شناسه خبر : 22615 لینک کوتاه

آنچه به کار ما می‌آید

یافته‌های قابل استفاده از تجارب دیگران در سهمیه‌بندی مواد مخدر

درس گرفتن از تجربه سایر کشورها درباره سهمیه‌بندی و جرم‌زدایی می‌تواند به کاراتر شدن برنامه‌های داخلی کمک کند. در حال حاضر در ایران برنامه سهمیه‌بندی مواد مخدر در دستور کار قرار گرفته است. از این‌رو در ادامه به ارائه یافته‌هایی از تجربه دیگران در این زمینه خواهیم پرداخت که مورد توجه قرار دادن آنها می‌تواند برای هرچه کاراتر شدن اجرای این برنامه در ایران سودمند باشد.

درس گرفتن از تجربه سایر کشورها درباره سهمیه‌بندی و جرم‌زدایی می‌تواند به کاراتر شدن برنامه‌های داخلی کمک کند. در حال حاضر در ایران برنامه سهمیه‌بندی مواد مخدر در دستور کار قرار گرفته است. از این‌رو در ادامه به ارائه یافته‌هایی از تجربه دیگران در این زمینه خواهیم پرداخت که مورد توجه قرار دادن آنها می‌تواند برای هرچه کاراتر شدن اجرای این برنامه در ایران سودمند باشد.

یافته‌های حاصل از سهمیه‌بندی مواد مخدر

تعداد زیادی از افرادی که در برنامه سهمیه‌بندی هروئین در سوئیس حضور داشتند، نه‌تنها مصرف‌کننده بلکه خرده‌فروشان و دلالان بازار هروئین در سوئیس بودند. به‌عنوان یکی از نتایج برنامه سهمیه‌بندی هروئین که از سال 1994 در سوئیس آغاز شد، بازار این ماده مخدر تقریباً رو به نابودی گذاشت. اما باید توجه داشت که به دلیل شرایط رفاهی سوئیس، مصرف‌کنندگان هروئین که در بازار فروش آن نیز فعالیت می‌کردند، برای ماندن در این بازار و ادامه دادن این شغل، از خود مقاومت چندانی نشان نمی‌دادند زیرا هم دارای بیمه بیکاری بودند و هم امکان یافتن شغل مناسب برایشان فراهم بود. اما در ایران چنین وضعیتی حاکم نیست. معتادان بیمه بیکاری ندارند و امکان یافتن شغل نیز به‌آسانی برایشان فراهم نیست. بنابراین اگر سازمان‌های مبارزه با مواد مخدر در ایران، با هدف از بین بردن بازار مواد مخدر یا کمرنگ کردن فعالیت در این بازار، برنامه سهمیه‌بندی مواد مخدر را در سر می‌پرورانند، باید توجه کنند که پیاده‌سازی عینی تجربیات کشورهایی همچون سوئیس نتایج مشابهی نخواهد داشت زیرا آن دسته از مصرف‌کنندگان مواد مخدر که به دلالی یا خرده‌فروشی نیز مشغول هستند که تعدادشان کم هم نیست، از این طریق گذران زندگی می‌کنند. بنابراین بازار مواد مخدر در ایران بسیار بیشتر از بازار مواد مخدر در سوئیس مقاومت خواهد کرد. پرواضح است که اگر بازار مواد مخدر در ایران به فعالیت خود ادامه دهد، حتی اگر طرح سهمیه‌بندی مصرف‌کنندگان زیادی را شامل شود، هرروزه به تعداد معتادان افزوده خواهد شد. از این‌رو طرح سهمیه‌بندی مواد مخدر در ایران نخواهد توانست به اندازه آنچه در کشوری همچون سوئیس اجرا شد، نتیجه‌بخش باشد. اما اگر به‌عنوان یک طرح مکمل، توجه به وضعیت کار و درآمد مصرف‌کنندگان مواد مخدر که سهمیه‌بندی مواد شامل حال‌شان می‌شود نیز در دستور کار قرار گیرد، می‌توان انتظار داشت که سهمیه‌بندی مواد مخدر در ایران سودمند واقع شود. همچنین در سوئیس نیز طرح‌های پیشگیری و درمان به‌عنوان مکمل طرح سهمیه‌بندی هروئین اجرا شدند. به عبارت دیگر باید گفت که برنامه سهمیه‌بندی مواد مخدر تنها در صورتی می‌تواند راهگشا باشد که طرح‌های مکمل مورد نیاز نیز همگام با آن اجرایی شوند.

همچنین بلافاصله بعد از اینکه طرح سهمیه‌بندی و عرضه دولتی هروئین در سوئیس آغاز شد، تزریق مواد مخدر در پارک‌ها و مکان‌های عمومی به‌شدت افزایش یافت. این موضوع به‌عنوان یکی از اثرات جانبی اجتماعی خط‌مشی جدید دولت سوئیس در مقابله با مضرات مصرف مواد مخدر، تصویر زشتی از آزادسازی مصرف آن به وجود آورد که توجه رسانه‌های جهان را به خود جلب کرد. بنابراین مقابله با این اثر جانبی در دستور کار دولت سوئیس قرار گرفت. استفاده از زور و بستن اجباری پارک‌هایی که به محل تزریق معتادان تبدیل شده بودند نتوانست این مشکل را حل کند زیرا این کار مصرف‌کنندگان مواد مخدر را از پارک‌ها، به مناطق مسکونی و تجاری منتقل کرد. بنابراین برنامه سهمیه‌بندی هروئین که با هدف مقابله با شیوع ایدز و ارتقای سطح سلامت شکل گرفت، به‌نوعی با آزادسازی مصرف و تزریق مواد مخدر منجر به رایج شدن این کار در سطح شهر‌های سوئیس شد. در نهایت برنامه استفاده از زور برای بستن «پارک‌های تزریق»1 به وجود آمده در مکان‌های عمومی، به‌طور وسیع‌تر و با قدرت بیشتر در دستور کار قرار گرفت و اجرایی شد. همچنین طرح «جایگزینی مواد مخدر»2 یعنی ترویج استفاده از داروهای درمانی که اثراتی مشابه هروئین داشتند، به مرحله اجرا گذاشته شد.

بنابراین باید توجه داشت که طرح سهمیه‌بندی مواد مخدر در ایران می‌تواند منجر به افزایش تعداد پارک‌هایی شود که تزریق و مصرف مواد مخدر در آنها رایج است. این پیامد توجه به دو نکته مهم را ضروری جلوه می‌دهد؛ اول اینکه باید از ترویج پارک‌های تزریق در سطح شهرها جلوگیری به عمل آید و کلینیک‌های مشخصی برای مصرف مواد سهمیه‌بندی‌شده در نظر گرفته شود. از طرفی رویکرد جایگزینی مواد مخدر در کنار طرح سهمیه‌بندی آن، باید بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. در سوئیس، ابتدا هزار نفر در طرح سهمیه‌بندی حضور داشتند که از این تعداد، 800 نفر هروئین دریافت می‌کردند. این در حالی بود که در یکی از طرح‌های مکمل این برنامه، یعنی «جایگزینی مواد مخدر»، متادون برای 15 هزار مصرف‌کننده در دسترس قرار گرفته بود. البته این تعداد در سال‌های بعد چند برابر شد.

در طرح سهمیه‌بندی و عرضه دولتی مواد مخدر در سوئیس که در سال 1994 آغاز شد، کسانی که می‌توانستند در این طرح شرکت کنند، باید دارای چندین ویژگی بودند. حداقل سن 20 سال، اعتیاد روزانه برای مدت معین، سطح سلامت پایین ناشی از مصرف مواد مخدر و تلاش برای ترک اعتیاد در گذشته از جمله این ویژگی‌ها بود. به عبارت دیگر طرح سهمیه‌بندی زمانی می‌تواند سودمند واقع شود که افراد شرکت ‌داده‌شده در این طرح، در برابر ترک اعتیاد یا فعالیت در بازار خرده‌فروشی مواد مخدر از خود مقاومت نشان ندهند. همچنین افرادی که بدون برنامه سهمیه‌بندی و طرح‌های مکمل آن، ترک اعتیاد برایشان بسیار سخت جلوه کند. از این‌رو برای اینکه سهمیه‌بندی مواد مخدر در ایران بتواند آنچنان که باید و برای آن هزینه می‌شود، کارا باشد، نیاز است که به‌طور دقیق، ویژگی افرادی که می‌توانند برای مصرف شخصی، مواد مخدر سهمیه‌ای دریافت کنند، مشخص شود. در غیر این صورت ممکن است پس از مدتی افرادی که در این طرح شرکت و سهمیه خود را دریافت کنند، اقدام به فروش آن در بازار سیاه و از این طریق گذران زندگی کنند. به عبارت دیگر سهمیه‌بندی که با هدف کاهش معاملات مواد مخدر در دست اجرا قرار گرفته است، خود باعث ظهور نوعی دیگر از بازار سیاه مواد مخدر شود.

در سوئیس، افرادی که موفق به شرکت در طرح‌ دریافت سهمیه‌ای هروئین شده بودند، باید در کلینیک‌های مخصوصی ثبت‌نام می‌کردند. این کلینیک‌ها طیف وسیعی از خدمات پزشکی و اجتماعی را در اختیار آن بیماران قرار می‌دادند. همچنین هیچ کلینیکی نمی‌توانست بیشتر از 150 نفر را تحت پوشش قرار دهد. ایجاد این کلینیک‌ها بسیار منطقی به نظر می‌رسد زیرا بدون توجه به جنبه پزشکی و خدمات اجتماعی مورد نیاز مصرف‌کنندگان مواد مخدر، عرضه دولتی آن تنها مصرف مواد مخدر را برای معتادان آسان‌تر کرده است. همچنین باید توجه داشت که اجرای طرح نسبت به بودجه تخصیص‌ داده‌شده و با هدف حداکثر کارایی صورت گیرد. به عبارت دیگر اگر بخواهیم همه مصرف‌کنندگان را در سهمیه‌بندی شرکت دهیم، نیاز به کلینیک‌های بزرگ‌تر و بیشتری داریم. اما کلینیک‌های بزرگ‌تر و بیشتر، هزینه بیشتری را هم می‌طلبد که خارج از توان دولت‌ است. پس مجبور خواهیم شد به هر کلینیک افراد بیشتری را اختصاص دهیم. درست مثل اینکه دانش‌آموزان زیادی را در کلاسی کوچک بگنجانیم و مسوولیت همه آنها را به یک معلم واگذار کنیم. در این حالت بدون شک کارایی پایین خواهد آمد زیرا هر مصرف‌کننده مراقبت و خدمات اجتماعی مورد نیاز خود را دریافت نخواهد کرد.

همچنین در برنامه‌ای که در سوئیس اجرا شد، دریافت هروئین نه‌تنها منحصر به کلینیک‌های مخصوص بود بلکه تزریق آن نیز فقط باید در آنجا صورت می‌گرفت یعنی هیچ کس نمی‌توانست هروئین را از آنجا خارج کند. البته اگر شخصی نمی‌توانست به کلینیک مراجعه و سهمیه خود را دریافت کند، به او متادون داده می‌شد. به‌عنوان یک نتیجه غیرمستقیم، استفاده از متادون به‌جای مصرف هروئین، رو به افزایش می‌گذاشت. با توجه به این موضوع، مسوولان باید توجه داشته باشند که دادن سهمیه مواد مخدر به مصرف‌کنندگان نباید به صورتی باشد که بتوانند در هر زمان و هر جایی که خواستند، آن را مصرف کنند. 

پی‌نوشت‌ها: 
1- Needle parks. به مکان‌هایی گفته می‌شود که مصرف‌کنندگان مواد مخدر در آنجا جمع می‌شوند و اقدام به تزریق موادی مانند هروئین به خود می‌کنند.
2- Drug substitution

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها