شناسه خبر : 20141 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در پرتو ۲۰ + ۱ درس آموخته‌شده از بازار سرمایه در کمتر از یک سال

چشم‌انداز بازار سرمایه

به‌رغم تمامی فراز و فرودهای تالار شیشه‌ای در قریب به یک سال گذشته، بسیاری از دوراندیشان از نتایج حاصل و تجربیات کسب‌شده در فضای کلان جامعه، بسیار خرسندند هر چند به بار نشستن حاصل این انتظار برخی را موی سپید کرد! اگر فضای عمومی کشور و مقطع حساس کنونی را که در آن تنفس می‌کنیم، چه از بعد بین‌المللی و چه از منظرگاه اقتصاد کلان، به عنوان پس‌زمینه ذهن و بستر قضاوت راجع به بازار سرمایه لحاظ کنیم طعم گس این خشنودی به حلاوت بیشتری متمایل خواهد شد.

index:1|width:45|height:45|align:right بهروز خدارحمی / دبیر کل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران

به‌رغم تمامی فراز و فرودهای تالار شیشه‌ای در قریب به یک سال گذشته، بسیاری از دوراندیشان از نتایج حاصل و تجربیات کسب‌شده در فضای کلان جامعه، بسیار خرسندند هر چند به بار نشستن حاصل این انتظار برخی را موی سپید کرد! اگر فضای عمومی کشور و مقطع حساس کنونی را که در آن تنفس می‌کنیم، چه از بعد بین‌المللی و چه از منظرگاه اقتصاد کلان، به عنوان پس‌زمینه ذهن و بستر قضاوت راجع به بازار سرمایه لحاظ کنیم طعم گس این خشنودی به حلاوت بیشتری متمایل خواهد شد. آنچه در ادامه می‌آید شریک شدن ذره‌ذره این شیرینی با شما مخاطبان و خوانندگان در جست‌وجوی حقایق شیرین است.

- طی یک سال گذشته بیش از پیش با مفهوم تلاطم و آرامش از انواع مختلف در بازار سرمایه کشور آشنا شدیم، تلاطمی که هم در بالا رفتن، به‌رغم بازدهی‌های خوب حاصله، نفس‌گیر بود و هم در سکونش؛ همچون نفسی که بالا نیامدنش حیات را می‌ستاند، نشاط را از بازار سرمایه می‌ربود. آموختیم که سرعت تغییرات غیرمنتظره در هر دو جهت مخرب کلیت بازار است.

- برای سالیان دراز تصمیم‌هایمان بیش از آنکه بر محور تحلیل و کنکاش محتوایی باشد مبتنی بر خبر بود و چه بسیار خبرهای عمدتاً خوشایندی که در کمال شگفتی طی یک سال گذشته اثری بر بازار نگذاشت! به بیان مالی شگفتی عایدی جدیدی در بازار یافت شد که بسیار دلپذیر می‌نماید و آن چیزی نیست جز واکسینه شدن بازار نسبت به اخبار بدون پشتوانه و حرکت به سمت حاکمیت تحلیل. امید که دوز مصرفی این واکسن کفایت اثرگذاری ماندگار را هم بکند.

- چه لذت‌ها که از همراهی با موج بالارونده قیمت‌ها در بازار، برای‌مان یک‌شبه و چندشبه دود شد و تنها سردرد آن باقی ماند! آموختیم که عایدی فعالیت در بازار سرمایه دو بعد بازدهی و نوسان بازدهی (همان ریسک) است و وزن هر یک را تیپ شخصیتی ما تعیین می‌کند. تا قبل از یک سال گذشته طالبان آرامش به سمت بازار پول گسیل می‌شدند اما طی این مدت حتی حرفه‌ای‌های ما هم لذت آرامش بدون مسکن و مخدر را هم تجربه کردند.

- گاهی لذت آرامش با تلاطم در خانواده همسایه سلب می‌شود، گاهی نمی‌توان بی‌تفاوت بود نسبت به آنچه در مجاورت می‌گذرد و گاهی تردید می‌کنی که نکند مسیر را به اشتباه می‌روم و با آرامش تنها از آن موج‌های اغواکننده عقب می‌افتم. طی یک سال گذشته اما آرامش را در سطح خانواده پدری یا همان جد اعلایمان، اقتصاد در سطح کشور، تجربه کردیم و دیگر از چشم و هم‌چشمی بین ارکان مختلف اقتصادی کمتر آسیب دیدیم و هر یک به راه خود رفتیم و در اعتلای آن کوشیدیم. هر چند رخوت و رکود حاکم بر کسب‌وکار آزارمان داد و گاهی حس خواب رفتگان را داشتیم، امید داریم که این کرختی هم به مدد اکسیری واقع‌بینانه و نه انرژی‌زاهای شیمیایی به تحرک و چابکی اقتصاد منتهی شود.

- داستان پدر و فرزندان و پند ارزشمند شکستن ترکه‌های انفرادی چوب و در کنار همدیگر را بارها شنیده‌ایم اما طی یک سال گذشته با لمس شرایط خاص اقتصادی به ضرورتش هم پی بردیم. نمی‌گویم همه ارکان اقتصادی کشور دست در دست همدیگر به‌صورت یک کل واحد در راستایی متحد رهسپار شده‌ایم ولی به نظر می‌رسد حداقل کمتر با ضربات بر مچ پاهای همراهمان، طی طریق را بر او مشکل کرده‌ایم یا بهتر بگویم لااقل عزم خود را جزم کرده‌اند تا اعضای خانواده را با هم آشتی بدهند. نیل به این مهم اثر بسزایی بر بازار سرمایه هم خواهد داشت.

- مدت‌ها رنج می‌کشیدم که ‌ای‌کاش عموم جامعه به جای قصد حمله به بورس برای خریدن آن، عزم و قصدی جدی برای خریدن سهام و سایر اوراق بهادار قابل معامله در بورس اتخاذ می‌کردند. طی یک سال گذشته نه در سطح عموم جامعه که حداقل در سطح دولتمردان و تصمیم‌سازان اقتصادی و غیراقتصادی دولت این آگاهی ارزشمند و درخور تحسین اتفاق افتاد. هر چند معتقدم این سطح از اطلاعات به مثابه دروس پیش‌نیاز آشنایی با محیط بازار سرمایه است و همچنان تا رسیدن به اجتهاد علمی این بزرگواران راه درازی در پیش داریم ولی خرسندیم از اینکه دیگر کمتر مورد هجمه غیرمنصفانه و ناآگاهانه کسانی که از آنها انتظار نداشتیم، قرار بگیریم.

- بهار علمی دیگری را با طعم بازار سرمایه در بهارستان شاهد بوده‌ایم، اینکه تا یک سال پیش آشنایان با بازار سرمایه، به عدد انگشتان یک دست هم نمی‌رسید و امروز حتی نمایندگانی از کمیسیون‌های نامرتبط با اقتصاد هم دغدغه صحبت و اعلام موضع نسبت به بازار سرمایه و سرمایه‌گذاران حقیقی و غیرحقیقی دارند. این برای فعالان بازار فرصت غنیمتی است چرا که به یقین آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در این بازار می‌گذرد همراهی آگاهانه‌تر مجلس‌نشینان را به همراه خواهد داشت.

- و اما در داخل خانواده نیز اختلاف‌ سلیقه‌ها را کنار گذاشته‌ایم و ارکان مختلف بازار طی یک سال گذشته به این جمع‌بندی رسیده‌اند که برای توسعه بازار به طور قطع یک دست صدا ندارد به ویژه که هر رکن به لحاظ ساختاری با بخش متفاوتی از صنایع بالادستی و پایین‌دستی و قانونگذار و تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر تعامل نزدیک‌تری دارد فلذا به جهت هم‌افزایی بیشتر لازم است صداها را هم یکی کنیم و همچون یک ارکستر هر کسی نوایی متناسب با آرمان تعریف‌شده برای کل بازار سرمایه داشته باشد.

- تجربه تشکیل نهاد ناظر به جهت نو بودن در کشور و هم به لحاظ ساختار متفاوت اقتصادی طی چندساله ابتدای حیات خود، با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو بوده است. از یک طرف نهاد ناظر همواره در شائبه و مظان حمایت از اندیشه‌هایی چون تمرکززدایی به جای تمرکزگرایی به جای تمرکززدایی مداخله‌جویی به جای صدرنشینی، محدودیت‌گماری به جای روان‌سازی و ده‌ها نقد علمی و حرفه‌ای بوده است و از سویی نهاد ناظر هم در بستر ملاحظات پیش‌گفته همواره نگران فقدان کارایی بازار بوده و برای خود نقشی درگیرانه‌تر به جهت حمایت از بازار قائل بوده است. هر چند ده‌ها و بلکه صدها جلسه و نشست و کارگروه ارزشمند در بحث پیرامون این موضوعات برگزار شده و به‌رغم نزدیک شدن اندیشه‌ها به یکدیگر، همچنان هم نیاز به تعاملات فکری در این زمینه است، یکی از ارزشمندترین حاصل‌های ماندگار روند مذکور تا این لحظه، نیل به این باور توسط نهاد ناظر است که بازار تا بدان حد توسعه‌یافته و به بلوغ و پختگی رسیده است و از سویی دیگر گستره فعالیت‌های بازار سرمایه آنچنان توسعه‌یافته و فربه شده است که چاره‌ای جز برون‌سپاری برای نهاد ناظر باقی نمی‌گذارد. پرواضح است که حاصل و نتیجه این برون‌سپاری‌ها به ارکان غیرناظر به یقین تعیین‌کننده سرعت این حرکت میمون خواهد بود.

- از جمله آلامی که بازار سرمایه را رنج می‌داد میزان‌الحراره‌ای بود که قرار بود تنها شاخصی بر شرایط حاکم بر جسم و روح بازار باشد ولی شوربختانه خود تبدیل به یک ضایعه جدی در روان بازار شده بود. وابستگی و دلبستگی بیمارگونه به رصد کردن این ابزار از کوک خارج شده، خود نگرانی دیگری شده بود در این بازار نوپا. خوشبختانه تجربه دست و پنجه نرم کردن با مصائب سخت یک سال گذشته دو نتیجه درخور تحسین برای بازار سرمایه در پی داشت: اول اینکه طنازی سایر شاخص‌ها و ابزارهای تحلیل در بازار به تعمیر و تغییر فکر در این وابستگی و عشق بی‌حاصل منجر شد (هر چند همچنان رعشه‌های دلبستگی باقی است) و ثانیاً عزم همگان را در کوک کردن دوباره این بازارسنج یا دماسنج جزم کرده است.
برای سالیان دراز یک بدعت غریب در بازار سرمایه ما، خودمقصر‌بینی بود. هر زمان و به هر دلیلی کسالتی بر چهره بازار و گاهی آن میزان‌الحراره ناکارآمد عارض می‌شد خواه پیام درست دریافت می‌شد یا اشتباه به عوض تشخیص نوع کسالت و مراجعه به اطبای اقتصادی و دریافت نسخه‌ای به عنوان راهکاری جهت از بین بردن ریشه‌های آن کسالت و جلوگیری از تکرار دوباره آن، همه و همه در ساحت حقوقی و حقیقی، کمپوت در دست، تنها راه مواجهه با مشکل را حمایت کوتاه‌مدت از بازار می‌یافتیم. نیک‌بختانه طی ماه‌های گذشته و آرام‌آرام این رویکرد کمپوت‌درمانی کوتاه‌مدت هم جای خود را به ساختاردرمانی آن هم از نوع بلندمدتش داد.

- چه تحلیل‌های بسیاری که به برآورد متغیرهایی در بلندمدت نیاز داشتیم ولی جایگزین کردن آنها با اعداد برایمان سخت می‌نمود و در انتها با چشمانی نگران و دستانی لرزان آن را با عددی جایگزین می‌کردیم که از درصد تحقق، ثبات یا تغییرش بی‌اطلاع بودیم. آری بازار سرمایه ما هم مشابه با اقتصاد کشور دچار کوتاه‌مدت‌گرایی شده بود و از فکر به بلندمدت هم واهمه داشت. حرکت خوش‌آتیه به سمت نگارش طرح جامع صنایع در بازه‌های زمانی پنج و 10‌ساله و گره زدن آنها به احکام و اسناد بالادستی کشور همچون سند چشم‌انداز و برنامه‌های توسعه تنها راه مبارزه با این فوبیا بود که در آغاز راه است و نتایج اثرگذاری بر پیش‌بینی‌های ماندگار و باثبات در بازار سرمایه خواهد داشت.

- پس از جذب حظ وافر حاصل از آشتی نهادها و ارکان مختلف داخل کشور و نیز به جهت فراهم شدن بسترهای ارزشمند در سطح کلان، بازار سرمایه هم که برای عمق و گستره‌یابی بیشتر، چاره‌ای جز عبور از مرزهای کشور ندارد به این دریچه هم نگاهی ویژه انداخته است و هم در راستای واردات چرخ‌هایی که تاکنون از نو می‌ساختیم و هم در گام بعدی تعامل با دوچرخه‌سواران بازار سرمایه در آن‌سوی مرزها، گام‌های ارزشمندی را ترسیم و چشم‌انداز دل‌فریبی را پیش روی دارد.

- شنیده‌ایم که حرکت از رود به دریاچه از و دریاچه به دریا و سپس اقیانوس آداب خاصی را طلب می‌کند، تغییر دمای رود و اقیانوس گاهی حیات نقش‌آفرینان هر یک را با مخاطره جدی همراه می‌کند. بازار سرمایه ما هم به مثابه همان رود برای وصل شدن به پهنه‌های گسترده‌تر نیاز به مدیریت دوره گذار دارد، بازار برتر و سایر تدابیر اندیشیده‌شده با همین نگرش به عنوان قرنطینه‌ای برای آمادگی حرکت به سوی اقیانوس‌ها طراحی شده است با این امید که از واهمه موج‌های بزرگ‌تر در آینده قالب تهی نکنیم.

- بازارهای سرمایه به عنوان محیط‌های سرمایه‌گذاری دانش‌محور و پیچیده همواره با این چالش مواجه بوده‌اند که صرف مشارکت‌کنندگان بیشتر از لحاظ کمی و بدون لحاظ کیفیت آگاهی و خبرگی آنان، در بلندمدت لزوماً به فرجام نیکویی نمی‌انجامد فلذا ضرورت فرهنگ‌سازی گسترده‌تر در تمامی سطوح و از کلیه کانال‌های امکان‌پذیر ضرورتش را بیش از پیش نمایان کرده است. تجربه حرکت‌های کاتوره‌ای به‌ویژه در یک سال گذشته بر این چالش‌ها، ضرورت اقدام عاجل ولی پایدار در ارتقای فرهنگ بازار سرمایه در سطح جامعه را عریان‌تر از قبل فریاد می‌زند.

- به موازات کارایی و پویایی بیشتر بازار سرمایه تخصیص مجدد وظایف تامین مالی در سطح کلان اقتصاد حائز اهمیت است. ما در بازار سرمایه بستر شفاف و روان فراهم می‌کنیم و پرواضح است که به موازات این شایستگی لازم است سهم بیشتری از مسوولیت واگذار شود. آنچه طی یکی دو دهه گذشته رخ می‌نمود غفلت از این مهم بود که به نظر می‌رسد بیشترین میزان توجه را در دولت جدید به خود جلب کرده است و می‌تواند سررشته یک سلسله تصمیمات ارزشمند برای توسعه پایدار اقتصاد و سربلندی کشور قلمداد شود. از سوی دیگر تجربه هر چند کوتاه و کمتر از یک سال گذشته تعامل دولتمردان با بازار، پیامد دیگری هم برای آنان به همراه داشت و آن هم آشنایی تصمیم‌سازان با روحیه عملگرا بودن فعالان بازار سرمایه است. بدین منظور که فعالان بازار سرمایه در بلندمدت کمتر به شعارهای نهادهای مختلف وزن قابل توجهی می‌دهند و بیشتر منتظر گام‌های اجرایی و برنامه‌های کاری در راستای توسعه بازار سرمایه هستند.

- از جمله دستاوردهای دولتمردان در یک سال گذشته حساسیت حرفه‌ای بازار به تحلیل مدیران ارشد و ضرورت آشنایی کامل مسوولان به نتیجه و اثر نوشته‌ها و گفته‌هایشان در روند حرکت و مشارکت در بازار سرمایه است. اینکه تشویق مردم به روی آوردن به سمت بازار سرمایه، نهیب زدن مردم در تصمیم بی‌محابا در ورود به بازار سرمایه و این دست تجربیات این دستاورد خجسته را برای دولتمردان داشت که بازار سرمایه بیش و پیش از همه به فراهم شدن بستر کسب‌وکار شفاف از نوع کمیاب آن در کشور نیازمند است.

- فضای کسب‌وکار کشور ما به جهت فراهم نبودن زیرساخت مورد نیاز، همواره این تهدید و تحدید را برای صنایع فعال بازار سرمایه به همراه داشته است که شفافیت به عنوان یکی از اسباب و الزامات فعالیت در تالار شیشه‌ای بیش از آنکه مشوق به همراه داشته باشد عقوبت و جریمه به همراه داشته است. خوشبختانه تعاملات جدی با مدیران و معاونان و روسای سازمان امور مالیاتی در این بعد هم نتایج درخور تحسینی را برای بازار سرمایه به ارمغان آورده است هر چند وزن هم‌فکری و هم‌رای شدن بسیار بیشتر از تصمیمات اجرایی در عمل بوده است ولی همین سنت‌شکنی سازمان مالیاتی در تبعیض آگاهانه با توجه به شناخت حاصل و یاری دولت در نیل به اهداف سزاوار تحسین است.

- از جمله درس‌های آموزنده بازار طی یک سال گذشته و به‌ویژه در راستای ارتقای فرهنگ عمومی سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه به ارمغان آوردن این نتیجه بود که انتخاب تک سهم به‌ویژه برای تازه‌واردان و غیرحرفه‌ای‌های بازار اشتباهی نابخشودنی است. انتخاب ابزار متناسب با توجه به ریسک‌پذیری، افق زمانی و نقدشوندگی با مشورت خبرگان و مشاوران مشرف به بازار سرمایه درسی بود برای غیرحرفه‌ای‌های علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه.

- عبرت دیگری که بازار به عموم جامعه و به‌ویژه غیرحرفه‌ای‌ها داد تغییر افق زمانی سرمایه‌گذاری بود. عموماً و در اغلب بازارهای سرمایه کارا، روز‌معامله‌گران، تنها حرفه‌ای‌ترین فعالان بازار هستند و نه آماتورها. افق زمانی سایرین بسیار بلندتر از حرفه‌ای‌هاست.

- و در نهایت تجربه تلاش‌های مختلف عمدتاً غیرموثر برای خروج از رکود حاکم بر بازار سرمایه، درس بسیار ارزشمندی را به همراه داشت و آن هم این بود که معرفی ابزارهای جدید تنها در شرایط رونق بازار سرمایه امکان‌پذیر است. در دوره رونق است که مجال تجربه ابزار جدید وجود دارد و مزایا و محدودیت‌ها و به تعبیری کاربرد مشخص هر یک تعیین می‌شود و آنگاه در شرایط بحران یا در دوران رکود متناسب با کاستی موجود در سطح بازار می‌توان استفاده از یکی از ابزارهای تجربه‌شده قبلی را توصیه کرد.

آنچه به عنوان نتیجه مطالب فوق و عصاره درس‌های پیش‌گفته لازم به اشاره است بیش و پیش از همه مسوولیت‌هایی است که بر عهده دولت روحانی و به‌صورت خاص وزارت اقتصاد است. آموزه‌های عنوان‌شده به‌ویژه مطالب مرتبط با شیوه تعامل دولت و بازار سرمایه در هر دو بازار گاوی (پررونق) و خرسی (رکودی) برای تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه تجربه ذی‌قیمتی شدند و معانی ماندگاری پیدا کردند، امیدواریم برای دولتمردان نیز عبرتی ارزشمند شده باشد. دیگر اینکه برهه‌ای که در آن قرار داریم فصل نگارش پیش‌نویسی است که هم می‌تواند نقطه عطفی برای بازار سرمایه باشد و هم شاهدی بر عملی ساختن شعارها و برنامه‌های دولت در حوزه وزارت اقتصاد!
با نزدیک شدن به پایان برنامه پنجم توسعه و تجربه ذی‌قیمت قریب به بیست و اندی سال از برنامه‌های پنج‌ساله، همه شرایط برای تدوین برنامه‌ای پویا با تاکید بر ابعاد اقتصادی، به دلیل شرایط و نیازهای خاص کشور مهیاست و در ادامه تجربیات موفق دولت در حوزه اقتصاد کلان، همچون مهار تورم لجام‌گسیخته و ارائه بسته ارزشمند خروج از رکود (البته در سطح نگارش که امیدواریم در عمل هم امکان اجرا داشته باشد)، یکی از اصلی‌ترین گام‌ها و برنامه‌ها که می‌تواند نقشه مسیر حرکت کشور را در پنج سال آتی مشخص کند، برنامه پنج‌ساله ششم توسعه خواهد بود. به‌رغم اینکه فرصت مذکور بیش از هر تشبیهی با توجه به عزم جدی دولت، به یک مجال بی‌نظیر برای هدایت آرمان‌های اقتصادی دولت شبیه است و به‌زعم تلاش‌های انجام‌شده در این زمینه به خصوص در سطح وزارت اقتصاد، به نظر می‌رسد نگرانی‌های جدی در نیل به یک پیامد ایده‌آل از این حرکت جدی است که اشاره‌ای مختصر به برخی از این نگرانی‌ها خالی از لطف نخواهد بود. نگارش برنامه‌های بلندمدت این‌چنینی یا با رویکرد کلان‌نگر (Top down) و یا با نگاه زیرساخت‌نگر (Bottom up) امکان‌پذیر است. در روش اول با توسل به اسناد بالادستی و در راستای سیاست‌های کلان ترسیم‌شده برای کل کشور، تحت عنوان سند چشم‌انداز، سیاست‌های کلی و این دست اسناد کلان، تدوین برنامه پنج‌ساله بیشتر شبیه ترجمه آن دسته از اسناد بالادستی به برنامه کلان بخش‌ها و نهادها و نهایتاً رسالت صنایع مختلف در محقق کردن آن چشم‌اندازها خواهد بود، پرواضح است که در تدوین برنامه‌های پنج‌ساله با چنین رویکردی طبیعتاً ارزیابی عملکرد برنامه پس از اجرا هم به میزان رسیدن به چشم‌اندازهای تصویر‌شده وابسته خواهد بود. اما مطابق با رویکرد دوم، فرآیند برنامه‌ریزی از صنایع شروع می‌شود و با عنایت به پتانسیل‌ها، مزیت‌های نسبی رقابتی در منطقه، جایگاه تک‌تک صنایع از بعد میزان آماده بودن، ارزبری و پتانسیل صادرات و ده‌ها متغیر دیگر ابتدا برنامه جامع صنعت و طرح‌های پنج‌ساله و 10ساله صنایع تدوین شده و از تجمیع و تلفیق این دست برنامه‌های جامع در صنایع مختلف به برنامه کلان پنج‌ساله در سطح کشور خواهیم رسید. پرواضح است که یکی از نقاط قوت رویکرد اول همگرایی بیشتر بین بخش‌های مختلف و مهم‌ترین نقطه رویکرد دوم توجه به پتانسیل‌های صنایع و نگارش برنامه‌های عملی‌تر خواهد بود. ولی آنچه تا به امروز در رویکرد دولت یازدهم دیده شده متاسفانه هیچ یک از دو نگاه مذکور نیست، از یک طرف اسناد بالادستی مورد نیاز همچون سیاست‌های کلی برنامه ششم تدوین نشده است و لذا امکان اتخاذ رویکرد کلان به خرد وجود ندارد و از سویی فرصت و مجال و تجربه‌ای از طرح‌های جامع صنایع در دست نیست و تهیه آن هم در دستور کار برنامه‌ریزان دولت نیست و لذا اتخاذ رویکرد خرد به کلان نیز مهیا نیست!
علاوه بر فقدان روش‌شناسی مطلوب در نگارش پیش‌نویس، مشکلات دیگری هم به بر این نگرانی دامن زده است. تشکیل کارگروه‌هایی موازی و بدون ارتباط ساختاری از این دست است. کارگروه‌های تشکیل‌شده با محوریت معاون محترم رئیس‌جمهور به موازات کارگروه‌های تشکیل‌شده زیرمجموعه وزارت اقتصاد، بدون هیچ‌گونه ارتباط ساختاری و سازمانی، به احتمال زیاد پیامدهای خوشایندی را برای اقتصاد کلان جامعه رقم نخواهد زد. از طرفی اقدام به تشکیل این کارگروه‌ها تنها در سطح وزارت اقتصاد و عدم اهتمام جدی سایر وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولت در مشارکت فعال جهت نگارش این متن خود گواه دیگری است که در صورت عدم توجه جدی اجرای برنامه پنج‌ساله را در آینده با چالش جدی ذی‌نفعان بدون مشارکت در تهیه برنامه، مواجه خواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید