شناسه خبر : 7486 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اجرای برجام چه فضایی برای اقتصاد و دیپلماسی ایران فراهم کرد؟

بازگشت به وضع عادی

«اوضاع به حالت عادی برگشته است.» این را رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در اولین سالروز اجرایی شدن توافق هسته‌ای گفته است تا موفقیت‌آمیز بودن آن را مورد تاکید قرار دهد. تعبیر عباس عراقچی زباندان احتمالاً از مصادیق آن ضرب‌المثل معروف انگلیسی است که می‌گوید: no news is good news(بی‌خبری، خوش‌خبری است)، اما برای ایرانیانی که حالا یک سال تمام در فضای «پسابرجام» تنفس کرده‌اند، خبرهای اقتصادی و دیپلماتیک ایران تفاوت‌هایی معنادار با ۱۳ سال قبل از آن دارد؛ ۱۳ سالی که از تابستان ۱۳۸۱ با باز شدن پرونده هسته‌ای آغاز شد و با اجرایی شدن برجام و بسته شدن این پرونده در ۲۶ دی‌ماه ۱۳۹۴ پایان یافت. درباره آنچه در آن ۱۳ سال بر ایران گذشت، بارها گفته و نوشته شده است(از جمله به همین قلم: در شماره ۱۳۸ «تجارت فردا» و با تیتر «در قفل در کلیدی چرخید»).

هادی چاوشی
«اوضاع به حالت عادی برگشته است.» این را رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در اولین سالروز اجرایی شدن توافق هسته‌ای گفته است تا موفقیت‌آمیز بودن آن را مورد تاکید قرار دهد. تعبیر عباس عراقچی زباندان احتمالاً از مصادیق آن ضرب‌المثل معروف انگلیسی است که می‌گوید: no news is good news (بی‌خبری، خوش‌خبری است)، اما برای ایرانیانی که حالا یک سال تمام در فضای «پسابرجام» تنفس کرده‌اند، خبرهای اقتصادی و دیپلماتیک ایران تفاوت‌هایی معنادار با 13 سال قبل از آن دارد؛ 13 سالی که از تابستان 1381 با باز شدن پرونده هسته‌ای آغاز شد و با اجرایی شدن برجام و بسته شدن این پرونده در 26 دی‌ماه 1394 پایان یافت. درباره آنچه در آن 13 سال بر ایران گذشت، بارها گفته و نوشته شده است (از جمله به همین قلم: در شماره 138 «تجارت فردا» و با تیتر «در قفل در کلیدی چرخید»). اما مرور آنچه در یک سال اخیر بر ایران گذشت، به جهت تفاوت‌هایی که با روزهای تلخ تحریم دارد، در عین حال که شیرین است، عبرت‌آموز نیز هست.

روزی کمابیش انقلابی
جایی در شعر بلند «اسماعیل»، «رضا براهنی» خطاب به دوست شاعرش (اسماعیل شاهرودی) تعبیری کم‌نظیر به کار می‌برد: «یادت صبحانه‌ای‌ست که در روز اول انقلاب خوردم.» 27 دی‌ماه 1394 صبح انقلاب نبود، اما اگر بیانیه رئیس‌جمهوری اسلامی ایران را هنگام صبحانه آن روز از رادیو شنیده باشید، هیچ بعید نیست حس یک صبح انقلابی را از سر گذرانده باشید. حسن روحانی در طلیعه این بیانیه -که تنها ساعاتی پس از آغاز اجرای رسمی برجام صادر شد- نوشت: «خدای منان را بر این نعمت بزرگ سپاس می‌گویم و در مقابل عظمت شما ملت صبور سر تعظیم فرود می‌آورم. این سربلندی و پیروزی بر شما مبارک باد.» او 26 دی‌ماه را روزی تاریخی دانست و افزود: «در تاریخ هر ملتی، لحظاتی وجود دارد که به‌خوبی جایگاه و شخصیت آن ملت را نشان می‌دهد؛ لحظاتی که چشم جهان را به تصمیم و اراده‌ یک ملت، خیره می‌کند و نفس‌ها را در سینه، حبس و ذهن‌ها را متمرکز می‌کند تا صدای مردمان یک کشور را بشنوند. یکی از آن لحظات تاریخی، اکنون است که اراده‌ تاریخ‌ساز ملت ایران تحقق یافته است و صدای صلح و عزت و فرهیختگی ایران اسلامی در جهان طنین‌انداز گشته است.»
یک روز بعد، حسن روحانی در تهران میزبان یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود تا تاکید کند که «ایران به تعهدات خود در برجام تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات خود پایبند باشد، متعهد خواهد ماند.» یوکیا آمانو هم با تبریک این «موفقیت بزرگ هسته‌ای» به حسن روحانی و ملت ایران گفت: «آژانس و خود بنده متعهد هستیم تا در خصوص اجرای برجام رویکردی حقوقی، بی‌طرفانه و غیرسیاسی داشته باشیم.»
این البته تنها سفر یوکیا آمانو به تهران در یک سال گذشته نبود. دقیقاً 11 ماه پس از آن دیدار، 28 آذر 1395 مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر به ایران آمد و به دیدار حسن روحانی رفت. هرچند این بار به دلیل برخی رفتارهای طرف مقابل (از جمله تمدید قانون «آیسا» در آمریکا)، روحانی با اندکی دلخوری او را به حضور پذیرفت. اما هر چه بود، مدیر کل مهم‌ترین نهاد ناظر هسته‌ای سازمان ملل طی یک سال دو نوبت به تهران سفر کرد تا از پایبندی ایران به تعهدات برجامی‌اش تشکر، و تهران را به ادامه این مسیر تشویق کند.
اما بازار تحولات دیپلماتیک تازه داغ شده بود.

چین و ماچین
اولین سفر پسابرجامی یک مقام عالی‌رتبه به ایران را رئیس‌جمهور پرجمعیت‌ترین کشور جهان انجام داد: شنبه 3 بهمن 1394 حسن روحانی در کاخ سعدآباد از «شی جین پینگ» استقبال کرد. نخستین سفر رئیس‌جمهور چین به ایران پس از 14 سال، با امضای 17 سند و یادداشت تفاهم همکاری میان تهران و پکن همراه شد. از «یادداشت تفاهم ارتقای کمربند اقتصادی جاده ابریشم و ایجاد جاده ابریشم دریایی قرن 21» و «یادداشت تفاهم تقویت همکاری‌های صنعتی، معدنی و سرمایه‌گذاری» گرفته تا «یادداشت تفاهم تامین اعتبار مالی پروژه خط آهن سریع‌السیر تهران‌-‌‌مشهد بین وزارت راه و شهرسازی ایران و بانک صادرات و واردات «اگزیم» چین» و «یادداشت تفاهم تحکیم همکاری‌های سرمایه‌گذاری» و البته «یادداشت تفاهم بین سازمان انرژی اتمی ایران و انرژی اتمی چین در خصوص همکاری در زمینه مصارف صلح‌آمیز انرژی» که یکی از بندهای برجام هم بود.
دو روز بعد، دوشنبه 5 بهمن 1394 یکی از مهم‌ترین وقایع دیپلماتیک ایران در یک سال گذشته به وقوع پیوست: حسن روحانی در قالب سفرهایی دوجانبه به ایتالیا و فرانسه رفت: اولی از بزرگ‌ترین شرکای سنتی ایران در اروپا و دومی عضو دائم شورای امنیت و یکی از پایه‌های اصلی مذاکرات هسته‌ای. این سفرها نیز در نوع خود طی بیش از یک دهه اخیر بی‌سابقه بودند. در بخش نخست سفر، رئیس‌جمهوری ایران با سرجیو ماتارلا همتای ایتالیایی‌اش و ماتئو رنتزی، نخست‌وزیر وقت ایتالیا دیدار کرد و 14 سند همکاری نیز به امضای مقامات دو طرف رسید؛ اسنادی در حوزه‌های حمل‌ونقل، راه‌آهن و ریل، همکاری‌های آموزشی و پزشکی، بازرگانی، ایمنی، همکاری‎های بندری، کشاورزی، قرنطینه و حفظ نباتات، پزشکی و دارویی.
این دیدار را ماتئو رنتزی دو ماه و نیم بعد در 24 فروردین 1395 پس داد و با هیاتی پرجمعیت از سیاستمداران و فعالان اقتصادی به تهران سفر کرد. در این سفر نیز میان دو کشور شش یادداشت تفاهم و موافقتنامه همکاری میان دو کشور به امضا رسید؛ این بار هم موضوع اسناد از گردشگری بود، تا انرژی‌های تجدیدپذیر و غیرتجدیدپذیر (مثل یادداشت تفاهم همکاری شرکت صادرات گاز ایران و شرکت انی ایتالیا)، تا تفاهماتی که میان شرکت فرودگاه‌های ایران و ایتالیا درخصوص توسعه فرودگاه مهرآباد تهران به دست آمد. در پایان این سفر، با احتساب 16 سند دیگری که در دیدارهای دوجانبه در سطوح پایین‌تر به امضا رسیده بود، در کمتر از سه ماه 36 سند و یادداشت تفاهم همکاری میان تهران و رم به ثبت رسید.
اما سفر اروپایی بهمن 1394 روحانی، بخش دومی هم داشت: فرانسه و فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور این کشور در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه 7 و 8 بهمن 1394 میزبان روحانی شدند تا بخشی از عینی‌ترین توافقات اقتصادی پسابرجام به دست آید. در این سفر 20 سند همکاری به امضای مقامات دو کشور رسید و علاوه بر آن، رئیس‌جمهور ایران، روسای شرکت‌های توتال و ایرباس را به حضور پذیرفت. دیدارهایی که زمینه‌ساز امضای قراردادهای مهمی با این دو شرکت در ماه‌های بعد شد؛ هرچند توافق اولیه «شرکت ملی نفت ایران و شرکت توتال» در همان سفر به امضای مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و رئیس استحصال توتال رسید.
تا یک‌ماهگی برجام، ایران میزبان دو رئیس‌ دولت دیگر هم بود: یکی از اروپا و دیگری از آفریقا. حاصل سفر «الکسیس سیپراس»، نخست‌وزیر یونان به تهران (دوشنبه 19 بهمن 1394) امضای سه سند (از جمله نقشه راه توسعه همکاری دو کشور) بود و دستاورد سفر «جان درامانی ماهاما»، رئیس‌جمهور وقت غنا (یکشنبه 25 بهمن 1394) دو سند.
تا پرونده سال 1394 بسته شود، چهار رئیس‌جمهور یا رئیس دولت دیگر در راه تهران بودند: سه‌شنبه 4 اسفند «الهام علی‌اف»، رئیس‌جمهور آذربایجان به ایران سفر کرد و با کوله‌بار 11 موافقتنامه و یادداشت تفاهم همکاری به باکو برگشت؛ شنبه 8 اسفند «یوهان اشنایدر آمان» رئیس‌جمهوری کنفدراسیون سوئیس برای تنظیم نقشه راه توسعه روابط تهران- برن به کاخ سعدآباد رفت؛ شنبه 15 اسفند حسن روحانی «احمد داوداوغلو» نخست‌وزیر وقت ترکیه را به حضور پذیرفت و دوشنبه 24 اسفند هم «ترانگ تان سانگ» رئیس‌جمهوری ویتنام را.
در زمستان 1394 یک اتفاق نمادین دیگر هم در دیپلماسی ایران رخ داد: دولت کانادا اعلام کرد به تاسی از سازمان ملل متحد، تحریم‌های خود علیه برنامه اتمی ایران را لغو می‌کند. این اتفاق اگرچه در سطح کلان خود اثر چندانی بر روابط اقتصادی و سیاسی ایران با دیگر کشورها نداشت، اما از آنجا که اقدامی مثبت از سوی هم‌پیمان شماره یک آمریکا به شمار می‌آمد، توجهات بسیاری را به خود جلب کرد. این در حالی بود که گفت‌وگوهای سطح بالای ایران و اتحادیه اروپا (به‌عنوان دیگر شریک استراتژیک آمریکا) دنبال می‌شد و از جمله در دیدار دوشنبه 26 بهمن 1394 محمدجواد ظریف با فدریکا موگرینی بر «همکاری همه‌جانبه» دو طرف تاکید شد.

سال نو، جامه نو
در تعطیلات نوروز سال جدید دو سفر خارجی برای حسن روحانی برنامه‌ریزی شده بود. اولی به پاکستان که جمعه 6 فروردین 1395 انجام شد و تهران و اسلام‌آباد را به شش سند همکاری رساند؛ سند همکاری‌ تجاری استراتژیک پنج‌ساله، یادداشت تفاهم میان اتاق‌های بازرگانی دو طرف و یادداشت تفاهم بیمه مرکزی ایران و کمیسیون اوراق بهادار پاکستان از آن جمله بودند. سفر دوم که قرار بود 11 فروردین به مقصد اتریش انجام شود، در دقیقه 90 به دلیل آنچه «مسائل امنیتی» اعلام شد، تا زمان نامعلومی به تعویق افتاد. با وجود این، هیات اقتصادی ایران که محسن جلال‌پور، رئیس وقت اتاق بازرگانی ایران در صدر آن بود، یک روز قبل‌تر راهی وین شده بود و تصمیم گرفت برنامه‌های خود را بدون حضور رئیس‌جمهوری ادامه دهد. هیات اقتصادی 110‌‌نفره ایرانی در این سفر علاوه بر شرکت در همایش اقتصادی دو کشور و نشست تخصصی با مسوولان بانک مرکزی اتریش، موفق به امضای هشت تفاهمنامه به ارزش بیش از دو میلیارد دلار در زمینه خودرو، فولاد، دارو و حوزه مهندسی شد. قرارداد احیای پوشش بیمه صادراتی بین ایران و اتریش نیز در همین سفر به امضای دو طرف رسید.
دوشنبه 23 فروردین 1395 رئیس‌جمهوری ایران میزبانی از همتایان خود را دوباره آغاز کرد؛ با حضور نورسلطان نظربایف رئیس‌جمهوری قزاقستان که دستاورد سفرش 9 یادداشت تفاهم و موافقتنامه همکاری بود. از جمله پروتکل توسعه همکاری‌های اقتصادی در زمینه‌های صنعت، تجارت و سرمایه‌گذاری، برنامه بلندمدت همکاری حمل‌ونقل و ترانزیت در مسیر جاده ابریشم، یادداشت تفاهم همکاری بین بانک مرکزی دو کشور، یادداشت تفاهم همکاری راه‌آهن دو کشور، پروتکل همکاری بین شرکت خطوط کشتیرانی ایران و شرکت ملی «جی‌اس‌سی» راه‌آهن قزاقستان و یادداشت تفاهم همکاری صندوق توسعه ملی ایران و شرکت مادرتخصصی ملی «بایترک» قزاقستان.

هیچیم و چیزی کم
سه‌شنبه 24 فروردین 1395، روحانی میزبان ماتئو رنتزی بود‌- که حکایتش قبل‌تر روایت شد. اما هفته آخر فروردین برای دیپلماسی ایران پرماجراتر از اینها بود. چهارشنبه 25 فروردین 1395 رئیس‌جمهور برای شرکت در سیزدهمین اجلاس سازمان سران همکاری اسلامی به استانبول رفت؛ جایی که علاوه بر سخنرانی در ضرورت رفع اختلافات میان کشورهای اسلامی (از جمله ایران و عربستان) با چند رئیس‌جمهوری و رئیس دولت و رئیس مجلس هم دیدار کرد. او سپس با سفر به آنکارا، دیداری رسمی و دوجانبه از ترکیه را به انجام رساند. در حاشیه گفت‌وگوهای رسمی حسن روحانی با رجب طیب‌اردوغان هشت یادداشت تفاهم و موافقتنامه همکاری بین تهران و آنکارا به امضا رسید.
اما جنجال فروردین 1395 در پیش بود. روحانی و تیم دیپلماسی ایران احتمالاً هنوز در ترکیه بودند که خبر «تقریباً هیچ» ولی‌الله سیف را شنیدند. رئیس کل بانک مرکزی که برای شرکت در نشست مشترک بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به واشنگتن رفته بود، در گفت‌وگویی با تلویزیون «بلومبرگ» که بامداد شنبه 28 فروردین 1395 به وقت ایران منتشر شد، گفت که تا امروز «تقریباً هیچ چیز از برجام عاید ایران نشده است». شوری عجیب در رسانه‌ها افتاد: منتقدان برجام این جمله را تیتر درشت مطبوعات وابسته به خود کردند و از آن چماقی برای تخریب برجامیان ساختند. سیف اما پس از بازگشت به ایران، حرف‌هایش را به زبان مخاطبان داخلی توضیح داد: «در ارتباط با تسریع بازگشت کامل ایران به بازار مالی دنیا، آنچنان که در برجام تعهد شده است، طرف آمریکایی می‌تواند نقش جدی‌تر و ملموس‌تری را ایفا کند. متاسفانه تا به حال اقدام موثری از طرف آمریکایی‌ها مشاهده نکرده‌ایم و به همین دلیل ادعا می‌کنیم از این نظر تقریباً هیچ اتفاقی نیفتاده است.»

چرخش آسیایی
هیچ بود یا همه‌چیز یا چیزی میان این‌دو، در ماه‌های بعد، سفرهای دیپلماتیک برای حداکثرسازی منافع برجام با قدرت ادامه یافت. در اردیبهشت 1395 سفر سران دو اقتصاد قدرتمند آسیایی و آفریقایی که پیشتر روابط گسترده اقتصادی با ایران داشتند، نگاه‌ها را به خود جلب کرد. یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 جاکوب زوما، رئیس‌جمهوری آفریقای جنوبی در کاخ سعدآباد با حسن روحانی به مذاکره نشست. در پایان این مذاکرات هشت سند و یادداشت تفاهم به امضای مقامات دو طرف رسید. به‌عنوان مثال یادداشت تفاهم همکاری در زمینه تجارت و صنعت یا یادداشت تفاهم ایجاد کارگروه مشترک سرمایه‌گذاری.
کمتر از یک هفته بعد، رئیس‌جمهوری کره جنوبی به ایران آمد. سفری که یکی از مهم‌ترین قراردادهای عملی‌شده پسابرجام را نتیجه داد. در سفر «پارک گئون هی» 19 سند همکاری امضا شد: از موافقتنامه حمل‌ونقل دریایی گرفته تا یادداشت تفاهم همکاری میان وزارت امور اقتصاد و دارایی و شرکت بیمه تجاری کره جنوبی و توافقنامه همکاری و کمک‌های اداری دوجانبه در امور گمرکی. اما چیزی که به بزرگ‌ترین قرارداد قطعی‌شده پسابرجام تاکنون انجامید، یادداشت تفاهم همکاری‌های نفت، گاز طبیعی، پالایشگاه و پتروشیمی بود. بر اساس گزارش پاییز 2016 بانک جهانی، یادداشت تفاهم با شرکت ساختمانی و مهندسی «سام وو» بزرگ‌ترین قرارداد جدید جذب سرمایه‌ خارجی به ایران بوده که برای ساخت یک پالایشگاه جدید در خوزستان امضا شد. ارزش مالی این توافق بالغ بر 5 /5 میلیارد دلار و موعد پایان آن سال ۲۰۲۰ میلادی است.
بعد از خانم پارک، رئیس‌جمهوری کره جنوبی، تهران در روز چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 هم میزبان یک خانم پرزیدنت شد: «کولیندا گرابار کیتاروویچ» رئیس‌جمهوری کرواسی. دستاورد اقتصادی این سفر دو موافقتنامه همکاری‌های اقتصادی و یادداشت تفاهم همکاری‌های اتاق بازرگانی ایران و کرواسی بود.
اردیبهشت 1395 با آرامش تمام شد، اما ماه بعد توافقنامه منطقه‌ای مهمی را نوید می‌داد. دوشنبه 3 خرداد 1395 «نارندرا مودی» نخست‌وزیر هندوستان به تهران آمد تا اول در یک دیدار دوجانبه با همتای ایرانی‌اش بر سر میز بنشیند و بعد هم امضایی پای قرارداد سه‌جانبه «موافقتنامه تاسیس دالان حمل‌ونقل و گذر بین‌المللی» بنشاند. پس از مذاکرات دوجانبه، تهران و دهلی‌نو 12 سند و موافقتنامه همکاری (از جمله قرارداد توسعه بندر چابهار بین شرکت خدمات دریایی و بندری آریابنادر ایرانیان و شرکت خصوصی ایندیایورتس، گلوبال پرایویتلینیتد، موافقتنامه سازمان بنادر و دریانوردی ایران و اگزیم بانک هندوستان در خصوص تعیین شرایط کنونی خط اعتباری بندر چابهار، یادداشت تفاهم‌ همکاری‌های بازرگانی و مشارکت بین شرکت دولتی آلومینیوم هندی نالکو و ایمیدرو، یادداشت تفاهم‌ همکاری‌های بین صندوق ضمانت صادرات ایران و شرکت ضمانت صادرات هند و یادداشت تفاهم همکاری فی‌مابین شرکت دولتی ایرکون هندوستان و شرکت ساخت و توسعه زیربناهای کشور در زمینه خط آهن
چابهار -‌ زاهدان) به امضا رسید. بعد هم با اضافه شدن «محمد اشرف غنی» رئیس‌جمهوری افغانستان، موافقتنامه تاسیس دالان حمل‌ونقل و گذر بین‌المللی بین تهران، دهلی‌نو و کابل امضا شد. موافقتنامه‌ای که به‌طور خلاصه به «موافقتنامه چابهار» مشهور شده و قرار است هند را از طریق افغانستان به آسیای میانه مرتبط کند و در مقابل زمینه دسترسی افغانستان به هند را از طریق دریا فراهم سازد.

دور دور خصوصی‌هاست
شاید ماجرای سفر وین برای بخش خصوصی یک سورپرایز بود، اما اعتماد به نفس فعالان اتاق بازرگانی ایران را برای سفرهای بدون حضور رئیس‌جمهور بالا برد. یکشنبه 9 خرداد 1395 هیات اقتصادی ایران متشکل از 60 نفر از فعالان حوزه کسب‌وکار به همراه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه رهسپار چهار کشور اروپایی لهستان، فنلاند، سوئد و لتونی شد. وزیر امور خارجه و رئیس وقت اتاق ایران در این سفر عمده تلاش خود را متمرکز کردند تا مقامات اروپایی و شرکت‌های بالقوه طرف قرارداد را متوجه این موضوع کنند که دوران تحریم به سر آمده و آنان باید با جسارت بیشتری به تبادلات مالی و تجاری با ایران بیندیشند. این سفر در عین حال سنگ‌بنایی شد تا بخش خصوصی نمایندگان خود را همراه همه هیات‌های دیپلماتیک کند. اتفاقی که در سفر هیات ایرانی به سرپرستی علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به سنگاپور (29 اردیبهشت 1395) هم رخ داد. محسن جلال‌پور، رئیس وقت اتاق ایران که در آن سفر حضور داشت، امضای دو تفاهمنامه در حوزه‌های تجارت و پتروشیمی را از دستاوردهای سفر به ببر کوچک آسیا دانسته بود.index:4|width:220|height:147|align:left
اواخر خرداد و اوایل تیرماه 1395 به دلیل مقارن شدن با ماه رمضان خبری از سفرهای پرسروصدای دیپلماتیک نبود، اما باز هم یک خبر مهم در راه بود: شنبه 12 تیر 1395 قائم‌مقام بانک مرکزی ایران خبر داد که «نمایندگان موسسه رتبه‌بندی «فیچ» اوایل تیرماه از ایران دیدن کرده‌اند تا گزارشی در مورد ارزیابی خود از وضعیت اقتصاد این کشور تهیه کنند». از اعلام رتبه‌ اقتصاد ایران از سوی این موسسه -که در کنار «استاندارد اند پورز» و «مودیز» سه‌گانه معتبر اعتبارسنجی جهان هستند- هنوز خبری نشده، اما نفس مذاکره با چنین موسساتی در دوران تحریم بی‌سابقه بود (آخرین بار موسسه فیچ در سال ۲۰۰۸ و موسسه مودیز در سال ۲۰۰۲ به انتشار ارزیابی‌های خود از ریسک اعتباری ایران پرداخته بودند).
با پایان ماه رمضان، دیدارهای دیپلماتیک نیز از سر گرفته شد. دوشنبه 21 تیر 1395 نخست‌وزیر بلغارستان در کاخ سعدآباد به دیدار حسن روحانی رفت و در پایان مذاکراتش، سه سند شامل یادداشت تفاهم همکاری در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات، یادداشت تفاهم ایجاد گروه کاری مشترک میان سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های اقتصادی و فنی ایران و آژانس سرمایه‌گذاری بلغارستان و یادداشت تفاهم همکاری میان سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی ایران و آژانس ارتقای شرکت‌های صنایع کوچک و متوسط بلغارستان به امضای طرفین رسید.

هر کجا مرز کشیدند، شما پل بزنید
در همین ماه، با سفر دوباره وزیر راه و شهرسازی ایران به ایتالیا -که با هدف پیگیری توافقات سفر روسای دو دولت انجام شد- حوزه حمل‌ونقل و ترانزیت بار دیگر در کانون توجهات قرار گرفت. پنجشنبه 24 تیر 1395 پس از دیدار عباس آخوندی با همتای ایتالیایی‌اش در رم اعلام شد که قرارداد آغاز پروژه قطار سریع‌السیر قم-اراک و تهران-همدان نهایی شده است‌. مهم‌تر از آن اینکه دولت ایران و سازمان دولتی بزرگراه‌های ایتالیا (آناس)، یک تفاهمنامه همکاری به ارزش سه میلیارد و 600 میلیون یورو برای ساخت و مدیریت بزرگراهی به طول 1200 کیلومتر امضا کردند. این بزرگراه که قرار است تا سال 2022 ساخته شود، بندر جنوبی امام خمینی را به شهر مرزی بازرگان که در شمال غرب کشور قرار دارد، متصل خواهد کرد.
در تداوم همین پروژه، دومین توافق بزرگ منطقه‌ای ایران در اوج گرمای تابستان 1395 به امضا رسید: این بار با همسایگان شمالی و در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان. یکشنبه 17 مرداد 1395 حسن روحانی ابتدا در قالب سفری دوجانبه به این کشور سفر کرد و شش سند و یادداشت تفاهم همکاری به امضای مقامات دو کشور رسید؛ از یادداشت تفاهم همکاری میان بانک‌های مرکزی طرفین گرفته تا سند برنامه اجرایی همکاری در زمینه گردشگری. پروتکل تمایل میان دو دولت در زمینه تحقیق کریدور حمل‌ونقل شمال‌-‌‌جنوب هم بین وزیر مسکن و شهرسازی ایران و وزیر حمل‌ونقل جمهوری آذربایجان امضا شد تا مقدمه‌ای باشد برای نشست سه‌جانبه روسای جمهوری ایران، روسیه و آذربایجان در روز دوشنبه 18 مرداد 1395. در این روز، حسن روحانی علاوه بر دیداری دوجانبه با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود، پای بیانیه سه‌جانبه‌ای را امضا کرد که می‌گفت: «طرف‌ها تدابیر موثری به منظور توسعه زیرساخت‌های موجود حمل‌ونقلی‌-‌‌ارتباطی با هدف تحکیم فرصت‌های موجود در امر حمل‌ونقل کالا و مسافر در امتداد کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال‌-جنوب اتخاذ خواهند کرد.»

نطق پسابرجامی در سازمان ملل
ماه سپتامبر (شهریور و مهر) به دلیل برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک برای همه کشورها ماه پرکاری است، اما امسال شهریور برای ایران یک تحول دیپلماتیک دیگر هم داشت. دوشنبه 15 شهریور 1395 با تقدیم رونوشت استوارنامه حمید بعیدی‌نژاد به وزیر خارجه بریتانیا در لندن و همزمان، تقدیم رونوشت استوارنامه نیکلاس هاپتون به وزیر خارجه ایران در تهران، روابط ایران و بریتانیا بار دیگر به سطح سفیر ارتقا یافت. این روابط از زمان حمله به اماکن دیپلماتیک بریتانیا در تهران در ۸ آذر ۱۳۹۰ با مشکل مواجه شده بود، اما در شهریور 1394 ابتدا سفارت این کشور در تهران بازگشایی شد و یک سال بعد هم روابط به سطح سابق بازگشت.
گذشته از این، روزهای پایانی شهریور با سه سفر دیپلماتیک حسن روحانی به قاره آمریکا همراه بود. رئیس‌جمهوری ایران شنبه 27 شهریور 1395 برای شرکت در هفدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به جزیره مارگاریتا در ونزوئلا رفت. دو روز بعد (دوشنبه 29 شهریور 1395)، او برای دیداری دوجانبه از کوبا راهی هاوانا شد تا هم برای آخرین بار با فیدل کاسترو، رهبر انقلاب این کشور ملاقات کند (البته آن زمان خبر نداشت از عمر فیدل کاسترو کمتر از سه ماه باقی مانده) و هم پس از دیدار با رائول کاسترو، همتای کوبایی خود شاهد امضای یک یادداشت تفاهم همکاری‌ بین تهران و هاوانا باشد.
چهارمین حضور رئیس‌جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد یک روز بعد (سه‌شنبه 30 شهریور 1395) آغاز شد. سفری پرکار که علاوه بر نخستین نطق پساتحریمی روحانی در سازمان ملل، دیدار با سران 13 کشور (شامل نخست‌وزیر ایتالیا، رئیس‌جمهور ترکیه، نخست‌وزیر بریتانیا، رئیس‌جمهور فرانسه، رئیس‌جمهور سوئیس، رئیس‌جمهور اسلوونی، نخست‌وزیر نروژ، نخست‌وزیر سوئد، رئیس‌جمهور بلغارستان، نخست‌وزیر عراق، نخست‌وزیر پاکستان، نخست‌وزیر ژاپن، نخست‌وزیر یونان) و دبیرکل سازمان ملل را هم شامل می‌شد.
رئیس‌جمهور ایران در نطق خود در سازمان ملل دستاوردهای برجام را این‌گونه خلاصه کرد: «توافق هسته‌ای با طراحی سازوکارهای اعتمادساز، پایان دادن به اتهامات جعلی «ابعاد احتمالی نظامی» و پذیرش اعمال حق غنی‌سازی، بر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران مهر تایید زد، به نگرانی‌های ساختگی پایان داد و تحریم‌های ظالمانه علیه ایران را رفع کرد».

راه تو را می‌خواند
چند روزی از بازگشت روحانی از آمریکا نگذشته بود که وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران راه اروپا را در پیش گرفت. پنجشنبه 8 مهرماه 1395 محمدرضا نعمت‌زاده به نمایشگاه خودرو پاریس رفت تا تلاش برای نوسازی صنعت خودرو ایران را با کمک فرانسوی‌ها وارد فاز اجرایی کند. روز اول، روز پژو سیتروئن بود. پس از بازدید از غرفه پژو، نعمت‌زاده به رسانه‌های فرانسوی گفت: «شرکت پژو سیتروئن برای تولید محصولات جدیدش در ایران شروع به سرمایه‌گذاری جدید کرده؛ ما هم اینجا آمده‌ایم تا محصولات جدید پژو سیتروئن را ببینیم و درباره ادامه همکاری با این شرکت مذاکره کنیم.» جمعه 9 مهرماه 1395 اما اتفاق مهم‌تری رخ داد: برای اولین بار در تاریخ این صنعت، یک خودروساز خارجی تصمیم گرفت به صورت مستقل پا به خاک ایران بگذارد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) در حاشیه نمایشگاه 2016 خودرو پاریس، تفاهمنامه‌ای مشترک با رنونیسان امضا کرد. این توافقنامه زمینه‌ساز ایجاد یک جوینت‌ونچر شامل یک مرکز مهندسی و خرید جدید برای حمایت از قطعه‌سازان داخلی و یک کارخانه تولیدی با ظرفیت اولیه 150 هزار دستگاه در سال می‌شد. هرچند رنو و ایدرو قصد دارند به تدریج تیراژ محصولات رنو در ایران (شامل خودروهای فعلی و آینده این شرکت) را به 500 هزار دستگاه برسانند.
مهرماه ازسفرهای دیپلماتیک هم خالی نبود. دوشنبه 12 مهر 1395 زیگمار گابریل، وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان برای دومین بار در دو سال اخیر و این بار در صدر هیاتی بزرگ از تجار این کشور به تهران سفر کرد تا بعد از 15 سال، کمیسیون مشترک همکاری‌های اقتصادی دو کشور را به همراه همتای ایرانی خود، علی طیب‌نیا ریاست کند. حاصل این سفر امضای 10 سند و تفاهمنامه همکاری مشترک در حیطه گسترده‌ای از همکاری‌ها (تامین مالی پروژه‌ها، سرمایه‌گذاری متقابل، سرمایه‌گذاری مشترک، همکاری‌های بانکی و بیمه‌ای، تامین زیرساخت در زمینه انرژی نفت، گاز و پتروشیمی، انرژی‌های تجدیدپذیر، راه‌آهن، محیط‌زیست، راه و شهرسازی، خودروسازی، هواپیمایی و انتقال فناوری) بود.
برای گابریل در این سفر دیداری با رئیس‌جمهوری ایران تنظیم نشده بود، چراکه حسن روحانی خود عازم سفری دیگر بود. او چهارشنبه 14 مهر 1395 راهی هانوی شد تا هم دیدار سال قبل همتای ویتنامی‌اش را پاسخ دهد و هم شاهد امضای دو سند همکاری میان ایران و ویتنام باشد. سفر شرق آسیای هیات ایرانی در روز جمعه 16 مهر 1395 با پرواز به کوالالامپور و دیدار با نخست‌وزیر مالزی ادامه یافت و سپس در روز شنبه 17 مهر 1395 روحانی راهی تایلند شد تا پس از انجام دیداری دوجانبه با نخست‌وزیر این کشور، در اجلاس سران مجمع گفت‌وگوی همکاری آسیا نیز مشارکت کند.
شنبه اول آبان 1395 روحانی در تهران میزبان رئیس‌جمهور ونزوئلا بود، سه‌شنبه 4 آبان 1395 رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین را به حضور پذیرفت و چهارشنبه 5 آبان 1395 رئیس‌جمهور فنلاند را. در سفر اخیر چهار یادداشت تفاهم همکاری بین تهران و هلسینکی امضا شد: در حوزه انرژی، ارتباطات و فناوری، مدیریت منابع جنگلی و در نهایت همکاری بین سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های فنی و اقتصادی ایران و آژانس اعتبار صادرات فنلاند. شنبه 8 آبان 1395 هم روحانی بار دیگر میزبان فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و طرف اصلی مذاکرات هسته‌ای با قدرت‌های جهانی بود. این دیدار عمدتاً به تاکیدهای دو طرف بر پایبندی به همه مفاد برجام گذشت.

بهار نفتی در پاییز
روز سه‌شنبه 18 آبان 1395 یک روز مهم نفتی در دوران پسابرجام بود. چراکه در این روز موافقتنامه اصولی طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی میان شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی متشکل از توتال فرانسه، شرکت ملی نفت چین (سی‌ان‎پی‎سی) و پتروپارس امضا شد. این موافقتنامه اصولی (HOA) که نخستین قرارداد نفتی میان ایران با یک شرکت خارجی براساس مدل قراردادهای جدید ایران بود، ارزشی معادل چهار میلیارد و ٨٠٠ میلیون دلار داشت و باعث افزایش روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب به ظرفیت برداشت ایران از این میدان گازی مشترک با قطر خواهد شد.
با این حال بهار تفاهمنامه‌های نفتی ایران آذرماه بود: دوشنبه اول آذر 1395 شرکت پتروناس مالزی (برای مطالعه‌ توسعه میدان‌های نفتی آزادگان جنوبی و چشمه‌خوش)، یکشنبه 7 آذر 1395 شرکت آمریکایی شلمبرژر (برای توسعه میدان‌‌های رگ‌سفید، پارسی و شادگان)، چهارشنبه 17 آذر 1395 شرکت انگلیسی-هلندی رویال داچ شل (برای مطالعه‌ توسعه میدان‌های نفتی آزادگان جنوبی، یادآوران و کیش) و چهارشنبه 23 آذر 1395 شرکت روسی گازپروم (برای مطالعه‌ توسعه میدان‌های نفتی چنگوله و چشمه‌خوش) تفاهمنامه‌هایی را با ایران منعقد کردند.
این ماه به علاوه سفر هیات اقتصادی-سیاسی ایران به سه بازار مهم آسیایی هند، چین و ژاپن را نیز در خود داشت. در سفری که از 13 آذر 1395 به سرپرستی محمدجواد ظریف آغاز شد، مدیران 38 شرکت بخش خصوصی، نمایندگان 15 شرکت دانش‌بنیان و نمایندگان هشت بانک تجاری حضور داشتند که مذاکرات مفصلی را برای تسهیل مبادلات تجاری با همتایان خود در سه اقتصاد بزرگ آسیا به پیش بردند. سفر رئیس‌جمهور اسلوونی به تهران (با امضای سه سند همکاری در روز سه‌شنبه 2 آذر 1395) و سفر رئیس‌جمهور اندونزی به تهران (با امضای چهار سند همکاری در روز چهارشنبه 24 آذر 1395) دیگر خبرهای دیپلماتیک این ماه بود.
در نهایت، دی‌ماه 1395 با سفر حسن روحانی به سه کشور ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان و امضای پنج سند همکاری با هر یک از این کشورها آغاز شد. اما مهم‌ترین خبر برجامی نزدیک به سالگرد برجام، احتمالاً دستورالعمل 3 دی 1395 اوفک (دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا) بود که فرصتی شش‌ماهه برای پایان دادن به تراکنش‌ها و مراودات شرکت‌ها و افراد غیرایرانی و غیرآمریکایی در صورت بازگشت احتمالی تحریم‌ها تعیین کرد. موضوعی که در نشست خبری رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در 26 دی‌ماه 1395 هم مورد تاکید قرار گرفت: «بعد از برجام با بسیاری از بانک‌ها و بنگاه‌های اقتصادی و بیمه‌ها قرارداد بستیم، اما مشخص نبود اگر تحریم‌ها برگردد، چه بلایی بر سر وام‌هایی که به ایران داده شده، می‌آمد. اوفک ابتدا معتقد بود که همه بدهی‌ها باید به سرعت بازگردانده شود، اما این برای ایران امکان‌پذیر نبود. در عین حال حدود ۶۰ الی ۷۰ میلیارد دلار اعتبارات اختصاص یافته بود که به خاطر حل نشدن این موضوع بلاتکلیف مانده بود. ما حدود یک سال مذاکره کردیم تا اینکه دو سه هفته پیش در نهایت اوفک پاسخ داد و قبول کرد که در صورت بازگشت تحریم‌ها بدهی‌ها طبق جدول زمانی خودش پرداخت شود.»
شاید این مهم‌ترین فراز صحبت‌های عباس عراقچی در توصیف «بازگشت به شرایط عادی» باشد، شاید هم نه. اما تردیدی نیست که «بازگشت به شرایط عادی» خود می‌تواند بزرگ‌ترین دستاورد برجام برای ایران به حساب آید. خوشا عادی شدن.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها