عوارضی بزرگراه تجارت

دولت انقلابی آمریکا در واکنش به نیاز فوری به افزایش عواید خود و تعدیل عدم‌توازن تجاری با بریتانیا که به سرعت صنایع نوپای آمریکا را فلج و خزانه این کشور را خالی می‌کرد، قانون تعرفه همیلتون را در سال 1789 تصویب کرد که اجازه دریافت عوارض گمرکی بر اجناس وارداتی را می‌داد. دولت آمریکا که خود از دل جنگی بر سر مالیات بیرون آمده بود، به منبع درآمدی نیاز داشت که کم‌زحمت و جمع‌آوری‌اش آسان باشد. همچنین هدف از این سیاست، حمایت از صنایع نوپایی بود که در طول جنگ شکل گرفته بودند اما حالا از سوی اجناس وارداتی ارزان‌قیمت -به ویژه از انگلستان- تهدید می‌شدند. تعرفه‌ها عمدتاً بر کالاهایی مثل مشروبات الکلی، تنباکو، انفیه و شکر تصفیه‌شده اعمال شد. با این حال اعمال تعرفه‌ها چندان هم بی‌سروصدا و مورد توافق همگان نبود. در سال 1794 در ایالات غربی، کشاورزان شورشی راه انداختند که به «شورش ویسکی» معروف شد و از سوی جرج واشنگتن، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، سرکوب شد. چند سال بعد، اندک‌بودن عواید ناشی از تعرفه بر ویسکی و بدنامی آن، توماس جفرسون، سومین رئیس‌جمهور آمریکا را در سال 1802 بر آن داشت تا لغوش کند.

تعرفه‌ها، مالیات‌ها و عوارض گمرکی هستند که دولت‌ها بر اجناس وارداتی اعمال می‌کنند و قیمت جنس را بالاتر می‌برد. تعرفه‌ها مانعی بر سرراه تجارت هستند که برای حمایت از صنایع داخلی اعمال می‌شوند. کشورها بسته به صنعتی که قصد حمایت از آن را دارند، نرخ‌های تعرفه متفاوتی اعمال می‌کنند. مالیات بر فروش، مالیات‌های محلی و اجرت‌های مازاد بر گمرک، از دیگر تعرفه‌هایی است که دولت‌ها جمع می‌کنند. کشورهایی که با یکدیگر به تجارت آزاد روی می‌آورند، تعرفه‌ها را لغو می‌کنند یا به حداقل می‌رسانند.

کسب‌وکارها و بنگاه‌های اقتصادی صادرات خود را به این کشورها هدایت می‌کنند. کاهش یا حذف تعرفه‌ها، راهبردی رایج برای ورود به بازارهاست. سیاستگذاران کشورها مواضع گوناگونی درباره تعرفه‌ها دارند. زمانی که یک صنعت داخلی از حضور رقبای خارجی خود احساس خطر می‌کند، از نهادهای قانونگذار و اجرایی می‌خواهد بر واردات رقبا مالیات ببندد.

دولت‌ها برای حمایت از صنایع داخلی یا افزایش عواید خود بر اجناس وارداتی تعرفه می‌بندند زیرا اگر کالاهای تولید خارج ارزان‌تر باشند، مصرف‌کنندگان عموماً به خرید آنها تمایل دارند. با این حال تعرفه‌ها قیمت کالاهای وارداتی را بالا می‌برند و همیشه رابطه نامتوازنی بین صنایع و مصرف‌کنندگان ایجاد می‌کنند. یکی دیگر از مسائل تعرفه‌ها این است که کشورهای دیگر معمولاً تلافی می‌کنند.

آنها تعرفه‌های محصولات مشابه را بالا می‌برند تا از صنایع داخلی‌شان حمایت کنند. این امر به حرکت مارپیچ نزولی اقتصاد، آن‌طور که در رکود بزرگ 1929 رخ داد، منجر می‌شود.