شناسه خبر : 8705 لینک کوتاه

گفت‌وگو با دکتر زهرا کریمی، اقتصاددان

پذیرش مشاغل غیررسمی به بهای تورم

دکتر زهرا کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران می‌گوید: وقتی میزان دستمزدها پایین باشد و بخش قابل توجهی از شاغلان از پوشش بیمه‌های اجتماعی بی‌بهره‌ باشند آن وقت دیگر می‌توان پی برد که حجم مشاغل غیررسمی رو به گسترش است.

دکتر زهرا کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران می‌گوید: وقتی میزان دستمزدها پایین باشد و بخش قابل توجهی از شاغلان از پوشش بیمه‌های اجتماعی بی‌بهره‌ باشند آن وقت دیگر می‌توان پی برد که حجم مشاغل غیررسمی رو به گسترش است. با وجود این، به هر حال اشتغال غیررسمی از گرسنگی و سرگردانی بهتر است و برای گروه کثیری شغل و درآمد ایجاد می‌کند.


آمارهای رسمی بیکاری طی سال‌های 1385 تا 1391 نشان می‌دهد که هر چند قرار بوده طی این سال‌ها سالانه بیش از یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور افزوده شوند اما طی این شش سال تنها ۷۰۰ هزار نفر جمعیت فعال زیاد‌تر شده است. آیا این آمار نشان از سوق پیدا کردن جمعیت جویای کار به سمت مشاغل غیررسمی است؟
با توجه به اخبار منتشر‌شده در سراسر کشور مبنی بر تعدیل نیروی کار در واحدهای متوسط و بزرگ صنعتی، بدیهی است که در چنین شرایطی بنگاه‌های تولیدی گرایش چندانی به جذب نیروی کار ندارند. نگاهی کوتاه به آگهی‌های استخدامی روزنامه‌های کشور نیز موید همین مساله است. بیشترین آگهی‌های استخدام به مشاغل موقت غیررسمی مانند ویزیتورهای پاره‌وقت، منشی در شرکت‌های خدماتی، پرستار برای کودک و افراد سالخورده مربوط است که عموماً در زمره اشتغال غیررسمی دسته‌بندی می‌شوند. علاوه بر این، شرایط نامساعد در بازار کار عامل رشد مشاغل غیررسمی است. با توجه به اینکه اقتصاد ایران از سال ۱۳۸۷ در شرایط رکود تورمی گرفتار شده و فرصت‌های شغلی کافی ایجاد نکرده است، می‌توان پذیرفت که جویندگان کار پس از مدتی جست‌وجوی بی‌حاصل، هر شغلی با مزد پایین و شرایط کاری دشوار را می‌پذیرند.

به نظر شما چه نشانه‌های دیگری از تغییر تعداد شاغلان بخش‌های غیررسمی به چشم می‌آید؟
پایین بودن مزد واقعی از علائم مهم گسترش مشاغل غیررسمی است. در شرکت‌های بزرگ و متوسط، شمار شاغلانی که کمتر از حداقل رسمی مزد دریافت می‌کنند، از پوشش بیمه‌های اجتماعی بی‌بهره‌ هستند و برای اضافه‌کاری مزد قانونی دریافت نمی‌کنند؛ همگی نشانه‌های رشد اشتغال غیررسمی است. در سال‌های گذشته اشتغال غیررسمی یکی از ویژگی‌های عمده کار زنان بود، اما طی سال‌های اخیر شمار فزاینده‌ای از مردان جوان نیز ناگزیر به پذیرش مشاغلی شده‌اند که از هرگونه چتر حمایتی قانون کار بی‌بهره هستند. نتایج تحقیقی که توسط یکی از دانشجویان در مورد اشتغال غیررسمی در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله، با استفاده از نتایج طرح نمونه‌گیری درآمد‌- ‌هزینه خانوار (منتشره از سوی مرکز آمار ایران) انجام شده نشان می‌دهد که در سال ۱۳۸۹ سهم مردان جوان شاغل در بخش غیررسمی بیش از ۷۳ درصد بوده است.

آیا اجرای طرح‌های اقتصادی طی سال‌های اخیر از جمله هدفمندسازی یارانه‌ها منجر به رشد مشاغل غیررسمی شده است؟
به نظر می‌رسد طی سال‌های اخیر اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، با افزایش هزینه‌های تولید و به تعطیلی کشاندن برخی بنگاه‌ها، رشد اشتغال غیررسمی در فعالیت‌های خدماتی را تسریع کرده است.

از نگاه شما مشاغل غیررسمی در شاخص‌های رسمی مثل تولید ناخالص داخلی (GDP) یا شاخص تورم چقدر می‌تواند اثر داشته باشد؟
نحوه تاثیر عملکرد بخش غیررسمی در تولید ناخالص داخلی به نحوه محاسبات بانک مرکزی ارتباط دارد اما افزایش شمار فروشندگان و دستفروشان که نهایتاً حلقه واسطه‌گری را گسترده می‌کند، در شرایط اوج‌گیری انتظارات تورمی، می‌تواند به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها دامن بزند.

آیا فکر نمی‌کنید که در برخی مشاغل غیررسمی به دلیل نپرداختن مالیات و بیمه و این گونه هزینه‌ها ممکن است قیمت محصول تمام‌شده نیز پایین‌تر باشد که در نتیجه این کاهش هزینه بتواند خود را در کاهش شاخص تورم نشان دهد؟
واحدهای غیررسمی هزینه‌های کمتری دارند و می‌توانند در شرایط بحرانی دوام بیاورند. از این دیدگاه، می‌توان پذیرفت که عرضه کالاها و خدمات از سوی واحدهای غیررسمی می‌تواند تا حدودی رشد قیمت‌ها را کاهش دهد. ولی با توجه به سهم بالای دستفروشان و فعالیت‌های واسطه‌گری در بخش غیررسمی، این قبیل واحدهای واسطه می‌توانند دست‌گردانی کالاها را بیشتر کنند و اگر هر چرخش کالا حدود 10 درصد بر قیمت بیفزاید، زمینه‌ساز رشد تورم شوند. به طور مشخص در شرایط کنونی که انتظارات تورمی بالاست، خرید کالاها و فروش آنها با قیمتی بالاتر پس از مدتی کوتاه می‌تواند فعالیت سود‌آوری باشد و به رشد قیمت‌ها بیفزاید. پس تولید کالاها و خدمات از سوی بخش غیررسمی می‌تواند از شتاب تورمی بکاهد ولی افزایش تعداد واسطه‌ها عاملی برای افزایش سطح عمومی قیمت‌هاست.

‫در واقع شما دسته‌بندی کرده‌اید که ‫اگر این مشاغل غیررسمی در بخش تولید ‫باشد ‫کاهش هزینه‌ها را در برخواهد داشت ‫اما اگر دلالی باشد ‫منجر به افزایش هزینه‌ها می‌شود. ‫حال می‌خواهم بگویم مگر در همین بخش ‫دلالی و عرضه ‫آیا این طور نیست که مثلاً‬ ‫یک دستفروش میوه، ‫میوه‌ای ارزان‌تر از ‫مغازه‌دار می‌فروشد! ‬پس می‌خواهم بپرسم آیا شاغلان غیررسمی در بخش توزیع نمی‌توانند منجر به کاهش تورم شوند؟
نه ضرورتاً. اگر این دستفروشان نباشند، مردم باید بتوانند در مراکز اصلی توزیع کالاهای مورد نیازشان را پیدا کنند. حالت افراطی آن فروش دارو در خیابان ناصر خسرو می‌شود. هر کالایی که تقاضایش از عرضه بیشتر باشد، مورد توجه واسطه‌ها قرار می‌گیرد؛ از قند و شکر و شیر خشک گرفته تا دارو. البته در اینجا گاه سرمایه‌های کلان و گروه‌های مافیا، بازار اصلی را در دست دارند و دستفروش‌ها آخرین حلقه گروه‌های پرقدرت اقتصادی هستند.

با وجود این، به نظر شما اگر مشاغل غیررسمی در اقتصاد ما وجود نداشتند وضعیت تامین معیشت خانوار شاغلان از روند موجود نامطلوب‌تر نبود؟
قطعاً وضع بد‌تر بود. به هر حال اشتغال غیررسمی از گرسنگی و سرگردانی بهتر است. برای گروه کثیری شغل و درآمد ایجاد می‌کند.

به عبارتی معتقد هستید که همین وضعیت بهتر از نبود این مشاغل و نداشتن درآمد است. ‬‫در واقع می‌توان گفت شما تورم ناشی از این بخش را ‫بر بیکاری آنها ارجحیت می‌دهید؟
خلاصه مردم ناگزیر هستند که عرصه‌ای برای کسب درآمد پیدا کنند. اگر این مشاغل وجود نداشته باشد، شاید مجبور شوند به دزدی و خلافکاری‌های دیگر روی آورند. یا اینکه به انواع کلاهبرداری‌ها پناه ببرند که متاسفانه این روزها بازارش گرم‌تر از گذشته است. کلاً از مهم‌ترین ویژگی‌های اشتغال غیررسمی بهره‌وری پایین آن است. دستفروشی یکی از اشکال مهم اشتغال غیررسمی است. گاه هم برخی تولیدکننده‌های کوچک، کالای خود را مستقیم به فروش می‌رسانند و قیمت را پایین می‌آورند. ولی بخش بزرگی از آنها واسطه فروش هستند و به همین دلیل بر قیمت می‌افزایند. قطعاً در شرایط رکودی اشتغال غیررسمی رشد می‌کند. در واقع رشدش ناگزیر است و وجودش بهتر از فقدان آن. به این معنی که اگر دولت با خشونت جلوی دستفروش‌ها و هر کار غیررسمی دیگر را بگیرد راهی جز دزدی و خلاف‌کاری باقی نمی‌ماند.

بنابراین می‌توان پیامدهای مثبتی برای مشاغل غیررسمی متصور شد؟
مشاغل غیررسمی با وجود بهره‌وری و مزد پایین، برای جوانان و کارگران ساده و بدون مهارت، با حداقل سرمایه فرصت کار و مهارت آموزی فراهم می‌کند.

شما فکر می‌کنید با مشاغل غیررسمی چگونه باید مواجه شد؟
مهم‌ترین راه برای مقابله با مشاغل غیررسمی، ایجاد تحرک در اقتصاد و زمینه‌سازی رشد مشاغل رسمی در بنگاه‌های بزرگ و متوسط است. از سوی دیگر رشد و تقویت تشکل‌های واقعی کارگری و کارفرمایی امکان نظارت بر اجرای قانون کار را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، ارائه تسهیلات مالی و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مشوقی برای تبدیل مشاغل غیررسمی به رسمی است.

مثلاً با رسمی کردن برخی بخش‌های غیررسمی مانند صنایع دستی آیا با افزایش هزینه‌های آنها ممکن نیست که این بخش‌ها دیگر قدرت رقابت خود را از دست دهند؟
مثال روشن در این باره وضعیت بافندگان فرش دستباف است. این گروه که عموماً از فقیر‌ترین اقشار جامعه هستند، ساعات طولانی کار می‌کنند و درآمد بسیار ناچیزی دارند. می‌توان پذیرفت که در سال‌های ۱۳۸۱ تا سال 1389 که قیمت دلار نسبتاً ثابت باقی مانده بود، هزینه اصلی حفظ بخشی از بازار جهانی فرش ایران بر دوش زنان فقیر تحمیل شده بود. در حالی که به جای مزد پایین ممکن بود که با اعمال سیاست‌های ارزی منطقی و گسترش روابط بین‌المللی سهم فرش ایران در بازارهای بین‌المللی را افزایش داد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها