرنگ جلوه دهد و بر دغدغه‌مندی درباره معیشت جامعه تاکید کند و کوشید خود را در قامت یک سیاستمدار فراجناحی و مردمی بنمایاند. او برای نشان ‌دادن اینکه معیشت و سفره مردم برایش از هر اولویتی مهم‌تر است، سعی می‌کرد جامعه را به دو بخش برخوردار و تنگ‌دست، توده و نخبه، اصیل و غرب‌زده و‌... تقسیم کند و مدعی بود صرفاً مطالبات بخش فقیر جامعه باید به‌عنوان مطالبات درست و واقعی برشمرده شود. او همچنین برای نشان ‌دادن استقلال سیاسی خود در رقابت‌های انتخاباتی سال 88 که به‌روشنی از حمایت اصولگرایان برخوردار بود نه‌تنها خود را مستقل از احزاب موجود نشان داد بلکه همه احزاب موجود را فاسد قلمداد کرد.

این رویکرد غیراخلاقی در اتهام‌زنی به رقبا و عوام‌فریبی مخاطبان بار دیگر در مناظره‌های انتخاباتی اخیر رخ داد و برخی نامزدهای این دوره نشان دادند که همچنان این حربه احمدی‌نژاد برایشان جذابیت دارد. به‌صورت مشخص، نامزدهای یک طیف در کنار طرح اتهام‌هایی به نامزدهای رقیب می‌کوشیدند با تکنیک سیاه‌نمایی نظر بینندگان را به خود جلب کنند؛ در این شیوه، پیشرفت‌ها نادیده گرفته شده و صرفاً بر نقاط تاریک تمرکز می‌شود. افزون بر این، آنان در مواقعی در مقام اپوزیسیون خود را جا می‌زدند و به‌گونه‌ای سخن می‌گفتند که گویی هیچ پیوندی با ساختار نظام ندارند. در واقع در این شیوه کسانی که همواره بخش اصلی قدرت حاکمیت را در دست داشته‌اند در کالبد کسانی می‌روند که گویی اصلاً در حکومت نبوده‌اند و مسوولیتی در قبال وضع موجود ندارند و در این جایگاه به نقد وضع موجود می‌پردازند.

در جریان سه مناظره اخیر، اتخاذ رویکرد اتهام‌زنی و افترا از سوی طیفی از نامزدها موجب شد این مناظره‌ها از منظر محتوای برنامه‌های ارائه‌شده از سوی نامزدها برای اداره کشور چندان غنی نباشد و بیشتر زمان این برنامه‌ها به انتقادها از دولت مستقر و پاسخ به ادعاها گذشت.

مهم‌ترین حلقه مفقوده در رقابت‌های انتخاباتی این دور، بی‌اعتنایی به روش ایجابی در بحث‌ها بود. نامزدهای دولت به دلیل اینکه چهار سال بر مسند کار بودند، طبیعی بود که گزارشی از عملکرد خود ارائه دهند؛ کما‌اینکه حسن روحانی نیز در روز ثبت‌نام در وزارت کشور اعلام کرد برنامه عملی‌اش برای چهار سال دوم، ادامه همان برنامه‌هایی است که در چهار سال نخست طرح‌ریزی کرده بود.

در این مناظره‌های سه‌گانه، فرصتی برای نامزدهای منتقد دولت فراهم بود تا نه‌تنها برنامه کنونی دولت مستقر را نقد کنند، بلکه برنامه دولت خود را نیز ارائه دهند. اما آنچه در عرصه عمل و واقعیت رخ داد این بود که تنها بخش نخست کار از سوی نامزدهای منتقد انجام شد و در بخش دوم، نامزدهای منتقد تنها به بیان شعارها و وعده‌ها بسنده کردند؛ شعارها و وعده‌هایی که هنوز بنیان منطقی عملی بودنشان برای رای‌دهندگان تشریح نشده است.

هنگامی که روال کار به این سمت پیش برود، بدیهی است که تنها یک بخش از کار در مناظره‌ها برجسته می‌شود و آن، نقد تندوتیزی است که هر روز بیشتر از دیروز فاصله‌اش را با سیاه‌نمایی کم می‌کند. وقتی چنین روشی به روال معمول بدل شود، تقابل در مناظره‌ها نیز از سمت‌وسویی که برای آگاهی‌بخشی به جامعه مفید است فاصله می‌گیرد و به سمت ایجاد ابهام و تردید در ذهنیت رای‌دهندگان حرکت می‌کند. جالب اینجاست که برخی از نامزدها به‌رغم اینکه ادعاهایشان از سوی برخی نهادهای رسمی و حقوقی کشور تکذیب می‌شد باز هم به تکرار اتهام‌های خود می‌پرداختند؛ گویی کسی قرار نیست قانع شود که واقعیت ماجرا چیست و چه زمانی باید بر درستی و دروغ بودن یک ادعا نقطه پایانی قرار داد.

وقتی برنامه نباشد، مناظره به میدانی برای جدال میان دروغ و راست تبدیل می‌شود. صواب و ناصواب؛ سیاه‌نمایی و امید به آینده؛ اتهام و پاسخ به اتهام و آنچه در پایان برای مردم باقی می‌ماند، سردرگمی بر سر دوراهی شناخت راست از دروغ و صواب از ناصواب است. همین وضع موجب شد که در مناظره‌ها شاهد سیلی از تکذیبیه‌ها و جوابیه از سوی نهادهای مختلف کشور به ادعاهای برخی از نامزدها باشیم. به‌عنوان نمونه عباس آخوندی، وزیر مسکن، راه و شهرسازی در واکنش به ادعاهای مصطفی میرسلیم در کانال تلگرامی خود نوشت: شما با توجه به تمام سوابق خودتان آیا نمی‌توانید بین یک جنگ تمام‌عیار روانی علیه دولت و نقد منتقدان تفاوت قائل شوید؟ آیا واقعاً شما به‌عنوان یک سیاستمدار نمی‌دانید که این دولت نه با نقد و نه با رقابت که با یک جنگ تمام‌عیار روبه‌روست و هر روز با کمینی مواجه است؟ یا بیژن نامدار‌زنگنه وزیر نفت در واکنش به اظهارات یکی از نامزدهای ریاست‌جمهوری در مناظره تلویزیونی درباره قرارداد کرسنت تصریح کرد: «در مورد کرسنت هیچ جریمه‌ای نشده‌ایم و قاطعانه و قدرتمندانه در حال دفاع هستیم.»

در واکنشی دیگر روابط عمومی وزارت امور اقتصادی و دارایی در اطلاعیه‌ای نقل‌قول یکی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم از وزیر اقتصاد را در خصوص همکاری نکردن بانکی با دیگر کشورها در پسابرجام تکذیب و عنوان کرد: «آنچه وزیر اقتصاد در موضع‌گیری‌های متعدد بر آن تاکید کرده‌اند برقراری روابط کارگزاری و بانکی با بانک‌های سایر کشورها ازجمله مجموعه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بوده است، لکن در این مواضع بیان شده که روابط بانکی ایران با برخی بانک‌های بزرگ هنوز دچار مشکلاتی است که در حال رایزنی برای حل آنها هستیم. بر این اساس ضمن احترام به همه نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ادعای عدم ارتباط با بانک‌های سایر کشورها به نقل از وزیر اقتصاد را به‌صراحت تکذیب می‌کنیم.»

نامزدهای اصولگرا در زمینه‌های گوناگون با طرح اتهام‌هایی کوشیدند کارنامه دولت را از هر حیث منفی و غیرقابل دفاع نشان دهند و وجهه همت خود را با بیان اتهام‌های عمدتاً بی‌پ‍شتوانه تخریب دولت قرار دادند.

این در حالی است که کارکرد و رسالت تعریف‌شده برای مناظره‌های تلویزیونی در انتخاب‌های سیاسی شناخت مردم از نامزدهای انتخابات و آگاهی از برنامه‌های آنان برای اداره کشور است. رسالتی که در مناظره‌ها چندان مجالی برای بیان آنها به وجود نیامد. مناظره نامزدهای ریاست‌جمهوری با این هدف طراحی شده‌اند که نامزدها در بخش‌های مختلف، «برنامه» خود را برای تنویر افکار عمومی ارائه و از پایگاه برنامه خود برنامه دیگر نامزدها، از جمله برنامه دولت مستقر را نقد کنند. طبیعتاً این رویه امکان انتخاب اصلح را به گونه شایسته‌تری میسر می‌کرد. اما آنچه در مناظره‌ها از جانب نامزدهای اصولگرا روی داد، تعریف زمین بازی بر اساس مچ‌گیری، ارائه مطالب تکراری و کلی‌گویی بود.

در این زمین بازی، نامزدهای دولت نیز ناچار به پاسخگویی به اتهامات شدند و در این میان، مردم متضرر اصلی بودند که این گفت‌وگوها معیاری برای تصمیم اصولی در اختیارشان قرار نداد.

با مرور بحث‌های مطرح‌شده در مناظره‌های اخیر انتخاباتی می‌توان گفت حجم زیادی از آنها به حملات همه‌جانبه به کارنامه دولت یازدهم و پاسخ به این انتقادها اختصاص یافت. تلاش اصولگرایان در اتهام‌زنی به حسن روحانی و کابینه‌اش بدون ارائه راهکارهای جایگزین و قابل تامل نفعی برای کشور و مردم نداشت و کمکی به مخاطبان پرشمار این برنامه‌ها نکرد؛ به‌گونه‌ای که حسن روحانی در فرصت پایانی این مناظره‌ها با لحنی گلایه‌آمیز بگوید: «برخی کاندیداها طوری صحبت می‌کنند که گویی دولت در این چهار سال هیچ عملکرد مثبتی نداشته و هیچ کاری انجام نداده است.»

در این میان نباید از ساختار معیوب مناظره‌ها و مدیریت نادرست آنها در صداوسیما غافل بود؛ در بسیاری از کشورهایی که مناظره‌های انتخاباتی برگزار می‌کنند، بلافاصله پس از مناظره‌های زنده، شبکه‌های مختلف تلویزیونی برنامه‌های مکمل مناظره‌ها را پخش می‌کنند و در این برنامه‌ها اظهارات و ادعاهای مطرح‌شده از سوی نامزدها را با کارشناسان به نقد و بررسی می‌گذارند و در جریان این برنامه‌ها بسیاری از مطالب مطرح‌شده از سوی نامزدها واکاوی و صحت‌وسقم آن بررسی می‌شود. در حالی که در رسانه صداوسیما جای چنین برنامه‌هایی پس از مناظره‌ها خالی است.

به بیان دیگر اگر بلافاصله پس از مناظره‌های زنده برنامه‌هایی برای نقد و بررسی جریان مناظره در همان شبکه یا شبکه‌های مختلف تلویزیونی سیما برگزار می‌شد، شاید نامزدها با این حجم به بیان مطالب نادرست و نامستند مشغول نمی‌شدند.

اما قانون در زمینه ایراد اتهام و بیان مطالب خلاف واقعیت سکوت نکرده است؛ بنا به مفاد قانون انتخابات ریاست‌جمهوری اگر نامزدی در مسیر تبلیغ یا ارائه برنامه خود، مطالب خلافی را به اشخاص منتسب کند، طبیعی است برای احقاق حق آن فرد با نظر کمیسیون تبلیغات، فرصتی برای پاسخگویی و تنویر افکار عمومی به او داده شود. ولی با همه اینها اینکه تریبونی در اختیار یک فرد قرار بگیرد و او آزادانه بتواند هر مطلب خلافی را به جهت مقاصد سیاسی خود و رسیدن به اهداف انتخاباتی علیه اشخاصی بیان کند که دخالت در انتخابات ندارند و باعث هتک حیثیت آنها در جامعه شود، نه‌تنها با روح قانون معارض است بلکه مخالف تعالیم و روایات متعددی است که در اسلام وجود دارد و نمی‌توان به این بسنده کرد که حق طرح شکایت در مراجع قضایی می‌تواند حیثیت فرد را اعاده کند. 

 

 

دراین پرونده بخوانید ...