شناسه خبر : 9187 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تبارشناسی اندیشه گروه پیروز اتاق ایران در گفت‌وگو با پدرام سلطانی

انتخابات مهندسی‌شده نبود

کسانی که به هیات‌رئیسه رای داده‌اند بر اساس مذاکره خودشان با نفرات مرجع‌شان بوده است. آن نفرات مرجع، روسای اتاق‌ها، روسای تشکل‌ها، پیشکسوت‌های اتاق و افراد شناخته‌شده اتاق بوده‌اند. نه از جایی دستوری داده شد و نه از جایی فشاری وارد شد.

نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران در حالی که هرگونه دخالت دولتی در انتخابات اتاق بازرگانی را نفی می‌کند، معتقد است این حرف‌ها شایعه‌پردازی است، نه از جایی دستوری داده شده و نه از جایی فشاری وارد شده است. ورود معاون اول رئیس‌جمهور هم در حد یک شایعه و به نظر یک سوءظن است. در این دوره برای اولین بار در انتخابات یک دوره از اتاق بازرگانی هیچ نماینده دولتی در ترکیب هفت‌نفری حضور ندارد و اتفاقاً من این را مستندی می‌دانم برای اینکه دولت هیچ‌گونه دخالتی انجام نداده است. او همچنین در مورد اندیشه حاکم بر هیات‌رئیسه اتاق بازرگانی ایران و تهران اعلام می‌کند آن چیزی که در کشور ماست با آن چیزی که در دنیا به عنوان راست و چپ گفته می‌شود، باهم تفاوت دارند. بر اساس اصطلاح آکادمیک در سایر کشورها بله گروه ما راست مدرن است. بنا بر اظهارات او اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی کارآمد و اثربخش، می‌تواند نقش‌آفرینی بیشتری در گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد و خصوصی داشته باشد و می‌تواند این مسیر را شاید تا حد اثرگذاری خودش اصلاح و هموار کند. چنین اتاقی می‌تواند، تصمیم‌سازی کند و پارادایم‌های حاکم بر کشور را در رابطه با اقتصاد و نقش بخش خصوصی، به تدریج اصلاح کند.



انتخابات اتاق بازرگانی پایان یافته است، ارزیابی و جمع‌بندی شما از انتخابات اتاق بازرگانی ایران چیست؟
این دوره از انتخابات اتاق بازرگانی با تلاش و کوشش اتاق‌های سراسر کشور پایان یافت و آنها توانستند با ره‌توشه‌‌ای از ادوار گذشته و همین‌طور درس‌هایی که از انتخابات قبلی گرفته بودند نقاط مثبت، ضعف و قوت آنها را مورد توجه قرار دهند. نتیجه این امر موجب این شد رویکرد حرکت به سمت نقاط اجماعی در اتاق‌ها قوت و قدرت گرفته و مورد استقبال قرار بگیرد. به همین جهت جلسات متعددی در این رابطه بین اعضای هیات نمایندگان و سایر اتاق‌ها، اعضای پیشکسوت و قدیمی اتاق‌ها و همین‌طور اعضای شناخته‌شده تشکل‌های عضو اتاق برگزار شد و خوشبختانه تا حد زیادی هم نتیجه حاصل شد. این دوره شاید اولین دوره‌ای بود که در ریاست اتاق ایران رقابتی به وجود نیامد و آرایی که به رئیس اتاق داده شد یک رای قاطع است. در سایر بخش‌ها اعضای هیات‌رئیسه با رای نسبتاً بالایی انتخاب شدند به این معنی که درصد بالایی از اعضای هیات نمایندگان به آنها رای دادند و عملاً در همه پست‌ها بالای 50 درصد از هیات نمایندگان به اعضای منتخب رای دادند. این برای هیات‌رئیسه یک سرمایه اجتماعی است که به وجود آمده است تا اینکه کار خودش را بتواند با اعتماد و پشتگرمی به حمایت اعضای هیات نمایندگان محکم‌تر و مصمم‌تر جلو ببرد. همچنین یک رقابت سالم هم در انتخابات به عمل آمد.
طبیعتاً سایرین هم که کاندیدا شدند و حق‌شان هم بود، آمدند حرف‌هایشان را زدند و تلاش‌شان را کردند. خوشبختانه تقریباً همه حرف‌ها، همه کارها و پیگیری‌هایی که انجام شد به شیوه وزین، سنگین و متینی بود که اصولاً مناسب اتاق بازرگانی است. در مجموع فکر می‌کنم که این انتخابات چند گام رو به جلو در الگوسازی نحوه تصمیم‌گیری و اجماع در اتاق ایران و در ترجیح دادن منافع جمعی به رقابت‌های فردی و علایق فردی بوده است.

گروهی رای آورده است و قرار است چهار سال اتاق ایران را اداره کند. بعد از این چهار سال چه تغییراتی را در اتاق شاهد خواهیم بود. هیات‌رئیسه جدید چه رویه‌هایی را در اتاق ایران در پیش خواهد گرفت و به عبارتی چه برنامه‌هایی را در اتاق ایران و به خصوص خود هیات‌رئیسه خواهد داشت؟
شاید یکی دیگر از ویژگی‌های این دوره از انتخابات این بود که تیمی که برایشان اجماع شده بود، برای حضور در انتخابات مشترکاً یک برنامه یا رویکرد داشته و آنها را در قالب برنامه دوره هشتم تدوین و در جلسه به هیات نمایندگان ارائه کردند. بنابراین ما این رویکرد را میثاق مشترک خودمان می‌دانیم و همین‌طور میثاق مشترک هیات‌رئیسه با هیات نمایندگان و مقید به اجرای آن هستیم و بر اساس آن هم گزارش خودمان را به هیات نمایندگان ارائه خواهیم کرد. ما بر مبنای همین برنامه کار خواهیم کرد. در چند بخش رویکردهای کلی در مورد خود اتاق ایران دیده شده. همچنین اقدامات راهبردی و ساختاری که در مورد اتاق‌های سراسر کشور، تشکل‌های اقتصادی، اتاق‌ها و شوراهای مشترک و نهایتاً در مورد محیط کسب و کار ما رویکردهایمان را در این سند منتشر کردیم.

عده‌ای انتخاباتی را که در اتاق انجام شد به نوعی مهندسی‌شده تلقی می‌کنند. پاسخ شما چیست؟ آیا از قبل برنامه‌ریزی برای انتخابات اتاق شده بود؟
من البته خیلی نمی‌دانم این مفهوم مهندسی شده چیست. چون دیده‌ام که از این تعبیر هم در تعریف از انتخابات این دوره و هم در نفی آن استفاده می‌کنند. بالاخره نمی‌دانم این مفهوم مهندسی خوب است یا بد. لذا واقعاً درباره این عبارت نمی‌توانم خیلی اظهار نظر کنم. اما آن چیزی که به واقع اتفاق افتاده است یک شیوه یا ساز و کار اجماع‌سازی در اتاق بوده که من اسم آن را همین اجماع‌سازی می‌گذارم و نتایج انتخابات هم خودش تاییدی بر این مطلب است. بالاخره 439‌نفری که در این دوره عضو هیات نمایندگان اتاق هستند همگی خبرگان و نخبگان اتاق متبوع خودشان و همین‌طور تشکل خودشان هستند و فرق بین این جامعه الیت یا جامعه منتخب در اتاق ایران با عموم شهروندان که امکان دارد خب طبیعتاً در انتخابات راحت‌تر بتوان روی نظر آنها یا دیدگاهشان تاثیر گذاشت یا احیاناً با روش‌هایی رای آنها را مصادره کرد، همین است.
بنابراین اگر مفهوم مهندسی انتخابات این است که این گروه اغوا شدند یا این گروه اجبار پیدا کردند که به کسی یا کسانی رای بدهند باید بگویم که در واقع چنین چیزی نبوده است. این را شما می‌توانید از خود هیات نمایندگان بپرسید و من فکر می‌کنم آرا نشان‌دهنده این موضوع است. زیرا هیچ دستوری از جایی و از کسی مبنی بر اینکه رای به این افراد بدهند، داده نشده است بلکه افراد ساز و کار اجماعی را پذیرفتند و پسندیدند و به آن رای داده‌اند. لذا فکر می‌کنم بسیار کار پخته و درستی در این دوره انجام شده است که برای گزینش نفراتی که در هیات‌رئیسه قرار می‌گیرند ابتدا مطالعه، بررسی، مذاکره و بعد جنبههای مختلف کار در نظر گرفته شود.
سپس در جلسات مختلف حرف‌ها شنیده شود و تصمیم‌سازی‌ها به عبارت صحیح‌تر در جمع‌های کوچک‌تری انجام و آن تصمیم‌سازی‌ها یا آن پیشنهادها به جمع بزرگ‌تر هیات نمایندگان ارائه شود و در نهایت آنها خودشان مختار باشند که رای بدهند. شاید در این ساز و کار اگر چه به نسبت ادوار گذشته تمرکز آرا روی افراد منتخب خیلی بالاتر بود ولی باز هم بودند 20 درصد، 30 درصد یا 40 درصد از اعضا که به نامزدهای دیگر رای دادند. بنابراین فکر می‌کنم که هر کسی آزاد بود تصمیم بگیرد ولی در نهایت جمع تصمیم گرفت و نتیجه یک نتیجه قوی و قابل اعتنایی شد.

منتقدان اعلام می‌کنند بر اساس شواهد دولت تا حدودی در این انتخابات دخالت داشته است. به طور مثال استانداری‌ها با اعمال نظر بر روی اتاق‌های شهرستان‌ها برای اخذ رای اعمال نظر کرده‌اند. شما چه پاسخی برای این اظهارات دارید؟
من در رابطه با هیچ کدام از اینها دلیل و مستندی نه دیده‌ام و نه از مرجع مورد اعتمادی این را شنیده‌ام. به نظرم می‌آید که اینها حاشیه‌پردازی‌هایی است که انجام می‌شود و حتی در مورد کسانی که در این انتخابات تصمیم به مشارکت داشتند، گفته می‌شد که با مسوولان استانی برای جلب آرای آن افراد تماس گرفته شده، اما اتفاقاً آن تماس‌ها حداقل برای گروه منتخب نبوده است. لذا در هیچ جایی گفته نشده که با استانداری تماس بگیرید برای اینکه به این ترتیب رای بدهید.
ورود معاون اول رئیس‌جمهور را هم واقعاً در حد یک شایعه و سوءظن می‌بینم چون به هر حال رئیس محترم اتاق با معاون محترم اول رئیس‌جمهور همشهری هستند و دوست قدیمی، و این می‌تواند هر کسی را به سمت این گمان ببرد که امکان دارد این حمایت انجام بشود. من می‌خواهم پاسخ بدهم که اصلاً نیازی به این کار نبوده است و اصولاً کسانی که رای داده‌اند بر اساس استمزاج و مذاکره خودشان با نفرات مرجع‌شان مبادرت به این کار کردند که آن نفرات مرجع، روسای اتاق‌ها، روسای تشکل‌ها، پیشکسوت‌های اتاق و افراد شناخته‌شده اتاق بوده‌اند.
نه از جایی دستوری داده شده و نه از جایی فشاری وارد شد. حتی در این دوره برای اولین بار در انتخابات یک دوره از اتاق بازرگانی ملاحظه می‌کنید که هیچ نماینده دولتی در ترکیب هفت‌نفری حضور ندارد و اتفاقاً من این را مستندی می‌دانم برای اینکه هیچ‌گونه دخالتی دولت انجام نداده است وگرنه شاید دولت علاقه‌مند بود و به این نتیجه می‌رسید که فردی از افراد خودش در هیات‌رئیسه باشد تا بتواند ارتباط بهتری را از آن طریق داشته باشد یا هماهنگی یا هدایت بهتری را انجام بدهد. اما اصلاً این اتفاق نیفتاد لذا کوچک‌ترین دخالتی در این انتخابات از این حیث انجام نشده است و من همه این بحث‌ها را رد می‌کنم.

برویم سر اندیشه‌ها و تفکراتی که در اتاق غالب شده است. فکر می‌کنید این انتخابات بروز چه تفکری در اتاق است و چه اندیشه‌ای جایگزین چه اندیشه دیگری شده است؟
من مجموعاً این انتخابات را یک حرکت رو به جلو می‌دانم. جایگزینی مطلق در رابطه با هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است. بلکه روندهای مورد توجه و مورد قبول هیات نمایندگان در این دوره تقویت شده است.
یکی از این روندها حرکت به سمت مدیریت امروزی و مدیریت نوگرا در اتاق است که این موضوع از دو دوره پیش آغاز شده و در این دوره باز تقویت شده است. روند دیگر روند جوانگرایی در اتاق است که در ترکیب هیات نمایندگان این دوره هم مشهود است.
در ترکیب هیات‌رئیسه هم ما می‌توانیم این را ببینیم. روند دیگر طبیعتاً همگرایی و همدلی و انسجام در اتاق است که تجلی آن را هم در این انتخاب می‌توانیم شاهد باشیم. روند دیگر خودباوری و خوداتکایی بخش خصوصی است که همان‌طور که اشاره کردم ما در این دوره دیگر نماینده دولتی در ترکیب هیات‌رئیسه نداریم. بنابراین این انعکاسی است از این تقاضا و انتظار بخش خصوصی که خودش تمام و کمال بتواند اتاقش را اداره کند و در عین اینکه تعامل در سطح بالا با دولت داشته باشد، اما، ضرورتی وجود نداشته باشد که از دولت کسی در قالب هیات‌رئیسه، حضور داشته باشد.
روند دیگر، توجه و اعتقاد به برنامه‌محوری در اتاق است که آن‌طور که اشاره کردم، این دوره اولین دوره‌ای بود که هیات‌رئیسه هفت‌نفره، یک برنامه مشترک داشتند و آن را مبنای کار خودشان قرار دادند. تمام این موارد، مطالبات امروز یا توقعات امروز هیات نمایندگان و بخش خصوصی است که مورد توجه قرار گرفتند و از این حیث ما به سمت جلو حرکت کرده‌ایم. اصولاً جنس فعال اقتصادی و بخش خصوصی، جنس اصلاح تدریجی و تغییرات گام‌به‌گام است و حرکت‌هایی که منجر به تغییرات انقلاب‌گونه یا تغییرات رادیکال شود، کلاً در ذات و روحیه فعال اقتصادی نیست.
در بنگاه خودش هم اصولاً یک فعال اقتصادی به تدریج تصمیم می‌گیرد و موضوعات و مسائل را اصلاح می‌کند. لذا، اتفاقی که در این دوره افتاده است، دقیقاً بر اساس مشی و منش و ساختار فکری بخش ناب خصوصی بوده است و به همین جهت هم فکر می‌کنم استقبال بیشتری از آن شده است.

به لحاظ اندیشه اقتصادی و سیاسی چطور؟ برخی معتقدند شاکله اصلی اتاق در این دوره را افرادی با اندیشه‌های سوسیال‌دموکرات یا راست مدرن در دست گرفته‌اند. شما این را قبول دارید؟
ببینید تعریف راست و چپ شاید در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ما با آن چیزی که مصطلح است بسیار تفاوت داشته باشد. لذا من نمی‌دانم که این تطبیق با کدام است. آن چیزی که در کشور ما وجود دارد با آن چیزی که در دنیا به عنوان راست و چپ گفته می‌شود باهم تفاوت دارند. اگر ما بخواهیم آن چیزی را که به عنوان دسته‌بندی چپ و راست در اصطلاح آکادمیک سایر کشورها مورد توجه قرار می‌گیرد مبنای پاسخ به این سوال قرار دهیم، من می‌توانم بگویم بله، همین‌طور است. به این جهت که اصولاً رویکردهای اقتصادی طبقه و فعال اقتصادی و بخش خصوصی، رویکردهای چپ نیست. رویکردهای سوسیالیستی یا اصطلاحاً کمونیستی نیست.
بنابراین ذاتاً در همه جای دنیا، فعال اقتصادی، تمایل بیشتری به نگرش‌های آزادی در اقتصاد، و خصوصی‌سازی، و کاهش تصدی‌گری دولت در اقتصاد دارد که اینها همگی، شاید در مکتب یا در جریان راست اقتصاد بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. پس اگر با این تعریف همراه باشیم، اتاق بازرگانی ما هم تافته جدابافته‌ای از دنیا نیست. ما هم به همین سبک و سیاق هستیم. و البته درباره مدرن بودن باید گفت بله، حرکت به سمت مدیریت امروزی، حرکت به سمت استفاده از ابزارهای نوین اداره بنگاه و طراحی ساختارهای چابک‌تر و با درجه آزادی عمل بیشتر، با درجه تفویض اختیار بالاتر و... اینها نمودهایی از مدیریت امروزی یا مدرنیته در مدیریت هستند. پس این تعبیر را می‌شود درست دانست. ولی اگر بخواهیم مفاهیمی را که از راست و چپ در کشور خودمان می‌شناسیم با آنچه در دنیا به نام این مفهوم جاافتاده است، مقایسه کنیم نه، آن وقت باید بگویم که تفاوت‌های قابل توجهی دارد.

با توجه به اینکه 70 تا 80 درصد اقتصاد ایران دولتی است، آیا می‌توان اتاق بازرگانی کارآمد و بدون دخالت دولت تصور کرد؟ چطور ممکن است در اقتصادی که بخش عمده آن دولتی است این‌گونه تصور کرد که اتاق‌های بازرگانی مستقل عمل می‌کنند؟
کارآمدی، اصولاً به اندازه بخش خصوصی در یک اقتصاد بر نمی‌گردد شما می‌توانید یک بنگاه کوچک کارآمد داشته باشید، یک بنگاه بزرگ کارآمد هم می‌توانید داشته باشید. بنابراین، این دو موضوع مانعه‌الجمع هم نیستند که ما بخش قابل توجهی از اقتصادمان خصوصی نیست و در کنار آن یک اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی داشته باشیم که اتاقی چابک، کارآمد و اثربخش باشد. این دو در کنار هم می‌تواند وجود داشته باشد. اما ارتباطی که این دو با هم پیدا می‌کنند، از این محل است که یک اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی کارآمد و اثربخش، می‌تواند نقش‌آفرینی بیشتری در گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد و خصوصی داشته باشد و می‌تواند این مسیر را شاید تا حد اثرگذاری اصلاح و هموار کند. چنین اتاقی می‌تواند، تصمیم‌سازی کند و پارادایم‌های حاکم بر کشور را در مورد اقتصاد و نقش بخش خصوصی، به تدریج اصلاح کند. از آن سو، کار چنین اتاقی سخت است و به همین دلیل که اصولاً اقتصاد دولتی یا سهم بالای دولت در اقتصاد، نیاز دولت را به بخش خصوصی کمتر از کشورهایی می‌کند که اقتصادشان صد درصد یا با درصد بالایی خصوصی است و در اختیار بخش خصوصی است. چون چنین اقتصادهایی، غالباً و عموماً برای تامین درآمدهایشان متکی به اخذ مالیات‌ها و عوارض از بخش خصوصی هستند، پس بیشتر توجه و اعتنا می‌کنند به نظر بخش خصوصی. در جایی که دولت خودش بازیگر اقتصاد است، سایر منابع درآمدی‌اش -که مشخصاً در اقتصاد ما، حاصل از نفت و گاز است- و پس از آن، سایر فعالیت‌های اقتصادی‌اش تا حدی دولت را مستقل و بی‌نیاز یا کم‌نیاز می‌کند از بخش خصوصی. البته در یک سال گذشته، کاهش قیمت نفت و همین‌طور تحریم‌ها باعث این شده است که توجه به بخش خصوصی، حداقل فعلاً در گفتار، بیشتر شود که این می‌تواند طلیعه‌ای باشد بر نقش‌آفرینی بیشتر بخش خصوصی.
به هر حال من می‌خواهم اعتراف کنم که کار، در چنین شرایطی برای یک اتاق، سخت‌تر است تا یک اقتصاد خصوصی. اما در همین شرایط سخت هم یک اتاق می‌تواند اتاق کارآمد و اثربخشی باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها