شناسه خبر : 11302 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دلیل گران‌فروشی و راه‌های مقابله با آن چیست؟

مشکلی به نام گران‌فروشی

بازارهای آزاد در تخصیص کالاها و خدمات کارایی زیادی دارند و می‌توانند قیمت‌گذاری را به‌درستی انجام دهند ولی زمانی که مردم در مورد قیمت محصولات در بازار شکایت داشته باشند، باید دولت وارد عمل شود تا با گران‌فروشی و سود‌جویی مقابله کند.

مونا مشهدی‌رجبی
بازارهای آزاد در تخصیص کالاها و خدمات کارایی زیادی دارند و می‌توانند قیمت‌گذاری را به‌درستی انجام دهند ولی زمانی که مردم در مورد قیمت محصولات در بازار شکایت داشته باشند، باید دولت وارد عمل شود تا با گران‌فروشی و سود‌جویی مقابله کند. در بازار آزاد این تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان هستند که قیمت را تعیین می‌کنند و هر دو از فعالیت در این بازار سود معقولی کسب می‌کنند ولی زمانی که تولید‌کنندگان یا عرضه‌کنندگان کالا برای کسب سود بیشتر اقدام به افزایش قیمت در بازار کنند مقوله‌ای تحت عنوان گران‌فروشی ایجاد می‌شود. مطالعه در زمینه گران‌فروشی در مکاتب اقتصادی مختلف انجام شده و مصادیق مختلف گران‌فروشی بررسی شده است ولی تقریباً در تمامی این مکاتب و مطالعات در مورد ضرورت کنترل بازار از طریق نیروهای بازار سخن به میان آمده است زیرا کنترل داخلی می‌تواند کمترین هزینه و بالاترین کارایی را داشته باشد.
تعاریف مختلفی برای گران‌فروشی وجود دارد. در یک دیدگاه گران‌فروشی به‌عنوان راهی برای کسب سود زیاد و غیر‌قانونی از یک فعالیت اقتصادی است و دلایل مختلفی برای آن ذکر می‌شود. مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه ییل در این زمینه می‌نویسد: گران‌فروشی و عرضه کالا با قیمتی بالاتر از میزان مصوب یا متعارف از جمله مسائلی است که گاه به خاطر بر هم خوردن نظم طبیعی بازار پدید می‌آید و گاه به خاطر فقدان سیاست‌های صحیح تنظیم بازار ایجاد می‌شود. برای مثال عواملی از قبیل تورم، افزایش نرخ ارز و افزایش بی‌رویه تقاضا باعث می‌شود تا نظم طبیعی بازار و چرخه مشهور تولید و توزیع و مصرف متلاطم شود. گاهی هم ایجاد انحصار و عدم مدیریت آن با سیاست‌هایی از قبیل افزایش نقدینگی موجب بروز زمینه گران‌فروشی و جرائم مشابه یا مکمل آن مانند احتکار و کم‌فروشی و عدم اجرای ضوابط قیمت‌گذاری و توزیع می‌شود. بدیهی است وقتی نظم بازار و رویه‌های تنظیمی دچار کاستی شود زنجیره‌ای از اقدامات و عملکردهای نادرست در فرآیندهای اقتصادی شکل می‌گیرد. کنترل و مقابله با این فعالیت‌های سود‌جویانه به جهت تحول مداوم آنها و شکل‌گیری روش‌های جدید دشوار است ولی نظارت دقیق بر عملکرد واحدهای تولیدی و فروش می‌تواند از بروز بسیاری از این مشکلات اقتصادی بکاهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد بهترین راه کنترل بازار از طریق بازار است که می‌توان از آن به‌عنوان مکانیسم خودکنترلی بازار هم نام برد.

انواع گران‌فروشی
مساله گران‌فروشی در اقتصاد را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. در درجه اول گران‌فروشی به دلیل شرایط اقتصادی خاص و تغییر در عرضه و تقاضاست که ممکن است باعث اعتراض مصرف‌کنندگان شود ولی برطرف کردن این مشکل نیاز به اصلاحات زیرساختی دارد. در درجه دوم گران‌فروشی به دلیل سودجویی افراد است که باید با آن مقابله کرد و از فشاری که این مساله بر اقتصاد و مردم وارد می‌کند، جلوگیری کرد. برای تحلیل این شرایط باید به بررسی نحوه تعیین قیمت در بازار بازگردیم تا بتوانیم دو حالت مختلف گران‌فروشی را به‌درستی تشریح و مقایسه کنیم.
طبق اصول اقتصادی قیمت حاصل از تلاقی نمودارهای عرضه و تقاضاست. به تعبیر دقیق‌تر برای تعیین قیمت در بازار باید وضعیت بازار تقاضا و بازار عرضه به‌طور همزمان بررسی شود و تغییر در هریک از این بازارها به تنهایی هم می‌تواند روی قیمت نهایی تاثیر بگذارد. زمانی که تغییر قیمت‌ها یا افزایش قیمت‌ها به دلیل تغییر در عرضه و تقاضا باشد دیگر گران‌فروشی بی‌معناست زیرا این بازار است که قیمت تعادلی را بالا برده است یا زمینه را برای کاهش قیمت تعادلی فراهم کرده است. اقتصاددانان بر این باور هستند زمانی که تغییرات بازار باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود دولت‌ها می‌توانند از طریق ارائه کوپن به مصرف‌کنندگان و دادن یارانه به تولید‌‌کننده‌ها قیمت‌ها را کنترل کنند. این ابزار تا زمانی کاربرد دارد که مشکل زیرساختی در اقتصاد برطرف شود و عرضه افزایش یابد. استفاده از این ابزار در بلند‌مدت امکان‌پذیر نیست زیرا هم برای اقتصاد هزینه دارد و هم در روند عملکرد عادی بازار اختلال ایجاد می‌کند که اصلاً مطلوب نیست.

انتظارات تورمی عامل افزایش قیمت
بنابراین زمانی که شما در معرض گران‌فروشی قرار می‌گیرید بخشی از مشکل مصرف‌‌کننده و انتظارات تورمی مصرف‌‌کننده است. زیرا یکی از دلایلی که باعث افزایش قیمت تعادلی می‌شود انتقال منحنی تقاضا به سمت بالا از طریق افزایش انتظارات تورمی است بنابراین زمانی که یک حادثه طبیعی مانند توفان کاترینا اتفاق می‌افتد و انتظار اختلال در مسیر عرضه کالاها و خدمات مطرح می‌شود، منحنی تقاضا برای کالاهای ضروری و بنزین به سمت راست و بالا منتقل می‌شود و ما شاهد افزایش قیمت‌ها در بازار خواهیم بود. بنابراین پیش از اینکه قیمت‌ها رشد کند، تقاضاکنندگان کالا انتظار افزایش قیمت دارند و این انتظار به‌تدریج بحران‌آفرین می‌شود. اقتصاددانان بر این باور هستند که انتظار مصرف‌کنندگان در مورد اوضاع اقتصادی تاثیر زیادی روی بازار دارد. اگر شما انتظار افزایش قیمت داشته باشید به‌تدریج شاهد رشد قیمت‌ها خواهید بود زیرا شما که متقاضی کالا هستید در این قیمت بالاتر حاضر به خرید کالا هستید در مقابل اگر انتظارات تورمی کاهشی باشد و عرضه تغییری نکند، به‌تدریج قیمت تعادلی کاهش خواهد یافت. بنابراین مصرف‌کنندگان از طریق میزان مصرف و میزان انتظارات تورمی روی قیمت‌های بازار تاثیر می‌گذارند. این وضعیت در حالتی اتفاق می‌افتد که قیمت‌ها در بازار تحت تاثیر تغییرات عرضه و تقاضا رشد کند که به‌جای گران‌فروشی می‌توان نام افزایش قیمت‌ها را روی آن نهاد. حال برای مقابله با این افزایش قیمت و گران‌فروشی چه راه‌هایی وجود دارد؟ آیا مردم به تنهایی می‌توانند با گران‌فروشی مقابله کنند یا نیازمند حمایت‌های دولتی هستند؟
در صورتی که گران‌فروشی به دلیل شرایط بازار باشد مقابله با آن کاری عبث است و تنها باعث سخت‌تر شدن اوضاع و بر هم خوردن تعادل در بازار می‌شود. در این حالت افزایش قیمت به دلیل ساختار تازه اقتصاد اتفاق افتاده است و مقابله با وضعیت تعادلی جدید اقتصاد تنها به عملکرد اقتصاد صدمه می‌زند. در این حالت دولت‌ها سعی می‌کنند از طریق مداخله در سیستم قیمت‌گذاری یا وضع قوانین محدود‌‌کننده گران‌فروشی در قیمت‌ها تاثیر بگذارند ولی این سیاست‌ها تنها دور شدن از واقعیت است زیرا در دنیای واقع مسائل دیگری است که باعث رشد قیمت‌ها شده است.

دیدن واقعیت‌ها ضروری است
فوربس در گزارشی با اشاره به بررسی دلیل گران‌فروشی می‌نویسد: اگر گران‌فروشی به دلیل اختلال در بازار است باید مشکلات زیر‌بنایی آن حل شود. مثلاً زمانی که عرضه محصول دچار اختلال شده است یا تقاضا بیش از حد رشد کرده است، تولیدکنندگان چاره‌ای جز افزایش قیمت ندارند. در این حالت باید توجه دولت و دستگاه‌های اجرایی روی افزایش عرضه معطوف شود تا این عامل ایجاد‌‌کننده اختلال در تعادل از بین برود. اگر تولید افزایش یابد یا مساله‌ای که باعث شده است تا عرضه کاهش پیدا کند از بین برود می‌توان انتظار داشت بازار بدون مداخله دولت در اقتصاد اصلاح شود.
زمانی که دولت می‌خواهد در سیستم قیمت‌گذاری وارد شود، دو راه در اختیار دارد. اول تعیین سقف قیمتی و دوم تعیین کف قیمتی. تعیین سقف قیمتی باعث ایجاد مازاد در بازار می‌شود و تعیین کف قیمتی زمینه را برای ایجاد کمبود در بازار فراهم می‌کند و هر دو حالت زمینه‌ساز اختلال است و می‌تواند روند بازسازی اقتصاد را به تاخیر بیندازد.

تردید در مورد وضع قوانین ضد گران‌فروشی
اما راه دیگر وضع قوانین ضد گران‌فروشی است. این قوانین که می‌تواند از مصرف‌‌کننده‌ها در مقابل گران‌فروشی حمایت کند با این دیدگاه کار می‌کند که فروشندگان باید کالاها و خدمات مورد نیاز مردم را با قیمت مناسب در اختیار آنها قرار دهند و این یک وظیفه برای فروشندگان است. اما این قوانین به مالکان کالاها اجازه نمی‌دهد تا در مورد دارایی‌ها و سرمایه‌های خود تصمیم‌گیری کنند و به همین دلیل طرفداران اقتصاد آزاد و حامیان سرمایه‌ها با آن مخالف هستند. در آمریکا برای مقابله با گران‌فروشی در زمان‌هایی که حوادث طبیعی اتفاق می‌افتد -‌زمان‌هایی که گران‌فروشی به دلیل تغییر الگوی عرضه و تقاضاست- قوانینی وضع شده است و به تولید‌کنندگان اجازه نمی‌دهند کالاها و خدمات ضروری را با قیمت بالا به افراد ساکن در منطقه عرضه کنند. طبق این قانون سقف قیمت با توجه به شرایط اقتصادی روز کشور وضع می‌شود و فروشندگان می‌توانند کالاها را با این قیمت عرضه کنند. از طرف دیگر اگر دوره‌ای که برای برطرف کردن بحران و تبعات آن صرف می‌شود طولانی باشد، دولت از تولیدکنندگان و فروشندگان محلی حمایت می‌کند تا از این طریق مانع از تشدید بحران در منطقه شود. قانونی مشابه برای تعیین قیمت بنزین در آمریکا در زمان بحران هم وضع شده است زیرا تجربه توفان‌های سندی و کاترینا نشان داد که در زمان بحران‌های طبیعی افرادی سودجو اقدام به افزایش قیمت بنزین می‌کنند تا از بحرانی که زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است به نفع خود استفاده کنند. این قوانین در شرایطی وضع شده است که طرفداران اقتصاد آزاد با وضع محدودیت و قانون برای تولیدکنندگان برای تعیین قیمت مخالف هستند.

مخالفت طرفداران اقتصاد آزاد با وضع محدودیت قانونی
طرفداران اقتصاد آزاد بر این باور هستند که صاحبان کسب‌وکار باید در قیمت‌گذاری کالای خود آزاد باشند و این را بدانند که در یک فضای رقابتی، گران‌فروش بازارش را از دست می‌دهد و ارزان‌فروش سود کمتری به دست می‌آورد. در این زمان است که قیمت‌ها به سمت قیمت تعادلی پیش می‌رود و بازار اصلاح می‌شود.
اما همیشه تغییر ساختار تعادلی زمینه‌ساز گران‌فروشی نمی‌شود. گاهی ایجاد کارتل‌ها و بنگاه‌های انحصاری، اعطای حق فعالیت انحصاری در یک منطقه، مقررات‌زدایی گسترده در حمایت از یک سیاست خاص و از بین رفتن فضای رقابتی زمینه‌ساز تمایل افراد به گران‌فروشی و سود‌جویی می‌شود. زمانی که دلیل گران‌فروشی تغییرات در عرضه و تقاضا نباشد و تنها به دلیل سود‌جویی فعالان اقتصادی قیمت‌ها رشد کند، دولت می‌تواند در کنترل بحران نقش مهمی داشته باشد. دولت‌ها می‌توانند از طریق قانونگذاری در مسیر سود‌جویی‌ها اختلال ایجاد کنند و زمینه را برای افزایش شمار فعالان در زمینه‌های خاص صنعتی و تولیدی فراهم کنند.

انحصار زمینه‌ساز گران‌فروشی است
مشکل زمانی ایجاد می‌شود که گران‌فروشی به دلیل سود‌جویی فعالان اقتصادی یا تولیدکنندگان باشد. در واقع افراد تصمیم می‌گیرند از راه‌های غیر‌قانونی و نادرست قیمت محصولات خود را در بازار افزایش دهند و این مساله در درازمدت اقتصاد را دچار تنش و بحران می‌کند. در این بازار مردم توان تامین نیازهای خود را ندارند و نرخ رشد مصرف به‌تدریج کاهش پیدا می‌کند. کاهش مصرف در میان‌مدت نرخ رشد اقتصاد را کمتر می‌کند و تنش را در فضای مالی و اقتصادی بیشتر می‌کند. افزایش فقر و افزایش فاصله طبقاتی اقتصادی حاصل همین بحران گران‌فروشی و افزایش غیر‌قانونی قیمت‌ها در بازار است.

تبانی در قیمت‌گذاری
یکی از راه‌های کسب سود این است که تولیدکنندگان و فروشندگان کالاهای مختلف تصمیم می‌گیرند تا قیمت کالاها را در سطح بالایی تثبیت کنند. اقتصاددانان نئو‌کلاسیک بر این باور هستند که تثبیت قیمت ناکارآمد است و توافق‌های ضد‌رقابتی که توسط تولید‌‌کننده‌ها یا فروشنده‌ها برای تثبیت قیمت در سطح مشخصی انجام می‌شود و زمینه را برای انتقال بخشی از مازاد مصرف‌‌کننده به تولید‌‌کننده فراهم می‌کند کاملاً در خلاف جهت اصول تایید‌شده در اقتصاد آزاد است.
اکونومیست در یکی از گزارش‌های خود گران‌فروشی را نتیجه اصلی انحصار در بازار ذکر کرد و نوشت: در بازار انحصاری تولیدکنندگان زیادی وجود ندارد و همان چند تولید‌‌کننده می‌توانند با تبانی یک بدنه تولید ایجاد کنند. در این فضا تولیدکنندگان می‌توانند قیمت را تعیین کنند و از هر افزایش یا کاهشی که بر‌خلاف خواست آنها باشد جلوگیری کنند. در این فضا دیگر توجه به نیازهای مصرف‌‌کننده جایی ندارد و این تولید‌‌کننده‌ها هستند که تصمیم نهایی را اتخاذ می‌کنند. بنابراین برای اینکه با گران‌فروشی در بازار مقابله شود باید در درجه اول انحصار را از بین برد و به این مساله توجه داشت که انحصار با اصول بازار آزاد مخالف است.
در این حالت تولیدکنندگان و فروشندگان با هم تبانی می‌کنند تا قیمت را در این سطح حفظ کنند و این کار باعث می‌شود تا رقابت در بازار از بین برود. اکونومیست در این زمینه نوشت: از بین رفتن فضای رقابتی در بازار عامل اصلی گران‌فروشی است. در فضای انحصاری بدون اینکه خطر وجود رقیبی سرسخت و توانمند در بازار وجود داشته باشد، نمی‌توان انتظار تولید کالاهای باکیفیت و عرضه کالا با قیمت تعادلی به مصرف‌‌کننده را داشت. در این فضا تولید‌‌کننده‌ها برای کمتر کردن هزینه تولید از تمامی ابزارها استفاده می‌کنند و کالا را با قیمتی به مصرف‌‌کننده می‌فروشند که بیشترین سود را برای آنها داشته باشند. در این فضا تولید‌‌کننده می‌داند که هیچ شرکت دیگری رقیب او نیست و محصولش را با هر قیمتی که بخواهد به بازار عرضه می‌کند. این یعنی نقطه آغاز گران‌فروشی و بحرانی که سال‌ها می‌تواند در اقتصاد ریشه بدواند.

استفاده از نا‌آگاهی و نا‌توانی مردم
از طرف دیگر نبود اطلاعات کافی هم می‌تواند یک عامل دیگر در گران‌فروشی باشد. فرد گران‌فروش با اطمینان در مورد اینکه امکان اطلاع‌رسانی در مورد قیمت واقعی کالا وجود ندارد و حتی اگر این اطلاع‌رسانی انجام شود امکان دسترسی وجود ندارد در بازار فعالیت می‌کند. در واقع گران‌فروش سعی می‌کند از نا‌آگاهی مردم استفاده کند و سودجویی‌های کلان هم در نتیجه همین نا‌آگاهی اتفاق می‌افتد.
یک دیدگاه دیگر هم این است که مقررات‌زدایی زمینه را برای گران‌فروشی فراهم می‌کند. در واقع صنایعی که به دلیل شرایط قانونی کشور از محدودیت‌های کمتری برخوردار هستند و آزادی عمل بیشتری دارند امکان گران‌فروشی در آنها بیشتر است. این تجربه در جریان بحران اقتصادی آمریکا مشاهده شد. در آن زمان نظام مالی آمریکا به دلیل ایجاد انگیزه برای وام‌گیری با موج بزرگی از مقررات‌زدایی روبه‌رو شد، در آن زمان افراد زیادی موفق شدند تا وام دریافت کنند ولی در مورد توان وام‌گیرندگان برای بازپرداخت این وام‌ها مطالعات کافی انجام ‌نشده بود و در نتیجه بحران اقتصادی که در سال ۲۰۰۸ میلادی آمریکا و سپس تمامی دنیا را درگیر کرد اتفاق افتاد. در پایان باید گفت که شکی نیست که قیمت بالای محصولات در بازار و گران‌فروشی از نظر مردم مطلوب نیست ولی مساله مهم‌تری که از ورای این قیمت‌ها می‌توان مشاهده کرد این است که مشکلی در اقتصاد وجود دارد. مشکلی که نمود بیرونی آن افزایش قیمت‌ها و تمایل عده‌ای برای سودجویی از فضای ایجاد‌شده در کشور است. در این شرایط به‌جای دیدن این نمود بیرونی مشکل باید به دنبال ریشه آن باشیم و برطرف کردن ریشه مشکل را در دستور کار قرار دهیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها