شناسه خبر : 7902 لینک کوتاه

نگاهی به وضعیت دو کالای مهم صادراتی کشور و چالش‌های پیش روی آنها

تار و پود صادرات

صنعت پسته با تولید متوسط سالانه ۲۰۰ هزارتن، رتبه اول محصولات صادرات غیر‌نفتی کشور را به خود اختصاص داده است که از قبل این تولید به‌طور متوسط حدود ۵ / ۱ میلیارد دلار درآمدزایی در سال برای کشور ایجاد شده است.

محمدکاظم رحیمی / دانشجوی اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

سال 89 بود که اولین بار واژه‌‌ اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب معرفی و تبیین شد. شش سال گذشت تا امروز همه به این باور برسیم که تحقق اقتصاد مقاومتی در کنار برونگرایی و تعامل با دنیا که ارزنده‌ترین محصول دولت یازدهم بوده است برای برون‌رفت کشور از این فضای رکود و رخوت مبرم و ضروری است، موضوعی که محسن جلال‌پور رئیس اتاق بازرگانی به خوبی پرده از آن برداشته و لزوم توجه جدی به صنایع ارز‌آور داخلی و ضرورت توجه بیش از پیش به آن را گوشزد کرده است. از جمله صنایعی که رئیس اتاق ایران به آن اشاره کرده است صنایع ارزآور و اشتغال‌زای فرش و پسته است که در میان صنایع غیر‌نفتی، از قبل آنها درآمد ارزی بالایی نصیب کشور شده است. صنایعی که روی هم رفته نزدیک به 5 /4 میلیون نفر در آنها اشتغال داشته و در صورت توجه بیشتر به آن به دلیل ظرفیت‌های خالی می‌تواند افراد متخصص و غیر‌متخصص زیادی را به خود جذب کرده و تا حدودی معضل بیکاری را هم که پاشنه‌آشیل کشور شده است بهبود ببخشد.
در این نوشتار سعی خواهیم کرد تا با پرداختن به این دو صنعت مهم، حیاتی و اشتغال‌آفرین، چالش‌ها و مشکلات جاری و پیش‌روی این صنایع را برشمرده و تا حد ممکن راهکارهای رهایی از این چالش‌ها را تبیین کنیم. به همین غرض در ابتدا به سراغ صنعت پسته رفته و در ادامه به وضعیت صنعت فرش خواهیم پرداخت.

صنعت پسته و چالش‌های جاری و پیش‌رو
صنعت پسته با تولید متوسط سالانه 200 هزارتن، رتبه اول محصولات صادرات غیر‌نفتی کشور را به خود اختصاص داده است که از قبل این تولید به‌طور متوسط حدود 5 /1 میلیارد دلار درآمدزایی در سال برای کشور ایجاد شده است. در این صنعت که به دلیل اهمیت والای آن به صنعت طلای سبز مشهور است به تقریب نزدیک به 5 /2 میلیون نفر در کشور از طریق مستقیم و غیر‌مستقیم امرار معاش می‌کنند و آن‌گونه که به نظر می‌رسد در صورت حل مشکلات و چالش‌های پیش روی این صنعت، ظرفیت تولید حتی تا دوبرابر مقدار فعلی در کشور وجود دارد و این به معنای آن است که در صورت تدوین یک استراتژی جامع و همکاری نهادهای مهم، می‌توان خیل جوانان بیکار را به سمت این صنعت مهم سوق داد. اگرچه ایران، در زمینه این صنعت به دلیل شرایط محیطی دارای مزایای بالایی است اما آمریکا را به عنوان رقیبی قدر درکنار خود می‌بیند که با برنامه‌ریزی‌های میان‌مدت و بلندمدت و با تکیه بر دانش روز و فناوری‌های پیشرفته توانسته است توجه بازار جهانی را به خود جذب کند و از ایران پیشی بگیرد. این دقیقاً همان جایی است که اگر ما ندویم و طرحی نو نیندازیم به‌زودی سهم خود را از بازار جهانی از دست داده و گرهی دیگر بر انبوه گره‌های کشور خواهیم افزود.
اگر همگی متفق‌القول باشیم تا پایه‌های اقتصاد مقاومتی را جدی بگیریم به نظر می‌رسد ضرورت توجه جدی به این صنعت می‌تواند راهگشا باشد. واقع‌بینانه اگر نگاه کنیم و چالش‌های پیش روی این صنعت را مد نظر داشته باشیم در حقیقت به پیشبرد اقتصاد مقاومتی کمک شایانی کرده‌ایم. صنعت پسته از دو جهت چالش‌های جدی را در خود می‌بیند. اولین چالش حفظ تولید فعلی، بسط و توسعه‌‌ صنایع اصلی و فرعی این صنعت مهم با نگاه میان‌مدت به سرمایه‌گذاری بیشتر در این زمینه و دومین چالش برداشتن موانع توسعه و افزایش رقابت‌پذیری جهانی با در نظر داشتن بازار صادراتی این محصول، حیاتی است. چالش اول نگاهی داخلی به موضوع داشته، در حالی که چالش دوم با نگاه به مسائل بین‌المللی مکملی مهم برای چالش اول است که در ادامه به بررسی این دو مهم پرداخته خواهد شد.

حفظ تولید فعلی، بسط و توسعه‌‌ صنایع اصلی و فرعی
پوشیده نیست که مهم‌ترین چالشی که صنعت پسته در سال‌های پیش‌رو می‌بایست با آن دست و پنجه نرم کند مساله کمبود منابع آبی و محدودیت این منابع است. روی آوردن به روش‌های نوین آبیاری با توجه به اینکه سطح منابع آب‌های زیر‌زمینی افت فاحشی داشته است بسیار ضروری به نظر می‌رسد. از طرفی کشاورزان به دلیل اینکه هزینه واقعی آب را نمی‌پردازند و قیمت پسته هم در حال فزونی است، به برداشت بی‌رویه از آب ادامه خواهند داد و این مساله به بحران دوچندان منابع آبی دامن خواهد زد. به گونه‌ای که خبرها حکایت از آن دارد سالانه حدود 10 هزار هکتار از اراضی زیر کشت این محصول برای همیشه خشک خواهند شد. این مساله اهمیت تسهیلات دولتی را برای حل و فصل این چالش ضروری می‌نماید، در نگاه اول شاید این‌گونه فکر کنیم که تسهیلات‌دهی دولت به جهت کنترل بحران آب هزینه‌‌ بالایی را بر دولت غالب خواهد کرد اما وقتی که با دید میان‌مدت و بلندمدت به موضوع بیندیشیم به این باور خواهیم رسید که دولت با این تسهیلات در یک وضعیت برد-‌برد قرار خواهد گرفت چرا که از یک طرف هزینه‌کرد دولت در این جهت به معنای افزایش مصرف دولتی و افزایش تقاضا خواهد بود که خود به معنای کمک به جهت خروج از رکود فعلی است و هم اینکه می‌تواند این صنعت مهم را برای سالیان متمادی سرپا نگه داشته و به اشتغال پایدار کمک شایانی بکند.
چالش بعدی که نه‌تنها مختص صنعت پسته نیست که بلکه همه صنایع کشور را در‌بر گرفته است چالش نقدینگی است. جبری که بانک‌ها به دلیل ناکارایی و پیش‌بینی غلط و توجه بیش از حد به صنایع نامولدی چون مسکن در آن گرفتار شده‌اند به گونه‌ای که این وضعیت به قفل شدن و انجماد دارایی‌هایشان ختم شده و از طرفی دیگر بدهی‌های سنگین دولتی هم مزید بر علت شده است. در اهمیت نقدینگی همین بس، که کارآفرینی از شهرستان عجب‌شیر با دریافت تسهیلات پنج میلیون‌تومانی و با کشت پسته در دو هکتار زمین، سه سال بعد سالانه 150 میلیون تومان درآمدزایی داشته است. چه صنعتی می‌تواند پرسودتر از این باشد در حالی که متاسفانه منابع بانک‌ها به سمت صنایع غیر‌مولد همچون زمین و مسکن سوق داده شده است.
از مشکل نقدینگی و کمبود منابع آبی که بگذریم به جرات شاید بتوان گفت نبود صنایع تکمیلی و تبدیلی پسته، نوآوری در بسته‌بندی و فرآوری، حلقه مفقوده دیگری باشد. بی‌شک اگر در کنار تولید محصول، به صنایع تکمیلی و بسته‌بندی توجه بیشتری شود هم موجب ارزش افزوده می‌شود و هم اشتغال‌زایی بالایی را ایجاد می‌کند و خیل عظیم بیکاران را به کار می‌گمارد. امروزه بسته‌بندی در قالب‌های کوچک حتی می‌تواند تا 40 درصد ارزش افزوده ایجاد کند. درکنار این مسائل اما لازم است یاد‌آور شویم که صنایع فرعی وابسته به پسته از جمله تهیه انواع شیرینی و شکلات، صنعت چوب فشرده و‌... که از مشتقات صنعت پسته هستند نیازمند توجه بیشتری است.
در کنار مشکلات ذکر‌شده، لازم است که متذکر شویم امروزه اصلاح شیوه کاشت، داشت و برداشت در دنیا به کمک کشاورزی آمده ‌است و این مساله باعث سبقت گرفتن رقبا از صنعت کشاورزی ما شده است. مساله‌ای که ضروری است تا با نگاه علمی‌تر به آن هم به حفظ تولید در سطح فعلی کمک کرد و هم به افزایش سطح کشت در آینده دست یافت. بدین ترتیب هم جلو استفاده بی‌رویه از سموم و کودهای بی‌کیفیت گرفته خواهد شد و هم با رعایت بهداشت، بازار پسته را به راحتی به رقیب تحویل نخواهیم داد. این امر ضرورت نگاه ویژه جهاد کشاورزی و مراکز بهداشت و دستگاه‌های متولی را می‌طلبد.

برداشتن موانع توسعه و افزایش رقابت‌پذیری جهانی با در نظر داشتن بازار صادراتی این محصول حیاتی
در بخش قبلی نگاه ما بیشتر معطوف به چالش‌های داخلی صنعت پسته در ایران بود. در این قسمت اما چالش‌های بین‌المللی پیش روی این صنعت را بازتر خواهیم کرد. شاید سوال اصلی این بخش این باشد که چگونه آمریکا موفق شده است به سهم ایران در بازار پسته دستبرد بزند؟ جواب این سوال در یک کلمه خلاصه می‌شود و آن تعامل بین‌المللی است. در واقع آنها در سطح بین‌المللی دارای نفوذ هستند و همین مساله دست آنها را بازتر کرده است. البته خوشبختانه طی دوسال گذشته دولت یازدهم تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا چهره ایران را در جهان بهبود ببخشد و در این فضای پسا‌برجامی قاعدتاً اوضاع بهتر از گذشته شده است. درواقع داشتن ارتباط بین‌المللی مناسب باعث خواهد شد تا یک کشور به‌راحتی بتواند قراردادهای میان‌مدت و بلندمدت ببندد و برای اندکی دورتر برنامه‌ریزی بکند. صنعت پسته ما اما از این نعمت به واسطه تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی ضربه زیادی خورده است. بانک‌های ایران از استانداردهای دنیا عقب مانده‌اند و به‌روز نیستند، بستن قراردادهای بلندمدت با متقاضیان خارجی پسته نیازمند توسعه و ارتقای سیستم‌های بانکی و لزوم همراهی بخش مالی اقتصاد با بخش واقعی است در غیر این صورت به راحتی فضا را در اختیار رقیب قرار خواهیم داد.
چالش دیگر در این حوزه به مساله نرخ ارز مرتبط می‌شود. ثابت نگه داشتن نرخ ارز در کنار توجه به تفاوت میان نرخ تورم داخلی و خارجی، در واقع ضربه‌زدن به صنایع تولیدی و خدماتی داخلی است و انتظار می‌رود تا مسوولان اقتصادی کشور هر چه سریع‌تر، واقعی ‌ و تک‌نرخی کردن نرخ ارز را در دستور کار خویش قرار دهند تا صنایع ما بتوانند رقابت‌پذیری خود را حفظ کنند.

صنعت فرش دستباف و چالش‌های جاری و پیش رو
حال به سراغ صنعت فرش دستباف می‌رویم، شغلی که هزینه‌های اولیه‌اش شامل یک دار قالی، مقداری نخ و یک نقشه اصیل است. صنعتی کاربر تلقی می‌شود، سرمایه کمی می‌طلبد، فناوری پیچیده‌ای لازم نداشته ولی در عوض از محل صادرات آن درآمد بالایی عاید کشور می‌شود و به‌طور متوسط دو میلیون نفر را به‌طور مستقیم درگیر خود کرده است که البته با احتساب فعالیت‌هایی جانبی همچون رفوگری، پشم‌ریسی، رنگرزی و بازرگانی خارجی به تقریب نزدیک به 10 میلیون نفر از این صنعت امرار معاش می‌کنند. اما چند سالی است که گرد رکود بر دارهای قالی و نخ‌های رنگی نشسته و بسیاری از فعالان این صنعت مهم را خانه‌نشین کرده است. صنعتی که تجلی کاملی از اقتصاد مقاومتی است، اشتغال‌آفرین است و بدون هزینه‌کرد آنچنانی می‌تواند درآمد بالایی را نصیب کشور کند. تلخی مساله رکود حاکم در این صنعت اما با انتشار خبرهای خوبی همچون لغو مصوبه کنگره آمریکا در مورد تحریم واردات فرش ایران و فضای مثبت به وجود آمده پس از برجام، می‌تواند بار دیگر شیرینی فزونی صادرات را به کام زحمت‌کشان این صنعت مهم بچشاند. قطعاً بهبود شرایط افزایش صادرات، پس از تحریم‌ها و انتظار جهش در صادرات این محصول، نوید‌بخش روزهای خوش این صنعت ملی خواهد بود. آمارها حکایت از آن دارد که حدود 15 تا 20 درصد صادرات فرش ایران به آمریکا بوده است که با تصویب و اجرایی شدن مصوبه تحریم ظالمانه واردات فرش‌های ایرانی از سوی کنگره آمریکا، علاوه بر اینکه این بازار مهم از دست رفت، باعث جاماندن و دور شدن تولیدکنندگان این صنعت از سلیقه‌‌ مصرف‌کنندگان هم شد. آمار مرکز ملی فرش ایران نشان می‌دهد از سال 82 تا 89 ارزش صادرات فرش ایران از 4 /537 میلیون دلار به 8 /314 میلیون دلار رسیده است که نشان از کاهش 41 /0‌درصدی دارد و از لحاظ ارزش وزنی از 4 /20 هزار تن به 1 /5 هزار تن رسیده است که کاهشی معادل 75 /0 درصد را در تولید این محصول حیاتی نشان می‌دهد. میزان صادرات اما در سال‌های 93 و 94 به ترتیب 330 و 350 میلیارد دلار بوده است که تا حدودی نوید بازگشت به روزهای خوب این صنعت را می‌دهد.
اما علت اصلی کاهش تولید و کاهش ارزش صادرات این محصول حیاتی را باید در کجاها جست‌وجو کرد؟ این سوالی است که پاسخ آن به صورت اجمالی به نارسایی‌ها و تنگناهای موجود در داخل کشور و همچنین مشکلات تعامل و ارتباطات خارجی بر‌می‌گردد. در گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 92 در مورد وضعیت صنعت فرش ایران انجام داده است، مشکلات این صنعت را در قالب سه محور تامین مواد اولیه، تولید، توزیع و بازاریابی و فروش جمع‌بندی کرده است که در ادامه به شرح هر محور خواهیم پرداخت.

مشکلات تامین مواد اولیه
در محور تامین مواد اولیه، مهم‌ترین چالش به سنتی ‌بودن و قدیمی‌ بودن کارگاه‌های پشم‌ریسی و رنگرزی در کشور مربوط می‌شود، صنایعی که در طول زمان به دلیل اتکا به درآمدهای بادآورده نفتی، چندان مورد توجه واقع نشده و به تکنولوژی‌های روز و پیشرفته مجهز نشده‌اند. این فرآیند در نهایت به آنجا ختم می‌شود که بسیاری از این کارگاه‌ها، به دلیل وضعیت نامناسب جای خود را به صنعت خارجی می‌دهند و این مساله منتج به خام‌فروشی مواد اولیه از جمله پشم و نخ به دلالان خارج از کشور و گسسته شدن زنجیره تامین داخلی شده است. از سوی دیگر عدم تجهیز این کارگاه‌ها به صنایع پیشرفته، بیش از هرچیزی موجب بالا رفتن قیمت تمام‌شده فرش در ایران و پایین آمدن قدرت رقابت‌پذیری این صنعت مهم شده است. این مساله در کنار تنگنای اعتباری و مالی کشور و همچنین پایین آمدن قدرت خرید تولیدکنندگان این صنعت مولد، به مشکلات بعدی در حوزه تولید و رکود آن دامن زد تا جایی که میزان تولید فرش از 4 /20 هزار تن در سال 82 به حدود پنج هزار تن در سال‌های جاری کاهش پیدا کرده است. امید می‌رود تا نهادهای متولی با تدوین سیاست‌های مناسب بسترهای سرمایه‌گذاری در صنایع اصلی و فرعی در زنجیره تامین فرش دستباف را فراهم کرده و با اتخاذ سیاست‌های راهبردی و کارآمد نقدینگی را به سمت این صنعت مولد و اشتغال‌زا سوق بدهند.

چالش‌ها و مشکلات محور تولید
در ادامه زنجیره تولید صنعت فرش دستباف، به کارگاه‌های تولیدی می‌رسیم. در واقع تا زمانی که نپذیریم محیط‌های کارگاهی ارزش افزوده بیشتری نسبت به تولیدات خانگی ایجاد می‌کنند و به سمت تولیدات کارگاهی حرکت نکنیم، تنها مشکلات بیشتری روی هم تلنبار خواهد شد. ارائه تسهیلات و حمایت‌های دولتی و دستگاه‌های متولی به محیط‌های کارگاهی بسیار راحت‌تر و کم‌دردسرتر بوده و از طرف دیگر پاسخگویی کارگاه‌های گیرنده تسهیلات را بیشتر خواهد کرد. بنابراین اگر به این نکته توجه کنیم که صنعت فرش مصداق و تجسم کاملی از اقتصاد مقاومتی است و صنعتی است که می‌تواند در شرایط کنونی و باتوجه به ظرفیت‌های خالی موجود، مشوقی برای اشتغال‌زایی و سدی در برابر بحران بیکاری باشد، باید هرچه زودتر حرکت از تولید خانگی به سمت تولید کارگاهی را سرعت ببخشیم. تولید کارگاهی علاوه بر اینکه می‌تواند تسهیلات و حمایت‌های بیشتری را عاید خود کند مزایای دیگری نیز نسبت به تولید خانگی دارد که از جمله‌‌ آن می‌توان به هم‌افزایی و اثربخشی بیشتر، یادگیری بالاتر، کمک گرفتن بیشتر از مردان و استفاده از تجارب دیگر کارگران و‌... اشاره کرد. موضوع بعدی در محور تولید به انگیزه کارکنان زحمت‌کش این صنعت بر‌می‌گردد. پرپیداست که انگیزه تولید هر کالایی در ورای عایدی و منفعتی است که نصیب تولید‌کننده آن می‌شود. کم‌توجهی به حقوق و مزایا و بیمه کارگران شاغل در این صنعت، قاعدتاً باعث از بین رفتن انگیزه و کم‌دقتی کارگران خواهد شد که بدون شک حامل مشکلات زیادی خواهد بود که به قیمت از دست رفتن کیفیت آن تمام خواهد شد.
مساله دیگر در محور تولید به عدم دسترسی مناسب به اطلاعات و نیازهای بازار و عدم توجه به سلیقه مشتریان بازار هدف بر‌می‌گردد. کشورهایی که خواهان توسعه و پیشرفت بوده‌اند هرساله با صرف هزینه‌های هنگفتی بازار هدف و سلیقه‌های مصرف‌کنندگان را رصد می‌کنند و اطلاعات لازم و نیازهای روز بازار را به بخش‌های تولیدی انتقال می‌دهند. مطالعات حوزه صنعت فرش دستباف ایران نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی رکود بازار فرش دستباف، جا ماندن از بازارهای خارجی به دلیل تحریم‌ها و همچنین عدم توجه به تغییر سلایق مشتریان مرتبط است. معضلی که اگر به دقت در مورد آن فکری نشود به‌زودی باید بازار فرش را به رقبایی همچون پاکستان، هند و چین واگذار کنیم.

چالش‌‌های جاری و پیش روی محور توزیع، بازاریابی و فروش
آخرین حلقه از زنجیره صنعت فرش دستباف به محور توزیع، بازاریابی و فروش ختم می‌‌شود حلقه‌ای که بازخوردهای آن می‌تواند راهگشای حل بسیاری از مسائلی باشد که در محور تولید و تامین مواد اولیه به آن اشاره کردیم. اولین مرحله در حوزه توزیع و بازاریابی به موضوع تبلیغات و برپایی نمایشگاه‌های بین‌المللی و داخلی مرتبط می‌شود. به رغم اهمیت بسزای این صنعت اما به نظر می‌رسد هزینه‌های درخور توجهی در زمینه تبلیغات و برپایی نمایشگاه‌ها انجام نشده است و این انتظار بجاست تا دولت و متولیان صنعت فرش دستباف، به ضرورت تبلیغات و هزینه‌های بازاریابی واقف شوند و آن را جدی بگیرند. دومین مرحله در حوزه توزیع، بازاریابی و فروش رعایت استانداردهای بسته‌بندی و ارسال، در کنار ارائه خدمات مناسب پس از فروش به مشتریان است. بسته‌بندی مناسب علاوه بر اینکه ارزش افزوده بیشتری ایجاد خواهد کرد در کنار ارائه خدمات پس از فروش، بر وفاداری مشتریان نیز خواهد افزود. درپایان ذکر این نکته حائز اهمیت است که طبق برآوردهای انجام‌شده، ظرفیت بازار فرش دستباف آمریکا، به 200 میلیون دلار می‌رسد و باتوجه به اینکه در مقاطعی از زمان حتی 80 میلیون دلار هم صادرات فرش به این کشور داشته‌ایم لازم است تا با تبلیغات مناسب و همچنین شناخت دقیق سلایق مصرف‌کنندگان این کشور در جهت احیای سهم خود از این بازار باشیم.

دراین پرونده بخوانید ...

  • وعده ارز تک‌نرخی

    جهانگیری: در زمان مقتضی خواهم گفت که در گذشته چه بر سر ذخایر ارزی کشور آمده است

    وعده ارز تک‌نرخی

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها