شناسه خبر : 15640 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کارگاه آموزشی طراحی بازار با حضور دو اقتصاددان جوان ایرانی و یک اقتصاددان برجسته بین‌المللی برگزار شد

متخصصان بازار در ایران

روز یکشنبه چهاردهم شهریورماه، پل میلگرام به ایران آمد تا در کارگاه آموزشی علم جدید طراحی بازار سخنرانی کند، در این برنامه نیم‌روزه، محمد اکبر‌پور و علی شوریده نیز به ایراد سخن پرداختند. محمد اکبر‌پور ضمن معرفی شاخه طراحی بازار، به برخی از مهم‌ترین کاربردهای این حوزه از جمله بازار حراج‌ها و پیوند کلیه پرداخت. سپس نوبت به علی شوریده رسید تا از تحقیقات کاربردی این شاخه از اقتصاد در حوزه بازارهای مالی سخن بگوید. نکته مهم این کارگاه که آن را به نوعی متمایز می‌کرد، بررسی بنیان‌های نظری و ریاضیات نظریه طراحی بازار بود. این مساله سبب شد تا این کارگاه نه فقط برای دانشجویان و پژوهشگران اقتصاد بلکه برای دانشجویان سایر رشته‌ها مثل مهندسی نیز قابل درک باشد.

سیدمحمدامین طباطبایی

روز یکشنبه چهاردهم شهریورماه، پل میلگرام به ایران آمد تا در کارگاه آموزشی علم جدید طراحی بازار سخنرانی کند، در این برنامه نیم‌روزه، محمد اکبر‌پور و علی شوریده نیز به ایراد سخن پرداختند. محمد اکبر‌پور ضمن معرفی شاخه طراحی بازار، به برخی از مهم‌ترین کاربردهای این حوزه از جمله بازار حراج‌ها و پیوند کلیه پرداخت. سپس نوبت به علی شوریده رسید تا از تحقیقات کاربردی این شاخه از اقتصاد در حوزه بازارهای مالی سخن بگوید. نکته مهم این کارگاه که آن را به نوعی متمایز می‌کرد، بررسی بنیان‌های نظری و ریاضیات نظریه طراحی بازار بود. این مساله سبب شد تا این کارگاه نه فقط برای دانشجویان و پژوهشگران اقتصاد بلکه برای دانشجویان سایر رشته‌ها مثل مهندسی نیز قابل درک باشد. گزارشی از محتوای این کارگاه که در دانشگاه خاتم برگزار شد اکنون پیش روی شماست.

آغاز کارگاه و توضیحات محمد اکبرپور
ساعت 9:30 دقیقه صبح محمد اکبرپور به روی صحنه آمد و با اشاره به برگزاری کارگاه به زبان انگلیسی، تاکید کرد که ارائه او و سایرین به زبان انگلیسی خواهد بود. این اقتصاددان جوان ایرانی در ابتدای ارائه، به بیان توضیحات کلی درباره نظریه بازی و طراحی بازار پرداخت و تفاوت‌های این دو را به تفصیل بیان کرد. اکبرپور در ابتدا با اشاره به مدل پایه‌ای این حوزه یعنی او سی جی که از نام سه اقتصاددان یعنی ویکری، کلارک و گروو تشکیل شده است، بیان داشت که بسیاری از مسائل این حوزه با این مدل پایه‌ای قابل حل است. هرچند که این مدل نواقصی را نیز به همراه دارد. و این مساله سبب می‌شود در برخی حوزه‌ها نتوان به طور کامل از آن بهره برد.
پس از ایراد مبانی نظری و جزییات ریاضی، نوبت به جذاب‌ترین قسمت موضوع یعنی کاربردهای عملی این محاسبات رسید که بخش دوم صحبت‌های اکبرپور را شامل می‌شد. او به طور خاص اشاره داشت که در هر سال بیش از پنج هزار بیمار کلیوی در آمریکا از طریق مبادلات مشابهی، پیوند کلیه را انجام می‌دهند. همه‌ساله، هزاران بیمار به همراه اهداکننده مورد نظرشان، که البته کلیه‌اش با آنها سازگار نیست، وارد این دو بازار می‌شوند. هر کدام از اهداکنندگان امکان اهدای کلیه به بیماران گوناگونی در این بازار و هرکدام از بیماران امکان دریافت کلیه از اهداکنندگان مختلفی را دارند. بنابراین، یک شبکه (یا گراف) بسیار عظیم از امکان پیوندهای کلیه گوناگون فراهم می‌شود. چیزی که طراح بازار به دنبال آن است یافتن تبادلاتی از جنس ذکر شده در فوق است: تبادلاتی که در آن گروهی از افراد بتوانند به شکل مشترک به یکدیگر کلیه بدهند و از هم کلیه بگیرند. یافتن چنین چرخه‌هایی از تبادلات از فعالیت‌های مهم پژوهشی دانشمندان طراحی بازار در دهه اخیر بوده است. در این راه معمولاً دشواری‌های بسیار زیادی به چشم می‌خورد.
در ادامه این ارائه، اقتصاددان جوان ایرانی به بررسی پیچیدگی‌های موجود در این مساله پرداخت که از این نظر می‌توان گفت بخش مهمی از زمان کارگاه یادشده به او اختصاص داشت. استادیار اقتصاد دانشگاه استنفورد بیان کرد که یکی از مشکلات نظری این مساله در اینجا خود را بروز می‌دهد که یافتن بهترین چرخه‌های ممکن از نظر محاسباتی بسیار زمان‌بر است و می‌تواند روزها و هفته‌ها از ابرکامپیوترهای فعلی وقت بگیرد. راه‌حل این مساله خلق الگوریتم‌های نوینی برای این محاسبات است و دانشمندان نشان داده‌اند که این الگوریتم‌ها در زمانی بسیار معقول، مساله بهینه‌سازی مورد نظر طراح بازار را حل می‌کند. توضیح دقیق این الگوریتم در این گزارش امکان‌پذیر نیست.
یکی دیگر از مشکلات پیش‌روی تحلیل چنین بازارهایی این است که امکانِ عملی شکل دادن چرخه‌هایی با بیش از سه بیمار وجود ندارد چرا که این عمل‌های پیوند باید به شکل همزمان صورت بگیرند و در نتیجه نیاز برای چرخه‌ای با مثلاً پنج بیمار و الزام به صورت گرفتن 10 عمل در 10 اتاق عمل به شکل همزمان خواهد بود. در این حالت شما اجازه ندارید قراردادی امضا کنید که طبق آن امروز یک کلیه به شما پیوند زده شود و در ازای آن فردا شما یک کلیه به بیماری دیگر اهدا کنید. بنابراین تنها راه اطمینان از اینکه بیمار شما در ازای اهدای کلیه شما یک کلیه دریافت خواهد کرد، همزمان صورت دادن این دو عمل اهدای کلیه است. در غیر این صورت، شخصی که عمل پیوند کلیه به بدنش زودتر انجام شده می‌تواند از اهدای کلیه همراهش به بیماری دیگر جلوگیری کند و این برای آن بیمارِ دیگر یک فاجعه است چرا که نه‌تنها کلیه‌ای به بدنش پیوند داده نشده، بلکه حتی کلیه همراهش هم به شخصی دیگر اهدا شده و او دیگر امکان حضور در بازار مبادله کلیه را نخواهد داشت.index:1|width:300|height:200|align:left
مساله مشکل‌ساز همزمانی پیوندها که نیاز به همراهی ده‌ها پزشک و اتاق عمل دارد به شکل هوشمندانه‌ای توسط الوین راث -برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۲- و همکارانش حل شده است. در چنین شرایط ارائه شده، اهداکننده فداکار می‌تواند کلیه خود را به بیمار الف اهدا کند و سپس همراه بیمار الف می‌تواند کلیه خود را به بیمار ب اهدا کند و همراه بیمار ب به بیمار ج و به همین ترتیب این فرآیند ادامه خواهد یافت.
نکته مهم این است که این عمل‌ها دیگر نیازی به همزمانی ندارند چرا که وقتی اهداکننده فداکار کلیه‌اش را به بیمار الف اهدا کند، حتی اگر همراه الف با احتمالی کم به قول خود عمل نکند و کلیه‌اش را به بیمار ب اهدا نکند، هرچند اتفاق تلخی رخ داده، اما یک فاجعه رخ نداده است چرا که بیمار ب و همراهش هنوز در بازار مبادله کلیه حضور دارند.
مشکل عدم همکاری بیمارستان‌ها که به طور خاص در آمریکا مشاهده می‌شود و ابزار نظریه بازی‌ها برای رفع آن وارد عمل شده است به صورت زیر است: بیماران کلیوی معمولاً اول از همه به یک پزشک در یکی از بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند. در صورتی که یافتن یک کلیه برای این بیمار کار سختی نباشد، بیمارستان‌ها ترجیح می‌دهند بیمار را به مرکز دیگری معرفی نکنند و در بیمارستان خودشان مبادله کلیه را صورت دهند اما در صورتی که یافتن کلیه برای بیمار کار سختی باشد او را به بازار مرکزی کلیه معرفی خواهند کرد. بنابراین مشکلی مهم عارض می‌شود که بیشتر بیمارهایی که در بازار مرکزی حضور دارند بیمارهایی هستند که یافتن کلیه برای آنها دشوار است. این در حالی است که اگر بیمارستان‌ها همه بیماران کلیوی‌شان را به آن مراکز معرفی کرده بودند، امکان شکل دادن ترکیبی از پیوندها وجود داشت که در آنها تعداد بیشتری از بیماران نجات پیدا می‌کردند. در واقع، بازی استراتژیک بیمارستان‌ها با بازار متمرکز، منتج به ایجاد یک عدم بهینگی در بازار می‌شود. در این حالت وضع کردن یک قانون برای منع انجام عمل جراحی (به شکل غیروابسته) در داخل بیمارستان‌ها نیز چندان کار ساده‌ای نیست.
این مساله اما حل نشده باقی ‌مانده است و تنها در سه سال اخیر مقالاتی در این مورد نوشته شده و کماکان راه‌حل جامعی ارائه نشده است. ایده اصلی این مقالات، ارائه سیستم‌های تشویقی برای بیمارستان‌هایی است که بیمارانی را که یافتن کلیه برای آنها ساده است به بازار مرکزی معرفی می‌کنند. برای یافتن شواهدی بهتر از این مکانیسم می‌توانید به مثال شرکت‌های هواپیمایی‌ای فکر کنید که برای مشتریان دائمی خود تخفیف‌های ویژه در نظر می‌گیرند. بازار مرکزی کلیه نیز می‌تواند برای بیمارستان‌هایی که بیشترین تعداد بیمار ساده را به مرکز معرفی کنند، امتیازاتی در نظر بگیرد و به عنوان مثال تضمین کنند که برای انجام عمل پیوند به روی بیماران سخت آنها، امتیاز ویژه‌ای قائل می‌شوند. اگر تعادل چنین مکانیسم تشویقی‌ای همه بیمارستان‌ها را به فرستادن همه بیمارانشان به بازار مرکزی رهنمون کند، در این صورت هم کارایی اجتماعی افزایش می‌یابد و هم سیستم تشویقی، ناعدالتی اخلاقی‌ای پدید نمی‌آورد.
مقایسه بازارهای پیوند کلیه در آمریکا، هلند و اندونزی و... پایان‌بخش این کنفرانس بود که با یک نکته کلیدی توام با طنز نیز همراه شد. محمد اکبرپور سخنان خود را با این جمله به پایان برد: با وجود تمام این پیشرفت‌ها، مهم‌ترین توصیه من این است که بیشتر آب بنوشیم تا با احتمال کمتری به بیماری کلیوی دچار شویم.

کاربرد طراحی بازار در بازارهای مالی
علی شوریده دانش‌آموخته دانشگاه مینه‌سوتا و استادیار دانشگاه کارنگی ملون آمریکا، در ادامه این کارگاه، به ارائه مطلب پرداخت. مطالب علی شوریده از پیچیدگی‌های فنی و ریاضی بیشتری برخوردار بود اما همچنان مثال‌های مهمی از کاربرد طراحی مکانیسم را دربر داشت. این اقتصاددان ایرانی که حوزه تخصصی‌اش، نظریه قرارداد، اقتصاد کلان و بازارهای مالی است، به طور خاص به موضوع کژگزینی و مخاطرات اخلاقی در صنعت بیمه اشاره کرد. سپس به پیچیدگی‌های آکادمیک موضوع پرداخت تا بگوید، چگونه روش‌های ریاضی مرسوم در دنیای علوم کامپیوتر به حل موضوعات اقتصادی و مدل‌سازی آنها کمک کرده است.index:2|width:300|height:200|align:left
شوریده در ادامه گفت: سازگاری انگیزه به عنوان هسته مرکزی طراحی مکانیسم عمل می‌کند. انگیزه‌های فردی که به دلیل توزیع اطلاعات بین عاملان ایجاد می‌شود باعث می‌شود که اصل آشکارساز مورد خدشه قرار گیرد و طراحی مکانیسم به دنبال آن است که در هر مورد مطالعاتی این موضوع را جست‌وجو کند که چگونه می‌توان عاملان را به سمت آشکارسازی خواسته‌های خویش هدایت کرد. بدین شکل تئوری مکانیسم چارچوب کاری قوی برای تحلیل بازارهای مختلف و سیاستگذاری‌ها به دست می‌دهد. از بازار بیمه گرفته تا وضع مالیات و... و باز در تمام این موارد طراحی مکانیسم به دنبال اطلاعات خاص هر فرد است که می‌تواند برای او ایجاد انگیزه برای عدم آشکارسازی مطالباتش را کند و در نتیجه در پی راه‌حل است.
در واقع مساله اصلی در طراحی مکانیسم از آنجا آغاز می‌شود که اصولاً فعالیت‌های اقتصادی همراه با توزیع اطلاعات است. هر عاملی تمامی اطلاعات را در دست ندارد و اطلاعات هر فرد چون داده شخصی که به او امتیاز می‌دهد عمل می‌کند.
مکانیسم بازار آنچنان که از منظر نئوکلاسیک برمی‌آید با دامن زدن بهینه پارتو کاراترین عملکرد اقتصادی را به همراه دارد. اما مساله آنجاست که فروض بازاری از جمله اطلاعات کامل، فضای رقابتی و… در اکثر اوقات در عالم واقعیت رخ نمی‌دهد و در نتیجه بهینه پارتو نظریه‌ای غیرعملی قلمداد می‌شود. اما یک پاسخ درخور توجه که همچنان غیرقابل‌انکار می‌نماید آن است که حتی اگر مکانیسم بازار قادر نباشد به بهترین نقطه دست یابد اما آلترناتیوی را ارائه می‌دهد که بهتر از مکانیسم‌های دیگر است. طراحی مکانیسم نیز بدون رد این ادعا مدعی آن است که می‌تواند در موارد مختلف تصویری واقعی‌تر را از شرایط مورد مطالعه و بهترین راه‌حل‌های موجود ارائه دهد. در حقیقت این تئوری وسیله‌ای برای تحلیل واقعی‌تر و علمی‌تر موضوعات اقتصادی است که نقطه کارا و عملی را به دست می‌دهد.
بررسی مطالعات موردی از اقتصاد آمریکا و ابزارهای مشتقه در بازارهای مالی که همگی مثال‌هایی از کاربرد این شیوه جدید مطالعاتی در دنیای فاینانس و اقتصاد بودند، پایان‌بخش مطالب علی شوریده بود.

و اما اصل مطلب
بعد از ظهر یکشنبه بالاخره نوبت به پل میلگرام رسید تا مطالبش را ارائه کند، در ابتدا محمد اکبرپور با تمجید از میلگرام جایگاه علمی او را یادآور شد و به تجربه شخصی‌اش و مشاوره‌های آکادمیک میلگرام به عنوان استاد مقطع دکترای دانشگاه استنفورد اشاره کرد، که در روشن ساختن مسیر آکادمیک این اقتصاددان جوان ایرانی بسیار یاری‌رسان بوده‌اند. سپس میلگرام پشت تریبون آمد.
او به پایه‌ای‌ترین تعاریف اقتصادی در این زمینه یعنی محصول اشاره کرد و سپس به بررسی مبانی نظری موضوع پرداخت. او به طور خاص به جنبه‌هایی ارجاع داد که بیشتر آنها را محمد اکبرپور در ارائه آغازین خود به تفصیل بیان کرده بود. از همین رو درک مثال‌های مطروحه از سوی میلگرام برای مخاطبان چندان سخت نبود.index:3|width:300|height:200|align:left
مهم‌ترین نکته آکادمیکی که در این مرحله میلگرام به آن اشاره کرد ارائه توضیحاتی پیرامون الگوریتم حریصانه بود. الگوریتم حریصانه یا آزمند شبیه روش‌های پویا اغلب برای حل مسائل بهینه‌سازی استفاده می‌شوند. این الگوریتم بهترین انتخاب را با توجه به شرایط مساله انجام می‌دهد به امید آنکه با ادامه همین روش بهینه‌سازی انجام شود. البته این نکته را که بهترین انتخاب فعلی ما را به جواب بهینه می‌رساند باید اثبات کرد. در شیوه حریصانه در هر مرحله عنصری که بر مبنای معیاری معین به عنوان بهترین مورد به نظر می‌رسد، بدون توجه به انتخاب‌هایی که قبلاً انجام شده یا در آینده انجام خواهد شد، انتخاب می‌شود. الگوریتم‌های حریصانه اغلب راه‌حل‌های ساده‌ای هستند. در روش حریصانه برخلاف روش پویا، مساله به نمونه‌های کوچک‌تر تقسیم نمی‌شود. به عبارت دیگر در روش حریصانه، رسیدن به هدف در هر گام مستقل از گام قبلی و بعدی است. یعنی در هر مرحله برای رسیدن به هدف نهایی، مستقل از اینکه در مراحل قبلی چه انتخاب‌هایی صورت گرفته، و انتخاب فعلی ممکن است چه انتخاب‌هایی در پی داشته باشد، انتخابی که در ظاهر بهترین انتخاب ممکن است صورت می‌پذیرد. به همین دلیل است که به این روش، روش حریصانه گفته می‌شود.
میلگرام سپس این‌گونه ادامه داد: وجود مشکلات و تحولات پیچیده دنیای امروز که حل آنها را فراتر از قلمرو یک‌رشته خاص برده باعث رشد پژوهش‌های میان‌رشته‌ای شده، که خود مستلزم همکاری‌های مشترک میان رشته‌های گوناگون علمی است. محصور ماندن مطالعات در مرزهای مشخص رشته‌ای، نه‌تنها مانع نوآوری و خلاقیت می‌شود بلکه نمی‌تواند پاسخگوی مسائل و مشکلات بسیار پیچیده دنیای امروزی باشد. یکی از اصلی‌ترین این مطالعات میان‌رشته‌ای، اقتصاد و بازار امواج رادیویی و تلویزیونی است که تیم آکادمیکی با هدایت این اقتصاددان به طراحی بازار و قیمت‌گذاری آن پرداخته است. او ضمن اشاره به پیچیدگی‌های فنی و محاسباتی این مدل، تاکید کرد خوشبختانه در حال حاضر این مدل به قدری خوب کار می‌کند که حتی خود ما هم از کارکرد خوب آن شگفت‌زده شده‌ایم.
ارجاع به اصول اولیه نظریه حراج‌ها و قیمت‌گذاری در بازار و نیز مرور اصول اقتصاد خرد و بررسی مشوق‌های اقتصادی در این زمینه، پایان‌بخش صحبت‌های میلگرام بود که درواقع به موضوع پیوند اقتصاد با علوم کامپیوتر اشاره داشت. حرف اصلی میلگرام را در این زمینه می‌توان این‌گونه خلاصه کرد که مدل طراحی‌شده از سوی او و همکارانش جایی مابین نظریه‌های اقتصادی و مدل‌های پیچیده مهندسی قرار دارد. به عبارت بهتر او سعی کرده است برای حل یک مشکل کلیدی در دنیای امروز یعنی نحوه تعامل بازار امواج رادیویی و تلویزیونی، از مجموعه‌ای از این دانش‌ها بهره بگیرد که علی‌الظاهر تا حد زیادی نیز موفق بوده است. میلگرام در انتها از حضورش در ایران ابراز خوشحالی کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها