شناسه خبر : 996 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روزنامهنگاری در ایران تا چه حد در خدمت توسعه است؟

در برابر توسعه

شاید اگر مطبوعه‌نویسان و اصحاب خبرگزاری‌ها و سایت‌ها، در سال‌های اخیر، دست‌کم در پنج یا شش سال گذشته که قانون هدفمندسازی یارانه‌ها به اجرا گذاشته شده است، هوشمندی بیشتری در نگارش مطالب خود به خرج می‌دادند، اکنون شاخص‌های اقتصادی و عرصه‌های اجتماعی با چنین پیامدهایی از پس اجرای این قانون مواجه نبود.

ندا گنجی

شاید اگر مطبوعه‌نویسان و اصحاب خبرگزاری‌ها و سایت‌ها، در سال‌های اخیر، دست‌کم در پنج یا شش سال گذشته که قانون هدفمندسازی یارانه‌ها به اجرا گذاشته شده است، هوشمندی بیشتری در نگارش مطالب خود به خرج می‌دادند، اکنون شاخص‌های اقتصادی و عرصه‌های اجتماعی با چنین پیامدهایی از پس اجرای این قانون مواجه نبود. با وجود آنکه تبعات پرداخت‌های نقدی از قبیل «انبساط بودجه عمومی»، «جهش نرخ تورم»، «فقیرتر‌شدن اقشار فرودست» و «شیوع کم‌کاری» بر کسی پوشیده نمانده است، به چه دلیل مردم ایران، همچنان خواهان توزیع نقدی یارانه‌ها هستند؟ آیا اگر خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در این سال‌ها بر طبل «تداوم پرداخت یارانه‌ها» نمی‌کوبیدند، دولت یازدهم برای گشودن ریسمان یارانه‌ها از دست و پای خویش آسوده‌تر نبود؟ البته موضوع این پرونده، آسیب‌شناسی اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها یا توزیع نقدی آن نیست. در این پرونده قصد داریم به نقش خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در روند توسعه کشور بپردازیم و اینکه مطبوعات و به طور کلی رسانه‌ها در ایران تا چه حد، اجرای سیاست‌های موثر بر توسعه اقتصادی یا توسعه همه‌جانبه را پیگیری می‌کنند. البته برخی کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه رسانه بر این پندار هستند که رسانه‌ها در ایران، معمولاً افکار گروه‌ها، احزاب یا بخشی از جامعه را نمایندگی می‌کنند و ممکن است مفهوم توسعه از نگاه آنان متفاوت باشد؛ برخی با ادعای حمایت از فقرا، خواهان نفوذ بیش از پیش دولت بر شئون اقتصاد هستند و گروهی دیگر، پرچم آزادسازی اقتصادی در دست گرفته‌اند و از این مسیر، راه به سوی توسعه می‌برند. اما فارغ از این تفاوت‌ها، در سال‌هایی که دولت محمود احمدی‌نژاد بر سرکار بود، مطبوعات و رسانه‌ها بیش از آنکه به تحلیل و تفسیر سیاست‌های توسعه‌ای بپردازند، به آوردگاه چهره‌های سیاسی تبدیل شدند. روزنامه‌نگاران البته ناگزیر بودند نان خود را به روغن زد و خورد لفظی سیاسیون آغشته کنند. یا بی‌اعتنا به اثر رفتارها و سیاست‌های دولت بر روند توسعه، توجه خود را صرفاً به مطالبات معیشتی مردم و نیز آثار برنامه‌های کوتاه‌مدت معطوف کنند. آنها بیش از آنکه به ضرباهنگ افت و خیز شاخص‌های اقتصادی حساسیت نشان دهند، به دعواهای مکاتب اقتصادی راستگرایان و مدافعان تفکرات چپ گوش فرا دادند. اگرچه، در مواقعی که رسانه‌ها در مظان چنین اتهاماتی قرار می‌گیرند، برخی با این استدلال در مقام دفاع از آنها برمی‌خیزند که اصحاب رسانه از سر ناچاری نسبت به تغییر کمیت‌های اقتصادی بی‌تفاوت بوده‌اند؛ چه بسیار خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی که در این سال‌ها طعم قهر دولت را چشیدند؛ طعم تلخ توقیف و فیلترینگ. دولت احمدی‌نژاد البته حربه دیگری هم برای تنبیه رسانه‌های منتقد در دست داشت؛ چنانچه مشی روزنامه‌ای موردپسند مردان دولت واقع نمی‌شد، راه آگهی‌های دولتی بر این رسانه‌ها مسدود می‌شد. البته، در چنین شرایطی نیز روزنامه و روزنامه‌نگاران بسیاری، آشکارا و با نگاهی نقادانه به عملکرد دولت، اجرای برنامه‌های مبتنی بر توسعه را مطالبه کرده‌اند. بر اساس نظریاتی که در مورد روزنامه‌نگاری توسعه ارائه شده است، روزنامه‌نگاران توسعه‌گرا باید نسبت به عقلایی کردن خواسته‌های شهروندان تلاش کنند و در عین حال به انتشار عقاید و دیدگاه‌های مردم توجه نشان دهند. رسالت دیگری که به طور مشخص در مورد شاخه روزنامه‌نگاری توسعه مورد اشاره قرار گرفته آن است که اطلاعات محتوایی در مورد توسعه تهیه کنند و اثر اجرای سیاست‌های دولت را بر سرعت توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار دهند. با این وصف، اگر رسانه‌ها در ایران با جدیت بیشتری نسبت به عقلایی کردن مطالبات مردم اقدام کرده بودند، تداوم اجرای طرح‌هایی چون پرداخت نقدی یارانه‌ها، مسکن مهر، و ده‌ها طرح و سیاست دیگر توجیه‌پذیر بود؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها