شناسه خبر : 20775 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا اقتصاد ایران در سال‌های اخیر وضعیت «ابرتورمی» را تجربه کرده است؟

دوئل بر سر ابرتورم

نرخ تورم در ایران چقدر است؟ این یکی از مهم‌ترین پرسش‌های موجود در فضای اقتصادی ایران است که تاکنون پاسخ واحدی به آن داده نشده است.

نرخ تورم در ایران چقدر است؟ این یکی از مهم‌ترین پرسش‌های موجود در فضای اقتصادی ایران است که تاکنون پاسخ واحدی به آن داده نشده است. از سویی نهادهای رسمی اقتصاد ایران نرخ‌های متفاوتی را برای این شاخص اقتصادی کشور اعلام می‌کنند و از سوی دیگر، بسیاری از شهروندان اعلام می‌کنند که «احساس» آنها از رشد قیمت‌ها با «آمار» رسمی تفاوت دارد. این در حالی است که گزارش‌هایی که از سوی نهادهای ناظر اقتصادی بین‌المللی نیز منتشر می‌شود، بعضاً با گزارش‌های داخلی همسو نیست و معمولاً یا به صورت بدبینانه‌ای نرخی بالاتر از آمار داخلی عنوان می‌شود، یا مشابه آمار جدید بانک جهانی که نرخ تورم 28 درصدی را برای اقتصاد ایران عنوان کرده بود، کمتر از آمار داخلی اعلام می‌شود. هر چند نرخ جدید اعلام‌شده از سوی بانک جهانی برای بازه زمانی سال 2012 بوده و رشد اخیر در نرخ تورم، پس از این سال به وقوع پیوسته است. با این حال حتی در گزارش رسمی بانک جهانی از اوضاع تورم در ایران نیز که بر پایگاه اطلاع‌رسانی این نهاد قرار گرفته، بر ابهامات آمارهای داخلی تاکید شده است. این گزارش می‌گوید: «آمار رسمی تورم در ایران که از سوی نهادهای رسمی این کشور منتشر می‌شود، به طور وسیعی به کم‌نمایی و برآورد کمتر از حد واقعی متهم شده است.» با این حال برخی از کارشناسان با تاکید بر اعتبار آمار داخلی، می‌گویند به دلیل مسائل تکنیکی در محاسبه تورم، لزوماً برداشت از نرخ این شاخص نمی‌تواند با میزان واقعی آن یکسان باشد. به عنوان مثال گفته می‌شود برداشت مردم از رشد قیمت‌ها، میزان رشد «نقطه به نقطه» آن است، حال آنکه نهادهای رسمی در اعلام شاخص، میزان نرخ «میانگین» یا رشد متوسط سالانه را اعلام می‌کنند. علاوه بر این ممکن است مردم تغییرات قیمتی گروه‌های کالایی خاصی مثل خوراکی‌ها و اقلام مصرفی روزانه را به عنوان تورم در نظر داشته باشند، حال آنکه در «فرمول» مورد استفاده برای محاسبه تورم، کالاها و خدمات زیادی وجود دارد و «وزن» اثرگذاری آنان روی مقدار تورم نیز لزوماً با «وزن» اثرگذاری آنان بر ذهنیت افراد یکی نیست. با وجود همه این مسائل، صاحب‌نظران اعتقاد دارند تنها راهکار این ابهام در آمارها، انتشار آمار تفصیلی با ذکر دقیق جزییات و زمان گردآوری داده‌هاست تا جای حرف و حدیثی باقی نماند.

استیو هانکه و اصرار بر ابرتورم
با این حال، پس از کاهش رخ داده در ارزش ریال در سال‌های گذشته که به چند برابر شدن نرخ ارز در بازار آزاد در اقتصاد ایران منجر شد، تعدادی از رسانه‌ها و کارشناسان خارجی از منظر جدیدی به بحث آمار تورم در اقتصاد کشور ورود پیدا کردند و از نرخ‌های تورم بالای صددرصدی و وقوع ابرتورم در اقتصاد ایران سخن گفتند. چهره شاخص این گروه، فردی به نام استیو هانکه، اقتصاددان و استاد دانشگاه جان هاپکینز و محقق موسسه کاتو بوده که به طور جدی چندین مقاله در خصوص ابرتورم در اقتصاد ایران منتشر کرده است. وی از آغاز نوسان‌های ارزی در اقتصاد کشور، مطالبی را با محوریت پیش‌بینی ابرتورم در اقتصاد ایران منتشر کرد و پس از رشد نسبتاً قابل توجه نرخ ارز، با رد آمارهای داخلی در خصوص تورم از نرخ تورم چندصددرصدی و ابرتورم در اقتصاد ایران سخن می‌گفت. شاه‌کلید استدلال این فرد و افراد و موسسات همسو با آنان، استفاده از روشی تحت عنوان تورم با استفاده از قدرت خرید است که در این شیوه، در نبود آمار، نرخ تورم داخلی یک کشور با استفاده از رشد نرخ برابری ارز آن با ارزهای دیگر استفاده می‌شود. به این ترتیب که زمانی که مثلاً معادل ریالی هر دلار دو برابر شود، فرض می‌شود که قیمت کالاها نیز در کشور به همان میزان دو برابر شده و بر این اساس، رشد نرخ ارز با رشد متوسط قیمت‌ها که همان نرخ تورم است، معادل در نظر گرفته می‌شود. البته بر همین مبنای روش، می‌توان نقدهایی را به آن وارد دانست. از جمله اینکه فرض این محاسبه این است که بازارهای یک کشور، به طور کامل در بازارهای جهانی «حل» شده و به همین خاطر، هر تغییری در نرخ ارز، به طور سریع در تغییرات قیمت‌ها خود را نشان خواهد داد. حال آنکه در اقتصادی مثل اقتصاد ایران، پیوستگی بسیار زیادی با بازارهای خارجی وجود ندارد و چسبندگی موجود، مانع از رشد همزمان قیمت کالاهای داخلی با خارجی می‌شود. از سوی دیگر، قیمت برخی از کالاهای «مبادله‌ناپذیر» مثل مسکن یا خدمات نیز در تورم وارد می‌شود و لزومی به هماهنگی تغییرات آنها با تورم نیست. اما یکی از مهم‌ترین نقدهای وارد شده بر این شیوه محاسبه، از سوی «جواد صالحی‌اصفهانی»، اقتصاددان شناخته‌شده ایرانی و استاد دانشگاه‌های آمریکا مطرح شد که پیش‌بینی «وقوع ابرتورم» در این تحلیل‌ها را رد کرد. بعدها با وقوع تحولات بعدی، مشخص شد پیش‌بینی این اقتصاددان نزدیکی بیشتری به واقعیت در مقایسه با کارشناسان نامبرده داشته است.

درآمدهای نفتی مانع ابرتورم
جواد صالحی‌اصفهانی در نقد تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های انجام‌شده در خصوص ابرتورم در اقتصاد کشور، به استثنایی بودن شرایط اقتصادی ایران به دلیل وجود «نفت» و تعمیم‌ناپذیری آن اشاره کرده است. او می‌گوید به دلیل اینکه دولت در ایران منبع اصلی ارزهای نفتی و انحصارگر عرضه ارز است، بسیاری از مکانیسم‌هایی که برای وقوع ابرتورم فعال می‌شود، در این شرایط رخ نمی‌دهد. به عنوان مثال دولت نیازی نمی‌بیند که با چاپ پول‌های بیشتر، ارز بیشتری را از صادرکنندگان خصوصی خریداری کند و بعد، تورم پدید آمده در پی چاپ پول، خود به بالاتر رفتن قیمت ارز و نیاز به چاپ پول بیشتر دامن بزند. چرا که در اقتصاد ایران در واقع خود دولت فروشنده ارز است و همین عامل، تفاوت بزرگ ایران با مواردی از اقتصادهای غیرنفتی است که نوسان‌های ارزی در آنها بعضاً به وقوع ابرتورم منجر شده است. البته صالحی‌اصفهانی برخی از اغراض سیاسی محافظه‌کاران جنگ‌طلب آمریکایی را نیز در این میان بدون تاثیر نمی‌داند و می‌گوید تاکید بر وقوع ابرتورم در اقتصاد ایران، تا حدود زیادی به خاطر فشار بر رئیس‌جمهور آمریکا برای قبول نکردن مذاکره و ادامه مسیر پرتنش پیشین در روابط با ایران بوده است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها