شناسه خبر : 3056 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد برای مردمش چه منافعی در‌بر دارد؟

اقتصاد آزاد یا دولتی؟

در میان سیستم‌های اقتصادی تعریف‌شده در دنیا یکی از بهترین و ایده‌آل‌ترین سیستم‌ها را می‌توان نظام اقتصاد بازار یا اقتصاد آزاد دانست. نظامی که در آن تمامی تصمیمات اقتصادی توسط فعالان بازارهای مختلف اتخاذ می‌شود و از تعامل بین افراد و بنگاه‌های اقتصادی در جامعه نحوه تخصیص کالاها و منابع در اقتصاد تعیین می‌شود.

مونا مشهدی‌رجبی

در میان سیستم‌های اقتصادی تعریف‌شده در دنیا یکی از بهترین و ایده‌آل‌ترین سیستم‌ها را می‌توان نظام اقتصاد بازار یا اقتصاد آزاد دانست. نظامی که در آن تمامی تصمیمات اقتصادی توسط فعالان بازارهای مختلف اتخاذ می‌شود و از تعامل بین افراد و بنگاه‌های اقتصادی در جامعه نحوه تخصیص کالاها و منابع در اقتصاد تعیین می‌شود. در این نظام افراد در مورد نحوه سرمایه‌گذاری و مصرف کالاهای مختلف تصمیم‌گیری می‌کنند و در واقع این مردم هستند که کلید تمامی فعالیت‌های اقتصادی و موفقیت‌های اقتصادی هستند. اقتصاد بازار دارای هفت ویژگی بسیار مهم است. از جمله اینکه افراد کالاها و خدماتی را خریداری می‌کنند که متقاضی آن هستند و پول کافی برای خرید آن دارند. بنابراین در این نظام است که پول به عنوان یک عنصر ضروری برای زندگی مطرح می‌شود. اهمیت پول در اقتصاد باعث می‌شود تا مردم اقدام به خرید و فروش انواع کالاها کنند و حداکثر‌سازی سود به عنوان اصلی‌ترین هدف فعالیت اقتصادی معرفی شود. در این نظام اقتصادی تامین نیازهای اجتماعی کمتر از کسب سود اقتصادی اهمیت دارد و از آنجا که هر کس برای کسب حداکثر درآمد تلاش می‌کند، این طور تعبیر می‌شود که ثروتمندان و فقرا در شرایطی زندگی می‌کنند که نتیجه تلاش‌های آنهاست و هر فردی به شرایطی در زندگی می‌رسد که لیاقت آن را دارد. از دیگر نظام‌های اقتصادی می‌توان به نظام اقتصاد متمرکز یا دولتی اشاره کرد که در آن دولت به عنوان کنترل‌کننده فضای اقتصادی کار می‌کند. قوانین توسط دولت وضع می‌شود و تنها توسط این ارگان امکان حذف آن وجود دارد. در این فضای اقتصادی، بازار نقش کمی دارد و از تغییرات عرضه و تقاضا نمی‌توان به پیش‌بینی در مورد تصمیمات سرمایه‌گذاری آینده یا سیاست‌های تولیدی آتی رسید. در واقع این دولت یا ارگان دولتی حاکم بر اقتصاد است که می‌گوید کجا سرمایه‌گذاری شود و سرمایه‌ها در جهت تامین منافع چه کسانی صرف شود. در این نظام اقتصادی اغلب فساد مالی بسیار زیاد است ولی جریان سرمایه‌ها به سمتی است که مقامات دولتی تعیین می‌کنند و بعضاً هم تصمیمات سیاسی در این جهت‌گیری اثر‌گذار است. در این فضای اقتصادی افراد درآمدهای کمی دارند ولی اختلاف درآمد افراد با توانایی‌های مختلف چندان زیاد نیست. در این نظام انگیزه فعالیت اقتصادی کمتر است زیرا بوروکراسی به اندازه‌ای زیاد است که تعداد کمی از مردم فرصت ثروتمند شدن را به دست می‌آورند. انگیزه نوآوری و تولید کمتر و اختلاف طبقاتی هم کمتر است. به دلیل اینکه بوروکراسی در این نظام زیاد است و دولت در مورد هر فعالیت اقتصادی تصمیم‌گیری می‌کند تعامل اقتصادی و تجاری در این نظام با دنیا کم است و نرخ رشد اقتصادی و صنعتی هم کمتر از دیگر کشورهاست.

مزایای نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد
برای روشن‌تر شدن اختلاف این دو نظام اقتصادی می‌توان به ارائه گزیده‌ای از مزایا و معایب نظام اقتصادی آزاد یا بازار‌محور پرداخت. از مهم‌ترین مزایای نظام اقتصاد آزاد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- جریان سرمایه‌ها و دارایی‌ها در این نظام اقتصادی به سمتی است که بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را دارد و در نتیجه با گذشت زمان مجموع سرمایه‌های در گردش در اقتصاد رشد می‌کند و به دنبال آن اقتصاد توسعه پیدا می‌کند و به حداکثر بزرگی ممکن خود می‌رسد. این نظام فرصت رشد اقتصادی را بیشتر می‌کند و به دنبال آن زمینه را برای توسعه اقتصاد و بزرگ‌تر شدن ارزش تولید ناخالص داخلی فراهم می‌آورد.
2- در این نظام عرضه و تقاضا کاملاً به هم مرتبط هستند. فردی که ایده خوبی دارد یا محصول خوبی تولید می‌کند به سرعت می‌تواند این ایده جدید یا محصول مدرن را به بازار مصرف عرضه کند و به دنبال آن، کالا در معرض دید و استفاده افرادی قرار می‌گیرد که مصرف‌کننده بالقوه آن هستند. از طرف دیگر زمانی که یک کالای خاص توسط افرادی تقاضا می‌شود -تعداد افراد به اندازه کافی زیاد است که بتوان آن کالا را تولید انبوه کرد- دیگر تردیدی برای وارد شدن سرمایه‌ها به این حوزه و کسب سود از محل ایجاد خط تولید و سرمایه‌گذاری در آن وجود ندارد.
3- در اقتصاد بازاری، فردی که توانایی و پشتکار داشته باشد به سرعت می‌تواند زندگی بهتری برای خود ایجاد کند زیرا در چنین فضای اقتصادی تبدیل کردن کار زیاد، پشتکار و تلاش به سرمایه فیزیکی و ثروت مادی ساده‌تر است و سرعت ثروتمند شدن افراد دارای ایده‌های نو بسیار بیشتر از دیگر نظام‌های اقتصادی است.
4- رقابت بین بنگاه‌های اقتصادی مختلف در جهت حداکثر کردن راندمان فعالیت اقتصادی بسیار زیاد است و واحدهای تولیدی و صنعتی برای کم کردن هزینه‌ها و افزایش راندمان فعالیت اقتصادی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.
5- در چنین فضای اقتصادی انگیزه برای ایجاد روش‌های تولید خلاقانه بیشتر است زیرا تمامی بنگاه‌ها به فکر این هستند که کالاهای جدیدی را با روش‌های کم‌هزینه تولید کنند.
6- در این فضای اقتصادی سرمایه‌گذاری خارجی بیشتر است زیرا فرصت رشد اقتصادی و سودآوری هم بیشتر است و تعامل اقتصادی و تجاری این کشور با دنیای خارج بیشتر است زیرا کالاهای بیشتر و نوآورانه‌تری برای عرضه دارد.
7- اندازه، قدرت و هزینه بوروکراسی دولتی در این نظام اقتصادی کمتر است زیرا فعالیت‌های مختلفی که در اقتصادهای بسته و دولتی وظیفه دولت است به بخش خصوصی واگذار شده و قدرت بوروکراسی دولتی تحلیل رفته است.
8- انواع مختلفی از کالاها و خدمات در بازار عرضه می‌شود و هر فردی می‌تواند مطابق با سلیقه خود خرید و مصرف کند.
9- انگیزه کسب پول بیشتر و ارتقای استاندارد زندگی در این کشورها باعث می‌شود افراد بیشتری با‌سرعت اقدام به کسب مهارت‌های فنی و اجتماعی کنند که با کمک آن مهارت‌ها با سرعت بیشتری جذب بازار کار شوند.

معایب نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد
این نظام اقتصادی معایب بسیار اندکی دارد ولی برطرف کردن همین معایب اندک هم برای بهینه‌سازی شرایط اقتصادی اهمیت زیادی دارد. اولین نقطه ضعف نظام اقتصاد آزاد این است که افرادی که تنبل هستند یا از نظر ذهنی پرورش کافی پیدا نکرده‌اند، نمی‌توانند از فرصت‌های موجود در اقتصاد استفاده کنند. در واقع همان‌طور که یک فرد تحصیل‌کرده و خلاق با سرعت می‌تواند رشد کند یک فرد تنبل و نا‌توان هم نمی‌تواند در رقابت برای تصاحب فرصت‌های اقتصادی موفق باشد و به دنبال آن به فردی فقیر و آسیب‌دیده تبدیل می‌شود. برای کنترل این وضعیت و مقابله با تبدیل شدن این مشکل اقتصادی به یک بحران اجتماعی باید سازمان‌هایی در کشور ایجاد شود که خدمات لازم را به این افراد ارائه دهند و از فقر بیشتر آنها جلوگیری کنند. از طرف دیگر در این فضای اقتصادی، آموزش اهمیت بیشتری دارد. در این فضا افراد به تنهایی تصمیم‌گیری می‌کنند و تصمیمات آنها می‌تواند روی زندگی فردی و اجتماعی‌شان اثر بگذارد. در این شرایط آموزش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. باید سطح آموزش به گونه‌ای باشد که افراد به سمت تصمیمات سازنده هدایت شوند و از دیدگاه‌های مخرب دوری کنند. از دیگر معایب این نظام اقتصادی می‌توان به این موارد اشاره کرد:
1- اولویت‌های سرمایه‌گذاری به سمت سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی است که سودآوری بیشتری دارد نه اینکه سرمایه‌ها در بخش‌هایی صرف شود که بیشترین منافع را برای جامعه داشته باشد یا بیشترین تقاضا در جامعه برای آنها وجود داشته باشد.
2- در این شرایط اقتصادی فضای کار سخت‌تر می‌شود و افرادی می‌توانند در جامعه کار کنند که مهارت‌های بیشتر، تحصیلات بالاتر و توانایی‌های بیشتری دارند. این افراد درآمدهای زیادی به دست می‌آورند و در مقابل افراد دیگر دستمزدهای اندکی کسب می‌کنند. در نتیجه فاصله‌های موجود در فضای اقتصادی زیاد‌تر می‌شود.
3- افزایش نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی یکی دیگر از معایب است. در این فضا ثروتمندان با سرعت زیادی رشد می‌کنند و فقرا توان لازم برای رشد با سرعت بالا را ندارند و همین مساله سبب می‌شود فاصله آنها هر روز بیشتر شود.
با اینکه ویژگی‌های اقتصاد آزاد بسیار ایده‌آل است و اقتصاد را به سمت رشد و توسعه هدایت می‌کند ولی ایجاد این فضای اقتصادی ایده‌آل بسیار دشوار است. به همین دلیل بسیاری از اقتصاددانان پیشنهاد می‌کنند نظام اقتصادی مختلط در کشور اجرا شود. نظامی که دولت‌ها در تخصیص منابع اقتصادی و توزیع ثروت نقش داشته باشند ولی افراد و بنگاه‌های اقتصادی به فعالیت در فضای اقتصادی و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی مشغول باشند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها