شناسه خبر : 8411 لینک کوتاه

مهراب قاسم‌خانی در گفت‌وگو با تجارت فردا از موفقیت خندوانه می‌گوید

کیفیت برنامه میزان استقبال مردم را تعیین می‌کند

در این مسابقه یک عده طرفدار یک شرکت‌کننده بودند و از شرکت‌کننده مقابل خوش‌شان نمی‌آمد، رفتارهایی هم در این راه کردند که قابل قبول نبود. این حاشیه‌ها یکسری رفتارهای کودکانه نا‌بالغ محسوب می‌شود.

دنیا عیوضی

خندوانه که آمد؛ صفحات اجتماعی‌اش را پر کرد از عکس و پست‌های خندوانه‌ای. با این کار حمایت خود را از این برنامه اعلام کرد. با شروع بخش استند‌آپ‌کمدی حمایت‌هایش وارد مرحله تازه‌ای شد و در جایگاه حامی یکی از شرکت‌کننده‌ها قرار گرفت. کاری که جنجال‌های زیادی را در سایت‌های خبری راه انداخت. در مدت پخش خندوانه، اگرچه مهراب قاسم‌خانی هیچ نقشی در تولید آن نداشت، اما یک عامل بیرونی تاثیرگذار برای خندوانه به حساب آمد. این وجه قاسم‌خانی را وقتی کنار تجربه برنامه‌سازی طنز او قرار دادیم، برای گفت‌وگو درباره حاشیه‌های این برنامه سرگرم‌کننده تلویزیون، گزینه مناسبی آمد.طی‌چند ماه اخیر حضور او در شبکه‌های اجتماعی هر بار موج و جریانی به همراه داشت، چندی پیش وقتی او در اینستاگرام شخصی‌اش یادداشتی درباره نگاهش به صمد بهرنگی و داستان‌هایش انداخته بود و ایده‌های شخصی‌اش را مطرح کرده بود، موجی شبکه‌های اجتماعی مختلف را فرا گرفت و بسیاری درباره‌ ادبیات متعهد و غیرمتعهد کودک و نوجوان نوشتند. حالا هم قاسم‌خانی حاشیه‌های پیش‌آمده برای خندوانه را گذرا می‌داند و اشاره می‌کند امیدواریم مسوولان وارد این بازی نشوند و از اهمیت و ماندگاری این برنامه می‌گوید. این هنرمند چند نکته را درباره موفقیت خندوانه به «تجارت فردا» می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.



در شبکه‌های اجتماعی، شما به عنوان یکی از طرفداران جدی «خندوانه» شناخته می‌شوید. پای دوستی شما با عوامل برنامه در میان است یا به عنوان یک نویسنده طنز، از نظر حرفه‌ای با این برنامه همراه شده‌اید؟
اولین ویژگی خوب خندوانه را رامبد می‌دانم. رامبد جوان کارگردان، بازیگردان و مجری است. کسی که تجربه کارگردانی را پشت سرش دارد. به نظر من ویژگی جذابی که رامبد دارد، جدا از به‌روز بودن، این است که خیلی لفظ کتاب حرف نمی‌زند و رفتارش از جنس مردم است. خیلی از مجری‌ها وقتی حرف می‌زنند، مردم آن را نمی‌پذیرند و باور نمی‌کنند، مردم احساس می‌کنند این حرف‌ها برای آن مجری‌ها نوشته‌ شده و آنها فقط این حرف‌ها را تکرار می‌کنند که آن برنامه پر شود. گاهی کمی ریا را در کار مجری‌ها می‌بینیم. اما اولین چیزی که من از رامبد می‌بینم، این است که خودش را اجرا می‌کند، احساس نمی‌کنیم حرفی که می‌زند دروغ است و به آن اعتقادی ندارد. خندوانه برنامه رامبد است، اسم او روی آن حک شده و خود رامبد یکی از ویژگی‌های اصلی خندوانه است. بنابراین اولین چیزی که باعث شده این برنامه گل کند، رامبد جوان است. نکته دیگر موفقیت خندوانه، انگیزه و روحیه این تیم است. من چند بار پشت ‌صحنه خندوانه رفته‌ام و ویژگی این تیم که برای من جذاب آمد، این است که تمام افراد با وجود سال‌ها سابقه کاری، انگار بار اولی است که کار می‌کنند. هیجان و انرژی‌ای که در کار می‌گذارند و استرسی که برای ضبط هر پلان دارند، مثل کار اول آنهاست. این میزان مسوولیت‌پذیری نکته‌ای است که ما در بقیه کارها کم می‌بینیم. در حالی که خیلی گروه‌های دیگر هستند که وقتی پشت ‌صحنه آنها می‌رویم انگار کار آنها به یک کار کارمندی تبدیل شده. نویسنده کارمندی می‌نویسد، کارگردان هم کارمندی ضبط می‌کند. انگار همه آمده‌اند کارشان را انجام دهند و بروند. نه اینکه بخواهند سر مردم را کلاه بگذارند، اما انگیزه‌ای در آنها دیده نمی‌شود. این نکته مهمی است که من در این برنامه می‌بینم و همه بچه‌های خندوانه حتی تصویربردار برنامه موقع ضبط کار انگیزه دارند.

اینکه مردم هم متوجه این نکات شده باشند، چگونه قابل اثبات است؟
حال همه عوامل در حین کار خوب است، وقتی این روحیه خوب وارد برنامه می‌شود، مردم هم آن را درک می‌کنند و همین باعث شده از این برنامه لذت ببرند. وقتی گروهی نسبت به کار، رزومه و اثری که تحویل مردم می‌دهند، مسوولیت‌پذیری داشته باشند، خودبه‌خود کیفیت این کار بالا می‌رود. حالا هر چه تجربه گروه بیشتر باشد، کیفیت کار بالاتر می‌رود. مردم ما علاقه‌مند به نوآوری هستند و یکی از عوامل موفقیت خندوانه این است که گروه برنامه‌ساز هر لحظه آماده ایجاد تغییر و تنوع هستند. یعنی سعی می‌کنند برای موفقیت بیشتر برنامه هرچند وقت یک‌بار یک آیتم جدید را وارد آن کنند. مثلاً وقتی جناب خان را وارد برنامه می‌کنند و می‌بینند که مردم هم او را دوست دارند، تنها به آن اکتفا نمی‌کنند و بعد از مدتی مسابقه استندآپ کمدی را راه می‌اندازند. به نظر من مجموع این نکات خوب باعث موفقیت خندوانه شد.

استقبال از خندوانه را باید به حساب مدیران و برنامه‌ریزان تلویزیون گذاشت یا تیم سازنده؟
تلویزیون می‌تواند این موفقیت را به عنوان یک نشانه حساب کند. چون وقتی گفته می‌شود صدا و سیما ریزش مخاطب دارد، حتماً کارهای بد ساخته شده که مخاطب از تلویزیون فاصله گرفته است. اگر کار خوب و کاری که از استانداردهایی برخوردار باشد، ساخته شود، خودبه‌خود مخاطب را جذب برنامه می‌کند. من نمی‌خواهم بگویم خندوانه خیلی برنامه خوبی است، اما برنامه‌ای است که یک حد استانداردهایی را داراست، به هر حال توانسته مخاطب را جذب خودش کند. پس اگر تلویزیون ریزش مخاطب دارد، مقصر این موضوع علاوه بر اشتباه سیاستگذاران آن، اشتباه برنامه‌سازان هم بوده، ما برنامه‌های خوب نساخته‌ایم که مردم تلویزیون نگاه نمی‌کنند. اگر برنامه خوب بسازیم مردم نگاه می‌کنند.

خیلی از کارشناسان رسانه و روانشناسان می‌گویند تلویزیون باید برای مردم ایران برنامه‌های نشاط‌آور بسازد. چه عواملی باعث شده این‌گونه برنامه‌ها کمتر در قاب سیما دیده شود؟
من به باید اعتقاد ندارم، اینکه بگوییم باید برنامه نشاط‌آور ساخته شود، اصل ماجرا نیست. اصولاً ماجرا بر سر برنامه خوب است. می‌توان برنامه غمگین ساخت که خوب باشد، سریال پلیسی ساخت که مردم ببینند، ماه عسل ساخت و مخاطب جذب کرد. ماجرا بر سر خوب و بد بودن برنامه‌هاست. مردم از یک سریال پلیسی جذاب هم لذت می‌برند و احساس نشاط می‌کنند. کیفیت برنامه است که میزان استقبال مردم را تعیین می‌کند. در رسانه‌های همه دنیا، باکس‌های مختلف برنامه ساخته می‌شود، باکس کمدی و تاک‌شو، سریال درام و برنامه‌های دیگر که همه اینها در ساعات و شبکه‌های مختلف پخش می‌شوند و مخاطبان خود را دارند. تلویزیون باید تمام این مجموعه‌ها را کنار هم داشته باشد. نمی‌توان انتظار داشت که چون جامعه ایران جامعه غمگینی است، تلویزیون همه برنامه‌هایش را نشاط‌آور کند. همه برنامه‌ها کار خود را می‌کنند و اثر‌گذاری خود را دارند. خندوانه اثر‌گذاری خودش را دارد، «تنهایی لیلا» هم همین‌طور، فقط باید کیفیت اثر را بالا برد.

پس سوال را جور دیگری می‌پرسم. علت کاهش کیفیت در برنامه‌های مختلف اعم از طنز و سریال چیست؟
بخشی از کاهش کیفیت برنامه‌های تلویزیونی به خاطر فشار سازمان بر برنامه‌سازان و تعیین چارچوب‌های غیر‌رسانه‌ای است و بخش دیگر به خاطر کم‌کاری خود برنامه‌سازان.

در مورد نوع مخاطب خندوانه هم این روزها بحث‌های زیادی وجود دارد. با توجه به بازخوردهای مختلفی که از اقشار مختلف مردم درباره خندوانه دریافت کرده‌اید بیشتر کدام قشر مخاطب خندوانه است؛ مخاطب عمومی دارد یا خاص؟
این یک بحث آماری است که باید از طرف موسسات نظرسنجی دنبال شود. اما گویا این برنامه موفق شده اقشار مختلف جامعه را جذب کند. مثلاً درباره مسابقه استندآپ مرحله دوم ژوله و حیایی می‌بینیم که بحث‌های سیاسی درباره آن مطرح می‌شود، این نشان می‌دهد افرادی که در جامعه آگاهی‌های سیاسی دارند هم این برنامه را می‌بینند. اما به‌طور کلی نمی‌دانم جامعه هدف این برنامه چیست.

خندوانه روی آنتن یکی از شبکه‌های دیجیتال صدا و سیما می‌رود. هنوز در کشور خیلی از مردم گیرنده دیجیتال ندارند. وقتی این کانال کم‌مخاطب توانسته باعث چنین استقبالی شود، ممکن است صدا و سیما خندوانه را به یکی از کانال‌های پرمخاطب خود انتقال دهد؟
خندوانه برای این شبکه ساخته می‌شود. شبکه‌ای که روی آن سرمایه‌گذاری کرد تا گل کند، که گل هم کرد. منصفانه نیست این برنامه را از این شبکه بگیرند. مثلاً دو، سه سال پیش صحبت شد که بیاییم و شب‌های برره را برای شبکه دیگری بسازیم. به نظر من این کار منطقی نبود. موفقیت این سریال حاصل کار ما با شبکه 3 بود و حالا چون گل کرده بود نباید از این شبکه گرفته می‌شد. مثل اینکه بازیکنان فوتبال را از این تیم به یک تیم و شهر دیگر منتقل می‌کنند. اتفاقاً اینکه خندوانه منحصر به شبکه نسیم است، اتفاق خوبی است. چون شبکه‌های دیگر متوجه می‌شوند که شبکه نسیم که نسبت به آنها بازدید کمتری دارد، توانسته یک برنامه جذاب و پر‌مخاطب تولید کند. این اتفاق کمک می‌کند در کانال‌ها رقابت ایجاد شود.
کانال‌ها به این فکر می‌افتند که یک برنامه بسازند که با خندوانه رقابت کند. من مشابه این موضوع را یادم می‌آید؛ سال 1381-1380 که سریال پاورچین را ساختیم، این سریال برای شبکه 5 تولید شد و آن زمان این شبکه چندان مطرح نبود. شبکه 5 با سریال پاورچین جان گرفت. آن موقع شبکه 3 هم سریال پخش سراسری داشت اما مردم به سمت پاورچین در یک شبکه استانی جذب شدند. در نتیجه من فکر می‌کنم، منطقی نیست که خندوانه را از نسیم بگیرند بلکه شبکه‌های دیگر باید زحمت ساخت برنامه‌هایی مثل خندوانه را به خود بدهند.

در این مدت خندوانه حاشیه‌هایی هم داشته است. نظر شما درباره این حاشیه‌ها چیست؟
مشکل اصلی من با حاشیه این است که مسوولان حاشیه را جدی می‌گیرند. اینکه اساساً چرا حاشیه‌های این‌چنینی به وجود می‌آید یک مبحث جامعه‌شناسانه است و من درباره آن نمی‌توانم نظر دهم. مثلاً الان یک عده به امین حیایی فحش می‌دهند که این اصلاً اتفاق دوست‌داشتنی نیست. درست است که من برای ایجاد هیجان و نوعی کل‌کل خاص، از امیر ژوله حمایت کردم، اما می‌دانم که امین حیایی 20 سال است که خودش را در صف اول سینمای ایران نگه داشته است. بازیگر باید خیلی توانا باشد که خودش را در این جایگاه حفظ کند. این کار هر بازیگری نیست. یک عده اعتقاد دارند که حیایی انتخاب اشتباه داشته که در فلان فیلم بازی کرده، اما انتخاب ایشان اصلاً چه اهمیتی دارد، این یک بحث سلیقه‌ای است. شاید من هم اعتقاد داشته باشم که امین حیایی انتخاب اشتباهی کرده است. اما او قطعاً بازیگر توانمندی است و به خاطر همین توانایی‌اش به این برنامه دعوت شد. به نظر من سطح امین حیایی از سطح این برنامه بالاتر بود، من از اول هم می‌گفتم حیایی اول می‌شود چون او بحق یک سوپر‌استار است.

تاثیر‌پذیری در سطوح کلان از این‌گونه حاشیه‌ها و ایجاد حساسیت در مورد آن می‌تواند روی روند برنامه و اجرای ایده‌های جدید اثر بگذارد؟
به هر حال در هر کاری این حاشیه‌ها پیش می‌آید. در این مسابقه یک عده طرفدار یک شرکت‌کننده بودند و از شرکت‌کننده مقابل خوش‌شان نمی‌آمد، رفتارهایی هم در این راه کردند که قابل قبول نبود. این حاشیه‌ها یکسری رفتارهای کودکانه نا‌بالغ محسوب می‌شود، که به هر حال رخ داده اما اهمیت ماجرا در این است که بقیه از این حاشیه‌ها تاثیر بگیرند. مثلاً من یکی از سایت‌های تندرو را دیدم که در این بازی افتاده، به نظر من این یک اشتباه استراتژیک است. گرداننده یک سایت با این عنوان که وظیفه‌اش ارائه تفکر است، وقتی وارد بازی عامه مردم که بخشی از آن کودکانه است، می‌شود، این رفتار اشتباهی است.

اما به هر حال این حاشیه‌ها از یک سطحی فراتر رفته و حتی باعث رنجش عوامل آن شده است.
امیدوارم این حاشیه‌ها روی مسوولان صدا و سیما تاثیر نگذارد که چون این مشکلات پیش آمده، پس ما دیگر کار را ادامه ندهیم. این حاشیه‌ها را بپذیرند و بگذارند برنامه جلو برود. همه اینها یک دوره دارد، مطمئن باشیم دو هفته دیگر همه این حاشیه‌ها به دست فراموشی سپرده می‌شود. مگر اینکه این مشکلات وارد سطح بالاتر و مسوولان شود. این هم مثل بازی استقلال‌-‌پرسپولیس است که بعد از بازی تا یک هفته بعد هواداران تیم‌ها با هم کل‌کل می‌کنند و به هم فحش می‌دهند و بعد از یک هفته همه چی تمام می‌شود. در این گیر و دار نقش مسوولان مهم است که اگر احساس می‌کنند کار درستی کرده‌اند، باید به کار خود ادامه دهند. این بازی و حاشیه‌ها در سطح پایین‌تری اتفاق می‌افتد و امیدوارم مسوولان و مطبوعات وارد آن نشوند.

حمایت از این برنامه در سطح مدیران سازمان، با چه ابزارهایی باید صورت بگیرد؟
به هر حال ممکن است خندوانه ادامه داشته باشد، دفعه بعد هم بخواهند این مسابقه را ادامه دهند و از خیلی کمدین‌های جذاب دیگر استفاده کنند. از طرفی هم امکان دارد مسوولان بگویند نه، ادامه ندهیم چون دردسر می‌شود. که این همان اتفاق بد است. به نظر من، هم مسوولان هم خندوانه کار خوبی کرده‌اند و اصلاً به خاطر همین خوب بودن است که این جنگ درگرفته است. به نظر من باید تا آخر پشت این تصمیمی که گرفته‌اند، بایستند و این حاشیه‌ها باعث نشود خندوانه مثل فلان سریال که یک‌مرتبه تعطیل شد، تعطیل شود.

معمولاً چه اتفاقاتی می‌افتد که مسوولان صدا و سیما تصمیم به حذف یک برنامه می‌گیرند؟
البته فرآیند تصمیم‌گیری در صدا و سیما به این شکل نیست. گاهی اتفاقات به شکل یکسری اعتراضات معمول مردمی است که در اینجا صدا و سیما زیاد مساله را جدی نمی‌گیرد. اما اتفاق از جایی جدی می‌شود که ارگان‌ها، سازمان‌ها و نهادها به دلیل هر چیزی که خودشیرینی می‌تواند یکی از آن دلایل باشد خودشان را وسط می‌اندازند که به ما توهین کرده‌اید. در این مرحله وقتی آنها وسط می‌آیند صدا و سیما مجبور می‌شود حاشیه‌ها را جدی بگیرد. این فشاری است که از بیرون به تلویزیون وارد می‌شود. آن‌وقت اگر تلویزیون اصرار به پخش فلان برنامه کند، ارگان‌های زیادی ممکن است شکایت کنند که این می‌تواند اتفاقات خیلی بدی را به دنبال آورد مثلاً یک مسوول سازمان کنار گذاشته شود. این اتفاقاتی است که در تلویزیون افتاده و در نهایت باعث می‌شود سازمان برود سراغ برنامه‌هایی که موجب اعتراض و حاشیه نشود.

به نظر شما چرا گاهی این حاشیه تا تعطیلی یک برنامه پیش می‌رود؟
همه این اتفاقات به خاطر این است که مسوولان رده‌های بالاتر درگیر موج‌های مردمی می‌شوند. مثلاً وقتی به استادیوم می‌رویم که یک مسابقه را از نزدیک ببینیم، وقتی همه دارند فحش می‌دهند، شاید ما هم تحت تاثیر بقیه فحش بدهیم، اما ما هم جزو مردم هستیم و وسط آنها نشسته‌ایم. اما مسوولی که در یک جایگاه ویژه نشسته و پشت شیشه است، او نباید وارد این بازی شود و تحت تاثیر موج استادیوم قرار گیرد. او در یک رده دیگر است، رده تصمیم‌گیری که باید ذائقه مردم را ببیند و ارزیابی کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها