شناسه خبر : 7835 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شکوفایی بدون رشد

اقتصاددانان سنت‌شکن

سال‌ها اقتصاددانان عقیده داشتند که شکوفایی نیازمند رشد است و خسارات زیست‌محیطی نتیجه تاسف‌بار اما غیرقابل اجتناب آن هستند.

جواد طهماسبی
Spiegel Online
سال‌ها اقتصاددانان عقیده داشتند که شکوفایی نیازمند رشد است و خسارات زیست‌محیطی نتیجه تاسف‌بار اما غیرقابل اجتناب آن هستند. اما در حال حاضر شمار فزاینده‌ای از منتقدان این دیدگاه را به چالش کشیده‌اند و خواستار بازنگری بنیادین نظام اقتصادی هستند. دیدگاه انتقادی هرالد وزلر نسبت به رشد با چند سوال ساده شروع شد. او از خود پرسید آیا این پیشرفت است که میلیون‌ها هکتار زمین در جای دیگری از دنیا مورد مصرف قرار گیرد تا قیمت گوشت در اینجا پایین بماند؟ چگونه می‌توان وقتی تولید یک کیلوگرم سالمون نیازمند تغذیه این ماهی با پنج تا شش کیلوگرم از ماهیان دیگر است این فرآیند را مدرن نامید؟ این روانشناس اجتماعی می‌گوید اگر هر کس به همان اندازه ما از مکان و منابع استفاده می‌کرد، ما به سه کره ‌زمین نیاز داشتیم. از دید وزلر این فرآیند را نمی‌توان پیشرفت نامید. او کتابی را در نقد برابری پیشرفت و رشد نوشت و در آن طبقه حاکم اقتصاددانان را افراد «منحرف‌کننده حقیقت» و «طرفداران جهان منحصراً مصرف‌گرا» نامید. به عقیده او آنها مسوول ارتباط دادن این دو مفهوم با یکدیگر هستند. او قصد دارد با «مصرف‌گرایی تمامیت‌خواه» که به مردم نیازهایی را معرفی می‌کند که هیچ‌گاه حتی به آن فکر نکرده بودند، مقابله کند. تا همین چند ماه پیش وزلر متخصص مطالعه و روانکاوی جنایتکاران نازی بود. اما اکنون او سردمدار جنبشی شده است که الگوی رشد آلمان غربی را زیر سوال می‌برد. او رشته‌ای با عنوان طراحی تحول در دانشگاه راه‌اندازی کرد که هدف آن مقابله با «تولیدات بی‌فایده» است و قصد دارد راه‌هایی نشان دهد که شرکت‌ها محصولات بدون هویت و بی‌ارزش خود را به کالاهای بادوام و اصالت‌دار تبدیل کنند. اقتصاددانان اغلب به عواقب زیست‌محیطی رشد بی‌توجه بوده‌اند. به نظر آنها مهم‌ترین معیار رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) یعنی مجموع کالاها و خدماتی است که در یک کشور خاص تولید می‌شود. اما تولید ناخالص داخلی مسائلی مانند بهره‌برداری بیش از حد از منابع، تخریب گونه‌های زیست‌محیطی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، آسیب رساندن به خاک‌های سطحی و آلودگی آب‌های زیرزمینی را مورد غفلت قرار می‌دهد. بنابراین برای تعداد زیادی از افراد الگوی ثروت مبتنی بر رشد مطلوبیت خود را از دست می‌دهد. آنها با راه‌اندازی «کافه‌های مرمت» یا «شهرک‌های تحول» تلاش می‌کنند در سطح محلی تغییراتی به وجود آورند. این دیدگاه به سطوح سیاسی هم رخنه کرده است. به عنوان مثال ولفگانگ شوبل وزیر دارایی آلمان و عضو حزب اتحاد دموکرات مسیحی خانم مرکل اخیراً اظهار کرد: «کشورهای غربی باید محدودسازی رشد اقتصادی را از خانه شروع کنند.» اما آیا می‌توان به شکوفایی بدون رشد و رشد بدون تخریب محیط زیست دست یافت؟ چگونه می‌توان در اقتصاد رو به انقباض و رو به رکود از مشاغل حفاظت کرد؟ چگونه در چنین اقتصادی دولت می‌تواند بدهی‌های خود را پوشش دهد؟
فرهنگ کفایت
کمیسیون «رشد، شکوفایی و کیفیت زندگی» در مجلس آلمان دو سال تمام را برای پیدا کردن پاسخ این سوالات وقت گذراند. سه هفته پیش این کمیسیون گزارش نهایی هزار صفحه‌ای خود را ارائه کرد. اما در آن هیچ اجماعی به چشم نمی‌خورد.
فلسفه رشد بی‌وقفه همیشه منتقدانی داشته است. هر چند افرادی هستند که هشدارهای مرتبط مانند هشدارهای باشگاه روم درباره محدودیت‌های رشد را مبالغه‌آمیز می‌دانند. بحران مالی اخیر هم این فلسفه را زیر سوال برد. یکی از اولین کسانی که به معرفی راه‌های جایگزین پرداخت تیم جکسون اقتصاددان بریتانیایی بود که در کتاب سال 2009 خود به عنوان «شکوفایی بدون رشد» اقتصاد کلان اکولوژیکی مبتنی بر اقتصادی ثابت با مرزهای ثابت و محکمی برای تصاعد گازها و مصرف منابع را معرفی کرد. سیاستمداران بریتانیایی جکسون را که عضو کمیسیون توسعه پایدار بریتانیاست فردی نسبتاً غیرعادی می‌دانند. مقامات مالیاتی گفتند جکسون قصد دارد آنها را به دوران زندگی در غارها بازگرداند. اما جکسون این شهامت را دارد تا سرمایه‌داری را نظامی غلط بنامد که همانند دستگاهی سیری‌ناپذیر به طور مداوم نیاز دارد مردم کالاها و خدمات را مصرف کنند. هنگامی که مردم اشتیاق خود برای چیزهای جدید را از دست بدهند، این دستگاه تعداد زیادی از تبلیغات‌کنندگان، بازاریابان و سرمایه‌گذاران زیرک را به کار می‌گیرد تا مردم را تشویق کنند «پول نداشته را صرف چیزهای غیرضروری کنند تا در دیگران تاثیری بگذارند که ماندگار نیست». کتاب جکسون تاکنون به 15 زبان ترجمه شده و جای خود را در «فرهنگ کفایت» باز کرده است.
تبلیغ صرفه‌جویی نوین
به عقیده نیکو پاک اقتصاددان 52ساله و استاد دانشگاه،‌ مردم از فلسفه قدیم رشد استفاده می‌کنند تا تولید ناخالص داخلی خود را به مسیر بازگردانند. آنها این روش را راه درمان بحران‌ها می‌دانند، اما تعریف GDP به عنوان معیار شکوفایی جوامع مدرن فقط لاپوشانی یک مشکل بزرگ است. در حالی که GDP را باید معیار «تخریب محیط زیست» دانست. پاک طرفدار اقتصاد منقبض و صرفه‌جویی نوین است. او 25 سال است که کاپشن ورزشی راه‌راه می‌پوشد و به هر جا که برود از دوچرخه یا قطار استفاده می‌کند. او فقط یک بار در زندگی با هواپیما سفر کرده است. او با اعتقاد کورکورانه به رشد مخالف است؛ ولی از افراد انتقاد نمی‌کند. به نظر او کل نظام مشکل دارد و به جای ترمیم باید از اول ساخته شود. او دیگر به آشتی بین محیط زیست و اقتصاد باور ندارد و نمی‌پذیرد که رشد اقتصادی ناشی از مصرف منابع را می‌توان با رشد سبز ادامه داد. برخلاف اکثر اعضای طرفدار محیط زیست در حزب سبز آقای پاک خود را به شدت محافظه‌کار می‌داند. پیام او ساده است: ما باید از مقداری از ثروت خود چشم بپوشیم و آن را با دیگران سهیم باشیم. در چشم‌انداز او بازار کار پر از مغازه‌های تعمیر و نگهداری است. او می‌خواهد جامعه با حداقل به بیشترین تمدن برسد که کمترین مصرف مواد، انرژی و کمترین مواد زائد و آلودگی را داشته باشد. او همچنین اعتقاد دارد منابع باید به شایستگی مدیریت شوند و به عنوان مثال لباس‌هایی تولید شوند که بتوان آنها را از یک نسل به نسل دیگر سپرد به جای آنکه پس از دو یا سه بار استفاده دور انداخته شوند. این نظریه‌پرداز استدلال می‌کند که آلمان‌ها الگوی مناسبی برای محافظت از محیط زیست نیستند چرا که منابع لازم برای تولیدات خود را از خارج تامین می‌کنند. به گفته او ثروتی که نتواند بدون رشد ثابت بماند، محصول خرابی همه‌جانبه محیط زیست است. فناوری بزرگ‌ترین حربه علیه افرادی مانند پاک است. جولیان سیمون اقتصاددان برجسته آمریکایی پیش‌بینی می‌کند که پیشرفت‌های فناوری می‌تواند هفت میلیارد سال رشد بیشتر را به همراه داشته باشد. او امیدوار است کالاهای زیست‌محیطی بهتر محدودیت‌های رشد را از میان بردارند. به عنوان مثال یکی از نهادهای طرفدار اقتصاد بازار اجتماعی نوین شعار خود را «دی‌اکسیدکربن کمتر نیازمند رشد بیشتر است» قرار داده است. اما قطع ارتباط بین رشد، مصرف و تخریب محیط زیست هنوز یک رویاست. طبق مطالعه کمیسیون «رشد، شکوفایی و کیفیت زندگی» که وضعیت کنونی تحقیقات در زمینه رشد و کاهش مصرف را جمع‌بندی کرده است، شرایط افزایش رشد همزمان با کاهش مصرف منابع در هیچ جای جهان مشاهده نشده است.
روش‌های جایگزینی هم برای اندازه‌گیری رشد وجود دارد. یکی از آنها شاخص شکوفایی ملی است که توسط هانس دایفن باخر اقتصاددان آلمانی معرفی شده است. در فرمول او تاثیرات منفی فعالیت‌های اقتصادی به معنای کاهش رفاه تلقی می‌شوند. نظریه او اخیراً مورد توجه کمیسیون مجلس قرار گرفت که در گزارش خود پیشنهاد می‌کند روشی جدید برای اندازه‌گیری رشد مورد استفاده قرار گیرد. این نشانگر نه‌تنها اطلاعاتی درباره ثروت فراهم می‌کند، بلکه موضوعات اجتماعی، مشارکت اقتصادی و محیط زیست را هم مورد توجه قرار می‌دهد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید