شناسه خبر : 15200 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی آثار مکتوب و منتشرشده پل میلگرام

از تئوری تا عمل

پل میلگرام، متولد ۲۰ آوریل ۱۹۴۸ در شهر دیترویت در ایالت میشیگان است. او در حوزه تئوری بازی، به خصوص تئوری حراج و استراتژی‌های قیمت‌گذاری خبره است. میلگرام به همراه نانسی استوکی قضیه بدون تجارت(No - trade theorem) را ارائه داده است.

محمد علی‌نژاد

پل میلگرام، متولد 20 آوریل 1948 در شهر دیترویت در ایالت میشیگان است. او در حوزه تئوری بازی، به خصوص تئوری حراج و استراتژی‌های قیمت‌گذاری خبره است. میلگرام به همراه نانسی استوکی قضیه بدون تجارت (No-trade theorem) را ارائه داده است. تا به امروز بیش از صدها اثر و مقاله از او در نشریات معتبر علمی در حوزه اقتصاد به چاپ رسیده است. میلگرام همچنین نرم‌افزارهایی را برای ایجاد بازار بهینه برای بورس‌ها و حراج‌های تجاری پیچیده طراحی کرده است. میلگرام، در محدوده وسیعی از حوزه‌های غیرمعمول اقتصاد شامل حراج‌ها، طراحی بازار، قراردادها و مشوق‌ها (incentive theory)، اقتصاد صنعتی، اقتصاد سازمان‌ها، تامین مالی و تئوری بازی‌ها سمینارهای متعددی را برگزار کرده است. بر اساس آمار گوگل، کتاب‌ها و مقالات میلگرام بیش از 70 هزار بار در مقالات مختلف ارجاع داده شده‌اند.
کتاب اقتصاد،‌ مدیریت و سازمان‌ها، در سال 1992 اولین کتاب منتشر‌شده میلگرام بود که با همکاری جان رابرتز به چاپ رسید. این کتاب در خصوص زمینه‌های گوناگون اقتصادهای مدرن و رشته‌های دیگر صحبت می‌کند اما یک رویکرد منسجم، سازگار و مبتکرانه را برای حل مشکلات در سازمان‌دهی انگیزه مردم و هماهنگ ‌کردن فعالیت‌های آنها ارائه می‌دهد. میلگرام و رابرتز در این کتاب، پیشنهاد می‌دهند نقش کلیدی مدیریت درون سازمان‌ها، تضمین همکاری است در حالی که تعریف همکاری خود به عنوان یکی از مشکلات اولیه اقتصاد مطرح است. با انعکاس نفوذ تصمیم‌گیری محدود، بسیاری از بخش‌های این کتاب درباره زمانی است که طرفین با اطلاعات ناقص مواجهند. میلگرام و رابرتز رابطه عملی میان رفتارهای قاعده‌محور با عملکرد مجموعه‌ای از قوانین وابسته به قوانین دیگر در شرکت‌ها را تایید می‌کنند. آنها بحثی آموزنده از وابستگی متقابل را در رفتار سازمانی و استراتژی‌ها به عنوان متغیرهای طراحی ارائه می‌دهند.
«قراردهای اشتغال، فعالیت‌های اثرگذار و طراحی سازمانی کارا» یکی از مقالات معروف میلگرام در زمینه اقتصاد سیاسی بوده که در سال 1988 در نشریه اقتصاد سیاسی آمریکا به چاپ رسید. در چکیده این مقاله آمده است،‌ وقتی تغییر شغل پرهزینه است، قراردادهای اشتغال پربازده معمولاً در جبران خسارت وارد‌شده به کارگران ناموفق عمل می‌کنند. بنابراین،‌ وقتی مدیران تصمیمات سختگیرانه‌ای می‌گیرند، شاغلانی که در معرض این تصمیم قرار گرفته‌اند زمان زیادی را برای تطبیق با تصمیم آنها هدر خواهند داد. طراحی سازمانی کارا،‌ با محدود کردن صلاحدید تصمیم‌گیرندگان، به‌ویژه برای تصمیماتی که عواقب توزیعی بزرگی داشته ولی عواقب کمی روی سازمان دارند، به مقابله با این تمایل می‌پردازد.
میلگرام در کاری مشترک با جان رابرتز، به بررسی «اصل لوشاتلیه» در اقتصاد می‌پردازد. مقاله‌ای که در سال 1996 به چاپ رسید، اصل لوشاتلیه که به وسیله پل ساموئلسن وارد اقتصاد شد، اظهار می‌کند که در نقطه تعادل بلندمدت، مشتقات حاصل از یک تقاضای جبرانی بلندمدت با توجه قیمت از لحاظ مقدار بزرگ‌تر از مشتقات یک تقاضای جبرانی کوتاه‌مدت خواهد بود. میلگرام با معرفی اصل لوشاتلیه توسعه‌یافته آن را روی تغییرات قیمتی بزرگ و تقاضای غیرجبرانی و همچنین محدوده وسیعی از مسائل بیشینه‌سازی مقعر و غیرمقعر خارج از دامنه تئوری تقاضا اعمال کرد.
یکی از مقالات معروف منتشر‌شده میلگرام با عنوان «اقتصاد تولید مدرن: تکنولوژی،‌ استراتژی و سازمان» بارها به وسیله محققان و پژوهشگران مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. میلگرام در این مقاله در کنار جان رابرتز تحولات موجود در تولید کارخانه‌ها در آن زمان را مورد بررسی قرار داده است. مدل تولید انبوه، به وسیله نگرش شرکت چند‌محصولی منعطف جایگزین شده است. نگرشی که با استفاده از تجهیزات پیشرفته تکنولوژیک و حالات جدید سازمان‌ها،‌ بر کیفیت و پاسخ سریع به شرایط بازار تاکید می‌کند. مدل بهینه‌سازی شرکت‌های ارائه‌شده به وسیله میلگرام بسیاری از الگوهای مشاهده‌شده را ایجاد می‌کند که علامتی از تولید مدرن است.
«فروشنده‌ها چه چیزی را به شما نمی‌گویند: اقناع و افشا در بازارها» عنوان مقاله‌ای است که میلگرام در سال 2008 به چاپ رسانده است. این پژوهش که بیش از 100 بار در مقالات دیگر ارجاع داده شده است به بحث در خصوص سرمایه‌گذاری در عرضه اولیه عمومی جدید سهام یک شرکت می‌پردازد. این مقاله استدلال‌های نظری در خصوص چگونگی افشای اطلاعات به وسیله فروشندگان در تلاش برای تشویق خریداران و نقش بالقوه قوانین در تشویق برای افشای اطلاعات مفید را مورد بررسی قرار داده و به سوالاتی این چنینی پاسخ می‌دهد: یک سیستم گزارش‌دهی خصوصی تا چه حد کارکرد مناسبی خواهد داشت؟ چه زمانی ما انتظار داریم که اطلاعات مربوط گزارش شوند؟ اگر انجام آزمایش و گزارش‌دهی به فروشنده پرهزینه است، آیا این آزمایش‌ها و گزارش‌ها به‌صورت جزیی،‌ انجام خواهد شد؟ چه زمانی از انتشار برخی اطلاعات صرف‌نظر می‌شود؟ و چه دسته‌ای از اطلاعات منتشر نمی‌شوند؟ میلگرام در این مقاله به مطالعه تئوری بازی‌های ترغیبی پرداخته‌ است. بازی‌هایی که در آن یک یا چند فروشنده، اطلاعات تاییدپذیری را برای خریداران ارائه می‌کنند تا روی آنها تاثیر کافی بگذارند.
«تطبیق با تضادها» عنوان مقاله‌ای دیگر از این اقتصاددان بزرگ آمریکایی است که در سپتامبر 2005 در نشریه مروری بر اقتصاد آمریکا به چاپ رسید. در این مقاله، میلگرام در کنار جان ویلیام هاتفیلد، «قانون تقاضای کلی»1 جدیدی را برای کارگران ناهمگون جدا از هم ارائه کرده و نشان دادند، زمانی که کارگران جایگزین می‌شوند، این قانون به وسیله شرکت‌هایی با سود بیشینه ارضا می‌شود. زمانی که کارگران جایگزین شده و قانون نیز ارضا شده است، گزاره‌های درست و واقعی یک استراتژی غالب برای کارگرانی است که در الگوریتم حراج /تطبیق مشغول هستند. این پژوهش همچنین دسته بزرگی از اولویت‌هایی را که هر دو شرایط را ارضا می‌کنند تشریح می‌کند.
در سال 2011، مقاله‌ای با عنوان «مسائل بحرانی در عمل طراحی بازار» از میلگرام به چاپ رسید. مقاله‌ای که در آن به تحولات طراحی بازار از سال 1994 اشاره شده است. آن‌طور که میلگرام در این پژوهش می‌گوید،‌ سال‌های بعد از 1994 شاهد ظهور طراحی بازار به عنوان نظمی جدید در اقتصاد بود، که در آن پژوهش و عمل در تطبیق و بازارهای حراج تاثیر قدرتمندی داشتند. مشکل طراحی بازارهای حراج کارآمد باعث شد تا طراحان اقتصادی مسائل بنیادی نظیر تعریف کالاهای اساسی، راه‌های ارتباط با بازار، ایجاد تعادل میان انگیزه ارائه گزارش راستگویانه و دیگر جنبه‌های عملکرد مکانیسم و تعیین دامنه بازارها را مجدداً مورد بررسی قرار دهند.
یکی از آخرین مقالات منتشر‌شده میلگرام، با عنوان «طراحی مکانیسم‌های تخصیصی تصادفی: تئوری و کاربردها» در سال 2013 به چاپ رسید. میلگرام در این پژوهش تئوری واگذاری تصادفی را به منظور تطبیق با تخصیص چند‌واحدی2 و قیود مختلف دنیای واقعی عمومی کرده است. این اقتصاددان به کمک همکارانش در این پژوهش، مکانیسم‌های جدیدی را توسعه دادند که در چنین محیط‌هایی عادلانه و تقریباً کارا و ترکیب ویژه‌ای از اولویت‌های تعویض‌پذیر باشد. آنها همچنین، تکنیک «تضمین ابزار»3 را گسترش دادند که بی‌عدالتی‌های سابق موجود در تخصیص تصادفی را محدود کرده و یک محیط نسبتاً عادلانه برای تصادفی‌سازی را تامین می‌کند. تکنیکی که برای مشکلات واگذاری چند‌واحدی به‌کار گرفته شود.

اما کتاب «به کارگیری تئوری حراج» با عنوان انگلیسی Putting Auction Theory to Work» به معرفی دقیق و کامل تئوری حراج مدرن و کاربردهای مهم جدید آن پرداخته است. این کتاب که در سال 2004 به وسیله انتشارات دانشگاه استنفورد و در حوزه اقتصاد خرد به چاپ رسیده است به وسیله این تئوری‌پرداز اقتصادی پیشرو و به منظور راهنمایی برای ایجاد طراحی حراج‌های طیفی جدید ارائه شده است. در ادامه به معرفی کامل این کتاب پرداخته‌ایم.
کتاب «به کارگیری تئوری حراج» نشات‌گرفته از بینش پدیدآمده از تدریس، تحقیق و مشاوره میلگرام در خصوص طراحی حراج است. برای میلگرام که زمان طولانی در این سه بخش مشغول به کار بوده است در واقع مرزی میان این سه مبحث وجود ندارد. میلگرام رساله مقطع دکترای حرفه‌ای خود را در مورد تئوری حراج و تحت نظر رابرت ویلسون نوشته، کسی که همچنین در خصوص چگونگی ارائه پیشنهاد به شرکت‌کنندگان در حراج و در مورد چگونگی طراحی حراج‌ها به دولت‌ها مشاوره می‌دهد.
15 سال بعد از دفاع از رساله دکترا، میلگرام و ویلسون پروپوزالی را ارائه کردند که به عنوان اساس طراحی حراج طیفی4
(Spectrum auction) کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) تبدیل شد، این طرح به عنوان موثرترین طراحی حراج در قرن بیستم شناخته می‌شود. طراحی FCC با متغیرهایی برای فروش طیفی در شش قاره کپی‌برداری شد. در این مدت، میلگرام به شدت در مورد تئوری حراج فکر کرد و به دنبال عملی کردن این موضوع بود.
فعالیت میلگرام برای نوشتن این کتاب از بهار 1995، و زمانی که در حال ارائه پروژه چرچیل در دانشگاه کمبریج بود، آغاز شد. این سخنرانی، بر تاریخچه و طراحی حراج‌های طیفی به وسیله FCC در آغاز سال 1994 و تجربه شرکت‌کنندگان در حراج‌ها تاکید داشت. در آن زمان میلگرام و ویلسون تنها چند هفته نیاز داشتند تا طراحی و توصیه‌های خود را ارائه دهند، پروژه چرچیل میلگرام نیز در راستای تحلیل توصیه‌ها از طریق شناسایی محیطی که در آن طراحی جدید حراج‌ها موثر باشد، مکمل این کار بود. رویدادهایی باعث شد تا پروژه میلگرام به تعویق بیفتد اما این پروژه زمانی تقویت شد که میلگرام در یکی از واحدهای درسی در سال 1996 در دانشگاه استنفورد در خصوص تئوری حراج‌ها به سخنرانی پرداخت. در پایان‌نامه سال 1978، میلگرام از هفت نتیجه اصلی تئوری حراج نوشت. دو دهه بعد، دیدگاه‌های بسیار زیادی وجود داشت که مهم‌ترین این نتایج چیست و چگونه می‌توان این تئوری فوق‌العاده زیبا را به بهترین شکل سنتز کرد. چیزی که تئوری میلگرام را نسبت به تلاش‌های قبلی متمایز کرده و جنبه عملی‌تر و جامع‌تری به آن داد این بود که این تئوری بر اساس تئوری تقاضای سنتی و تجارب دنیای واقعی شکل گرفته بود.میلگرام با استفاده از تکنیک‌های آشنا، قضیه پوش (envlope theorem)، روش‌های استاتیک تطبیقی (comparative statics methods) و مفاهیم تئوری تقاضا نظیر جایگزینی و مکمل، تئوری حراج را تقریباً با تئوری تقاضا یکی کرد. نگاه میلگرام به تئوری حراج از نظر تاکید و روش با بسیاری از تئوریسین‌های قبل از آن متفاوت بود.
در فصل اول این کتاب، این اقتصاددان مطرح آمریکایی شرح داد که چگونه یک نفر می‌تواند از نتایج تلطیف‌شده تئوری حراج در طراحی عملی استفاده کند. فصل دوم این کتاب نشان‌دهنده روش برخورد متمایز میلگرام نسبت به حراج ویک‌ری بوده که توضیح می‌دهد چگونه مزایای نظری قابل‌توجه حراج به وسیله معایب به همان‌اندازه قابل توجه جبران می‌شود، موضوعی که اغلب از آن صرف نظر می‌شود. فصل‌های سوم و چهارم این کتاب، نتایج کلاسیک تئوری حراج را با استفاده از ابزارهای تئوری تقاضای ساده بسط می‌دهد: قضیه پوش و تکنیک‌های استاتیک تطبیقی.
این موضوع تضاد شدیدی با کتاب‌های مرجع اقتصاد خرد دارد که تاکید می‌کند «اصول افشاسازی» متمایز، ابزار اصلی تئوری طراحی مکانیسم هستند (مس کولل،‌ وینستون و گرین، 1995)، ابزاری که هیچ سنخیت یا ارتباطی با تئوری تقاضا ندارد.
در فصل پنجم، نویسنده کتاب با بررسی مجدد مدل‌های حراج با مقادیر وابسته و اطلاعات همبسته آنها را در شرایط یکسان از نو مطرح می‌کند. این رفتار جدید نشان داد که بخش‌هایی از تئوری حراج که تا قبل از این، دشوار به نظر می‌رسید می‌تواند با استفاده از روش‌های مشابه بسیار ساده شود. تجربه میلگرام در مشاوره حراج‌ها نشان می‌دهد که تنها طراحی‌های هوشمندانه جدید یکی از مهم‌ترین دلایل تقریباً همیشگی موفقیت حراج‌ها خواهد بود. پایین نگه داشتن قیمت پیشنهادات، تشویق پیشنهادکنندگان واقعی به شرکت در حراج‌ها، تضمین یکپارچگی فرآیند حراج و مراقبت از اینکه برنده حراج به تعهدات خود عمل کند، از دیگر کلیدهای موفقیت حراج خواهد بود.
فصل ششم این کتاب بر این ملاحظات تاکید می‌کند. این فصل به طور ویژه روی عواقب ورود آزاد و در دسترس بودن ابزار برای طراح به منظور تشویق به ورود به حراجی تاکید می‌کند. فصل‌های 7 و 8 با حوزه‌ای از طراحی حراج سرو کار دارد که در آن ورودی علمی می‌تواند ارزش افزوده زیادی داشته باشد. این مبحث در حوزه حراج‌های چند‌واحدی قرار می‌گیرد. چنین حراج‌هایی برای طیف رادیویی،‌ برق،‌ اوراق خزانه‌داری و کاربردهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. مشکلات طراحی برای چنین حراج‌هایی نه تنها شامل مشکلات معمولی نظیر حقوق تخصیص‌داده‌شده و انگیزه نمی‌شود بلکه همچنین پیچیدگی‌ها را محدود می‌کند بنابراین هزینه‌های متحمل‌شده از سوی پیشنهاددهندگان نباید خیلی زیاد باشد و قابل اطمینان بودن سیستم باید حفظ شود. برخلاف حراج‌های تک‌موضوعی، که در آن اهداف درآمدی و بهره‌وری معمولاً در حداقل تراز قرار دارند، حراج‌های چند‌موردی می‌تواند یک تعادل رادیکال میان این دو هدف ایجاد کند. فصل هشتم، به طور ویژه، چنین تعادلی را برجسته کرده و توضیح می‌دهد که چگونه طراحی جدید اوزوبل-میلگرام در تلاش برای رسیدن به سازش عملی است.

پی‌نوشت‌ها:
1- law of aggregate demand
2- multi-unit allocation
3- utility guarantee
4- پروسه‌ای که به موجب آن دولت از یک سیستم حراج برای فروش حقوق (مجوز) انتقال سیگنال حول برندهای خاص طیف الکترومغناطیسی و برای تعیین منابع طیف کمیاب استفاده می‌کند.


index:2|width:50|height:50|align:right کنت آرو، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1972
پل میلگرام، کار زیربنایی را با نظریه اقتصاد، به خصوص در زمینه تئوری حراج، در‌هم آمیخته است و آن را در حراج‌های طیف الکترومغناطیس به صورت عملی بسط داده است. این کتاب تلفیقی فوق‌العاده از تئوری‌های او و دیگر نظریه‌ها در این حوزه است. اثر مشکلات عملی روی نیاز برای نظریه به طور عمیقی با مثال شرح داده شده است.

index:3|width:50|height:50|align:right جوزف استیگلیتز، برنده نوبل 2001 اقتصاد
یکی از تحولات اخیر در اقتصاد فهم این موضوع است که بازارها به طور خودکار به خوبی عمل نمی‌کنند. مساله طراحی، و طراحی حراج طیفی کمیسیون ارتباطات فدرال که میلگرام در عصر جدید طراحی بازار با استفاده از تئوری اقتصادی پیشرو آن بوده باعث شده تا بازارهای واقعی بهتر عمل کنند. در این کتاب میلگرام ایده‌ها و تئوری‌هایی را مطرح می‌کند که به طور گسترده‌ای در دسترس بوده بنابراین بازارهای دیگر مزایای چنین دیدگاه‌هایی را از آن خود خواهند کرد.

index:4|width:50|height:50|align:right الوین راث، برنده جایزه نوبل سال 2012 و استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد
طراحی بازار یکی از جذاب‌ترین تحولات در نظریه بازی و اقتصاد در عصر حاضر است، و چه کسی می‌تواند در برابر غول این حوزه مقاومت کند؟

index:5|width:50|height:50|align:right جان تیرول برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2014
هیچ کس بهتر از میلگرام نمی‌تواند اطلاعاتی به روز و مفید را در خصوص دستاوردهای نظریه حراج در اختیار خوانندگان و محققان قرار دهد. این کتاب جذاب می‌تواند یک راهنمای جامع برای دانشجویان و طراحان حراج باشد.

index:6|width:50|height:50|align:right راجر میرسون، استاد دانشگاه شیکاگو
در دستان میلگرام، نظریه تئوری به نقطه اوج نظریه بازی و اقتصاد اطلاعات تبدیل شده است. در این کتاب ریاضی با کاربردهای عملی ترکیب شده و به خواننده دید عمیق در خصوص نظریه کلی بازارها می‌دهد. کتاب میلگرام به عنوان یک مرجع قطعی در نظریه حراج برای چند دهه آینده به حساب خواهد آمد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها