اتفاق تکراری

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد. در ساعات پایانی شب از خیابانی تاریک گذر کنید و در تاریکی و سکوت، ناگهان موتور سیکلتی نزدیک‌تان شود تا از شما نشانی جایی را بپرسد و ترس در دلتان رخنه کند که مبادا، موتورسوار «گرگ در لباس میش» است. شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که در پایان یک روز خسته‌کننده در خیابان، گوشی تلفن همراه به دست گرفته و در حال صحبت کردن باشید که در کسری از ثانیه یک نفر آن را از دست‌تان بقاپد، دوان‌دوان سوار موتوری که همان نزدیکی‌ها منتظر است بشود، خیابان را بر خلاف جهت حرکت ماشین‌ها با دنده پر گاز طی کند و شما تازه از شوک سرقت بیرون آمده و شروع به داد و فریاد کنید. اصلاً شاید بدتر از اینها اتفاق بیفتد که جلوی چشم شما، در یک روز آفتابی و گرم، چهار موتورسوار به یک خودرو سواری حمله کنند و راننده را با تهدید قمه و چاقو و داد و هوار مجبور کنند تا هرچه که دارد بدهد و جان به در ببرد. زورگیری، کیف قاپی، سرقت‌های جزء و ... هر چه که اسمش را بگذاریم، این روزها در تهران، جولان می‌دهد. اما چه اتفاقی افتاده که جرائم این چنینی در پایتخت ایران، همچنان قربانی می‌گیرد؟
عوامل ایجاد‌کننده چنین جرائمی چیست و برای بهبود این روند چه باید کرد؟