شناسه خبر : 5434 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا چراغ‌قرمزهای اقتصادی برای سیستم اعتباری کشور روشن شده است؟

تهدید بحران اعتباری

امروزه بسیاری از مراکز علمی و پژوهشی مطرح دنیا بیش از پیش در زمینه‌های علوم مالی و اقتصاد به فعالیت پرداخته‌اند. شاید نقطه عطف این فعالیت‌های علمی بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا بوده است. می‌توان گفت امروزه بخش قابل توجهی از پژوهش‌های اقتصادی و علوم مالی بر مسائل بحران‌های اقتصادی تمرکز دارند. از اینکه با چه سیاست‌هایی از بحران فاصله بگیریم تا بعد از وقوع بحران با چه روش‌هایی می‌توان از این مرداب مالی خارج شد. برای بررسی‌های بیشتر ابتدا نیاز است با مفهوم اقتصادی بحران اعتباری آشنا شویم.

امروزه بسیاری از مراکز علمی و پژوهشی مطرح دنیا بیش از پیش در زمینه‌های علوم مالی و اقتصاد به فعالیت پرداخته‌اند. شاید نقطه عطف این فعالیت‌های علمی بحران مالی 2008 آمریکا بوده است. می‌توان گفت امروزه بخش قابل توجهی از پژوهش‌های اقتصادی و علوم مالی بر مسائل بحران‌های اقتصادی تمرکز دارند. از اینکه با چه سیاست‌هایی از بحران فاصله بگیریم تا بعد از وقوع بحران با چه روش‌هایی می‌توان از این مرداب مالی خارج شد. برای بررسی‌های بیشتر ابتدا نیاز است با مفهوم اقتصادی بحران اعتباری آشنا شویم.
بر این اساس بحران اعتباری را می‌توان کمبود ناگهانی وام‌های قابل پرداخت به متقاضیان دانست. یا از منظری دیگر، تغییرات شدید و ناگهانی شرایط دریافت وام را که توسط بانک‌ها تعیین می‌شود می‌توان نشانه‌ای از بحران دانست.
از ویژگی‌های اصلی بحران‌های اعتباری، نوسان شدید و مثبت نرخ بهره‌ای است که برای وام‌های جدید از مشتریان طلب می‌شود.
با استفاده از همین مفاهیم بنیادی بسیاری از تحلیلگران بازار جهانی شاید سال‌ها قبل از وقوع بحران بزرگ اعتباری آمریکا پرچم‌های قرمز خود را به نشانه رسیدن به پایان خط اعتباری و وارد شدن اقتصاد به فضای پر‌ریسک بالا برده بودند.
در این بحران اعتباری که با بخش مسکن اقتصاد آمریکا در ارتباط بود، حدود 20 تریلیون دلار (20هزار میلیارد دلار) سرمایه جهانی نابود شد. چرا که حجم انبوهی از اعتبار، بی‌برنامه و بدون توجه به شرایط کلان اقتصادی به سیستم اعتباری تزریق و در دست وام‌گیرندگان بدون صلاحیت قرار گرفته بود.
در این میان حتی اعتبارسنج‌های بزرگ دنیا نتوانستند چراغ‌قرمزهای اعتباری را به سرمایه‌گذاران و سیستم مالی آمریکا نشان دهند.
این سرمایه از دست رفته در بازار جهانی حدود پنج برابر ارزش تولید ناخالص ایران (در سال 1392) یا به زبانی دیگر حدود 16 برابر ارزش بازار بورس تهران است. می‌توان متوجه شد که اگر به هر صورت ایران بیش از این با بازار جهانی در آن مقطع زمانی در ارتباط می‌بود بدون شک این حرکت بهمن‌وار، اقتصاد ایران را بسیار متزلزل می‌کرد.
با نیم‌نگاهی به بحث‌های پیرامون گزارش‌های سیستم بانکی و اعتباری کشور و از سوی دیگر نگرانی‌هایی که از بابت بومی‌سازی نوآوری‌های مالی در بازار سرمایه در جریان است نوبت به این رسیده است که با جدیت بیشتری در خصوص احتمال وقوع این دست از بحران‌ها در فضای اقتصادی کشور به بحث بنشینیم.
بر همین اساس در این پرونده با نگاهی متفاوت و واقع‌بینانه، به بحث و بررسی در مورد حفره‌های سیستم اعتباری کشور و خطراتی که از این بابت بازارهای مالی را تهدید می‌کند، می‌پردازیم.
در بخش دیگر نیز با تجربه‌ای که از بحران مالی آمریکا در نتیجه ورود مدیریت‌نشده نوآوری‌های مالی به دست آمد به بررسی بومی‌سازی و طراحی ابزارهای نوین اسلامی و تاثیر آن بر فاصله گرفتن از بحران‌های مالی خواهیم پرداخت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها