شناسه خبر : 6156 لینک کوتاه

درس‌هایی از جامعه باز

نیاز به انعطاف

پویایی جامعه نیاز به انعطاف دارد. اگر ساختار انعطاف نداشته باشد، پویایی‌های درونی جامعه می‌تواند برای آن هزینه‌بردار باشد. هزینه‌ای که می‌تواند یک کشور را برای دهه‌ها به عقب برگرداند.

پویا جبل‌عاملی/ اقتصاددان و مشاور علمی نشریه
پویایی جامعه نیاز به انعطاف دارد. اگر ساختار انعطاف نداشته باشد، پویایی‌های درونی جامعه می‌تواند برای آن هزینه‌بردار باشد. هزینه‌ای که می‌تواند یک کشور را برای دهه‌ها به عقب برگرداند. ساختار اقتصادی - سیاسی اگر بتواند پذیرنده رویکرد‌های متفاوت باشد، در بلندمدت می‌تواند باقی بماند.
بسیاری معتقدند غرب با توصیه‌ها و سیاست‌های کینزی توانست از چالش بزرگ دهه 1930 بیرون آید. جان مینارد کینز اگرچه در قامت یک سوسیالیست نمی‌گنجد، اما افکار و اندیشه او بی‌تردید در برابر پارادایم سرمایه‌داری بازار‌محور بود و در عین حال او وظایفی را برای دولت در اقتصاد تعریف کرد که بسیار شبیه رویکرد مخالفان در اردوگاه چپ بود. با این وجود جامعه باز نه‌تنها جلوی کینز و انتشار افکارش را نگرفت، بل خود از آن بهره برد و جان مینارد کینز با تمامی تفاوت‌های فکری‌اش با اصول جامعه باز، به عنوان منجی این نظام قد علم کرد. چنین رخدادی تنها در یک جامعه باز روی می‌دهد که تاریخ نشان داده، اصلاحات در جامعه بسته و با یاری از توصیه‌های بازار‌محور در نهایت منجر به فروپاشی ساختار شده است. اما چرا جامعه باز ظرفیت چنین تغییر و تحولی را داراست؟ مساله آن است که همراه با آزادی، انعطاف خصیصه ذاتی جامعه می‌شود و از این نظر، جامعه باز به استقبال اندیشه‌های تازه‌ای می‌رود که حتی شاید سنخیتی با الگوی فکری خود نداشته باشد. چنین انعطافی می‌تواند چالش‌ها و تهدید‌های فکری را بدل به مزیتی برای جامعه باز کند. برای مثال یکی از واقعیت‌های غیر‌قابل انکار اقتصاد بازار‌محوری مانند ایالات متحده آن است که از اواخر دهه 1960 به این سو، شکاف طبقاتی در این اقتصاد بیشتر و بیشتر شده است، آنچنان که داده‌های آماری ضریب جینی که شاخصی برای تعیین شکاف طبقاتی است از دومین سال گزارش شدن این شاخص در سال 1968 و با قرار گرفتن در سطح 6/38 در سال 2009 به سطح 8/46 رسیده است و البته در ضریب جینی هر یک واحد افزایش می‌تواند حکایت از عمق یافتن شدید اختلاف طبقاتی داشته باشد. اینکه جامعه مبتنی بر اقتصاد آزاد باید فکری برای این موضوع کند، بر کسی پوشیده نیست، زیرا اگر شکاف طبقاتی عمیق‌تر و عمیق‌تر شود، ای بسا جامعه باز با اعتراضات بیشتری از نوع جنبش تسخیر وال‌استریت مواجه شود. اما به راستی چرا این شکاف طبقاتی حاصل شده است؟ بزرگ‌ترین مزیت اقتصاد آزاد، وجود رقابت در ساختار آن است. اقتصاد مدرن امروز مدیون رقابتی است که از دل بازار آزاد بیرون آمده و آثارش در زندگی تمامی شهروندان این جوامع و حتی جوامع غیر‌مدرن آشکارا نمایان است. در اقتصاد مبتنی بر رقابت، نوآوری است که شکوفا می‌شود و همین نوآوری است که موتور متحرک اقتصاد است. بدون یک اقتصاد آزاد، نوآوری جایی برای تحرک ندارد. قید و بندهای بسته شده به پای اندیشه و نوآوری با رقابت گشوده می‌شود و بدون داشتن بازاری آزاد که رقابت را نهادینه کند، هیچ بندی گشوده نمی‌شود. این یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های اقتصاد مبتنی بر بازار است که در آلترناتیو‌های آن به چشم نمی‌خورد و یکی از دلایل عدم تولید مناسب و افزایش رفاه در آن اقتصادها همین است. با این حال همین مزیت بزرگ اقتصاد مبتنی بر بازار باعث ایجاد شکاف طبقاتی شده است، اما چگونه؟ این درست است که با اصل قرار دادن رقابت، نوآوران باعث افزایش تولید ملی کل اقتصاد می‌شوند و در نتیجه رفاه عمومی را افزایش می‌دهند اما مساله آن است که به نسبت دیگران سهم بیشتری از این افزایش را از آن خود می‌کنند و در نتیجه در‌آمد آنان از دیگر اقشار جامعه فاصله می‌گیرد. بنابراین هر چند از خلاقیت آنان کل جامعه سود می‌برد اما این خیلی طبیعی است که با سهم‌بری خود آنان، فاصله طبقاتی بیشتر شود. این گزاره بدین معناست که حتی در صورت یک وضعیت ایده‌آل و با فرض نبود فساد و داشتن یک اقتصاد سالم، اقتصاد مبتنی بر بازار دارای این پتانسیل برای تشدید اختلاف طبقاتی است. این در حالی است که طبق منحنی کوزنتس در ابتدای مراحل رشد اقتصادی، شکاف درآمدی افزایش می‌یابد و بعد از آن افول می‌کند، اما بازترین اقتصاد دنیا نشان داده است که حتی پس از رسیدن به توسعه‌یافتگی و بدون دخالت در بازار، اختلاف طبقاتی بیشتر می‌شود و این می‌تواند با یافته‌های وی در تضاد باشد. اگر قرار است با احترام به آزادی‌های فردی دولت در سیستم بازار دخالت نکند، چگونه می‌توان از اختلاف طبقاتی ناشی از این آزادی به دور بود؟ آیا اگر این روند ادامه یابد، نمی‌توان زمانی را متصور شد که ابعاد جنبش‌های اعتراضی علیه سرمایه‌داری بیش از این شود؟ نکته مهم همین‌ جاست، در جامعه باز، انعطاف آنچنان است که می‌تواند نقد‌های بر علیه خود را بشنود و خود را با آن تعدیل کند، امری که در دیگر آلترناتیو‌ها دیده نمی‌شود. جنبشی که با نام تسخیر وال‌استریت به وجود آمد، بیان‌کننده چنین نقدی بود و به میزان استقبالی که از آن شد توانست در جامعه موثر باشد. اگر جنبش و اعتراضی در جامعه باز رخ دهد، این امکان برای آن فراهم است که به فراخور وزن اجتماعی که دارد در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی‌- سیاسی مداخله کند. بسیاری از احزاب دنیا که امروزه فعال هستند، این گونه به وجود آمده‌اند. در حقیقت انعطاف ساختار موجب می‌شود تا گروه‌ها و افرادی که مشکلی را در سیستمی ببینند، دور هم جمع شوند و اگر مورد استقبال عمومی قرار گیرند در جهت رفع مشکل اقدام کنند. البته این به معنای آن نیست که همواره این انعطاف می‌تواند جامعه را از خطرات دور کند، اما می‌توان مدعی بود که انعطاف‌پذیری موجب می‌شود احتمال انحطاط بسی ناچیز شود.
در نظم‌های موجود، کسانی که ذی‌نفع هستند برای بقای مداوم آنچه به دست می‌آورند نیازمند آن هستند که بیش از دیگران به نهادینه شدن انعطاف در ساختار توجه کنند، زیرا اگر ساختار با مشکل مواجه شود آنان بیش از دیگران زیان خواهند کرد. ساختار منعطف با منفعت معقول اما ماندگار، بسی بهتر از ساختار بدون انعطاف با حداکثر منفعت اما زود‌گذر است. پذیرش انعطاف‌پذیری اگر معقول بدان بنگریم، نه‌تنها برای جامعه ارمغان خوشی است که می‌تواند برای تصمیم‌گیرندگان هم دارای منفعت ذی‌قیمتی باشد. خلاقیت و رفاه به واسطه آزادی عمل رخ خواهد داد. رفاهی که همه جامعه را در‌بر می‌گیرد. اگر در جامعه بسته‌ای مانند کره شمالی، این درک وجود داشت که با آزادی و انعطاف، نیروهای درونی جامعه می‌توانند چنان خیزشی را از خود نشان دهند که همگان از آن بهره برند، دیگر گروه‌های ذی‌نفع برای منفعت کنونی خود چنین ساختار بسته‌ای را تعریف نمی‌کردند. زمانی تصمیم‌گیرندگان چین کمونیست متوجه این مطلب شدند و با دادن آزادی و منعطف کردن ساختار اقتصادی خود هم خویشتن را به رفاهی بالاتر سوق دادند و هم جامعه را. گو آنکه اکنون نیز آنان برای تداوم راه می‌بایست از خود انعطاف بیشتری نشان دهند و ساخت
اقتصادی - سیاسی خود را بازتر کنند. به هر رو کمتر می‌توان در تاریخ مثال‌هایی را آورد که پذیرش انعطاف در ساختار اقتصادی - سیاسی جامعه به نفع همگان نشده باشد. آری، انعطاف نیاز جامعه است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها