شناسه خبر : 25176 لینک کوتاه

استقرار توسعه در کنار آب

آیا انتقال آب از خلیج فارس به کویر ارزش محیط زیستی دارد؟

نمی‌توان طرح انتقال آب را اقدامی پوپولیستی تلقی کرد، چراکه بر اساس نیاز دست به این اقدامات زده می‌شود. از منظر الهی اگر بخواهیم نگاه کنیم باید گفت؛ خداوند آب را به تناسب استعداد هر جایی، به اندازه فرستاده است. به همین دلیل است که در کویر آب نیست، چراکه کویر استعدادی برای تولید و مصرف آب ندارد. بنابراین انتقال آب به کویر به چه منظور است؟ اینجا باید این پرسش را مطرح کرد.

  مجتبی فاضلی/ عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

نمی‌توان طرح انتقال آب را اقدامی پوپولیستی تلقی کرد، چراکه بر اساس نیاز دست به این اقدامات زده می‌شود. از منظر الهی اگر بخواهیم نگاه کنیم باید گفت؛ خداوند آب را به تناسب استعداد هر جایی، به اندازه فرستاده است. به همین دلیل است که در کویر آب نیست، چراکه کویر استعدادی برای تولید و مصرف آب ندارد. بنابراین انتقال آب به کویر به چه منظور است؟ اینجا باید این پرسش را مطرح کرد. 

ما می‌خواهیم از جایی که استعداد کمی دارد، بهره زیادی ببریم. در مناطق کویری و بی‌آب، شهرها را گسترش داده‌ایم، صنایع پرمصرف را در این مناطق استقرار داده‌ایم و حالا می‌خواهیم برای استمرار مدیریت صنایع و رفع نیاز شهرها، آب را از مناطق دیگر و از دریاها منتقل کنیم! این روش غلط، پرهزینه و از منظر محیط زیست و اقتصاد به‌صرفه نیست.

ما توجه نکردیم که آیا ما منابع را در کویر داریم. استان اصفهان را در نظر بگیرید. آیا سنگ‌آهن و زغال‌سنگ شرکت ذوب‌آهن از اصفهان تامین می‌شود؟ خیر چنین نیست! آیا آب مورد نیاز این صنایع در اصفهان تامین می‌شود؟ خیر! زغال‌سنگ از کرمان به اصفهان می‌آید و کمبود آب باید از خلیج فارس منتقل شود! این روش‌ها مطلقاً عاقلانه نیست. با مثالی تلاش می‌کنم ضرورت‌های انتقال آب را تشریح کنم. فرض کنیم در خراسان جنوبی معدن فیروزه‌ای است که برای استخراج آن نیاز به آب بسیاری دارد. آیا می‌توان معدن با ارزش فیروزه را به خلیج فارس برد؟ خیر، در این صورت باید آب مورد نیاز را تامین کرد. باید نگاه کرد و دید آیا انتقال آب برای استخراج معدن فیروزه به‌صرفه است یا خیر؟ اگر نیست ضرورتی به انتقال آب نیست. در تمامی دنیا در صورتی که صرفه اقتصادی نباشد، یک قطره آب انتقال پیدا نمی‌کند. در جانمایی صنایع باید ویژگی و صرفه اقتصادی را در نظر گرفت. می‌توان کارخانه ذوب‌آهن را به کنار نوار ساحلی برد اما نمی‌توان آب خلیج فارس و عمان یا خزر را به کویر آورد و در عرصه صنایع و حتی کشاورزی استفاده کرد.

ارزش اقتصادی آب لحاظ شود

اگر انتقال آب دریاهای جنوب و حتی شمال به کویر برای مصرف شرب باشد، باز هم باید سود و زیان آن را در نظر گرفت. یک بطری آب معدنی الان در بازار 1000 تومان است. یعنی متر‌مکعبی یک میلیون تومان هزینه آن می‌شود. اگر با این دید نگاه کنیم، اقتصادی است اما اکنون که آب درون شبکه مصرف کشور، 450 تومان فروخته می‌شود آیا به‌صرفه است که آب دریا منتقل شود؟ قطعاً خیر! چراکه برای مصرف شرب و تبدیل آن به بطری می‌توان با احداث کارخانه آب شیرین در کنار دریا، آب را تولید و به سراسر کشور ترانزیت کرد.

واقعیت این است که وظیفه حاکمیتی در تامین آب، ابتدا برای جمعیت مستقر در یک منطقه است، بعد از آن باید به نیازها و ضرورت‌های منطبق بر زیست اقلیمی و توسعه پایدار توجه کرد. آب اضافی که برای مناطق پیش‌بینی می‌شود، مقرون به‌صرفه نیست. چراکه انتقال آب از جنوب یا شمال به کویر برای ایجاد توسعه امر شکست‌خورده‌ای است. جمعیت استان سمنان را در نظر بگیرید. با آمایش سرزمین می‌توان جمعیت این استان را در حد استاندارد و منطبق بر ظرفیت سرزمینی نگه داشت و سرریز جمعیتی را به مناطقی که ظرفیت دارند منتقل کرد. منابع طبیعی دیگر غیر از آب هم اهمیت دارد. آمایش سرزمین در ایران درست صورت نمی‌گیرد. آمایش سرزمین می‌تواند باعث جلوگیری از ایجاد شهرهای بالاتر از پنج میلیون نفر شود. چراکه وقتی جمعیت افزایش می‌یابد، نیازهای آنها هم باید تامین شود. جمعیت آب می‌خواهد و برای آنها باید شغل و توسعه و رفاه ایجاد کرد. وقتی چنین ظرفیتی وجود ندارد تنش رخ می‌دهد و از ظرفیت اکولوژیک بیشتر از توانش بهره برده می‌شود و تعادل زیستی به هم می‌خورد.

شهرهای بزرگ ایران در مناطق کویری و کم‌آب بنا شده‌اند. ممکن است این پرسش به وجود بیاید وقتی آبی در سرزمین وجود ندارد چرا شهرها مستقر شده‌اند. اگر در گذشته دلایل را جست‌وجو کنیم، متوجه می‌شویم که تمامی شهرها استقرار پایداری داشته‌اند. اصفهان قطعاً بر پایه توسعه پایدار بنا شده است اما الان چه وضعیتی دارد؟ آب از سرشاخه‌های کارون در قالب تونل‌های متعدد منتقل شده است و صنایع پرمصرف و البته پولساز ایجاد شده است. صنایع پولساز توانسته منجر به افزایش جمعیت و تولید و زاد و ولد در اصفهان شود. حالا بعد از چند سال تنش در منطقه اصفهان در حال شکل‌گیری است. مهاجرت به اصفهان زیاد شده است و در کنار افزایش جمعیت اصفهانی‌ها دوباره نیاز به تامین آب است! این نیاز تا کی باید ادامه داشته باشد؟ به این شکل شروع کرده‌ایم به رشد دادن شهری که بیش از این ظرفیت رشد نداشته است.

توسعه بر نوار ساحلی متمرکز شود

توسعه باید در مناطق ساحلی ایران مورد توجه قرار بگیرد. سواحل جنوبی ایران در خلیج فارس و دریای عمان تنها راه گریز ایران برای تامین منابع آبی و استقرار جمعیت است. توسعه در منطقه مکران، عسلویه و برخی مناطق دیگر در حال انجام است اما این روند کند است. در تمامی دنیا بیشترین تراکم جمعیتی در کنار سواحل دریاهاست.

51 درصد مردم دنیا در باند ساحلی دریاها و اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند در حالی که در ایران تنها 12 درصد جمعیت در این محدوده زندگی می‌کنند و این یعنی سامانه توسعه پایدار با ظرفیت‌های زیستی در ایران مورد توجه مجریان توسعه کشور نبوده است. ما یکی از فقیرترین کشورها به‌رغم دارا بودن سواحل عظیم در استقرار جمعیت هستیم. چرا به جای انتقال آب به مناطق مرکزی به فکر توسعه مناطق ساحلی نمی‌افتیم. ما در منطقه خاورمیانه جزو پرآب‌ترین کشورهای منطقه هستیم. پنج برابر بیش از کشورهای حاشیه خلیج فارس! آیا رفاه و توسعه در ایران با کشورهای عربستان، امارات، قطر، عمان و‌... قابل مقایسه است؟ بارش متوسط در ایران 240 میلی‌متر است. منطقه منا در خاورمیانه و شمال آفریقا را در نظر بگیرید. آیا بقیه کشورهای منطقه منا مثل ما دچار مشکل آب هستند؟ تمامی این کشورها تاسیسات خود را کنار دریا بنا نهاده‌اند و هزینه انتقال آب به مناطق مرکزی خود را بر اقتصاد خود تحمیل نکرده و تنش‌های آبی کمتری دارند.

ما منطقه عسلویه را ایجاد کرده‌ایم. کار ایجاد کرده‌ایم اما به دلیل نبود زیرساخت رفاهی و امنیت زیستی به کارگران می‌گوییم شما 20 روز کار کنید و 10 روز را به مناطق خودتان بروید. این شیوه توسعه و بهره‌وری نیست. اگر جایی به عنوان منطقه ویژه اقتصادی در نظر گرفته شد باید شرایط زیست در آنجا تامین شود. مگر سواحل جنوبی ما از امارات و قطر و... بدتر هستند؟ بعضی از جبر جغرافیایی در ایران سخن می‌گویند. 

در ایران تنوع اقلیمی داریم ولی در این کشورها نیست. در حالی که انرژی‌های تجدید‌پذیر تولیدشده در کشوری مانند امارات نشان می‌دهد ایران چند صد برابر بهتر می‌تواند از این منابع عظیم استفاده کند.

اگر شرایط در مناطق ساحلی برای کار و زندگی فراهم شود، نیازی به اجبار مردم برای مهاجرت نیست. تجارت دریایی در سواحل ایران می‌تواند توسعه پایدار را برای رفاه ایرانیان فراهم کند و نیازی به انتقال آب و تحمیل هزینه‌های زیست‌محیطی و اقتصادی به کل کشور نیست.

انتقال آب از کنار دریا به استان‌های مرکزی ایران باید بر مبنای محدوده یا فاصله اقتصادی مورد ارزیابی قرار بگیرد. آیا این فاصله اقتصادی در طرح‌های مورد نظر دولت‌ها به اندازه‌ای هست که صرفه اقتصادی داشته باشد؟ 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها