شناسه خبر : 8323 لینک کوتاه

بررسی ابعاد بیمه‌ای حادثه ساختمان پلاسکو در گفت‌وگو با پرویز خسروشاهی

مدیریت ریسک در پلاسکو ممکن نبود

پرویز خسروشاهی می‌گوید: شرکت‌های بیمه جایی را که مقاوم و ایمن نباشد یا بیمه نمی‌کنند یا آنقدر نرخ حق بیمه را بالا می‌گیرند که شخص مجبور خواهد شد بین فعالیت اقتصادی ایمن و عدم فعالیت اقتصادی یکی را برگزیند. به همین دلیل در ارتباط با ساختمان پلاسکو شرکت‌های بیمه تمایلی به ارائه پوشش بیمه‌ای برای کل ساختمان نداشته‌اند.

پرویز خسروشاهی، قائم‌مقام رئیس‌کل بیمه مرکزی، نداشتن بیمه‌نامه تعداد قابل توجهی از کسبه ساختمان پلاسکو را ناشی از این می‌داند که این افراد احتمال وقوع حادثه‌ای در این ابعاد را نزدیک به صفر تصور می‌کردند. البته قائم‌مقام رئیس‌کل بیمه مرکزی معتقد است در این موضوع ابعاد اجتماعی نقشی بسیار مهم‌تر از ابعاد فردی دارند. او می‌گوید: «وقتی حوادث گوناگون پیامدهای اجتماعی و به اصطلاح ادبیات اقتصادی، پیامدهای خارجی منفی داشته باشد، مساله از منظر اجتماعی اهمیت پیدا می‌کند چرا که غفلت اشخاص در سطوح فردی، ممکن است پیامدهای منفی برای دیگران و بعضاً کل اجتماع داشته باشد. به همین دلیل اساساً بیمه به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریت مساله پیامدهای خارجی در ارتباط با بسیاری از خطرات و حوادث، به اشکال مختلف با نوعی اجبار همراه است.»

‌ آخرین آمارها از تعداد واحدهای بیمه‌شده ساختمان پلاسکو و همچنین برآورد خسارت‌های واردشده در این حادثه حاکی از چه وضعیتی است؟
در ساختمان پلاسکو بالای 560 واحد تجاری مستقر بوده است. طبق آخرین گزارش 15 شرکت بیمه‌ای که برای واحدهای تجاری فعال در ساختمان پلاسکو بیمه‌نامه صادر کرده‌اند تاکنون برای معادل 50 درصد این واحدها پرونده پرداخت خسارت تشکیل شده و 127 مورد خسارت به ارزش حدود 20 میلیارد تومان پرداخت شده است. موارد تحت پوشش بیمه نیز عمدتاً اثاثیه و موجودی اجناس واحدهای تجاری تحت پوشش در مقابل آتش‌سوزی است. ارزش مجموعه تجاری پلاسکو سه جزء مهم دارد. ارزش ساختمان و تاسیسات، ارزش موجودی اجناس و اثاثیه و ارزش حق سرقفلی. به نظر می‌رسد ارزش سرقفلی، بخش عمده ارزش مجتمع تجاری فوق باشد که طبعاً در برآورد خسارت آتش‌سوزی اخیر نباید آن را به حساب آورد چون سرقفلی یک دارایی معنوی است و خسارتی از بابت آتش‌سوزی متوجه آن نیست. بنابراین برای برآورد خسارت صرفاً باید به ارزش ساختمان و تاسیسات و موجودی اجناس و اثاثیه توجه کرد. برآوردهای همکاران ما در شرکت‌های بیمه حاکی از آن است که 240 واحد خسارت قابل توجهی نداشته‌اند بنابراین خسارت آتش‌سوزی فقط متوجه 320 واحد است. درباره اجناس و اثاثیه از بین‌رفته قضاوت درستی فعلاً نمی‌توان کرد اما اگر با نگاه بسیار بدبینانه فرض کنیم خسارت مربوط به اجناس و اثاثیه برای هر واحد به طور متوسط 500 میلیون تومان است در این صورت خسارت وارده 160 میلیارد تومان خواهد بود. اگر هزینه بازسازی ساختمان نیز از قرار هر مترمربع سه میلیون تومان فرض شود در این صورت با توجه به متراژ ساختمان که 24 هزار مترمربع عنوان شده هزینه بازسازی بالغ بر 72 میلیارد تومان می‌شود. با این حساب، کل خسارت وارده بدون لحاظ عدم‌النفع اقتصادی و از همه مهم‌تر، آسیب‌های جانی و انسانی و روحی که این حادثه دربرداشت و فداکاری که از سوی آتش‌نشانان شهید به جامعه هدیه شد و به هیچ صورتی قابل جبران نیست؛ حدود 232 میلیارد تومان خواهد بود. حال اگر برای محاسبه میزان پوشش بیمه در پلاسکو، تعداد واحدهای تحت پوشش مد نظر باشد حدود نیمی از واحدها بیمه آتش‌سوزی داشته‌اند و اگر مبنای محاسبه، ارزش تحت پوشش بیمه در مقایسه با ارزش کل دارایی‌ها شامل ساختمان و موجودی اجناس و اثاثیه باشد در این صورت درصد پوشش بیمه‌ای حدود 17 درصد خواهد بود.

‌ به گفته شما، حدود نیمی از واحدها بیمه آتش‌سوزی داشته‌اند. به نظر شما چرا تمایل به استفاده از بیمه در بین اصناف این ساختمان پایین بوده است؟
حادثه و خطر امری احتمالی است و نگرانی از وقوع حادثه افراد را وادار می‌کند برای این موضوع فکری بکنند که یکی از این اقدام‌ها خرید بیمه‌نامه است. برآورد اشخاص از چنین احتمالی به تجربیات گذشته و عملی آنها بستگی دارد. واقعیت آن است که حوادثی مثل آتش‌سوزی پلاسکو در کشور ما بی‌سابقه است و فعالان اقتصادی تجربه‌ای مشابه این موضوع نداشته‌اند. شاید یکی از دلایل اصلی اینکه بخش زیادی از واحدهای فعال در این مجتمع بیمه‌نامه تهیه نکرده‌اند این باشد که آنها تجربه مشابهی نداشته‌اند و لذا احتمال وقوع حادثه‌ای با این ابعاد در ذهن آنان نزدیک به صفر بوده است. همین موضوع باعث شده افراد هم سهل‌انگاری کنند و هم دلیلی برای هزینه در بیمه موضوعی که احتمال آن را منتفی می‌دانند نداشته باشند. البته این مساله هم بعد فردی و هم بعد اجتماعی دارد که بعد اجتماعی مهم‌تر از بعد فردی است. وقتی تمام تبعات یک حادثه متوجه خود شخص باشد، حساسیت‌های اجتماعی و قانونی و عرفی نسبت به غفلت او از مدیریت ریسک‌های مترتب بر کار و زندگی‌اش، چندان مورد توجه نخواهد بود اما وقتی حوادث گوناگون پیامدهای اجتماعی و به اصطلاح ادبیات اقتصادی پیامدهای خارجی منفی داشته باشد، مساله از منظر اجتماعی اهمیت پیدا می‌کند چرا که غفلت اشخاص در سطوح فردی، ممکن است پیامدهای منفی برای دیگران و بعضاً کل اجتماع داشته باشد. به همین دلیل اساساً بیمه به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریت مساله پیامدهای خارجی در ارتباط با بسیاری از خطرات و حوادث، به اشکال مختلف با نوعی اجبار همراه است. زندگی اقتصادی و اجتماعی فردی و جمعی در جوامع در پنج سطح مختلف با پیامدهای خارجی منفی مواجه است. یک سطح، سطح بین‌المللی است. شاید مهم‌ترین مصداق پیامد خارجی منفی در سطح بین‌المللی تولید گازهای گلخانه‌ای باشد. در نقطه‌ای مثل چین میلیون‌ها تن گاز گلخانه‌ای تولید می‌شود.
شرکت‌های بیمه جایی را که مقاوم و ایمن نباشد یا بیمه نمی‌کنند یا آنقدر نرخ حق بیمه را بالا می‌گیرند که شخص مجبور خواهد شد بین فعالیت اقتصادی ایمن و عدم فعالیت اقتصادی یکی را برگزیند. به همین دلیل در ارتباط با ساختمان پلاسکو شرکت‌های بیمه تمایلی به ارائه پوشش بیمه‌ای برای کل ساختمان نداشته‌اند.
ابزار جوامع امروزی برای مدیریت این مساله، تفاهمات بین‌المللی است. سطح دوم، سطح ملی است. مصداق بارز پیامدهای خارجی منفی در سطوح ملی مواردی چون آلودگی‌های زیست‌محیطی و حوادث رانندگی است. کنترل و مدیریت پیامدهای خارجی منفی در سطوح ملی با دولت‌های ملی و مقررات‌گذاری است. یکی از ابزارهای مهم در این زمینه ابزار بیمه‌های اجباری است. سطح سوم، سطح منطقه‌ای یا محلی است. در این ارتباط هم دولت‌های محلی مسوول هستند و پیامدهای خارجی را با مقررات‌گذاری کنترل و مدیریت می‌کنند. در این سطح یکی از ابزارهای مهم بیمه‌های اجباری است. سطح چهارم، سطح جوامع هم‌نفع یا اصطلاحاً Communityهاست. مصداق این جوامع محلات، اصناف و اتحادیه‌ها و سندیکاها در مقیاس‌های خرد و کلان، گروه‌های اجتماعی گوناگون، همشهری‌های مقیم در مناطق خارج از محل تولد و... است. در این سطح دامنه اثر پیامدهای خارجی محدود به خود جامعه هم‌نفع می‌شود. از جهتی ساختمان پلاسکو در همین سطح قرار می‌گیرد. نمونه پیامدهای خارجی منفی این سطح نیز همین حادثه‌ای است که در پلاسکو اتفاق افتاد. به خاطر سهل‌انگاری در امر ایمن‌سازی، حادثه‌ای در گوشه‌ای از این ساختمان اتفاق افتاده و خیلی‌های دیگر، کل ساختمان و اشخاص فعال در آن و از جهاتی کل جامعه را تحت تاثیر تبعات خود قرار داد. قضیه ساختمان پلاسکو از جهت اخیر در سطح محلی هم قابل طبقه‌بندی است. در این موارد نیز در جوامع گوناگون بر حسب فرهنگ خاص قانونی و اجتماعی و بوروکراتیک و ساختار بخش عمومی، دولت‌های ملی یا محلی یا گروه‌های هم‌نفع اقدام به کنترل و مدیریت پیامدهای خارجی در حوزه فعالیتی ذی‌ربط می‌کنند. در این سطح هم یکی از ابزارهای موثر، الزام به تهیه بیمه‌نامه است که از سوی دولت‌های ملی یا محلی یا خود گروه‌های هم‌نفع مقرر می‌شود. سطح پنجم، سطح روابط دو یا چندجانبه بین اشخاص است. مثل مسوولیت متقابل افراد در ارتباط با تعهداتی که در معاملات مختلف نسبت به هم دارند. در این مورد هم یکی از ابزارهایی که بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، بیمه‌نامه است. در واقع هنگام انجام معامله، یکی از طرفین داشتن بیمه‌نامه را شرط معامله تعیین می‌کند. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود به‌جز سطح اول، در بقیه سطوح، یکی از ابزارهای مورد استفاده برای مدیریت پیامدهای خارجی منفی، استفاده از الزام اشخاص به تهیه بیمه‌نامه است. بنابراین یکی دیگر از عواملی که می‌توان در تبیین چرایی عدم استفاده از سازوکار بیمه در ساختمان پلاسکو نام برد فقدان ضمانت اجرایی کافی برای کنترل و مدیریت مساله پیامدهای خارجی در آنجاست. یکی دیگر از عوامل در این زمینه به‌خصوص از جهت عدم اخذ پوشش بیمه‌ای برای خود ساختمان، ابهام در مسوولیت‌ها و روابط میان مالک و مستاجر در بناهای این‌چنینی است.
ممکن است سوال شود که بیمه چگونه می‌تواند نقش کنترل‌کننده پیامدهای خارجی منفی را در این زمینه بازی کند. بیمه‌ها قبل از اینکه ریسکی را تحت پوشش خود قرار دهند بایستی ارزیابی ریسک انجام دهند تا از میزان ریسکی که پوشش می‌دهند آگاه شوند و لذا حق بیمه را متناسب با ریسک تعیین کنند. شرکت‌های بیمه جایی را که مقاوم و ایمن نباشد یا بیمه نمی‌کنند یا آنقدر نرخ حق بیمه را بالا می‌گیرند که شخص مجبور خواهد شد بین فعالیت اقتصادی ایمن و عدم فعالیت اقتصادی یکی را برگزیند. به همین دلیل در ارتباط با ساختمان پلاسکو شرکت‌های بیمه تمایلی به ارائه پوشش بیمه‌ای برای کل ساختمان نداشته‌اند. پس از مرحله صدور بیمه‌نامه هم بیمه‌گر بایستی از محل فعالیت اقتصادی بازدیدهای دوره‌ای داشته باشد و با توصیه‌ها و آموزش‌های خود و مدیریت سیستم‌های ایمنی موضوع بیمه، مراقبت کند تا احتمال وقوع حادثه به حداقل ممکن برسد.
‌ وقتی بر ایمنی کل ساختمان نظارت نشود، نظارت بر یک واحد فایده‌ای ندارد. ممکن است اتصالی برق که عامل آتش‌سوزی عنوان شده در بخش مشاع ساختمان رخ داده باشد که جزء بخش تحت پوشش بیمه نبوده، پس مدیریت ریسک هم ممکن و معنادار نبوده است.
در واقع وقتی ساختمان‌های بزرگ موظف به خرید بیمه‌نامه باشند، از دو طریق ایمنی آنجا ارتقا می‌یابد؛ یکی ارزیابی ریسک قبل از صدور بیمه‌نامه و دیگری مدیریت ریسک بعد از صدور بیمه‌نامه. البته در مجتمع‌هایی مانند پلاسکو اگر بخواهیم ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک برای شرکت بیمه، هم عملی باشد و هم دارای توجیه اقتصادی، باید این مجتمع به‌صورت یکپارچه بیمه شود و همه ریسک‌های مترتب بر فعالیت در آن یکجا تحت پوشش بیمه قرار گیرد. شرکت بیمه نمی‌تواند در ساختمانی مانند پلاسکو تک‌تک واحدها را وادار کند که تمام ریسک‌های موجود در ساختمان را یکجا بیمه کنند. بلکه این امر باید یا از طریق قانون یا در فرآیند اخذ و تمدید پروانه‌های فعالیت یا از طریق موظف شدن از سوی اصناف انجام پذیرد. در این صورت شرکت بیمه هم با یک شخص یا نهاد به عنوان بیمه‌گذار طرف خواهد بود و همه ریسک‌ها و مسوولیت‌های گوناگونی را که در ساختمان وجود دارد تحت پوشش قرار خواهد داد. در این صورت ارزیابی و مدیریت ریسک به سهولت و با اثربخشی لازم انجام خواهد گرفت. در این زمینه آنچه وظیفه صنعت بیمه است طراحی و عرضه بسته بیمه‌ای است که همه ریسک‌های مترتب بر ساختمان‌های تجاری بزرگ را دربر گیرد. اگر همه ساختمان با تمام ریسک‌هایش یکجا بیمه شود، هم اطمینان بالا می‌رود، هم چون ریسک بسیار بزرگ است، شرکت بیمه حساس‌تر می‌شود و به همه مواردی مثل فراهم بودن ایمنی، وجود کپسول آتش‌نشانی، ایمنی سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی، مکان مناسب برای نگهداری اجناس و سیستم برق‌رسانی مناسب؛ نظارت و رسیدگی می‌کند. در نتیجه بیمه می‌تواند مثل یک سیستم ایمنی نرم و مجازی عمل کند. اما وقتی واحدهای بیمه‌شده در ساختمان پراکنده هستند و شرکت بیمه با ده‌ها و صدها بیمه‌گذار مواجه است اساساً امکان ارزیابی و مدیریت ریسک به نحو موثر و مفید و رسیدگی مناسب به وضعیت ایمنی کل ساختمان وجود ندارد، درحالی‌که اصل مساله وضعیت کل ساختمان است.

‌ پیش از وقوع حادثه، بیمه‌ها نمی‌توانستند با تبلیغات بیشتر و تمرکز روی این موضوع، به اصناف درباره احتمال وقوع خطر اطلاع‌رسانی کنند؟
بیمه‌ها در زمینه بازاریابی بسیار فعال هستند. نمایندگان و کارگزاران بیمه اصل کارشان همین است و یکی از رشته‌هایی که انرژی زیادی هم از آنان می‌گیرد فروش بیمه آتش‌سوزی است. همکاران ما در صنعت بیمه توانسته‌اند به هر حال نیمی از واحدهای مستقر در پلاسکو را برای خرید بیمه‌نامه آتش‌سوزی قانع کنند. ولی این یک طرف ماجراست. در سمت دیگر سه مولفه مهمی که در پاسخ سوال قبلی عرض کردم قرار دارد. اولاً باید خود اصناف،‌ رسانه‌ها، شهرداری، بیمه‌ها و...، صاحبان و فعالان اقتصادی مستقر در ساختمان‌های تجاری بزرگ را قانع کنند که حادثه خبر نمی‌کند لذا در تامین ایمنی ساختمان‌ها و تهیه بیمه‌نامه، آن هم بیمه‌نامه جامع و یکپارچه و دسته‌جمعی جدی باشند. ثانیاً مجلس و دولت و شوراهای شهر و اصناف ضمانت اجرایی کافی برای کنترل و مدیریت پیامدهای خارجی منفی به خصوص در کلانشهرها درباره فعالیت در ساختمان‌های تجاری را تدارک ببینند. البته صرف تصویب قانون مشکل را حل نمی‌کند و باید برای ضمانت اجرایی آن نیز فکر جدی کرد. مثلاً در حال حاضر تهیه بیمه آتش‌سوزی برای تمام بنای ساختمان آپارتمان‌های مسکونی بر اساس قانون اصلاح قانون تملک آپارتمان‌ها (مصوب 1376) الزامی است اما در عمل به خاطر نبود ضمانت اجرایی کافی اجرا نمی‌شود. و نهایتاً اینکه مسوولیت‌ها و روابط میان مالک و مستاجر (دارندگان حق سرقفلی) در بناهای این‌چنینی به روشنی مشخص شود تا هر کدام از آنها از مسوولیت‌ها و اختیارات قانونی خود آگاه باشند.

‌ به فراهم کردن بسته یکسان برای پوشش تمام ریسک‌ها اشاره کردید. در بیمه‌های خصوصی ظرفیت ارائه چنین خدماتی وجود دارد یا بیمه دولتی باید این کار را انجام دهد؟
اگر بازار بیمه آتش‌سوزی وسعت یابد، مشکل زیادی از این جهت نخواهد بود. طبعاً یک شرکت چنین ریسک بزرگی را قبول نخواهد کرد اگر هم این کار را بکند با سازوکارهای بیمه‌ای چون واگذاری اتکایی به داخل و خارج ریسک را توزیع می‌کند. شرکت‌های بیمه نمی‌توانند بالاتر از 20 درصد منابع‌شان از هر ریسک نگه دارند و باید برای بقیه پوشش اتکایی بگیرند. کنترل توانگری را هم داریم.
برآوردهای همکاران ما در شرکت‌های بیمه حاکی از آن است که ۲۴۰ واحد خسارت قابل توجهی نداشته‌اند بنابراین خسارت آتش‌سوزی فقط متوجه ۳۲۰ واحد است. درباره اجناس و اثاثیه از بین رفته قضاوت درستی فعلاً نمی‌توان کرد اما اگر با نگاه بسیار بدبینانه فرض کنیم خسارت مربوط به اجناس و اثاثیه برای هر واحد به طور متوسط ۵۰۰ میلیون تومان است.

‌ با توجه به اینکه واحدهای تجاری بسیاری بیمه نیستند، در حال حاضر توانمندی شرکت‌های بیمه در مواجهه با حوادثی مثل پلاسکو در چه حدی است؟
شاید در وضعیت فعلی ظرفیت کافی برای این منظور وجود نداشته باشد اما با توسعه بازار چنین ظرفیتی ایجاد می‌شود. بیمه‌گر توانمندی‌اش را از حق بیمه‌ها به دست می‌آورد و زمانی این توان را خواهد داشت که جامعه تحت پوشش بیمه از وسعت کافی برخوردار باشد. اگر تعداد بیمه‌گذاران محدود باشد، توانمندی شرکت بیمه نیز محدود می‌شود. اگر بازار گسترش پیدا کند، توان شرکت‌های بیمه هم بالا می‌رود.

‌ شما به انواع روش‌های اجباری کردن بیمه اشاره کردید که به نظر می‌رسد در کشور ما چندان قوی نباشد. اما گذشته از تدوین قوانین کلی، برای اقناع افراد و گروه‌ها برای بیمه کردن مجموعه‌هایی مثل پلاسکو و افزایش تعداد بیمه‌گذاران چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
اگر از الزامات مقرراتی گذر کنیم تنها ابزاری که باقی می‌ماند اطلاع‌رسانی با ارائه شواهد ملموس و روشن است که طبعاً در کنار تلاش بیمه مرکزی و شرکت‌های بیمه برای آگاهی دادن به جامعه، نقش رسانه‌ها به خصوص صدا و سیما بسیار مهم است. بعد دیگر خود کسبه هستند که باید نسبت به ریسک‌های موجود در محیط‌های کاری خویش احساس مسوولیت بیشتری بکنند. اصناف می‌توانند همان‌طور که درباره قیمت‌گذاری و ساعت کار و موضوعات مهم دیگر با هم تفاهم می‌کنند، درباره تامین ایمنی محل فعالیت خود و خرید پوشش‌های بیمه‌ای کافی نیز نقش فعال‌تری ایفا کنند. صنعت بیمه هم علاوه بر آگاه‌سازی باید محصولاتی جذاب و ساده و جامع ارائه کند و از سوی دیگر در مرحله پرداخت خسارت نیز با سرعت و سهولت و منصفانه عمل کند.

‌ ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک در حادثه پلاسکو به چه صورتی می‌توانست باشد؟
می‌شود گفت که جدی نبوده است.

‌ پس شرکت‌های بیمه با چه منطقی 50 درصد از واحدها را بیمه کرده‌اند؟
شرکت‌های بیمه هر کدام عمدتاً اجناس و اثاثیه تعدادی از واحدها را به‌صورت مستقل و مجزا از هم بیمه کرده‌اند. در بیمه‌گری خرد مدیریت ریسک نه به‌صرفه است و نه عملی. وقتی بر ایمنی کل ساختمان نظارت نشود، نظارت بر یک واحد فایده‌ای ندارد. ممکن است اتصالی برق که عامل آتش‌سوزی عنوان شده در بخش مشاع ساختمان رخ داده باشد که جزء بخش تحت پوشش بیمه نبوده، پس مدیریت ریسک هم ممکن و معنادار نبوده است. نکته دیگر این است که باید از طریق ابزارهای قانونی برای مالکان و کسبه مستقر در ساختمان‌هایی مانند پلاسکو مسوولیت تعریف شود. در غیر این صورت به تذکرات ایمنی هم توجه نمی‌شود. اگر کسی مسوول حفظ ایمنی ساختمان باشد، به تذکر بیمه و آتش‌نشانی توجه می‌کند.

‌ در حادثه پلاسکو بیمه‌ها سهل‌انگاری کرده‌اند؟
در این مورد بهتر است از خود شرکت‌ها سوال شود اما با توجه به بالا بودن احتمال حادثه در پلاسکو، به نظر می‌رسد بیمه‌گر یا حق بیمه بالاتری باید دریافت می‌کرد یا نباید واحدها را تحت پوشش قرار می‌داد. البته یکی از شرکت‌های بیمه تا سال 1391 کل ساختمان را بیمه کرده بود، ولی چون ایمنی آن پایین بود، از سال 1391 به بعد پوشش خود را ادامه نداده است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها