شناسه خبر : 9944 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کارکرد بانک‌های فراساحلی در گفت‌وگو با محمدمهدی رئیس‌زاده

ماهیت بانک‌های فراساحلی تغییر کرده است

به طور معمول سرمایه اولیه مورد نیاز برای بانک فراساحلی از صرافی در داخل سرزمین اصلی کمتر است تا بانک بتواند سریع پا بگیرد و جذب سرمایه داشته باشد. فلسفه بانک فراساحلی همین است که بتواند سریع کار را شروع کند و فضای کاری برایش تسهیل شده باشد.

شورای پول و اعتبار برای جلوگیری از مشکلاتی که ممکن است در نظام بانکی ایجاد شود و سپرده‌ها را به خطر بیندازد، دست به اقداماتی احتیاطی زده و سعی دارد استانداردهای بانکداری در کشور را ارتقا دهد. یکی از این اقدامات نیز در افزایش کفایت سرمایه بانک‌ها و بالا بردن سرمایه مورد نیاز برای تاسیس بانک است. با این همه افزایش شش برابری سرمایه مورد نیاز برای تاسیس بانک فراساحلی، به نظر کمی عجیب می‌رسد. تصمیمی که به گفته مسوولان مناطق آزاد باعث شده است تا درخواست‌کنندگان تاسیس بانک فراساحلی منصرف شوند. محمدمهدی رئیس‌زاده، مشاور بانکی اتاق ایران و دبیرکل اتحادیه نساجی، که مدت‌هاست در حوزه بانکی مطالعه و فعالیت دارد، اگر چه با اقدامات بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار در راستای ارتقای کیفیت نظام بانکی موافق است و آن را تایید می‌کند اما عنوان می‌کند که احتمالاً در مورد بانک‌های فراساحلی سختگیری بیش از اندازه‌ای صورت گرفته است. رئیس‌زاده معتقد است حضور بانک‌های فراساحلی در کشور می‌تواند علاوه بر انجام برخی عملیات بانکی که از طریق بانک‌های داخلی به سختی به نتیجه می‌رسد، به بهبود تصویر نظام بانکی کشور کمک کند و راه را برای رسیدن و اتصال نظام بانکی ما به نظام بانکداری بین‌الملل کوتاه‌تر کند. او تاکید می‌کند که فضا برای کارکرد بانک‌های فراساحلی باید تسهیل شود تا هم سرمایه خارجی و هم ارزهای سرگردان داخلی جذب و به منبعی برای سرمایه‌گذاری تبدیل شود.



اصولاً بانک‌های فراساحلی که معمولاً در مناطق آزاد که مقررات کمتری دارند و معافیت‌های مالیاتی دارند شکل می‌گیرند چه کارکردی در اقتصاد دارند و چه مزایایی می‌توان برای حضور این بانک‌ها منظور کرد؟
همان‌طور که از اسم بانک فراساحلی (Offshore Bank) می‌توان دریافت، نوعی موسسه مالی است که در یک کشور خارجی آن هم در مناطقی که از نظر اقتصادی آزاد یا ویژه هستند تاسیس می‌شود. این بانک‌ها به طور معمول از ابتدا در جزایر راه‌اندازی و تاسیس شدند برای همین هم نام فراساحلی به آنها اطلاق شده است. غالب اوقات نیز سپرده‌های جذب‌شده در این بانک‌ها از افراد غیرمقیم است. یعنی سپرده‌گذاران مقیم (Residence) آن کشور یا آن خاک نیستند و از سایر نقاط دنیا، منابع و وجوه‌شان را در بانک فراساحلی می‌گذارند.
دلایل سپرده‌گذاری در بانک‌های فراساحلی در مقایسه با بانک‌های معمول متفاوت است. به طور معمول در اغلب کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی سپرده‌های بانکی مشمول مالیات می‌شوند. این مساله هنوز در کشور ما صادق نیست اما غالباً در کشورهای مختلف به سپرده و حتی سود بانکی سپرده، مالیاتی تعلق می‌گیرد. از طرف دیگر بانک‌های فراساحلی در مناطق آزاد تاسیس می‌شوند یا معافیت کامل مالیاتی دارند یا در مقایسه با سرزمین اصلی مشمول مالیات بسیار کمتری می‌شوند. به هر حال یکی از دلایل اصلی راه‌اندازی بانک فراساحلی جذب منابع سرمایه‌گذاری برای استفاده در خارج از سرزمین اصلی است. به عبارتی این شأن نزول بانک فراساحلی است.

از چالش‌ها یا مشکلات یا نقطه‌ضعف بانک‌های فراساحلی به چه مسائلی می‌توان اشاره کرد؟
در گذشته یعنی حدود بیش از یک دهه قبل که بحث پولشویی در دنیا هنوز جدی نشده بود و قوانین سختگیرانه‌ای برای مقابله با آن وضع نشده بود، بانک‌های فراساحلی با توجه به معافیت‌های مختلفی که داشتند و خارج بودنشان از نظام بانکی بهترین مکان برای پولشویی بودند. افرادی که خارج از قواعد مرسوم تجاری و اقتصادی و بانکی درآمد کسب می‌کردند برای رد گم کردن منابع‌شان را در بانک‌های فراساحلی سپرده‌گذاری می‌کردند. این مساله بعد از سخت شدن قوانین تا حدودی برطرف شد و از بین رفت اما در مقابل بخشی از جذابیت این بانک‌ها برای سپرده‌گذاری را هم از بین برد. به عنوان مثال سوئیسی‌ها قانونی داشتند که بر اساس آن به هیچ عنوان اطلاعات حساب‌های خود را افشا نمی‌کردند و هیچ مقامی نمی‌توانست از آنها در مورد اینکه فرد مشخصی در آن سپرده دارد یا میزان موجودی‌اش چقدر است اطلاعات بگیرد. بعد از آنکه واقعه 11 سپتامبر 2001 در آمریکا رخ داد مساله پولشویی و تامین مالی تروریسم بسیار اهمیت پیدا کرد و از آن به بعد قواعد نظام‌های مالی در دنیا بسیار سختگیرانه شد. قوانین بازل 2 و 3 به سمت شفافیت بیشتر، افشای اطلاعات و منع شدن از نقل و انتقال پول‌های سرگردان یا با منشأ نامعلوم رفت. لذا برخی از معافیت‌های بانکی در مناطق آزاد هم برداشته شد. کشوری مانند سوئیس که در واقع حکم یک منطقه آزاد را برای بانکداران و سرمایه‌گذاران تداعی می‌کند، به بسیاری از قواعد تن داد. برای مثال در سوئیس برخی حساب‌های نمره‌دار وجود داشت که در آن هویت صاحب حساب مشخص نبود. تا همین چند سال قبل این سیستم برقرار بود به این صورت که شما می‌توانستید تنها با داشتن یک شماره برای خودتان از هر جای دنیا پول واریز کنید بدون اینکه اسمی برده شود. در نهایت با فشاری که آمریکایی‌ها وارد کردند و از این جهت که نظام پولی دنیا را هم کمابیش در اختیار دارند، توانستند قواعد و مقرراتی بر نقل و انتقال پول حاکم کنند. اکنون هر کسی از هر جای دنیا که بخواهد پولی را از طریق نظام بانکی حواله کند، قواعد جدید وادارش می‌کند که هویت گیرنده را افشا کند، یعنی گیرنده پول باید شناخته شود. قواعد بانکی حتی بعد از واقعه 11 سپتامبر هم با پیدایش گروه‌هایی مانند طالبان و داعش سخت‌تر شد و سعی کردند هرگونه راه فرار و منفذ در نظام بانکی بسته شود.
این مجموعه رویدادها باعث شد که ماهیت راه‌اندازی بانک‌های فراساحلی که منابع بسیار زیادی را به خودش جذب می‌کرد، تغییر کند. در واقع امروز دیگر بانک‌های ساحلی آن مزیت‌های گذشته مانند حبس اطلاعات و فرار از افشای مقدار سپرده‌ها را ندارد اما هنوز جذابیت خود را از دست نداده است. یکی از مهم‌ترین مزایای این بانک‌ها برای سپرده‌گذاران فرار از مالیات‌های سنگین است.
در کشوری مانند لوکزامبورگ که مساحت آن 2600 کیلومترمربع است، معافیت‌های مالیاتی وضع شده باعث شده است تا افرادی که درآمد بالایی دارند مانند ورزشکاران حرفه‌ای، هنرپیشه‌ها و وکلای حقوقی بین‌الملل در این کشور سپرده‌گذاری کنند یا املاک گران بخرند و سرمایه‌گذاری کنند. به نوعی برای فرار از مالیات این کشور را انتخاب و ثروت خود را به آنجا منتقل کرده‌اند. در صورتی که اگر در کشور خودشان و در سرزمین اصلی چنین املاکی بخرند یا حساب‌های بانکی با ارقام بالا داشته باشند باید مالیات بسیار سنگینی بپردازند. مزیت دومی که می‌توان برای بانک‌های فراساحلی در نظر گرفت اطمینان نسبی از حفظ سرمایه به دلیل شرایط باثبات سیاسی است. چون این بانک‌ها معمولاً در محلی راه‌اندازی می‌شوند که کمتر دستخوش چالش‌های سیاسی است. راه‌اندازی این بانک‌ها برای ما باعث می‌شود که فرار سرمایه نداشته باشیم. در مقابل بتوانیم سرمایه‌های خارجی را هم جذب کنیم.
مناطق آزاد کشور ما مانند کیش و قشم و موارد مشابه برای سرمایه‌گذاری بسیار مناسب است. بانک‌های فراساحلی اینجا می‌تواند در جذب آن منابع مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری از افراد غیرمقیم کشور کمک کند. بانک‌هایی که در سرزمین اصلی فعالیت می‌کنند دارای قواعد مشخص هستند و شاید برای سرمایه‌گذار خارجی جذاب نباشند اما یک خارجی مثلاً اگر احساس اطمینان داشته باشد می‌تواند در مناطق آزاد مانند جزایر کیش به صورت معاف از مالیات سپرده‌گذاری کند و حتی اگر فعالیت اقتصادی هم بکند آن هم معاف از مالیات است که مزیت قابل ‌توجهی محسوب می‌شود. میلیاردها دلار پول در مناطق آزاد و کشورهایی مانند سوئیس یا لوکزامبورگ سپرده‌گذاری شده است که از این قواعد پیروی می‌کند. ارقام هنگفتی که برای آن سرزمین هم بسیار مفید است. البته باید متوجه مخاطرات آن هم بود.
برای مثال تا چند سال قبل پاناما بهشتی برای پولشویی یا تامین مالی تروریسم و مواد مخدر بود که البته جلو آن گرفته شد. با این حال با تمام مسائلی که در مورد این تخلفات مالی وجود دارد این یک تصمیم عقلانی است که سرمایه‌گذار دوست دارد، پولش را به جایی انتقال دهد که مالیات کمتری بپردازد و سرمایه‌اش کمتر در معرض مخاطرات سیاسی باشد تا پولش از بین نرود. در بحران سال 2008 آمارها نشان می‌دهد تعداد زیادی از افرادی که در بانک‌های متعارف سپرده‌گذاری کرده و در سرزمین اصلی بودند به پولشان به طور تمام و کمال نرسیدند، در بانک‌های فراساحلی هم برخی پول‌ها به طور کل ناپدید شد و از بین رفت.
بنابراین با توجه به امنیتی که در کشور ما وجود دارد، یکی از محاسن توافق هسته‌ای برای ما می‌تواند این باشد که به سمتی برویم که اعتماد سرمایه‌گذاران جهانی جلب بشود. کارهای خوب ما در این دوران می‌تواند موجب تقویت و توسعه بانک‌های فراساحلی باشد، چون از یک طرف از سپرده مالیات نمی‌گیریم و از طرف دیگر، منابع خارج از سرزمین اصلی است و بانک می‌تواند با منابعش کارهای زیادی انجام دهد. ما این مزیت را داریم اما باید ثبات رویه و مقررات هم داشته باشیم؛ یعنی اگر منشوری یا دستورالعملی را اعلام می‌کنیم در اجرا آن را تغییر ندهیم. چون سرمایه‌گذار برنامه‌ریزی می‌کند و برای میزان منابع و فعالیت‌هایش نقشه راه ترسیم می‌کند و نباید در وسط کار برنامه‌هایش را به هم ریخت و او را دچار شک و تردید کرد تا اطمینانی به بقیه سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های بالقوه هم نداشته باشد. قبل از تحریم‌ها بانک‌ها با مجوزهای خاص به مناطق آزاد آمدند و معاملات ارزی را از طریق همین شعب مناطق آزادشان انجام می‌دادند که به نوعی فراساحلی بود. هم کسب درآمد می‌کردند و هم چون در منطقه آزاد بودند به راحتی با بازارهای دیگر ارتباط می‌گرفتند. علاوه بر مساله معافیت مالیاتی، این مناطق آزادی صادرات و واردات هم دارد و فضای کسب و کار بسیار آزاد است. ما باید بتوانیم از این مزایا سود ببریم.

با توجه به اینکه سپرده‌ها در کشور ما در هر بانکی، معاف از مالیات است؛ بانک‌های فراساحلی چه مزیت افزوده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
باید کمی جزیی‌تر در مساله دقیق شویم. به تازگی دستورالعمل معاملات آزاد ارز برای بانک‌ها صادر شده است. بانک مرکزی در این دستورالعمل در چند مورد محدود این آزادی در خرید و فروش آزاد ارز را به بانک‌ها داده است. یکی صادرات است که بانک‌ها می‌توانند برای ارز حاصل از صادرات البته با مدارک و مستندات حساب باز کنند و برابر خواسته مشتری به او ریال یا ارز تحویل دهند. دیگر اینکه نمایندگی‌های خارج از کشور یا کادرهای دیپلماتیک ما که حقوق‌های ارزی می‌گیرند، هم مجاز هستند که در بانک حساب ارزی آزاد داشته باشند. همچنین ارزی که به عنوان سرمایه‌گذاری وارد می‌شود هم مجاز شناخته شده است. اما ارزهای سرگردان، یا برابر دستورالعمل «سایر» که رقم عمده‌ای را هم تشکیل می‌دهد در دستورالعمل فعلی به عنوان ارز مجاز برای خرید و فروش آزاد توسط بانک‌ها قرار نگرفته است.
در حالی که از نظر قوانین اگر یک بانک خارجی در منطقه آزاد کیش مجوز فعالیت بگیرد، می‌تواند این ارزهای سرگردان را به عنوان سپرده بپذیرد و محدودیت ندارد. یعنی در یک مورد عملیات ارزی شما تفاوت بین بانک متعارف و داخل سرزمین اصلی را با بانک فراساحلی متوجه می‌شوید. به هر حال بنا به روایت رئیس‌کل سابق بانک مرکزی ارز زیادی در دست مردم است. بر اساس برخی برآوردها بین 15 تا 20 میلیارد دلار در خانه‌های مردم ارز وجود دارد. این ارز می‌تواند در بانک‌های فراساحلی که امنیت و مجوز خرید و فروش آزاد ارز را دارند نگهداری شود. به هر صورت رقم عمده‌ای ارز غیرمولد در دست مردم وجود دارد که اگر در شبکه بانکی قرار بگیرد می‌تواند مولد شود و ایجاد منبع کند. این کار در مناطق آزاد و بانک‌های فراساحلی قانونی است اما هنوز در بانک‌های داخل سرزمین اصلی چنین کاری مجاز نیست. با این حال هنوز باید فضا آماده‌تر شود تا بتواند سرمایه‌گذار خارجی را جذب کند. با توجه به سخت شدن قوانین بانکی در برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس شاید ما بتوانیم از این فرصت بهره بگیریم. کشوری مانند لوکزامبورگ کاری به پاسپورت و ملیت شما ندارد و به راحتی برای شما حساب باز می‌کند اما با رعایت قوانین جدید بانکی.

اگر در حال حاضر بانک فراساحلی در مناطق آزاد ما تاسیس شود، شهروندان داخل سرزمین اصلی می‌توانند در آن حساب ارزی داشته باشند؟
البته. این یکی از مزایای بانک‌های فراساحلی است که بتوانند سرمایه از داخل جمع کنند و برای فعالیت‌هایی که در مناطق آزاد خارج از مقررات سرزمین اصلی انجام می‌شود، سرمایه‌گذاری کنند. حتی برخی شهروندان برای انجام یک سری عملیات بانکی که انجام آن از طریق شبکه بانکی سرزمین اصلی سخت و غیرقابل انجام است در بانک‌های فراساحلی سپرده‌گذاری می‌کنند و عملیات بانکی را آزادانه توسط بانک عامل خود انجام می‌دهند.
این از مزیت‌های بانک فراساحلی است که می‌تواند برای کشور ما که هنوز نظام بانکی ارتباط کاملی با نظام بانکی بین‌المللی ندارد بسیار جالب توجه باشد. اما خود راه‌اندازی بانک‌های فراساحلی در مناطق آزاد هم پیامدی از افزایش اطمینان و اعتماد به نظام بانکی کشور است که هنوز باید تقویت شود.

اخیراً شورای پول و اعتبار مصوبه‌ای داشته که طی آن سرمایه اولیه برای تاسیس بانک فراساحلی را در یک جهش شش برابری بزرگ از 25 میلیون یورو به 150 میلیون یورو رسانده است. این میزان سرمایه مورد نیاز برای تاسیس بانک فراساحلی از سرمایه اولیه موردنیاز برای تاسیس یک بانک غیردولتی در داخل سرزمین اصلی هم بیشتر است. به نظر شما این جهش منطقی است؟ با توجه به انصراف درخواست‌دهندگان تاسیس بانک فراساحلی فکر نمی‌کنید چنین تصمیمی آن هم به یکباره کمی برای نظام بانکی ما هزینه ایجاد کند؟
تا جایی که من اطلاع دارم بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار برای حفظ اعتبار ضمانت خود درخصوص فعالیت بانک‌ها، در پی افزایش سرمایه اولیه مورد نیاز برای تاسیس بانک هستند. با توجه به اتفاقاتی که افتاد بانک مرکزی در مورد سرمایه اولیه و کفایت سرمایه به درستی سختگیرتر شده است. با این حساب من احتمال می‌دهم که به زودی شاهد افزایش سرمایه اولیه مورد نیاز برای تاسیس بانک در داخل سرزمین اصلی هم باشیم. ضمن اینکه ما برای اینکه بتوانیم خودمان را با قوانین بازل 3 تطبیق دهیم تا بتوانیم وارد بانکداری بین‌المللی شویم باید کفایت سرمایه را از هشت درصد به بالاتر از 12 درصد برسانیم. یعنی همه بانک‌ها ملزم به افزایش سرمایه خواهند شد. بنابراین این الزام به زوی برای تمامی بانک‌ها چه در داخل سرزمین اصلی و چه فراساحلی ایجاد می‌شود. این اتفاق در مورد لیزینگ‌ها و صرافی‌ها هم رخ داده است. ما باید این قوانین و مقررات را بپذیریم و رعایت کنیم تا بتوانیم از مزایای نظام بانکی بین‌الملل برخوردار شویم. اینکه استانداردها را بالا ببریم گام مثبتی تلقی می‌شود. اما در مورد بانک‌های فراساحلی می‌توان از یک وجه دیگر هم به مساله نگاه کرد. من به خوبی مطلع نیستم این افزایش دفعتی چه دلیل و منطقی داشته است. به طور معمول سرمایه اولیه مورد نیاز برای بانک فراساحلی از صرافی در داخل سرزمین اصلی کمتر است تا بانک بتواند سریع پا بگیرد و جذب سرمایه داشته باشد. فلسفه بانک فراساحلی همین است که بتواند سریع کار را شروع کند و فضای کاری برایش تسهیل شده باشد. نظر شخص من این است که بهتر است کار را برای راه‌اندازی و فعالیت بانک‌های فراساحلی تسهیل کنند تا چند بانک خارجی در مناطق آزاد ما فعال شود. حضور و فعالیت این بانک‌ها و ارتباطات هرچند محدود آنها با شبکه بانکی در خارج از کشور، می‌تواند تبلیغی برای ما و زمینه‌ساز گام‌های بعدی باشد. همچنین باید اجازه داد تا با تسهیل شرایط رقابتی بین بازیگران مختلف شکل بگیرد.
زمانی که بازیگران در این بازی تعدادشان به اندازه‌ای باشد که رقابت شکل بگیرد می‌تواند باعث افزایش خدمات‌دهی و البته روشن شدن و نمایان شدن مشکلات شود. در این شرایط ما بهتر می‌توانیم نقاط ضعف خود را بشناسیم و برطرف کنیم. همچنین آن وجه تبلیغی را نباید دست‌کم گرفت. نظام بانکی کشور ما در شرایط کنونی نیاز دارد که سیگنال‌های مثبت به خارج ارسال کند تا بتواند برای خودش اطمینان و اعتماد بخرد. راه‌اندازی بانک‌های فراساحلی یکی از این راه‌هاست.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها