شناسه خبر : 12922 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا ایران باید رو به جهانی ‌شدن اقتصاد آغوش بگشاید؟

گفتمان حول جهانی ‌شدن اغلب با طنین ملی‌گرایی اقتصادی همراه می‌شود. همین مساله‌ باعثمی‌شود که منطق «ما علیه آنها» به استدلال هر دو طرف وارد شود و در نتیجه بحثرا بی‌فایده کند.

هشام الموسوی/استادیار اقتصاد در دانشگاه سلطان مولی سلیمان مراکش

گفتمان حول جهانی ‌شدن اغلب با طنین ملی‌گرایی اقتصادی همراه می‌شود. همین مساله‌ باعث می‌شود که منطق «ما علیه آنها» به استدلال هر دو طرف وارد شود و در نتیجه بحث را بی‌فایده کند. این توضیح می‌دهد که چرا اکثریت جهانی ‌شدن را یک تهدید می‌دانند چون آن را یک بازی «مجموع صفر» می‌شمارند: بازی‌ای که هر آنچه یک طرف برده را در واقع طرف دیگر از دست داده است. به این معنا کشورهای متعددی از جمله ایران، خودشان را قربانی جهانی ‌شدن می‌پندارند؛ جهانی‌شدنی که محکوم است به غارت منابع ملی، استثمار کارگران محلی، بالا بردن سطح نابرابری و تحمیل فقر. اما آیا واقعاً این‌طور است؟ برای اینکه بتوان ایران را از این دسته کشورهای صدمه‌دیده از جهانی ‌شدن اقتصاد به حساب آورد، نخست ایران باید بتواند نشان بدهد که تا چه اندازه به اقتصاد جهانی پیوسته و مرتبط است. حال آنکه بررسی اطلاعات چیز دیگری نشان می‌دهد: سهمی ناچیز از سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، سهمی کوچک از تجارت جهانی، اتصال محدود با جهان و تبادل محدود اشخاص میان ایران و دیگر کشورها. بر این اساس می‌توان گفت که ایران تا جهانی ‌شدن هنوز راه دارد و در نتیجه نمی‌تواند خود را قربانی جهانی ‌شدن بداند. بنابرین سوال این است که چرا ایران از جهانی ‌شدن بهره نمی‌برد. شکی نیست که جنگ با عراق، تحریم‌های بین‌المللی و حمایت از تولیدات داخلی به سبک غربی (تعرفه‌ها، سهمیه‌ها، یارانه‌ها به بخش‌های تولیدی داخلی و موانع غیرتعرفه‌ای در سر راه واردات) به راستی به کشور صدمه رسانده ولی با این‌ حال این چند عامل داخلی‌اند که توضیح می‌دهند چرا این کشور از قطار جهانی ‌شدن بازمانده. نخست آنکه انتخاب غلط در جهت ویژه‌کاری در زمینه تولید محصولاتی با ارزش کم و نیز ویژه‌کاری در صادرات نفت که قیمت‌هایش نوسان بسیار دارد، اقتصاد ایران را بسیار آسیب‌پذیر و کم‌تنوع کرده است. عامل بعدی اتخاذ سیاست اقتصادی سرمایه‌داری دولتی و تجمع قدرت اقتصادی در دست دولت است که باعث شده اقتصاد مبتنی بر رانت در ایران تثبیت شود. همچنین به موجب به اجرا گذاشتن سیاست‌های صنعتی ناکارا، به مثابه جانشینی برای واردات، باعث شده تا ساختار تولیدی ناکارآمدی مستقر شود و به یارانه‌های دولتی وابستگی زیاد باشد و توازن اقتصاد کلان به هم بریزد (کسر درآمد تجاری، کسر بودجه دولتی، سقوط ارزش پول). حتی تلاش‌هایی که در زمینه خصوصی‌سازی شد هم به شکست انجامید چرا که محیط اقتصادی کشور برای سرمایه‌گذاران خصوصی بسیار پرمخاطره بود و اما همچنین پیش‌نیازهای نهادی خصوصی‌سازی هم موجود نبود، پیش‌نیازهایی چون قیمت‌های آزاد، حاکمیت قانون و رقابت آزاد. سرانجام آنکه کیفیت ضعیف نهادها باعث شده محیط کسب‌وکار برای کارآفرینان بسیار نامناسب باشد و نبود آزادی اقتصاد ایرانیان را از بروز دادن استعدادهای کارآفرینی‌شان باز داشته و نگذاشته آن‌طور که باید برای سرمایه، کار و منابع کشور ارزش قائل باشند. واقعیت امروزین جهانی‌سازی این است که دیگر جایی برای ملی‌گرایی اقتصادی و منطق «ما علیه آنها» باقی نمانده چرا که مبادلات جهانی یک بازی «سرجمع مثبت» است. جهانی‌سازی به معنای فرصت‌های اقتصادی بیشتر است. این به معنای فرصت‌های بیشتر برای مصرف، تولید، سرمایه‌گذاری و مبادله است. در این معنا جهانی‌سازی به اقتصاد سود می‌رساند چرا که اجازه می‌دهد مصرف‌کنندگان کالاهایی با کیفیت بهتر را با قیمت پایین‌تر مصرف کنند، تولیدکنندگان را قادر می‌سازد با هزینه‌های کمتر کالا تولید کنند و دسترسی داشتن به بازارهای وسیع‌تر جهانی به ایشان این فرصت را می‌دهد که کاراتر باشند و عملکرد موثرتری داشته باشند. در چشم‌انداز مقابل کارگران شغل‌های بیشتر با دستمزدهای بالاتر قرار می‌گیرد. و با باز کردن بازارها و از میان بردن موانع، جهانی‌سازی به گوناگونی اقتصاد دامن می‌زند و اجازه می‌دهد فرصت‌های شغلی بیشتری به وجود بیاید و استانداردهای زندگی مردم را تقویت می‌کند. اغلب کشورهای آسیایی که جهانی ‌شدن را برگزیده‌اند (چین و هند و کره جنوبی و...) منابع نفتی ندارند. با این حال اما اقتصاد آنها به نسبت کشورهایی که نفت دارند، رقابتی‌تر و کاراتر است. این نشان می‌دهد چطور جهانی ‌شدن، خیلی بیش از داشتن منابع طبیعی، می‌تواند عامل توسعه و رونق اقتصادی باشد. ایران نباید از جهانی ‌شدن گریزان باشد، چرا که جهانی ‌شدن می‌تواند یک فرصت باشد، به این معنی که می‌تواند منبع انگیزه برای افراد و شرکت‌ها باشد تا کارایی و بهره‌وری خود را بیشتر کنند و مسوولان را وادارد تا کشور را اصلاح کنند. جهانی‌سازی را می‌توان همپای آن فرصتی دانست که در اختیار یک ورزشکار قرار می‌گیرد تا در مسابقه‌ای جهانی شرکت کند. آنچه از این مسابقه می‌آموزی بسته به سطح آمادگی‌ات است. هرچقدر آماده‌تر باشی، بیشتر از فرصت بهره‌مند شده و استفاده خواهی کرد. شرایط ناخوشایندی که برایت پیش می‌آید تنها انعکاسی از کمبودها و ضعف‌های خود توست. برای اینکه بتوان جهانی ‌شدن را به فرصت بدل کرد، می‌بایست قادر به رقابت باشیم و این لازمه‌اش آزادسازی بازار کار و سرمایه است، باید اینها را از زنجیرهایی که مانع می‌شود به شکوفایی کامل برسند، رهاند. به این ترتیب واجب و ضروری است که اصلاحات نهادی لازم برای تقویت آزادی اقتصادی را به مورد اجرا بگذاریم (محدود کردن دولت، حاکمیت قانون، نظام پولی سالم، تجارت آزاد و محدود کردن رفتار امنیتی و نظارتی در بخش اقتصاد) و محیط اقتصادی را برای کسب‌وکار مناسب‌تر کنیم و شرایطی ایجاد کنیم که برای تولید ثروت و فرصت شغلی مساعد باشد. ایران توان بالقوه بالایی دارد که هیچ‌جا جز در بافت جهانی‌شدگی نمی‌تواند به‌طور کامل بالفعل شود. ایران در میان معدود کشورهای مسلمانی است که جمعیتی تحصیل‌کرده دارند (نرخ باسوادی ۹۳‌درصدی). کیفیت سرمایه انسانی در ایران، دارایی مهمی برای این کشور است که می‌تواند آن را به کار بگیرد تا در هنگام ورود به نظام اقتصاد جهانی و مواجه شدن با چالش‌های رقابت شدید، از رقبا عقب نماند. حالا دیگر بر عهده مسوولان ایران است که فرصت را برای تغییر غنیمت بشمارند و به این ترتیب با موج رونق اقتصادی همراه شوند و هم از این دست بر عهده رهبران غرب است که با موج صلح و لغو تحریم‌ها همراه شوند. ایران و غرب باید به نصیحت مونتسکیو توجه کنند که زمانی گفته بود «صلح نتیجه طبیعی تجارت است».

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها