شناسه خبر : 20048 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عضو هیات‌رئیسه اتاق بازرگانی تهران از محرک‌های گسترش بازار برندهای تقلبی می‌گوید

خودمان واردکننده را به سمت بازار سیاه سوق می‌دهیم

دولت وقتی نتواند حق و حقوق خود را از مصرف‌کننده بگیرد از طریق گمرک یا اتاق بازرگانی کشور گردنه‌ای ایجاد می‌کند تا بتواند مالیات بیشتری دریافت کند در صورتی که می‌تواند با یک برنامه نرم‌افزاری ساده این مشکل را حل کرد

سعید ابراهیمی
اگر آبی از نامش گرم شود از خودش چیزی گرم نخواهد شد؛ بازار لوازم خانگی که چندی است در جولان بنجل‌های چینی است پر شده از لوازم خانگی که حالا معلوم نیست باید کالاهایش را با چه نام و نشانی صدا کرد. نام و نشانی که با آن متولد شده‌اند یا نامی که به سفارش واردکنندگان روی کالا حک می‌شود. در این بین برخی فروشندگان تلافی افزایش نرخ ارز، مالیات، تورم و اجاره‌بها را بر سر کیفیت درمی‌آورند. جنس درجه چندم لوازم خانگی چینی را با برندهای معتبر اروپایی وارد بازار می‌کنند و با کمی بزک با برچسب معتبر به فروش می‌رسانند. به این بهانه با محمد‌حسین برخوردار منشی و عضو هیات‌رئیسه اتاق بازرگانی تهران به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم تا به بررسی عواملی بپردازیم که می‌تواند بازار لوازم خانگی را به بازار سیاه تبدیل کند. بازاری که باید در آن مهندس مکانیک یا استاد زبان انگلیسی باشی تا شاید بتوانی جنس اصل را از تقلبی تشخیص دهی چرا که این اجناس تنها با 10 دلار از یک جنس چینی به اروپایی تبدیل شده‌اند و تشخیص آن مهارت اهل فن را طلب می‌کند.

گزارش‌های میدانی متعددی نشان می‌دهد بازار لوازم خانگی کشور مملو از اجناس تقلبی و بی‌کیفیت است. این بازار از چه زمانی و چگونه شکل گرفت؟
از زمانی که تحریم‌های ناصواب بر کشور ما مستولی شد و همزمان سطح درآمد مردم هم در سال‌های 91 و 92 هر سال 10 درصد کاهش پیدا کرد، ضمن اینکه ناگزیر شدیم با برخی کشورهای اروپایی قطع رابطه کنیم، برای تجارت به سمت کشورهایی همانند چین و هندوستان رفتیم. قطعاً برندهایی که در این کشورها تولید می‌شوند با برندهای کشورهای صنعتی که قدمت بیشتری دارند تفاوت زیادی دارد. اما در حال حاضر ما با سه مشکل جدی روبه‌رو هستیم؛ یکی موضوع برندهای اصلی است، دوم برندهای تقلبی و سوم کالای قاچاق که در این میان قطعاً موضوع برندهای تقلبی می‌تواند تولید‌کنندگان اصلی را مورد آزار قرار دهد. زمانی که نرخ دلار ارزان بود تولید‌کنندگانی داشتیم که به دنبال تولید جنس ایرانی بودند و تولیدات شان را به چین می‌فرستادند و با برند ایرانی وارد ایران می‌کردند، اما بسیاری از ناکامی‌ها در تولید دقیقاً از زمانی آغاز شد که با افزایش نرخ دلار روبه‌رو شدیم که صدمات قابل توجهی به بخش تولید در کشور وارد کرد و یکباره سبب تضعیف این بخش شد. همین خلأ باعث شد تا قاچاقچیان کالا وارد میدان شوند. در همین برهه هم به دلیل نبود قوانین الکترونیکی و ضعف دولت الکترونیک نتوانستیم نظارت و پیگیری جامع و دقیقی روی واردات لوازم خانگی داشته باشیم و فعالیت دولت تنها به قوانین مربوط به ارزش افزوده در گمرک ختم شد.
به عنوان مثال در حوزه تکنولوژی اطلاعات، واردکننده سخت‌افزار وقتی با افزایش ارزش افزوده در گمرک مواجه می‌شود هر جور و به هر نحوی محاسبه می‌کند می‌بیند که اگر کالای خود را از طریق قاچاق وارد کشور کند به سودش خواهد بود. اینجاست که برندهای اصلی تبدیل می‌شوند به برندهای غیر‌کیفی یا قاچاق و تقلبی. مطمئناً این روند مطلوبی نیست که ما با دست خود وارد‌کننده شناسنامه‌دارمان را به سمت بازار سیاه سوق دهیم چرا که دولت وقتی نتواند حق و حقوق خود را از مصرف‌کننده بگیرد از طریق گمرک یا اتاق بازرگانی کشور گردنه‌ای ایجاد می‌کند تا بتواند مالیات بیشتری دریافت کند در صورتی که می‌تواند با یک برنامه نرم‌افزاری ساده این مشکل را حل کرد. بر فرض اگر ارزش افزوده جنسی کمتر محاسبه شده می‌توان این کالا را رد‌یابی کرد و مالیات فروش را بر آن اعمال کرد. یا وقتی وارد‌کننده در جایی دیگر مواد اولیه و جنس ارزان‌تر را عرضه می‌کند و سود بیشتری می‌برد آنجاست که این سیستم نرم‌افزاری پی به این مساله خواهد برد. وقتی چنین سیستمی برای نظارت و کنترل وجود ندارد بسیاری از برندهای کیفی به برندهای غیر‌کیفی یا قاچاق یا تقلبی تبدیل می‌شوند. کالاهای قاچاق و تقلبی بیشتر در بین کالاهای بهداشتی آرایشی و کالاهای خانگی نمود پیدا می‌کند. نقص قوانین در زمینه قاچاق کالا هم به این پدیده دامن زده است. این مساله دیگر به حوزه قانونگذاری و قانونگذاران بر‌می‌گردد و حرف در مورد آن بسیار است.

بسیاری از واردکنندگان و توزیع‌کنندگان لوازم خانگی عواملی از جمله سرکوب قیمت‌ها، افزایش مالیات، افزایش تعرفه‌های گمرکی لوازم خانگی و هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل را مسبب اصلی حضور اجناس تقلبی در بازار می‌دانند، به نظر شما کدام یک از این عوامل محرک حضور اجناس تقلبی در بازار لوازم خانگی می‌شود؟
همه این موارد؛ چون سرکوب قیمت‌ها، افزایش مالیات‌ها، افزایش تعرفه‌های کالاهای لوازم خانگی، هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل و حتی اجاره‌بهای سنگین می‌تواند به نوعی در حضور اجناس تقلبی در بازار دخیل باشد. اما من می‌خواهم در اینجا به نکته‌ای اشاره کنم. زمانی که قرار بود فاز اول هدفمندی یارانه‌ها عملیاتی شود اعضای مجمع وارد‌کنندگان که بالغ بر 250 نفر بودند گفتند ما نمی‌گذاریم به مردم اجحافی شود و در زمانی که مردم نگرانی‌های زیادی داشتند آمدند و همراه کالاهای خود کالاهای تشویقی گذاشتند. در این بین برخی حتی به دادن اتومبیل و سکه به عنوان کالای تشویقی روی آوردند که در نهایت این امر باعث شد تا بخش ضعیف جامعه با مشکلات کمتری مواجه شوند و این حرکت به نوعی تاثیرگذار بود. حتی در بسیاری از موارد ما وقتی با شایعه‌هایی مبنی بر کمبود یا نبود کالا در بازار روبه‌رو می‌شدیم سریع اقدام به حل این مشکل می‌کردیم تا مردم نگرانی مبنی بر نبود جنس در بازار نداشته باشند. تمام این موارد را ذکر کردم تا بگویم ما باید به سمت اقتصاد آزاد حرکت کنیم و تا زمانی که آزادسازی در اقتصاد صورت نگیرد مسائلی چون افزایش قیمت‌ها، سرکوب قیمت‌ها، وجود کالاهای تقلبی همه و همه وجود خواهد داشت. تا زمانی که نتوانیم یک بازار رقابتی ایجاد کنیم موفق عمل نکرده‌ایم. در حال حاضر ما در اقتصادهای پیشرفته دنیا به خوبی می‌بینیم که دولت‌ها از طریق نرم‌افزارهای الکترونیکی به حساب‌های تجار سرک می‌کشند و متوجه سود و درآمد آنان می‌شوند و سودهای غیرواقعی را با جریمه‌های بسیار سنگین مواجه می‌کنند که این امر خود می‌تواند منجر به تبعیت از قانون شود. بنابراین حرکت به سمت اقتصاد آزاد می‌تواند منجر به بالا رفتن کیفیت، ایجاد رقابت و کاهش قیمت‌ها شود. بنده در حال حاضر می‌دانم که در بین برخی از برندهای لوازم خانگی برندهایی وجود دارد که بدون کیفیت بوده و به کشور مبدأ بازگردانده می‌شود و آن کشور همان جنس را به کشور چین می‌برد و آن جنس در کشور چین هم تولید می‌شود و در نهایت دوباره به کشور ما بازگشته و در مرز بانه فروخته می‌شود. در این مرحله است که سوالاتی برای مصرف‌کنندگان پیش می‌آید. مثلاً اینکه چرا قیمت اجناس بانه با تولیدات داخل متفاوت است؟ پاسخ این سوال تنها عدم کیفیت اجناس مذکور خواهد بود. اما در این بین برخی هم هستند که شانس می‌آورند و می‌گویند کالایی که از بازارچه‌های مرزی تهیه کرده‌اند چند سال هم کار کرده و کیفیت مناسبی داشته است. ولی اگر فرض کنیم همین کالا موتورش خراب شود یا ایراد دیگری پیدا کند چه کسی و چه مجموعه‌ای قرار است پاسخگو باشد؟ آن وقت است که به ضرورت مقابله با این پدیده پی می‌بریم.

گسترش بازار کالاهای تقلبی یک پدیده جهانی است و حتی خود اروپا هم که مرکز تولید برندهای مشهور به شمار می‌رود در سال‌های اخیر با آن دست و پنجه نرم می‌کند. به نظر شما در بین عواملی که سبب شده‌اند بازار برندهای فیک در کشور ما رونق پیدا کند، چه عاملی برجسته‌تر از دیگر عوامل است؟
قطعاً بزرگ شدن دولت می‌تواند اهمیت زیادی داشته باشد چرا که وقتی دولت بزرگ می‌شود نظارت خود را تبدیل می‌کند به اقدامات اجرایی و به‌جای اینکه نظارت کند اجرای امور را در دست می‌گیرد. در این حالت دیگر هر مسوولی در دولت می‌تواند به نوعی نقش ترمزگیرنده داشته باشد، نه شتاب‌دهنده و این امر درنهایت اختلال‌برانگیز است. ولی اگر دولت کوچک شود که منظور بنده از کوچک شدن دولت تعدیل نیرو نیست، می‌تواند در این مسیر به درستی همراه با دولت الکترونیک گام بردارد و با سپردن امور به بخش خصوصی در سرعت بخشیدن به فعالیت‌های خود ادامه مسیر دهد. در این مسیر قطعاً استفاده از سیستم‌های جدید نرم‌افزاری کارایی بیشتری برای دولت رقم خواهد زد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که تنها قوانین دست و پاگیر می‌تواند تجارت در کشور را تبدیل به یک تجارت زیرزمینی کند. از جمله این قوانین دست و پاگیر می‌توان به طولانی شدن مسیر ثبت سفارش، گرفتن استاندارد و گرفتن عوارض‌های مختلف اشاره کرد که تمام این موارد می‌تواند مسبب این شود که ما تجارت زیرزمینی داشته باشیم. ضروری است در این مسیر از پیچیدگی‌ها و سختگیری‌ها و مسائلی که می‌تواند اقتصاد را به خطر بیندازد و تجارت را زیرزمینی کند پرهیز کنیم تا شاهد روند صحیح و بدون پیچیدگی واردات در کشور باشیم. اما قطعاً این نکته هم حائز اهمیت است که واردکنندگان باید خود را ملزم به پرداخت مالیات بدانند چرا که نباید فراموش کنند که با پرداخت مالیات است که بودجه امور مربوط به فرهنگ، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش این کشور تامین می‌شود. تردیدی نیست مملکتی که قرار است اقدام به سازندگی کند باید در حل مشکلات زیربنایی خود پیشگام باشد و مشکلات زیر‌بنایی هم قابل حل نیست مگر با تامین بودجه عمرانی کشور، که بخش عمده‌ای از آن، از همین درآمدهای مالیاتی تامین می‌شود.

پس تقصیر اصلی متوجه واردکنندگان نیست؟
من به عنوان رئیس مجمع عالی واردکنندگان می‌توانم این نکته را متذکر شوم که همواره در اساسنامه‌ها و شیوه‌نامه‌های ما این نکته وجود دارد که در چرخه واردات کالا به کشور می‌بایست افراد متخصص حضور داشته باشند. به عنوان مثال کسی که فولاد وارد می‌کند باید بداند که کربن فولاد چقدر است تا با زلزله چند ریشتری نشکند؟ یا کسی که مواد خوراکی مانند کنجاله وارد می‌کند باید بداند که ارزش غذایی کنجاله به چه میزان است و کسی که لوازم خانگی وارد می‌کند بداند که مثلاً موتور کالایی که وارد می‌کند از نظر مصرف انرژی در شاخص A قرار دارد یا در شاخص B. قطعاً این مساله مربوط می‌شود به واردکنندگانی که در مورد کالای وارداتی خود تخصصی ندارند. به نظر من تنها کسانی که در این زمینه تخصص دارند می‌توانند کیفیت را در برنامه تجارت خود لحاظ کنند.

به نظر شما عرضه کالای تقلبی لوازم خانگی در بازار چه تاثیری بر ارزش برندهای مطرح خواهد گذاشت؟
برندهای مطرح جایگاه و شخصیت حقوقی ویژه‌ای دارند و دارای دفاتر و نمایندگی‌های متعددی هستند. ضمن آنکه باید حقوق و مزایای پرسنل، تبلیغات کالا، مالیات و ارزش افزوده خود را خود بپردازند. قطعاً شرکت‌های برندهای مطرح با کسانی که جنس شان را به صورت زیرزمینی تولید می‌کنند قابل مقایسه نیستند. مسلماً عرضه کالاهای تقلبی در بازار می‌تواند تاثیرات زیادی روی برندهای مطرح داشته باشد که شاید در برخی موارد حتی جبران‌ناپذیر باشد. راه‌های زیادی برای حفظ ارزش برندهای مطرح بازار وجود دارد که از جمله آن می‌توان به وجود علائم و نشانه‌های خاصی که می‌تواند مشتری را آگاه کند اشاره کرد. اگر این آگاهی صورت نگیرد مسلماً برندهای اصلی صدمه خواهند خورد و این امر حتی می‌تواند بر سلامت اقتصادی جامعه هم تاثیر بگذارد و منجر به رشد تجارت زیرزمینی شود. همه این پیامدهای نامساعد می‌تواند دست به دست هم بدهد و در نهایت باعث از بین رفتن ارزش افزوده کشور شود و آثار زیانباری برای اقتصاد کشور به بار بیاورد.

به هر حال مبارزه با بازار کالاهای جعلی سازوکارهای مشخصی دارد. شما راهکار مبارزه با خریدوفروش کالاهای تقلبی را در چه می‌دانید؟
به نظر من رسانه‌ها باید فرهنگ خرید و استفاده از لوازم باکیفیت را در جامعه گسترش دهند. رسانه‌ها قطعاً می‌توانند از طریق آموزش، افراد جامعه را نسبت به حقه‌های وارد‌کنندگان کالاهای تقلبی آگاه سازند. اما باید گفت در این بین بیشترین مسوولیت را برندها خود بر عهده دارند. لازم است تمامی برندها مسوولان را از خطر گسترش بازار اجناس فیک آگاه کنند و از آنها بخواهند برای مبارزه با واردات و عرضه کالاهای تقلبی در بازار، سیاست‌ها، قوانین و اقدامات جدی‌تری اتخاذ کنند. سیاست‌های یکپارچه‌ای که بتواند مانع نفوذ برندهای تقلبی در بازار شود چرا که وجود این برندها می‌تواند حتی بازار کالاهای لوازم خانگی را به نوعی دچار استیصال کند و مصرف‌کننده را از خرید و تهیه برندهایی اصلی دور سازد. چنین اقدامات نظارتی و کنترلی باید از طریق دولت، ستاد مبارزه با کالای قاچاق یا تعزیرات و سازمان‌های بازرسی انجام شود.
بهترین راهکار قطعاً باز گذاشتن دست سازمان گمرک و سازمان‌هایی از جمله توسعه تجارت است. تصور می‌کنم اقداماتی مانند کد شبنم می‌تواند موثر واقع شود زیرا از این طریق واردکننده کالا می‌تواند با در نظر گرفتن برند خود بارکد دریافت کند و به تعداد جنس خود کالای خود را وارد بازار کند و ارگان‌های مدنظر کنترل مربوطه را در این رابطه داشته باشند. وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز باید بیشتر در این مساله متمرکز شده و قیمت‌گذاری‌های صرف را کنار گذاشته و به سمت اقتصاد آزاد حرکت کند. مطمئناً این امر می‌تواند در تمام سطوح اقتصادی کشور موثر واقع شود چرا که وجود همین بازار تقلبی می‌تواند حتی به بازار داخلی کشور هم ضربه زند و کالاهای ساخته‌شده در ایران را هم تضعیف کند. به عنوان مثال وقتی کارخانه‌ای قرار است شامپویی تولید کند، برخی از موادی با یک درصد یا دو درصد که هزینه‌های زیادی هم دارد به این شامپو اضافه می‌کند. در مقابلش شرکتی می‌آید و ورژن تقلبی همان جنس را تولید و با قیمت کم توزیع می‌کند و بعد از گذشت چند ماه مصرف‌کننده دچار مشکل می‌شود. در نهایت هم نوعی بی‌اعتمادی به بازار داخلی تزریق می‌شود و شرکت اصلی که نمی‌تواند با برند تقلبی رقابت کند زحماتش تماماً به باد می‌رود. بنابراین لازم است مسوولان موضوع اقتصاد و تجارت را همانند سایر حوزه‌ها از سطوح بالا مورد بررسی قرار داده و یک برنامه استراتژیک اقتصادی در این رابطه بنویسند و به آن پایبند باشند و مهم‌تر از همه سیاست را در اقتصاد دخالت ندهند. بنده می‌خواهم در اینجا به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر واردات مدیریت‌شده اشاره کنم چرا که ایشان واردات را مبحث بدی ندانسته‌اند. همه کشورهای دنیا به امر واردات توجه دارند. ببینید در کشوری مثل سوئیس که از 12 ماه سال هشت ماه هوا به‌شدت سرد است و نمی‌شود فعالیت اقتصادی مطلوبی صورت داد می‌بینیم که بهترین پنیر دنیا تولید می‌شود. در سوئیس فقط چهار ماه هوای مطلوب وجود دارد ولی ما می‌بینیم که این کشور در همین چهار ماه هم بهترین کاکائوی دنیا را تولید می‌کند. یا ترکیه که سطح درآمد آن دو برابر سطح درآمد ماست با وجودی که نفت ندارد. من معتقدم ما نباید تنها به گذشته‌هایمان افتخار کنیم. ما باید فرمایشات مقام معظم رهبری را سرلوحه کار خود قرار دهیم و فقط در جهت دستیابی به اقتصادی برتر فعالیت کنیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها