شناسه خبر : 7845 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

به سلامت جادوگر …!

هنگامی که تیم پرسپولیس جام حذفی را به سپاهان واگذار کرد، منطقی به نظر می‌رسید که داغ‌ترین خبر رسانه‌ها ناکامی سرخ‌پوشان پایتخت از دو جامی باشد که هفته گذشته توسط دو تیم قدرتمند امسال یعنی سپاهان و استقلال تصاحب شد.

به سلامت جادوگر …!
معصومه ستوده
هنگامی که تیم پرسپولیس جام حذفی را به سپاهان واگذار کرد، منطقی به نظر می‌رسید که داغ‌ترین خبر رسانه‌ها ناکامی سرخ‌پوشان پایتخت از دو جامی باشد که هفته گذشته توسط دو تیم قدرتمند امسال یعنی سپاهان و استقلال تصاحب شد. اما جمله‌ای کوتاه از زبان جادوگر همه نگاه‌ها را به وی معطوف کرد. او که بلافاصله پس از بازی به جمع خبرنگاران آمده بود، با همان صورت عرق‌کرده و بغضی در گلو از آویختن کفش‌های ورزشی خود سخن گفت. کریمی اصولاً آدم سخنرانی‌های طولانی و تعارف‌های خشک و خالی مرسوم نیست. همین امر هم سبب شد خیلی ساده و بی‌تکلف رو به دوربین‌ها بگوید خداحافظ! وی در جمع خبرنگاران تاکید کرد: «نمی‌دانم چه بگویم و حرفی ندارم، همه چیز تمام شده و باید به آینده فکر کنیم. برای مهدوی‌کیا ناراحتم که در شب آخری که در فوتبال بود به حقش و قهرمانی نرسید. جا دارد به هواداران، بازیکنان و مسوولان سپاهان این قهرمانی را تبریک بگویم... به نظرم مردم همه مسائل را به خوبی می‌دانند. من از همه طرفدارانی که کمک و حمایتم کردند تشکر می‌کنم. ما که نتوانستیم برای آنها کاری کنیم، امیدوارم بازیکنان جوان‌تر نتایج بهتری با پرسپولیس بگیرند... همین امشب خداحافظی‌ام را اعلام می‌کنم و فکر می‌کنم باید به مسائل دیگر زندگی‌ام برسم. از فوتبال خداحافظی می‌کنم و دیگر برای تیم ملی هم بازی نخواهم کرد. بعضی اوقات اتفاقاتی رخ می‌دهد که دیگر جای ماندن ندارید... اگر می‌بردیم هم همین تصمیم را می‌گرفتم، چون قبلاً این موضوع را می‌دانستم و هیچ‌کس حتی خانواده‌ام از این کارم به جان دو تا بچه‌هایم با‌خبر نبودند، حتی همسرم. شب بدی را برای این کار انتخاب کردم. می‌روم تا کسانی که دایه مهربان‌تر از مادر شده‌اند فوتبال را به روزهای اوج خود برسانند. من و مهدوی‌کیا باید به دنبال کارمان برویم... از شما رسانه‌ها نیز می‌خواهم که فقط واقعیت‌ها را بنویسید. باز هم شرمنده هواداران هستم.» اختلافات علی کریمی و سردار رویانیان در ماه‌های گذشته به یکی از مهم‌ترین اخبار حاشیه‌ای فوتبال ایران بدل شده بود و آشکار بود با همه من ‌بمیرم و تو بمیری‌های مرسوم این آتشفشان روزی فوران خواهد کرد، به ویژه وقتی که یک سوی میدان اهل ملاحظات و لابی‌های پشت پرده نباشد، یا علاقه چندانی به آخرین مدل‌های خودروهای لوکس خارجی نداشته باشد. به هر حال پس از حدود 16 سال کاپیتان 34ساله چهار گوشه زمین فوتبال را بوسید و با چشمانی اشکبار با آن وداع گفت.

کریمی در یک نگاه
علی کریمی متولد آبان 1357 با حضور در ۱۲۷ بازی ملی و ۳۸ گل ملی، دومین بازیکن ایرانی از نظر تعداد بازی ملی و همچنین سومین گل‌زن برتر تاریخ فوتبال ایران است. وی در سال ۲۰۰۴ با کسب عنوان آقای گلی جام ملت‌های آسیا، جایزه بهترین بازیکن سال فوتبال آسیا را نیز به خود اختصاص داد. جادوگر حضور حرفه‌ای خود در فوتبال را از تیم نوجوانان نفت تهران آغاز کرد و در ادامه به تیم نوجوانان سایپا پیوست. کریمی بعد از آن به فتح تهران منتقل شد و همزمان خدمت سربازی خود را در این باشگاه گذراند. حضور در تیم فتح سکوی پرش وی شد. مهارت او در پاس دادن و گل زدن موجب شد که حسین شمس سرمربی وقت تیم فتح وی را به محل برگزاری اردوی آماده‌سازی تیم ملی، در بروجرد که زیر نظر تومیسلاو ایویچ برگزار می‌شد ببرد تا از او تست گرفته شود اما ایویچ وی را نپذیرفت. وی پس از فتح به پرسپولیس رفت. سه ماه حضور در پرسپولیس کافی بود تا او به صورت رسمی از سوی منصور پورحیدری به تیم ملی دعوت شود. وی زمانی در تیم ملی حضور پیدا کرد که هنوز 20ساله نشده بود. حضور موفق علی کریمی پیشنهادهایی از لیگ برتر انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و آلمان را به همراه داشت. این ستاره تکنیکی اما سرکش، در همان روزهای نخست بازی با تجربه‌ای تلخ مواجه شد. تجربه‌ای که سبب شد از آن پس در مستطیل سبز عصبانیت خود را کنترل کند و کمتر از کوره دربرود. در سال 1377 کریمی به تیم امید می‌رود. تیم امید ایران به سرمربیگری آگون کوردس آلمانی برای دیدارهایی دوستانه راهی ویتنام می‌شوند. علی کریمی در بازی ویتنام کنترل خود را از دست داده و با کف دست به سینه داور می‌کوبد. به همین سادگی وی سه سال از فوتبال محروم می‌شود. با لابی‌های محسن صفایی‌فراهانی رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران، این محرومیت به یک سال تقلیل می‌یابد. بسیاری بر این باور بودند که این وقفه یکی از استعدادهای فوتبال ایران را از بین خواهد برد، اما علی کریمی با تمرین‌های مداوم خود را برای رقابت‌های بعد آماده کرد و توانست با روحیه‌ای مضاعف به میدان بازگردد.

فرصت‌هایی که از دست رفت
علی کریمی برخلاف علی دایی اصولاً مرد شناخت فرصت‌ها نبود. وی در اوج جوانی و آمادگی به جای حضور در باشگاه‌های اروپایی به لیگ‌های کشورهای حوزه خلیج فارس رفت. لیگ‌هایی که هر چند از نظر امکانات، امور رفاهی و حتی سطح بازی‌ها از لیگ ایران بالاتر است، اما برای این فوتبالیست تکنیکی افتخار جدیدی به همراه نمی‌آورد. اصولاً کریمی برخلاف دایی حس جاه‌طلبی نداشت و همین امر هم سبب شد تا نتواند از پوسته یک بازیکن خوب آسیایی خارج شود و توانایی‌های خود را به جهانیان نمایش دهد. انتخاب بایرن مونیخ نیز یکی دیگر از اشتباه‌های کریمی بود. اگر علی دایی به سبب نوع فیزیک و بازی خود با تمرین می‌توانست با فضای فوتبال آلمان کنار بیاید، علی کریمی با تکنیک ناب خود با ورود به فوتبال ماشینی آلمان فقط زنجیرهای بیشتری را به ساق‌های خود وصل کرد. بسیاری بر این باورند که اگر جادوگر به اسپانیا یا ایتالیا رهسپار شده بود، سرنوشتی کاملاً متفاوت می‌یافت. در جام‌جهانی 2006 نیز اگر به جای دعواهای بچگانه در پاس‌کاری با علی دایی هماهنگ عمل می‌کرد، بدون شک تصویری بهتر از تیم ملی ایران در آن مسابقات ثبت می‌شد. بازگشت به ایران و حضور در تیم‌هایی چون استیل آذین نیز نشان از آن داشت که این بازیکن با تجربه یک دهه فوتبال، هنوز قدر خود را نمی‌داند.

علی کریمی؛ سیاست و اجتماع
این چهره ورزشی بر خلاف بسیاری دیگر از ورزشی‌ها که بیشتر با مسوولان مستقر سر و سری داشته و در مواقع لزوم در حمایت از آنان به صف می‌شوند، در ادوار گذشته انتخابات بیشتر در جمع حامیان نامزدهای اصلاح‌طلب حضور داشته است. وی در انتخابات نهمین دوره ریاست‌جمهوری از مصطفی معین و در انتخابات دهم از نامزد اصلی منتقد محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد. در سال‌های اخیر نوعی تغییر و پختگی ویژه در رفتارهای این جوان سرکش به چشم می‌آید. پدر «هاووش» و «هیرسا» در این ایام همواره تلاش کرده تا با مردم باشد و به صورتی رفتارهای بازیکنان تیم فوتبال شاهین یا مرحوم تختی را بازتولید کند. وی بارها پیراهن باشگاهی خود را به کودکان و خانواده‌های آسیب‌دیده اهدا کرده است. او برخلاف بسیاری از ورزشکاران که کمک‌های انسان‌دوستانه خود را در مقابل دوربین‌های تلویزیونی به مستمندان اهدا می‌کنند، در خفا به یاری آنان می‌شتابد. این‌گونه رفتارها بی‌شک می‌تواند از علی کریمی بیرون زمین ورزش نیز قهرمانی برای توده‌ها بسازد. قهرمانی که از مردم است، از جنس آنهاست و در اوج نیز از یاد آنها غافل نبوده است.

و اما پایان
بسیاری از نسل ما با گل‌های کریمی فریاد برآورده‌ایم و با ناکامی‌های وی گریسته‌ایم. هنوز تصویر حمله یک‌تنه کریمی به قلب خط دفاع حریف و گل زدن‌های استثنایی وی در ذهن همه ایرانیان زنده است. با این همه باید قبول کرد که این استعداد ناب به نیمی از حق خود نیز دست نیافت. اگر «جادوگر» به اندازه «شهریار» پشتکار داشت و نصف وی جاه‌طلبی، امروز مطمئناً برای خداحافظی تیم پرسپولیس را انتخاب نمی‌کرد.

دیدگاه تان را بنویسید