شناسه خبر : 195 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درخشش اونس در بازارهای جهانی

روزهای سبز بورس

نیمه فصل سرد سال ۱۳۹۴ در شرایطی به پایان رسید که معادلات بازارها تغییراتی جدی در مقایسه با ابتدای سال پیدا کرده است. در بازارهای جهانی، نگرانی‌ها نسبت به ضعف اقتصاد جهانی افزایش یافته که نتیجه‌ای جز ریزش بازارهای جهانی سهام همگام با قرار گرفتن قیمت کالاهای پایه(commodities) در کف‌های تاریخی نداشته است.

بهزاد بهمن‌نژاد/همایون فطرس
نیمه فصل سرد سال 1394 در شرایطی به پایان رسید که معادلات بازارها تغییراتی جدی در مقایسه با ابتدای سال پیدا کرده است. در بازارهای جهانی، نگرانی‌ها نسبت به ضعف اقتصاد جهانی افزایش یافته که نتیجه‌ای جز ریزش بازارهای جهانی سهام همگام با قرار گرفتن قیمت کالاهای پایه (commodities) در کف‌های تاریخی نداشته است. در این میان، با افزایش نگرانی‌ها از اقتصاد جهانی تمایل به سمت طلا افزایش یافت، عاملی که توانست قیمت اونس را به میانه کانال 1100‌دلاری نزدیک‌تر کند. آمارهای ضعیف متوالی از اقتصاد چین و حتی آمارهای کمتر از انتظار از اقتصاد آمریکا، زمینه نگرانی نسبت به اقتصاد جهانی را پررنگ‌تر کرده است. بر این اساس، هفته گذشته گمانه‌زنی‌ها و تصمیمات مهمی در زمینه خروج از این وضعیت انجام شد. به این ترتیب، ژاپن نرخ بهره خود را منفی کرد تا زمینه بازگشت به رونق اقتصادی را تسهیل کند، اتحادیه اروپا نیز قرار است سیاست‌های انبساطی خود را تشدید کند. همچنین، فدرال رزرو آمریکا نسبت به افزایش نرخ بهره خود دچار تردید شده است. این بانک مهم که انتظار می‌رفت در سال 2016 چهار مرتبه نرخ بهره خود را افزایش دهد با توجه به ضعف اقتصاد جهانی (به ویژه چین) و همچنین عدم همراهی آمارهای اقتصادی آمریکا با انتظارات قبلی، نسبت به این اقدام دچار تردید شده است. هر چند این اقدامات به بهبود نسبی بازارهای سهام کمک کرد، اما نگرانی‌ها همچنان پابرجاست و سیاست‌های انبساطی مزبور صرفاً شتاب ریزش قیمت‌ها را تسهیل کرد. در بازارهای کالایی گرچه همچنان شرایط سختی در نیمه نخست 2016 پیش‌بینی می‌شود، اما خوش‌بینی‌هایی نسبت به بهبود اوضاع در نیمه دوم سال به وجود آمده است. به طوری که بسیاری از کارشناسان، رشد حدود 50‌درصدی قیمت نفت در پایان سال 2016 را پیش‌بینی کرده‌اند.
در بازارهای داخلی اما، دلار و سکه همچنان گرفتار حبس بازه‌ای و نوسانات محدود هستند. تقابل عوامل حمایت و فشار از یک سو و جذابیت بازارهای رقیب (بازارهای پول و سهام) مهم‌ترین عواملی هستند که نوسانات بازار ارز و سکه را به شدت محدود کرده‌اند. در سمت دیگر، بورس تهران همچنان روند صعودی خود را ادامه می‌دهد و از قیمت‌های کف خود فاصله معناداری گرفته است. مساله‌ای که تاکید می‌کند برای ادامه این روند نیاز به همراهی سایر عوامل اقتصادی با خوش‌بینی‌ها و امیدواری‌های فعلی دارد.

کوچ دوباره به اونس
سال 2016 برای فلزات گرانبها و از جمله طلا، سال خوبی خواهد بود. این، در گفته‌های کارشناسان بازار، تحلیلگران اقتصادی و نهادهای گوناگونی چون کپیتال اکونومیکس، ریسرچ‌اند فیرمز، سیتی‌بانک و دیگران به خوبی مشاهده می‌شود. به نظر این افراد، طلای جهانی به خصوص از دو بازوی فضای عدم قطعیت موجود در بازارها و اقتصادهای بزرگ و نیز بازوی دیگری که می‌توان آن را در اختیار بانک مرکزی ایالات متحده دانست، در ماه‌های آینده برای رشد ارزش بهره خواهد برد. حتی اگر اونس امسال را در جایی میانه‌های کانال 1100‌دلاری به پایان ببرد، رشدی شش تا هشت‌درصدی را تجربه کرده که برای طلا پس از سال‌ها افول یک بازگشت موفقیت‌آمیز به حساب می‌آید. البته،‌ نباید زود قضاوت کرد و باید امیدوارانه انتظار داشت این فلز گرانبها بتواند در 11 ماه باقیمانده از سال،‌ عملکرد طلایی خود را در ژانویه تکرار کند.
هفته گذشته مهم‌ترین نماد مورد توجه بازارهای جهانی همچنان نفت بود. در سایه گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر توافق اعضای اوپک و همچنین روسیه و عربستان برای کاهش تولید، قیمت طلای سیاه تا 34 دلار در هر بشکه برای نفت پایه آمریکا افزایش یافت. به همراه این، بازارهای سهام به دنبال انتشار آمارهای ضد و نقیض درباره وضعیت رشد اقتصادی در چین، هند و کشورهای اروپایی، در سردرگمی و نوعی رکود ناشی از عدم اطمینان فرو رفتند که این را می‌توان ادامه وضع مشابه آنها در ماه ژانویه تلقی کرد. اما برنده این سردرگمی و عدم قطعیت بازارهای سهام، طلا بود که نقش خود را بار دیگر به عنوان «کالای امن» خوب بازی کرد. اونس جهانی که پیشتر توانسته بود با همین بهانه از حصار کانال هزاردلاری فرار کند، این بار به محدوده 1150 دلار خود را نزدیک کرد و توانست بیشترین ارزش خود را با 1130 دلار در هر اونس از ابتدای ماه نوامبر سال گذشته تاکنون به ثبت برساند. اما در حالی که رشد اخیر را می‌توان به رنگ باختن جذابیت بازارهای سهام به خصوص در کشورهای شرق آسیا و کوچ نقدینگی به بازار فلزات گرانبهایی چون طلا و نقره نسبت داد، نباید از یاد برد که قیمت‌های فعلی فلز زرد به ویژه برای خریداران عمده بسیار جذاب به نظر می‌رسد و تقاضای حقیقی مدتی است متوجه بازار آن شده است. برای نمونه، می‌توان به خریدهای هنگفت بانک‌های مرکزی چین و روسیه و پر کردن خزانه‌های طلا از سوی این دو کشور اشاره کرد. چنان که مخابره شده است، میزان خرید طلای بانک مرکزی این دو کشور تنها در ماه دسامبر گذشته برابر 22 و 19 تن بوده که سهم عمده آنها را در حمایت از طلا در بازار نشان می‌دهد. میزان واردات چین در ماه دسامبر نسبت به سال گذشته 116 درصد رشد داشته که این نیز نشانگر اقبال خریداران خاور دور به قیمت‌های ارزان فعلی است. بر مبنای همین آمارها، پیش‌بینی می‌شود چین و هند در سال جاری میلادی و همچنین تا چهار سال آتی بر میزان خرید خود در بازار طلا و جواهر بیفزایند و قیمت طلا تا سال 2019 رشد متوسط چهار‌درصدی را تجربه کند. موسسه کپیتال اکونومیکس نیز در گزارشی بیان داشته در سایه افزایش تقاضا و شرایط دیگر بازارهای جهانی، قیمت طلا در سال 2016 به 1250 دلار در هر اونس خواهد رسید که بیش از 11 درصد از قیمت‌های فعلی بالاتر خواهد بود.
دورنمای شرایط سیاسی-اقتصادی در ایالات متحده نیز در راستای حمایت از قیمت طلا قرار گرفته است. به گفته تحلیلگران و نهادهای مختلف فعال در بازار از جمله موسسه معتبر «تد سکیوریتی»،‌ انتشار آمارهایی نه چندان قوی از تداوم رشد اقتصادی و تورم در آمریکا در چند هفته اخیر سبب شده است احتمال‌هایی که برای افزایش بیشتر نرخ بهره فدرال رزرو در سال جاری داده می‌شد، تضعیف شود. به گفته کارشناسان تی‌دی‌‌اس، برآیند سه عامل «نرخ‌های بهره پایین در سراسر دنیا»، «از شتاب افتادن رشد شاخص دلار و توقف آن» و «سرد شدن بانک مرکزی آمریکا برای افزایش نرخ بهره این نهاد» منجر به این خواهد شد که نیرویی پیشران برای رشد قیمت طلا در هفته‌های آتی شکل بگیرد و فلز زرد بتواند از این ناحیه بیشترین انتفاع را ببرد. با وجود این، چنان که برخی موسسه‌ها نظیر «سیتی» برای طلا پیش‌بینی می‌کنند، رشد طلا به خاطر ریسک‌هایی که متوجه بازار آن در سال‌های اخیر بوده، در سال 2016 «شگفت‌آور» نخواهد بود و در خوش‌بینانه‌ترین صورت قیمت آن به 1200 دلار در هر اونس می‌تواند دست یابد.
از منظر تحلیل تکنیکال، عبور طلا به طور قطعی و تثبیت‌شده از مقاومت 1110‌دلاری اونس توانسته است خریداران را غالب بر بازار گرداند و حالا این طیف به فتح مقاومت سرسخت 1150‌دلاری چشم دوخته‌اند. اما پیشتر، خریداران با محدوده مقاومتی 1130 تا 1135‌دلاری اونس رو‌به‌رو هستند. به نظر می‌رسد پهلو گرفتن قیمت در کنار این ناحیه مقاومتی و حرکات تحکیمی بازار در کانال 1120 تا 1130‌دلاری نشانه‌ای است که توان کافی نزد خریداران برای رسیدن به مرز 1150 دلار وجود دارد. از سوی دیگر، همراهی اندیکاتورها با حرکت افزایشی اخیر سبب خواهد شد بهانه برای نقد کردن سود موقعیت‌های خرید اخذ شده اخیر در بازار کمتر وجود داشته باشد. یکی دیگر از نشانه‌های صعودی شدن بازار در مقطع فعلی، سر برآوردن قیمت از ابرهای «ایچیموکو» در پنجره زمانی روزانه است که می‌تواند برای عده قابل توجهی از معامله‌گران تکنیکال، حجتی آشکار برای اخذ موقعیت خرید یا حداقل نقد کردن موقعیت‌های فروش پیشتر اخذ شده تلقی شود. به نظر می‌رسد در صورتی که فروشندگان بازار اقدام عاجلی نکنند، دیر یا زود مقاومت مهمی چون 1136 دلار اونس از سوی خریداران فلز زرد فتح خواهد شد و جدال سرنوشت‌سازی برای فتح مقاومت 1150 تا 1155‌دلاری آغاز می‌شود.

بورس در فاز جدید
در معاملات هفته گذشته، شاخص کل بورس تهران توانست رشد 8 /3‌درصدی را تجربه کند تا برای ششمین هفته متوالی سبزپوش شود. این رشد که طولانی‌ترین رشد بورس از آبان 93 محسوب می‌شود، توانسته بازدهی حدود 20‌درصدی را در مدت شش هفته به ثبت برساند. مساله‌ای که باعث شد بازار سهام از ابتدای سال، سود بیشتری را در مقایسه با رقیب اصلی خود یا همان سپرده‌های بانکی تجربه کند. رونق معاملاتی تا حدی در این بازار اوج گرفته است که احتمال پیروزی این بازار در مجموع سال از بازار پول نیز دور از انتظار نیست. برای این منظور، شاخص بورس باید تا پایان سال از نیمه کانال 70 هزار واحدی نیز عبور کند، امری که کمتر از دو هزار واحد با آن فاصله دارد.
اما به منظور جلوگیری از غرق شدن در فضای خوش‌بینی فعلی تالار شیشه‌ای، برای تحلیل دقیق شرایط باید کمی به عقب بازگشت و وضعیت این بازار را مجدداً بررسی کرد. آذرماه، یعنی ماه پیش از شروع رونق بورس یکی از رکودی‌ترین ماه‌های این بازار بود. جایی که ارزش معاملات روزانه بورس و فرابورس به 100 میلیارد تومان نیز نمی‌رسید (رقمی که هفته گذشته بیش از 500 میلیارد تومان بود). در آن زمان، نسبت قیمت به درآمد (P /E) بازار سهام از 5 /5 واحد کمتر بود. مساله‌ای که به طور عمومی قیمت سهام را نسبت به روند تاریخی آن پایین و ارزنده نشان می‌داد. بنابراین، رشدهایی که با گشایش‌های هسته‌ای در اواسط دی‌ماه آغاز شد به صورت دسته‌جمعی قیمت بسیاری از سهام را افزایش داد. اکنون اما، این نسبت به محدوده هفت مرتبه‌ای رسیده است که دیگر نمی‌توان پایین بودن عمومی قیمت سهام را تایید کرد. بنابراین، گرچه نمی‌توان شرایط کنونی را به منزله وجود حباب در این بازار دانست، اما پس از رشدهای پرشتاب هفته‌های اخیر در بازار سهام، اکنون دیگر نمی‌توان بدون تحلیل و صرفاً روی موج خوش‌بینی اقدام به معامله سهام کرد. مساله‌ای که بدون شک فضای جدیدی را پیش روی بازار سهام قرار داده است.
اکنون عمده کارشناسان فضای مثبت بورس را ناشی از دو عامل اساسی می‌دانند. عامل نخست مربوط به نتیجه دادن مذاکرات هسته‌ای و لغو تحریم‌هاست. گشایش‌هایی که با انعقاد قراردادهای مهم اقتصادی می‌تواند زمینه رشد سودآوری شرکت‌های سهامی را نیز فراهم کند. دومین عامل برخی انتظارات نسبت به رو به کاهش بودن نرخ سود سپرده‌های بانکی به دنبال کاهش نرخ سود بین بانکی است. تجربه نشان داده است که عموماً آغازگر یک روند در یکی، دو سال اخیر بازار سهام، اخبار هیجانی بوده است. مسیری که در ادامه با توجیهات و تحلیل‌های اقتصادی نیز پوشش داده می‌شود. به عنوان مثال، ریزش بازار سهام در تابستان سال جاری و درست پس از اعلام برجام با خبری در خصوص عدم برگزاری مجامع بانک‌ها و مجاز نبودن آنها برای تقسیم سودها آغاز شد، سپس با توضیحاتی نظیر کاهش شدید قیمت‌های جهانی، مجامع ضعیف شرکت‌ها و موجودی بالای انبارها ادامه یافت. افت قیمت‌ها در میانه فروردین و دقیقاً چند روز پس از بیانیه لوزان نیز با اعلام برخی نگرانی‌ها نسبت به اجرایی شدن برجام اتفاق افتاد و در ادامه مجدداً ضعف سودآوری شرکت‌ها و افت قیمت‌های جهانی پوشش‌های بنیادی این روند عنوان شد.
در مسیر صعودی نیز تجربه نشان می‌دهد عموماً اخبار مثبت و به ویژه بحث رفع تحریم‌ها طی یکی، دو سال اخیر چاشنی اصلی گام‌های صعودی بوده است. در ادامه اما، باید این خوش‌بینی‌ها با واقعیت اقتصادی کشور و بهبود سودآوری شرکت‌ها همراه شود. در غیر این صورت، رشدهای پرشتاب این‌چنینی محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین، در شرایط کنونی و با رشدهای قابل توجه اخیر باید متغیرهای مهم اقتصاد داخلی-خارجی با این موج خوش‌بینی همراهی کنند تا بتوان شاهد رونقی پایدار در بازار سهام بود. همان‌طور که اشاره شد کاهش نرخ سود بانکی یکی از انتظارات فعلی سرمایه‌گذاران است. عاملی که اگر بانک مرکزی نتواند در این زمینه موفق عمل کند، بدون شک در آینده ناپایداری رونق بورس را به همراه خواهد داشت. در سمت دیگر، نرخ جهانی کالاها که نقش مهمی در سودآوری بخش عظیمی از شرکت‌های بورسی دارد اگر رشد نکند یا به واسطه تضعیف ریال در برابر دلار تعدیل نشود، نمی‌توان به ادامه روزهای سبز بورس، حداقل با شتاب فعلی امیدوار بود.
در این شرایط که قیمت سهام از سطوح پایین خود فاصله گرفته‌اند سهامداران باید توجه بیشتری به تحلیل‌ها داشته باشند و از رفتارهای هیجانی پرهیز کنند. بنابراین، نخستین نکته مورد توجه آن است که در شرایط کنونی، همه عوامل تقویت‌کننده رونق بورس، از اثرگذاری رفع تحریم‌ها با ورود سرمایه‌گذاران خارجی گرفته تا کاهش نرخ سود بانکی و تقویت قیمت جهانی کالاها در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیستند. به این ترتیب، کسانی که وارد سهام شده‌اند باید با نگاهی بلندمدت سرمایه‌گذاری خود را انجام دهند و از شتاب و رفتار هیجانی بپرهیزند. زیرا صعودهای سریع در بازارها، باعث تشدید فضای نوسان‌گیری (کسب سودهای کوتاه‌مدت به علت رشد سریع قیمت‌ها) شده و با فشار عرضه، سهامداران تازه‌وارد به شدت با زیان مواجه و نسبت به سرمایه‌گذاری در بورس بی‌اطمینان می‌شوند.

تحمیل برجام به دلار
بازتاب سفر حسن روحانی به دو کشور ایتالیا و فرانسه در محافل داخلی و بازارهای کشور به صورت‌های مختلفی انعکاس پیدا کرد. از جمله، هفته گذشته بازار بورس تهران با استقبال از دستاوردهای این سفر که تعداد زیادی قرارداد تجاری و اقتصادی را نیز شامل می‌شود، توانست حتی قله 74 هزار واحدی را هم از نزدیک مشاهده کند. بازار سهام چند هفته‌ای است که به اجرایی شدن برجام روی خوش نشان داده و توانسته ظرف این مدت بیش از 10 هزار واحد رشد کند. این رشد نزدیک به 15‌درصدی در کمتر از یک ماه بسیاری را در این باور تقویت کرده که روزهای طلایی بورس بازگشته است. این امر باعث شده بخشی از سرمایه‌های سرگردان خارج از سپرده‌های در حال حاضر پرسود بانکی، از بازار طلا و ارز به بازار سهام مهاجرت کنند. گذشته از اینکه این کوچ چقدر دوام خواهد داشت، اما اثر مقطعی آن به سکون و رکود نشستن بازار ارز و طلا در کوتاه‌مدت خواهد بود. نشانه این هم آن است که در هفته گذشته، قیمت دلار در بازار آزاد تنها نوساناتی کم‌دامنه در باند 3610 تا 3640 تومان داشت و بازیگر این نوسان‌ها هم معامله‌گران معتاد به نوسان‌گیری در این بازار بودند. البته، نباید از یاد برد که افزایش تقاضا به خصوص پس از گشایش‌های ایجاد‌شده پس از لغو تحریم‌ها و عدم ورود محسوس ارزهای جدید به این بازار باعث شده کاهش‌های مقطعی با افزایش خریداران همراه شده و بازار از این ناحیه از محدوده‌ای حمایتی برخوردار شود. از همین روست که بازگشت قیمت به کانال 3500‌تومانی در صورتی که حجم ارز عرضه‌شده به بازار در اندازه فعلی ثابت بماند، دور از ذهن به نظر می‌رسد. اما در کنار نوسان‌های دلار، سکه طلا در بازار داخلی نیز محدوده نوسانی بین 940 تا 960 هزار تومان را در هفته گذشته تجربه کرد که بخشی از این نوسان محصول نوسان رو به بالای قیمت اونس جهانی بود. به نظر می‌رسد با نزدیک شدن طلای جهانی به محدوده 1150 دلاری اونس و تثبیت قیمت دلار جایی در کانال 3600 تومان، سکه طلا سال 1394 را بتواند با قیمتی بیش از 950 هزار تومان به پایان برساند؛ به خصوص آنکه به طور سنتی در هفته‌های منتهی به ایام نوروز و انتهای سال، بر میزان تقاضای فیزیکی طلا در بازار داخل افزوده می‌شود و از این رهگذر نیز طلا و به دنبال آن سکه، می‌توانند افزایش ارزشی نسبی را تجربه کنند.

صدور پیام توقف کاهش از بازار آتی نفت
بازار نفت سیاه از خود بارقه‌هایی را برای خروج از بحران نشان می‌دهد. این ادعا که این بازار توانسته کمینه قیمت خود را به ثبت برساند از جنبه‌های گوناگونی قابل پشتیبانی است. نخست، بر مبنای قیمت‌های در حال معامله در بازار نقد و آتی نفت، مشاهده می‌شود که قیمت‌ها در سررسیدهای دورتر به افزایش‌ها واکنش‌های شدیدتری نشان می‌دهند و در مقابل در کاهش‌ها با احتیاط و فشار فروش کمتری همراه می‌شوند. این نشان می‌دهد معامله‌گران این بازار رفته‌رفته و با سپری شدن هفته‌ها، دورنمای خود را از وضعیت بازار و به ویژه میزان عرضه در آن تغییر می‌دهند. در حالی که قیمت هر بشکه نفت در حدود 43 دلار برای متوسط سررسیدهایی تا سال 2021 است، منحنی قیمت این سررسیدها در حال افقی شدن بوده و این از بازگشت بازار به انتظارات صعودی متعارف خود حکایت می‌کند. غیر از تحلیل قیمت‌های آتی، می‌توان به وضعیت عرضه و تقاضا در بازار نفت هم اشاره کرد و در آنجا پایه قوی استدلال برای به کف رسیدن بازار نفت را پیدا کرد. با کاهش قیمت به کمتر از 30 دلار در هر بشکه، تولید نفت برای بسیاری که 80 درصد از تولیدکنندگان «غیرمتعارف» برآورد می‌شوند، و به خصوص در آمریکای شمالی به تولید نفت شیل و فرکینگ مشغول هستند، غیراقتصادی شده است. نکته محرز آن است که ولو آنکه در کوتاه‌مدت این تولیدکنندگان بتوانند دوام بیاورند، در بلندمدت با قیمت‌های فعلی از بازار خارج شده و همچنین توسعه این چاه‌ها با سطح قیمت‌های کمتر از 30 دلار متوقف خواهد شد. آمارها از فعالیت چاه‌های نفت شیل در آمریکا نیز این موضوع را تایید کرده است. با توجه به این، حرکت قیمت در میان‌مدت به سمت بشکه‌ای 40 دلار ناگزیر خواهد بود؛ چنان که بسیاری از تحلیلگران و نهادها، نظیر آنچه در پایگاه تحلیلی «سیکینگ آلفا» می‌توان یافت، محدوده تعادلی 40 دلار برای هر بشکه را در نیمه دوم سال 2016 پیش‌بینی می‌کنند.
به طور روشن، آنچه باعث می‌شود قیمت‌های نازل فعلی برای چندین ماه دوام بیاورد، سطح ذخایر فعلی است و به نظر می‌رسد آثار کاهش فعلی سطح سرمایه‌گذاری و توسعه چاه‌های نفت در آمریکای شمالی، از اوایل سال 2017 در بازار نفت رفته‌رفته هویدا شود. علاوه بر اینها، باید تحرکات تولیدکنندگان عمده نفت را از قبیل عربستان و روسیه پیوسته زیر نظر گرفت. چرا که تصمیمات آنی آنها می‌تواند آثار آنی روی قیمت در بازار داشته باشد. نظیر آنکه در هفته گذشته، در سایه گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر توافق این دو کشور نامبرده برای محدود کردن سطح عرضه نفت به بازار، قیمت توانست از کمتر از 28 دلار به بیش از 34 دلار در هر بشکه برسد و رشدی بیش از 20 درصد را تجربه کند. با توجه به در تنگنا قرار گرفتن بودجه کشورهای تولیدکننده عمده از جمله عربستان، روسیه، ایران و ونزوئلا، بعید نیست که این کشورها با وجود سایر اختلاف‌های راهبردی بر سر کاهش سطح عرضه ولو به طور ناچیز به توافق برسند. حتی «منضبط» کردن عرضه نفت چنان‌که مورد توجه ایران است، می‌تواند پیامی به بازار طلای سیاه صادر کند که از آن پس می‌توان مطمئن بود بازار کمینه جدیدی را هرگز به ثبت نخواهد رساند.

دراین پرونده بخوانید ...

  • تحول بازار

    بازار مسکن همزمان با اجرای برجام به کدام سو می‌رود؟

    تحول بازار

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها