شناسه خبر : 19529 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

احتمال صدرنشینی آلمان در جدول شرکای تجاری ایران

مردان مرکل در ایران

باید منصف باشیم. نمی‌توان این توقع را داشت که بعد از هشت سال تحریم که روز‌به‌روز شدت یافته است، در عرض هفت ماه بتوانیم آن هشت سال را به این زودی جبران کنیم.

آلمانی‌ها مدت‌هاست که بازار ایران را زیر نظر دارند؛ چند سالی می‌شود که به دلیل برخی محدودیت‌های مالی به‌رغم میل باطنی‌شان، از بازار ایران دور مانده بودند و از فهرست پنج شریک اول تجاری ایران کنار رفته بودند، اما گویا جرقه برجام کافی بود تا دوباره به بازار ایران برگردند و یکی از شرکای اول تجاری ایران در پنج‌ماهه نخست امسال شوند؛ حال قرار است که اگر قافیه صدرنشینی شرکای تجاری ایران را به چین نبازند، شریک اول تجاری ایران به مفهوم و معنای واقعی باشند. امید یراقی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و آلمان با تشریح مراودات تجاری ایران و آلمان، ابعاد جدیدی از آینده تجاری ایران و آلمان را بازگو می‌کند.



خاطره کار با آلمانی‌ها برای بسیاری از تجار ایران شیرین و به یادماندنی است. تجربه تجارت و مراودات تجاری ایران در سال‌های پیش و پس از انقلاب هم این را به خوبی نشان می‌دهد؛ حتی در دوران تحریم هم آلمانی‌ها از جمله شرکای مطمئن و قابل اعتماد ایرانی‌ها بودند. چه شد که ایران و آلمان در تجارت اینقدر به هم نزدیک شدند؟
آلمان از قبل انقلاب هم جزو بهترین شرکای تجاری ایران در بخش‌های مختلف بوده و نه فقط در بحث کالاهای مصرفی، بلکه در ارائه تکنولوژی، خدمات فنی و مهندسی و صادرات محصولات مهندسی و ماشین‌آلات، این کشور از جمله شرکای مطمئن ایران به شمار می‌رفته است. حتی در بسیاری از کارخانجات ایرانی قدیمی، هنوز هم ردپای ماشین‌آلات آلمانی را می‌توان دید که هنوز هم استفاده می‌شوند و حتی بالای 30 تا 40 سال هم قدمت دارند. همان‌طور که شما هم اشاره کردید حتی در دوره تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی علیه ایران نیز که به دلیل قطع روابط بانکی، ارتباطات ایران و آلمان به حداقل خود رسید، باز هم ردپای این کشور را در میان فهرست شرکای تجاری ایران می‌شد یافت. اما اکنون با اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، آلمانی‌ها برای احیای دوباره روابط تجاری و اقتصادی خود با ایران پیشگام شده و تلاش دارند که دوباره روابط خود با ایران را احیا کنند؛ به همین دلیل، به محض اینکه تحریم‌های بین‌المللی در قالب برجام شروع به حذف شدن کرده و به نوعی توافقات اولیه برای رفع تحریم‌ها انجام شد؛ هیات‌های زیادی به ایران آمدند و خواستار برقراری مجدد روابط خود با ایران شدند.
در این میان باید توجه داشت که آلمان بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی، به صورت فدرالی مدیریت می‌شود و ایالت‌های مختلفی دارد که هر یک به صورت جداگانه در قالب هیات‌های تجاری و سیاسی، وارد ایران شدند و امروز هم در پی همان سفرها مشاهده می‌شود که بعد از ماه مبارک رمضان، سفر هیات‌های همان ایالت‌ها برای رایزنی‌های تجاری و بازرگانی مجدداً تکرار شد و هیات‌های زیادی از ایالت‌های مختلف این کشور وارد ایران شدند و بر اساس هماهنگی‌های به عمل‌آمده، هیات‌های زیادی هم در چند ماه آینده، وارد ایران خواهند شد که از برخی ایالت‌هایی هستند که بعد از برجام، هنوز به ایران نیامده‌اند.
این هیات‌ها وارد ایران می‌شوند و برخی از آنها نیز برای ادامه رایزنی‌ها تکرار شده‌اند. همین می‌تواند یک علامت بسیار خوشایند در روابط تجاری ایران و آلمان باشد؛ به این معنا که این علامت خوشایند، نشانگر آن است که آلمانی‌ها پیگیر اتصال به بازار ایران هستند و برجام را فرصت خوبی می‌دانند که کار تجاری خود را در منطقه با محوریت ایران توسعه دهند.

شرایط بین‌المللی و وضعیت همسایه‌ها چقدر موقعیت ایران را به لحاظ کار تجاری با دنیا و به ویژه آلمانی‌ها، متمایز کرده است؟
واقعیت آن است که به همان میزانی که در تعاملات تجاری آلمانی‌ها با ایران علاقه به چشم می‌خورد، به نظر می‌رسد که شرایط پیش‌آمده برای ایران هم وضعیت خاصی دارد و باید از آن به بهترین شکل استفاده کند؛ به ویژه آنکه به خاطر شرایط خاصی که هم‌اکنون در منطقه ایجاد شده و بسیاری از کشورها را هم درگیر خود کرده است؛ ایران کشوری امن است و می‌تواند سرمایه‌پذیر باشد. از سوی دیگر، تحریم‌هایی که اروپا علیه بازار روسیه وضع کرده، روز‌به‌روز در حال شدیدتر شدن است. ترکیه هم که از لحاظ امنیتی وضعیت ویژه‌ای دارد، کمتر مورد توجه آلمانی‌ها قرار می‌گیرد و در نهایت، کشورهای مجاور ایران که عمدتاً عربی هستند نیز، به دلیل افت قیمت نفت، اوضاع مساعد مالی ندارند؛ همان‌طور که کشورهای عربی و به خصوص عربستان نیز، دیگر همچون گذشته، جذابیت زیادی برای بازارهای اروپایی و تجار این کشورها ندارند و به تبع آن، حضور آلمان نیز در آنها کمرنگ‌تر شده است.
برای ایران هم این فرصت پیش رو قرار گرفته تا در عرصه تبادلات تجاری با آلمان، قوی‌تر و بهتر از گذشته عمل کند و آنها با رفت و آمدهای متعدد خود به ایران نشانه‌های تمایل جدی برای حضور در ایران را ارائه کرده‌اند.

هم‌اکنون به‌رغم تمایلی که از سوی سرمایه‌گذاران و تجار خارجی برای کار با ایران ابراز می‌شود، اما هنوز هم مشکلاتی پیش روی تجارت خارجی ایران و مراودات پولی و مالی در عرصه‌های بین‌المللی وجود دارد. آیا آلمان هم با همین مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند یا توانسته راهکارهایی برای حل این معضلات بیابد؟
به هر حال آلمان نیز مستثنی از جامعه جهانی نیست. کماکان مشکلی که هنوز پابرجاست، معضلات بانکی است که متاسفانه هنوز وجود دارد؛ البته بانک‌های محدودی در سطح ایالتی در آلمان هستند که با پول‌هایی که منشأ ایران دارند، کار می‌کنند؛ همچنین بانک ایران و اروپا در هامبورگ نیز مرکزیت این کار را بر عهده دارد و طی روزهای گذشته اعلام شده است که قرار است سه بانک خصوصی ایرانی در آلمان شعبه‌هایی را تاسیس کنند؛ این نشانه خوبی برای بازار و اقتصاد ایران است و نشان می‌دهد که بانک‌های ایرانی منتظر نیستند که مراودات مالی حتماً از سوی غربی‌ها آغاز شود. البته در کنار این، بانک‌های آلمانی که ترس از تحریم دولت آمریکا دارند، هنوز مردد هستند که با ما کار کنند یا نه؛ اما به هر حال بانک‌های خصوصی ما این قابلیت را دارند که شعب خود را در آلمان ایجاد کنند و این خبر خوشایندی برای ماست.

وضعیت تبادلات تجاری ما با آلمان به نظر می‌رسد که از رشد خوبی برخوردار شده است و آلمان به جمع پنج شریک تجاری اول ایران بازگشته است. چقدر به آینده روابط میان اقتصاد ایران با ژرمن‌ها خوش‌بین هستید؟
خوش‌بینی بر روابط تجاری ایران و آلمان کاملاً حاکم است و در مقایسه با سال گذشته، در زمان مشابه حدود 15 درصد افزایش واردات از آلمان داشتیم که من فکر می‌کنم این روند 100 درصد رو به رشد خواهد بود. یکی از مباحثی که در مورد آلمان خیلی نکته مهمی به شمار می‌رود، بحث ورود ماشین‌آلات صنعتی به کارخانجات ایران است که این هم برای صنعت ایران، خیلی مفید خواهد بود؛ به خاطر اینکه دولت آقای روحانی به دنبال ایجاد شغل و توسعه کارخانجات موجود است و آلمان می‌تواند کشور کلیدی برای ما در این زمینه باشد؛ به خصوص اینکه آلمان با سابقه‌ای که دارد، یکی از تامین‌‌کنندگان اصلی ماشین‌آلات کارخانجات ایرانی به شمار می‌آمده است؛ در عین حال، نیاز ما به فاینانس هم وجود دارد و این حلقه گم‌شده روابط ایران و آلمان است که امیدواریم با تلاش‌هایی که در دولت صورت می‌گیرد و بانک مرکزی هم به دنبال آن است؛ در این بحث هم فعالیت را افزایش دهیم. موضوع دیگری که در روابط تجاری ایران و آلمان وجود دارد، مسائل بانکی است که رایزنی‌ها با بانک‌های زیادی از آلمان صورت گرفته است.

قرار بود که خانم مرکل هم سفری به ایران داشته باشند. این سفر انجام می‌شود؟
در ابتدا خانم مرکل قصد داشتند دعوتی از رئیس‌جمهور روحانی داشته باشند که به آلمان سفر کنند؛ ولی به خاطر مسائل متفاوت، این موضوع مثمرثمر نیست؛ این در شرایطی است که در آلمان نیز مسائل داخلی در سال گذشته، مشکلاتی را به وجود آورده که از جمله آن، بحث مهاجران است که تبدیل به یکی از مباحث مشکل‌زا برای دولت آلمان شده و حتی در انتخابات ایالتی این کشور نیز، گروه‌های راستگرای آلمانی که ضدورود پناهجویان هستند، سهم زیادی را از پارلمان ایالتی گرفته‌اند.
اینها مشکلات زیادی برای دولت مرکل ایجاد کرده؛ ولی دلیل نمی‌شود که بخواهند از رئیس‌جمهور ایران دعوت نداشته باشند. ولی معاون اول او این وظیفه را بر عهده گرفته و امیدواریم حامل یک پیام مهم از سوی مرکل باشد یا روحانی را به این کشور دعوت کند.

آیا آلمان می‌تواند مجدد شریک اول تجاری ایران باشد؟
به این موضوع اعتقاد داریم و دلایل آن هم تاریخی و فرهنگی است. سطح توقع کیفی کالاها از سوی ایرانی‌ها بسیار بالاست و در دنیا نیز چند کشور در اروپا وجود دارند که این قابلیت را دارند که خدمات صنعتی و تکنولوژیک به ایران بدهند؛ البته ما با آلمان‌ها، بحث فرهنگی هم داریم و از دیرینه، همکاری با آلمان‌ها در سطح خرید کالا و انجام کارهای مهندسی همیشه خیلی موفق بوده است.
فکر می‌کنم که سابقه فرهنگی و همفکر بودن مقامات دو کشور همواره به این وضعیت کمک کرده و در آینده نیز به ما کمک شایانی ارائه می‌دهد تا آلمان جزو چند شریک اول تجاری ما باشد. البته آنها هم متاسفانه محدودیت‌هایی دارند که به خاطر فشارهایی است که از طریق آمریکا وارد می‌شود و باعث شده دیرتر وارد بازار ایران شوند؛ ولی از سوی دیگر، بخش خصوصی آلمان و شرکت‌های همراه آنها که از ایالت‌های این
کشور به ایران می‌آیند، تاکنون بیشترین تعداد نفرات تجاری را تشکیل داده‌اند که بعد از برداشته شدن تحریم‌ها وارد ایران شده‌اند؛ فقط اکنون باید نتایج آن را نیز پیگیری کرد که کار به نحوی زودتر پیش رود که همه بتوانند در صنعت و اقتصاد ما، آثار این حضور را حس کنند.

فکر می‌کنید در چه بازه زمانی بتوان انتظار داشت که آلمان به شریک اول ایران تبدیل شود؟
به نظر می‌رسد پاسخ به این سوال به مسائل سیاسی برمی‌گردد. با روندی که اکنون داریم، تمام مشکل ما فشار آمریکا بر بانک‌های آلمانی نیست؛ بلکه به خاطر دور بودن ایران از سیستم بانکی جهانی، قوانین بین‌المللی و مبارزه با پولشویی تغییر کرده است.
بانک‌های ایرانی نیاز دارند که خود را با قوانین جدید تطیبق دهند؛ بانک مرکزی آلمان نیز قرار بود که در یک حرکت خوب، گروه‌های متخصصی را برای ایران اعزام کند که به نظام بانکی ایران کمک کنند تا ما مجدداً، خود را به‌روز رسانی کرده و با سیستم بانکی جهانی تطبیق دهیم؛ برای این کار هم یک برنامه یک‌ساله گذاشته شده که امیدواریم به آن هدف برسیم. در این میان باید توجه داشت که اگر بخواهیم یک میانگین زمانی را در رابطه با آلمان که شریک اول تجاری ایران باشد، حساب کنیم، یک سال زمان
منطقی است.

جذب سرمایه خارجی از آلمانی‌ها چه روندی را سپری می‌کند؟ آیا به موازات رشد مبادلات تجاری، این موضوع هم رشد داشته است؟
یکی از مباحثی که جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای آن مهم است، تک‌نرخی شدن ارز است که این روند از سوی بانک مرکزی ایران آغاز شده و اگرچه هنوز به صورت صد درصد این هدف محقق نشده است، ولی این روند مشاهده می‌شود که دولت در حال حرکت به سمت تک‌نرخی کردن ارز است و اعلام کرده که در چند ماه آتی نیز به آن خیلی نزدیک می‌شویم؛ بنابراین تک‌نرخی کردن ارز کمک زیادی به جذب سرمایه‌گذار خارجی می‌کند؛ البته برخی دیگر از مسائل نیز وجود دارد از جمله اینکه شرکت‌های خارجی را که به ایران می‌آیند، با قوانین مالیاتی ما آشنا نیستند و شفافیتی که آنها عادت دارند در این قوانین نمی‌بینند؛ بر همین اساس باید در بخش دولت، برای شرکت‌های خارجی بستری را فراهم کنیم که بدون احساس اینکه در یک چالش جدید مالیاتی در ایران هستند، به فعالیت بپردازند و مسائل برایشان شفاف باشد.
هم‌اکنون چند شرکت آلمانی آماده همکاری با ایران هستند که به دلیل عدم آشنایی و شفافیت سیستم ما، کارشان به کندی پیش می‌رود. نکته سوم اینکه تضمین دولتی باید به سرمایه‌گذاران خارجی ارائه شود و این هم باید از طرف وزارت اقتصاد در پروژه‌های دولتی انجام شود ولی در سطح کلان ما فکر می‌کنیم همان‌طور که دولت به دنبال این است که بخش خصوصی را تقویت کند، نیاز به این دارد که در این همکاری با بخش خصوصی تجدیدنظر کرده و راهکارهایی ارائه دهد که چطور می‌شود ضمانتی را برای سرمایه‌گذاری خارجی‌ها فراهم کرد؛ چرا که ریسک سرمایه‌گذاری اهمیت دارد. حدود نیمی از شرکت‌های همراه در هیات‌های تجاری که به‌صورت ایالتی به ایران سفر می‌کنند مدیران ایرانی‌الاصلی دارند که همراه این شرکت‌ها به ایران می‌آیند. اینها آماری است که نمی‌شود دید و ایرانی‌هایی هستند که در آن کشور زندگی و کار می‌کنند و فعالیت دارند؛ بنابراین هم‌اکنون به خاطر ارتباطات مجدد و اصلیت این افراد، آلمانی‌ها تشخیص دادند که با ایران هم این پل ارتباطی را برقرار کنند و صاحبان شرکت‌های آلمانی حاضر در بسیاری از هیات‌های تجاری مهندسان و معماران ایرانی‌الاصل هستند که فعالیت‌شان در آلمان است.

به هر حال ایران برای جذب سرمایه‌گذار خارجی هم شروطی دارد و بازار را به راحتی به دست خارجی‌ها نمی‌سپارد. چقدر آلمانی‌ها حاضرند با این شرط سرمایه‌گذاری مشترک و صادرات محصولات تولیدی به سایر کشورها، با ایران کار کنند؟
ما هم از آن بخشی که دولت مدنظر دارد حمایت می‌کنیم. واقعیت این است که شرکت‌های آلمانی با برند آلمانی باید بتوانند در ایران تولیدات مشترک داشته باشند یا ایران را به عنوان نقطه‌ای قرار دهند که در آن محصولاتی را تولیدکرده و نه‌فقط بازار ایران را داشته باشند؛ بلکه به سایر نقاط دنیا نیز صادرات کنند؛ هم‌اکنون هم برخی از شرکت‌های آلمانی در بازار ایران حضور دارند، کارخانه ساخته، سرمایه‌گذاری مشترک کرده‌اند، کالا تولید می‌کنند و بازارهای مجاور را نیز علاوه بر ایران، تامین می‌کنند.
برای ما هم خوب است که با برندهای آلمانی این کار را انجام دهیم و آنها نیز تشویق می‌شوند که با ایران کار مشترک و پروژه سرمایه‌گذاری داشته باشند. در این میان یکی از مباحثی که ما با آلمانی‌ها داریم این است که واردات کالاهای مصرفی، منافع بلندمدت برای ما ندارد.
البته درصد بسیاری از کالاهایی که از بازار ما خارج شده بودند و کالای شرقی جایگزین آن شده بود، نتوانسته بودند کیفیت کالاهای غربی را تامین کرده و بنابراین مصرف‌‌کنندگان ما در شرایط جدید می‌توانند در خرید یکسری از کالاها تجدیدنظر کرده و کالاهای باکیفیت بخرند، ما هم باید در تولیدات مشترک، کیفیت کالاهای مصرفی را بالا ببریم؛ ولی آنچه مهم است صادرات علم، خدمات مهندسی و کالاهای تکنولوژیک است که ما به هرصورت در ایران به آنها نیاز داریم، به خصوص اینکه نیاز به ایجاد شغل داشته و به دنبال آن هستیم که برای تولید داخلی خود مشتری داشته باشیم و دولت نیز از این موضوع حمایت می‌کند. بحث مشارکت شرکت‌های آلمانی در ایران به صورت جدی مطرح است تا واحدهایی را تاسیس کنند و بتوانند ایران را به عنوان یک مرکز تولیدی برای منطقه انتخاب کنند.
این تفاوتی که ما از آن صحبت می‌کنیم زمانی ایجاد می‌شود که فعالیت‌های آلمانی‌ها در ایران عمیق‌تر شود و مصرف‌کننده بتواند امتیازات آن را ببرد و ایجاد شغل شود. پس تبادلات باید گسترش یابد؛ ولی باید منصف باشیم. نمی‌توان این توقع را داشت که بعد از هشت سال تحریم که روز‌به‌روز شدت یافته است، در عرض هفت ماه بتوانیم هشت سال را به این سرعت جبران کنیم. این کارها همگی زمان‌بر است و نیاز به صبر و حوصله دارد؛ ولی نکته مهم پیگیری‌هایی است که باید انجام شود و با آمدن هیات‌های آلمانی و معاون اول صدر‌اعظم آلمان، در کنار مذاکراتی که وزارت امور خارجه انجام می‌دهد، راهگشا خواهد بود. من فکر می‌کنم که در مسیر درستی هستیم و این خیلی نکته مهمی است. ضمن اینکه صادرات کالا از آلمان به ایران نسبت به سال پیش افزایش داشته و این امر نشانگر آن است که بازار ایران مشتاق آن است که کالای باکیفیت را از آلمان
دریافت کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها